نمودار گانت (مدیریت و برنامه ریزی پروژه)
مقدمه:
چگونگی پیش
برد یک پروژه را می توان در ردیف اهمیت چگونگی ساخت آن دانست .اینکه تیم سازنده یا
سازندگان در واقع اصول حرکت روبه جلوی خود را بدانند و یا در حقیقت می توان گفت
بدانند چه کاری باید انجام دهند درست همانند متصل کردن تکه های پازلی است که تا
تمام نشدن آن تصویر نهایی را به ما نمایش نخواهد داد . اگر چه فقط بخواهیم همین
مورد را نظر بگیریم تنها بحث طراحی کار به میان می اید اما تنها طراحی بدون برنامه
مشخص می تواند ضرر های جبران ناپذیری به روند پیش برد پروژه نیز بزند. هر چند این
موضوع نیز در جای خود اهمیت بسیاری دارد اما می توان اهمیت برنامه ریزی در یک
پروژه را در قالب یک نکته دیگر نیز بررسی کرد . مسلما پروژه های در حال ساخت بودجه
بی نهایت ندارند ! زمان بی نهایت نیز ندارند . همه آن ها باید تمام شوند و وارد
بازار شده و یا به منظور هدفی که برای آن تعریف شده است مورد استفاده قرار گیرند .
و مسلما همیشه کارفرماها نیز به ساز سازنده گان نخواهند رقصید! معمولا قرار
دادهایی در این مورد عقد میشود که کار با ید در مدت زمان تعیین شده تحویل گردد اما
مثلا شرایطی را مجسم کنید که در آن برنامه مشخصی وجود نداشته باشید تنها مثلا در آن
پیش فرض هایی تعریف شده باشد که اجرای این پروژه باید به این صورت ساخته شوند .عدم
تعریف برنامه زمانی مشخص در فرایند تولید این محصول عاقبت این را برای سازنده گان
در بر خواهد داشت که تا اواسط پروژه پیش نرفته با سیل گسترده ای از کارهای عقب
مانده روبه رو خواهند شد پس با تحلیل مثال بالا نیز می توان به این نکته پی برد که
برنامه ریزی درست در یک پروژه در کنار تمامی فرایند های ساخت آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد .
در این مقاله می خواهیم یکی از همین روش های برنامه ریزی و کنترل پروژه را بررسی
کنیم و ببینیم چگونه می توانیم از آن در ساخت پروژه های خودمان مانند بازی های
رایانه ای استفادهکنیم !
نمودار
گانت :
در حقیقت می
توان گفت تاریخچه پیداش این نمودار به جنگ جهانی اول بر می گردد جایی که امریکایی
به نام هنری گانت برای نخستین بار جداولی را برای برنامه ریزی و کنترل پروزه های
موسسه کشتی سازی خود به کار گرفت . از ان زمان نام گانت به عنوان طراح این جدول به
آن اضافه شد. هنری گانت به کمک ابزار ابداعی خود توانست در طول جنگ جهانی اول زمان
ساخت کشتی های خود را به میزان قابل توجهی کوتاه نماید . امروز گانت چارت به دلیل
ساده و قابل فهم بودن آن به عنوان روشی جالب و پرطرفدار در جهان به منظور کنترل و
پیش برد پروژه ها به کار گرفته میشود .
طبق آمارگیری
های انجام شده در میان کاربران نرم افزار برنامه ریزی و کنترل پروژه Microsoft Project نشان داده که هشتاد درصد مدیران در
دنیا ترجیح می دهند برای برنامه ریزی و کنترل پروژه هایشان از گانت چارت استفاده
کنند
.
اکثر روش های
مرسوم برای برنامه ریزی و کنترل پروژه که امروزه استفاده میشود توسط وزارت دفاع ,
صنایع نظامی و سازمان ایالات متحده در خلال سالهای دهه 1950 و 1960 میلادی ابداع و
توسعه یافته اند که از جمله انها می توان به روش ارزش بدست امده , مهندسی ارزش و
ساختار شکست کار اشاره کرد . صنعت ساختمان نیز در پیدایش و توسعه روشهایی از قبیل
مسیر بحرانی , نمودار پیش نیازی استفاده از نمودار شبکه ای و تسطیع منابع سهم
بسزایی داشته است
.
