بزرگ شدن کودکان در ازدواج های بی عشق
بااینکه همه ازدواج
هایی که کمبود عشق دارند تاثیر منفی بر بچه های این خانواده ها نمی گذارند
اما هرچه تضاد و تعارضات بین مرد و زن در خانواده بیشتر باشد، احتمال
اینکه بچه ها بخواهند نقش فرد بزرگسال را بر عهده بگیرند بیشتر بوده و
تاثیر منفی که بر آنها در طولانی مدت گذاشته می شود، بالاتر می رود.
الگوبرداری
با اینکه طلاق
ممکن است تاثیر بسیار مخربی بر بچه ها بگذارد، ماندن در یک ازدواج بدون
عشق هم روی بچه ها بی تاثیر نیست. اینکه به هر قیمتی ازدواج را پابرجا نگه
دارید، بیشتر از اینکه به نفع بچه ها باشد، به ضرر آنها خواهد بود. بچه ها
از والدین خود یاد می گیرند و رفتارهای آنها را الگوی خود
قرار می دهند. درک آنها از رابطه بین زن و مرد و روش حل مشکلات هم در
خانواده شکل می گیرد. بچه ها معمولاً در زندگی خودشان رفتار بین والدین خود
را تکرار می کنند.
تاثیر روی کودکان
طبق
گزارشی که در سال 2001 در مجله پزشکی خانواده در امریکا به چاپ رسید،
محققان با مشاهده مشکلاتی در بچه های طلاق، موضوع را تا قبل از طلاق والدین
آنها دنبال کردند. این مشکلات به صورت افت تحصیلی و مشکلات رفتاری در
مدرسه نشان داده شده بودند. این بچه ها میزانی از دشمنی و خشمی که بین
والدین خود دیده بودند را هم جذب کرده بودند. والدینی که سعی می کنند
ازدواج خود را پابرجا نگه دارند هم به صورت غیرمعقول و دمدمی مزاجانه ای
کودکانشان را تربیت می کنند که این پیام هایی متفاوت به بچه ها می فرستد که
برای رشد آنها مضر است.
مضرترین ازدواج ها
طبق
همین گزارش، پرضررترین ازدواج های بی عشق با میزان اختلاف والدین ارتباط
مستقیم دارد. ازدواج هایی که بدترین تاثیر را روی بچه ها دارد ازدواج هایی
هستند که کودک احساس می کند بین والدین خود گیر افتاده است و یا زمانی که
والدین با خشونت و حتی تنبیه فیزیکی با بچه ها برخورد می کنند. وقتی والدین
درگیر اختلافات بین خود هستند، قادر به دادن انرژی احساسی که بچه ها به آن
نیاز دارند نبوده و نقش اصلی خود بعنوان پدر یا مادر را فراموش می کنند.
وارد کردن بچه ها به این اختلافات زناشویی هم باعث می شود
کودک نقش خود بعنوان کسی که باید مورد مراقبت و توجه قرار بگیرد را فراموش
کرده و خود را تحت فشار سنگین احساسی و روانی حس کند.
راه حل
متخصصین
بر این عقیده اند که والدینی که شاد نیستند بچه هایی بزرگ می کنند که آنها
هم نمی توانند احساس شادی کنند. بااینکه متخصصین تصور می کنند خیلی مهم
است که اختلافات زناشویی مورد بررسی قرار گیرند اما گاهی اوقات طلاق برای
سلامت همه اعضای خانواده بسیار بهتر خواهد بود. اما با این حال اگر یک
ازدواج بدون عشق باز هم بتواند محیطی حمایت کننده و سالم برای بچه ها فراهم
کند، باز هم می تواند بچه هایی موفق و سالم وارد جامعه کند. بهترین حالت
برای بچه ها این است که اختلافات زناشویی در کمترین میزان ممکن باشد. از
اینها گذشته، به هیچ عنوان تصور نکنید که می توانید مشکلات ازدواج بدون عشق
خودتان را از چشم فزرندان خود پنهان کنید. وقتی بچه ها به صورت مرتب در
معرض برخی رفتارها قرار گیرند، خیلی راحت متوجه اختلافات و ارتباط بین شما
خواهند شد.
ویژگیهای والدین موفق(بخش اول)
موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به
فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن به دست نمی آید
وآنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمدگی ندارند .
1. درکوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید:
موارد
زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با
یک بار آموختن به دست نمی آید وآنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمدگی
ندارند . آموزش نیاز به وقت ، حوصله و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در
این کار پشتکارنداشته باشند ، خسته و بی حوصله شوند یا از کوره در روند،
احترام خود را نزد فرزندان ازدست خواهند داد . در این صورت فرزندان به
خواسته های آنها بی توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند
دانست . تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش ، پایداری ومقاومت می خواهد و
تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود ، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد.
بنابراین در کوتاه مدت نمی توان انتظار پیشرفت زیادی داشت .
2 . ارتباطتان عمیق باشد
ارتباط
آنها با فرزندانشان بسیار عمیق و از همان سنین شیرخوارگی برقرار میشود.