نمودار
گانت چیست ؟
در حقیقت
نمودار گانت یک نمایش گرافیکی از مدت زمان فعالیت ها در راستای پیشرفت زمان است.
یعنی پیشرف
آن با پیشرفت
زمان تعیین شده در ان است
مهور افقی
گانت چارت نمایانگر زمان است که می تواند زمان را به صورت مطلق یا به صورت نسبی و
براساس زمان آغاز پروژه در ان چاپ کرد . در تصویر نمونه بالا می توان مشاهده کرد
که هر فعالیت با پایان فعالیت قبلی افاز می باشد . اما این فعالیت ها نیز می
توانند با هم نیز فعال باشند ولی مثلا در پروژه های بزرگتر هر فعالیت نیز با نمایشزیر فعالیت خود برای جدول
تهیه می شود
نکات
مهم دراستفاده از گانت چارت :
زمان بندی بر
اساس معیار
:
باید توجه
داشت که زمان بندی نمی تواند به هر صورتی که می خواهیم انجام شود . باید این نکته
را در نظر داشت که زمان بندی را بر اساس منابع در اختیار و شرایط موجود در نظر
بگیریم . مثلا در معیار بازی های رایانه ای نموداری تهیه میشود با معیارهای خاص (
از قبیل حجم کار – زمان قرار داد – بودجه و غیره …. ) این زمان بندی ها بر اساس
هفته ها – ماها در جدول فوق نمایش داده می شود وبر اساس این روز ها و ماه ها و هر
کدام از خانه هایی که بر اساس کارها و معیار های زمان بندی شده در نظر گرفته شده
اند کار به جلو خواهد رفت
احترام به
نمودار
:
توجه داشته
باشید که تهیه این گانت چارت تنها قدم نیست ! اگر گانت چارت مناسبی تهیه کرده اید
باید به آن احترام بگذارید و طبق آن عمل کنید مگر اینکه مشکلاتی در آن به وجود
بیاید و یا تغییراتی نیز در بر داشته باشید . مثلا می توان این تغییرات را نظیر
اضافه شدن قسمت های بیشتر – اصلاح قسمت ها – سریعتر انجام شدن بعضی از کارها دانست
اما باز هم نمی توان ساختار و چارچوب آن را از بین برد باید طبق و بر اساس آن عمل
کرد
تهیه جدول بر
اساس نظر کارشناسان :
همانطور که
گفته شده زمان بندی و تهیه این جدول باید با نظر کارشناسی تهیه شود. بدانید که چه
کارهایی را باید در چه زمان هایی انجام داد . و چه کارهایی را می توانید در چه مدت
زمانی انجام دهید . با صلاحدید کارشناسان گروه زمان انجام کارها را می توان در
جدول کم یا زیاد داسنت به این صورت می شود که یک پروژه می تواند در مدت زمان تعیین
شده به پایان بیاید .
گانت چارت
مدیریت برنامه ریزی پروژه :
اگر چه روش
های متعددی برای برنامه ریزی پروژه وجود دارد و مسلما نمی توان گفت که این روش
بهترین روش است اما به خاطر سادگی آز پرطرفدار تر از روش های دیگر می باشد
در زیر بعضی
از ویژگی های آن و مشکلات آن را نام خواهیم برد :
ویژگی
های نمودار گانت:
این نمودار
نشان می دهد که:
1- چه کارهایی
و یا عملیاتی باید انجام گیرد.
2- هر کار و
یا عملیات از چند وظیفه تشکیل شده است.
3- چه وظایفی
باید بطور همزمان دنبال گردد.
4- در داخل هر
عملیات چه وظایفی باید بطور سریالی انجام شود.