وقتی بچهدار میشوند قبول میکنند که اول پدر یا مادر هستند و بعد معلم،
مهندس، کارمند فلان شرکت و … و برعکس تصور خیلیها که فکر میکنند
شیرخوار چیزی درک نمیکند، میدانند که اتفاقا همهچیز توسط کودکان ثبت و
ضبط میشود و بعدها همان مسایل توسط آنها بروز داده میشود. آنها تمام
نیازهای شیرخوار را فراهم کرده و از همان ابتدا به او میفهمانند که تنها
مشاوره خانواده ،روانشناسی خانواده – اعتماد و تکیهگاه او هستند. این
ارتباط عاطفی عمیق به این صورت پایهریزی شده و برای همیشه باقی میماند.
3 . اشتباه پیش می آید
«اوه!
ظرف غذایت ریخت. برو و دو تا دستمال از آشپزخانه بیاور. من به تو کمک می
کنم تا آن را تمیز کنی.» به کودکان خود حتی کودکان شلخته بیاموزید اشتباه
کردن برای هر کسی پیش می آید و اشکالی ندارد. هنگام خطای کودکان به او
نشان دهید که: «مامان عصبانی نیست . . . این مساله حل می شود. دنیا که تمام
نشده است. همه آدم های بزرگ نیز اشتباه می کنند.»
4. تشکیل یک شبکه حمایتی
امروزه
والدین کمتر از گذشته از حمایت اجتماعی برخوردارند. این واقعیت که اکنون
خانوادهها دور از یکدیگر زندگی میکنند، والدین بیشتر کار میکنند، زمان و
انرژی کمتری برای با هم بودن دارند و عوامل دیگری از این قبیل، خانوادهها
را با منابع محدودتر و حمایت هیجانی کمتری روبرو نموده است. البته اگر
برای ایجاد یک شبکه حمایتی تلاش شود، هنوز هم میتوان از مزایای آن
بهرهمند شد. هر چند ممکن است شما نتوانید مانند گذشته از مزایای
خانوادههای بزرگ و همسایگان دلسوز برخوردار گردید امّا میتوانید افرادی
را پیدا کنید که نیازهای مشابهی داشته باشند و بدین ترتیب از حمایتهای
متقابل یکدیگر بهرهمند شوید. وجود این گونه افراد میتواند به شما آرامش
خاطر دهد و عوامل دخیل در افسردگی و اضطراب ناشی از فرزندپروری را در
والدین تخفیف دهد.
5. نیازهای فرزندشان را میشناسند
آنها
خوب درک میکنند که هیچگاه مسایل مالی و امکانات، جایگزین وقت و زمانی که
باید برای فرزند صرف کنند، نمیشود چون پول، پیشرفت شغلی و تحصیلی قابل
جبران است اما هر دوره عمر فرزندان با خصوصیات و نیازهای ویژه، اگر نادیده
گرفته شود اصلا قابل جبران نیست و صدمات وارده به دلیل کمبود وقت و یا
بیتوجهی والدین، میتواند عواقب ناگوار، پیچیده و غیرقابل جبرانی به بار
بیاورد.
6. توقع خود را کم کنید و پیشرفتهای کوچک را نیز در نظر بگیرید
کودکان
و والدینی که از هر نظر کامل و بی عیب باشند وجود ندارند . فرزندان همیشه
آنگونه که والدین توقع دارند عمل نمی کنند. مشکلات کودکان معمولا یک شبه حل
نمی شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی ، آرام و مرحله به مرحله
صورت می گیرد. برخی والدین وقتی درتغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل
برمی خورند ، به سرعت آشفته و نا امید می شوند و اعتماد به نفس خود را از
دست می دهند . حال آنکه باید به پیشرفت های کوچک و تدریجی فرزندشان توجه
نمایند زیرا کلید پیشرفت های بزرگ ، تشویق پیشرفت های کوچک است.
7. هیچ کس کامل نیست
«هیچ
وقت همه تو را دوست نخواهند داشت». دخترها همیشه دوست دارند بدانند چقدر
خاص و مورد توجه هستند اما برخی مردم از این مساله خوششان نمی آید، اشکالی
هم ندارد. لازم نیست آنها تغییر کنند یا به سختی خود را با دیگران تطبیق
دهند. اگر ما به دختران خود این مساله را بیاموزیم، به آنها کمک کرده ایم
تا در آینده کمتر دلشان بشکند و از مردم آزرده خاطر شوند.
«مهم نیست که
چقدر تلاش می کنیم تا خوب، زیبا و کامل به نظر برسیم، گاهی پیش می آید که
فردی از ما خوشش نیاید. این مساله ای شخصی نیست. تو هم هر کسی را دوست
نخواهی داشت و دیگران نیز تو را دوست ندارند. این کاملا طبیعی است.»
8. از روشهای سازماندهی و مدیریت زمان استفاده کنید.
این
روزها والدین، به ویژه مادران، دائماً در حال عجله و شتابند: فرزندان را
از مدرسه به خانه میآورند، از خانه به ورزشگاه، از آنجا به کلاس زبان و
… میبرند. البته باید به این کارها مسئولیتهای خانهداری را هم افزود.
تمام این فعالیتها، که برخی از آنها ضروری و برخی دیگر برای تقویت
استعدادها و مهارتهای اجتماعی فرزندان است باعث ایجاد استرس در والدین و
دور نگهداشتن آنها از اجتماعات گرم خانوادگی و نیز استراحت میگردد.
بنابراین سازماندهی و مدیریت صحیح زمان و آموزش «نه» گفتن به فعالیتهایی
که اولویت زیادی ندارند، زمان بیشتری را برای گذراندن با خانواده، کسب
آرامش و سلامتی در اختیار میگذارد.
9. حمایت میکنند، ادعا نمیکنند
بهترین
و موثرترین کارها را بهعنوان یک حامی و پشتیبان خوب برای فرزندشان انجام
میدهند اما قبول میکنند که خودشان هم نقایصی دارند. به این ترتیب، راه را
برای رفع نقایص خود بازمیگذارند و با این روحیه، فرزندشان هم در این
موارد، آنها را میبخشد.
10. در هرزمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید
فرزند
شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را
با هم اصلاح نمایید ، هرگز موفق نخواهید شد . برای موفقیت باید تنها یک
مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید .
هدفتان را با کلمات ساده ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و
به او بگویید در این مورد خاص دقیقا چه انتظاری از او دارید(مثلا : می
خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی !) سپس به پیشرفت های
هرچند کوچک کودک درراه اصلاح رفتارش دقت نمایید (مثلا : قبلا اصلا صابون
نمی زده و حالا یک مرتبه صابون زده است ، هرچند توقع ما چهار مرتبه صابون
در روز باشد ) و با واکنش های مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش
مناسب و مورد پسند است .
11. به کاربردن روشهای مدیریت استرس
پس
از آن که با زمانبندی صحیح زمانهای بیشتری را برای خودتان فراهم کردید از
یک یا چند شیوه مدیریت استرس برای فرونشاندن استرسهای فرزندپروری، به طور
مرتب استفاده کنید. این کار شما را در بلند مدت سالمتر و شادتر میکند و
به شما احساس هیجانی بهتری میبخشد.
12. آنها میدانند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست»
میدانند
برای بچهها، رفتار و عملکرد بهتر از گفتار و نصیحت است. سخنرانی و سرزنش
به ندرت در بچهها (در سنین مختلف)، تاثیر میگذارد. در عوض رفتار والدین
پیامی واضح و رسا به همراه دارد. در گفتار و رفتار این والدین صداقت و
مهربانی وجود دارد و فرزندانشان نیز همینگونه بارمیآیند.
13. با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید
تحسین
کودک بسیار ارزشمند است . کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند
والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند .کودک نمی داند کدام رفتار
مناسب و کدام نامناسب است . او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود
یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد نمود. تصور نکنید
داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست ویا رفتارهای فوق
العاده است . این طرز تفکر باعث می شود پرتوقع شوید ، نسبت به رفتارهای
مناسب فرزندتان بی اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه
نمایید . مسلما به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می کند ، رفتارهای مناسب و
مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد. اگر شما هر رفتار مناسبی را مثبت
تلقی کنید و با واکنشی تایید کننده به فرزند تان نشان دهید که ازکدام
رفتارش راضی هستید ، کودک سعی می کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را به
دست آورد . نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی موثر خواهد
بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید .
14. خودت را دوست داشته باش
«بلند
شو و کمی در اطراف قدم بزن. اگر کمی با هم نرمش کنیم و دست و پاهایمان را
ورزش دهیم، روز خیلی خوبی در انتظارمان خواهد بود.» این کاملا به مادر
بستگی دارد که از همان ابتدا به فرزند خود اهمیت ورزش های روزانه را
بیاموزد.
اگر ما به فرزندان خود بیاموزیم تا بدن خود را با ورزش های
مفرح حرکت دهند مثل فوتبال، بالا رفتن از درخت و … آنها نحوه ارتباط
با بدن خود را خواهند آموخت. این مساله به خصوص برای دختر بچه ها مهم است
که اندامشان برایشان اهمیت دارد.
15. تعریف کردن از آنها
«تو
خیلی خوب پازل حل می کنی. تو تکه های پازل را خیلی سریع کنار هم چیدی».
همین تعاریف بسیار کوچک تاثیر مثبتی روی فکر کودک می گذارد. به طور مداوم
به آنها یادآوری کنید تا چه اندازه با استعداد و باهوش هستند. این کار باعث
می شود تا کودکان برای خود ارزش بالایی قایل شوند.
16.علائق خودتان را پرورش دهید.
بسیاری
از والدین در حالی که برای ثبت نام فرزندانشان در کلاسهای مختلف ارزش
زیادی قائلند امّا از گذاشتن نام خودشان در لیست افرادی که نیازمند آموزش و
رشدند غافل میمانند. داشتن یک سرگرمی یا فعالیت خلاقانه به کاهش استرس و
حفظ هویت شما به عنوان یک انسان و نه تنها مادر (یا پدر) کمک شایانی
میکند. این کار به شما کمک میکند تا با نگرانیها و اضطرابهای ناشی از
فرزندپروری بهتر کنار بیائید.