5- زمان شروع
و پایان هر وظیفه در چه تاریخی می باشد.
6- دستیابی به
هدف نهایی در چه تاریخی بدست می آید.
ایرادات این
روش:
1- رابطه بین
وظایف مختلف در هر کار مشخص نمی باشد.
2- رابطه بین
وظایف یک کار را با سایر وظایف کارها و عملیات دیگر مشخص نمی نماید.
3- تاریخ شروع
و پایان هر وظیفه مشخص می باشد، لیکن معین نشده است که در هر لحظه از زمان ما چند
در صد در هر وظیفه پیشرفت خواهیم داشت.
4- کنترل کردن
عملیات و تعیین اینکه در هر لحظه از زمان کل عملیات در چه مرحله ای از پیشرفت می
باشد دشوار می باشد.
می توان این
مشکلات را به وسیله اصلاح جداول برطرف نمود . توجه داشته باشید که این روش چهارچوپ
سخت گیرانه ندارد و شما می توانید بر اساس معماری خود ان اضافات دیگری را نیز بر
ان انجام دهید
تصمیم گیری چندمعیاره(MCDM)
تصمیم
گیری” یکی از مهم ترین و اساسی ترین
وظایف مدیریت است و تحقق اهداف سازمانی به کیفیت آن بستگی دارد. به طوری که از
نگاه یکی از صاحبنظران حوزه تصمیم گیری هربرت سایمون، تصمیم گیری جوهر اصلی مدیریت
است. فرآیند تصمیم گیری را می توان به صورت زیر نمایش داد.
یکی
از تکنیک های تصمیم گیری با استفاده از داده های کمی تصمیم گیری چندمعیاره می
باشد. مدیر با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره می تواند با در نظر
گرفتن معیارهای متفاوت برای تصمیم گیری که گاها با یکدیگر در تعارض هستند، به
طریقی عقلایی تصمیم سازی نماید.
تصمیم
گیری چندمعیاره(MCDM)
به دو دسته تصمیم گیری چندشاخصه(MADM)
و تصمیم گیری چند هدفه(MODM)
تقسیم می شود.
مدل
ها و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه به منظور انتخاب مناسب ترین گزینه از بین m گزینه موجود به کار می روند. در (MADM) معمولا داده های مربوط به گزینه ها از منظر شاخص های مختلف در یک
ماتریس نمایش داده می شود.
مثال
(1)- پروژه سدسازی
مدل
های تصمیم گیری چندشاخصه از نظر نوع شاخص های مورد نظر به مدل های جبرانی و
غیرجبرانی تقسیم می شوند.
مدل های جبرانی
مدل
هایی که از شاخص هایی تشکیل شده اند که با یکدیگر در تعامل اند، به این معنی که
مقادیر نامطلوب یک شاخص می تواند توسط مقادیر مطلوب شاخص دیگر پوشانده شود. از
جمله مدل های جبرانی به موارد زیر می توان اشاره کرد.
AHP
(Analytic Hierarchy Process)
فرایند
تحلیل سلسله مراتبی با به کارگیری معیارهای کیفی و کمی به طور همزمان و نیز قابلیت
بررسی ناسازگاری در قضاوت ها می تواند در بررسی موضوعاتی همچون برنامه ریزی شهری و
منطقه ای، بهینه سازی ترکیب تولید محصولات در یک واحد صنعتی، بودجه بندی دستگاههای
دولتی، برنامه ریزی حمل و نقل، برنامه ریزی تخصیص منابع انرژی، اولویت بندی در
صنعت برق، اولویت بندی پروژه های تحقیقات انرژی و محیط زیست و… کاربرد مطلوبی
داشته باشد. همچنین این روش زمینه ای را برای تحلیل و تبدیل مسایل مشکل و پیچیده
به سلسله مراتبی سده تر فراهم می آورد که در چارچوب آن برنامه ریز بتواند ارزیابی
گزینه ها را با کمک معیارها و زیرمعیارها به راحتی انجام داد.
Fuzzy AHP
تئوری
فازی برای مواجهه با اکثر پدیده های جهان واقع که در آنها عدم قطعیت وجود دارد
مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری از مجموعه ها، اعداد و اتفاق های دنیای واقعی
را می توان با منطق فازی توجیه کرد. در Fuzzy AHP با تعمیم مفاهیم فازی در تعیین ماتریس های مقایسه زوجی دخالت داده
می شود.
ANP
(Analytic Network Process)
روش
ANP تعمیم روش AHP
است. در مواردی که سطوح پایینی روی سطوح بالایی اثرگذارند و یا عناصری که در یک
سطح قرار دارند مستقل از هم نیستند، دیگر نمی توان از روش AHP استفاده کرد. ANP
شکل کلی تری از AHP
است، اما به ساختار سلسله مراتبی نیاز ندارد و در نتیجه روابط پیچیده تر بین سطوح
مختلف تصمیم را به صورت شبکه ای نشان می دهد و تعاملات و بازخورد های میان معیارها
و آلترناتیوها را در نظر می گیرد.
SAW
(Simple Additive Weighted)
در
روش (SAW) سعی به برآورد تابع مطلوبیتی به ازای هر
گزینه است تا گزینه ای با بیشترین مطلوبیت انتخاب شود. در این روش فرض بر استقلال
ارجحیت و مجزا بودن آثار شاخص ها از یکدیگر است. در این روش با محاسبه اوزان اهمیت
شاخص ها می توان به راحتی به ارجحیت گزینه ها دست یافت.
LINMAP
(Linear-programming for Multidimensional
Analysis of Preference)
این
روش به دنبال یافتن گزینه ایست که کمترین فاصله را با ایده آل ترین حالت ممکن
داشته باشد. در این روش m
گزینه و n شاخص از یک مسئله مفروض به صورت m نقطه برداری در یک فضای n بعدی مورد توجه است که از طریق یافتن فاصله اقلیدسی گزینه ها با
بهترین گزینهف ارجح ترین گزینه انتخاب می شود.
TOPSIS
(Technique for Order Preference by Similarity
to Ideal Solution)
این
روش بر این مفهوم تکیه دارد که بهترین گزینه، گزینه ایست که نزدیکترین فاصله به
گزینه ایده آل مثبت و بیشترین فاصله از ایده آل منفی را داشته باشد.
VIKOR
(VIšekriterijumsko KOmpromisno Rangiranje)
در
این روش به منظور رتبه بندی و یافتن بهترین گزینه از مفهوم بذپدترین گزینه استفاده
می کند و میزان سازش میان فاصله گزینه ها نسبت به بهترین گزینه و به این علت جزء
روش های برنامه ریزی سازشی طبقه بندی می شود. این روش در مقایسه با روش تاپسیس، در
محاسبه فواصل گزینه ها میزان اهمیت فاصله مطلوب نسبت به بهترین حالت و بدترین حالت
را در نظر می گیرد.
ELECTRE
(Elimination et Choice in Translating to
Reality)
در
این روش به جای رتبه بندی گزینه ها از مفهوم جدیدی معروف به مفهوم غیررتبه ای
استفاده می شود. به طور مثال ممکن است از نظر ریاضی گزینه ای هیچ ارجحیتی به دیگر
گزینه نداشته باشد اما تصمیم گیرنده و تحلیلگر بهتر بودن آن گزینه به دیگری را
بپذیرد. در این روش کلیه گزینه ها با استفاده از مقایسات غیر رتبه ای مورد ارزیابی
قرار گرفته و بدان طریق گزینه های غیرموثر حذف می شوند. کلیه مراحل اجرای این روش
بر مبنای یک مجموعه هماهنگ و یک مجموعه غیرهماهنگ پایه ریزی می شوند که به این
دلیل این روش معروف به آنالیز هماهنگی هم می باشد.
PROMETHEE
(Preference Ranking Organization Method for
Enrichment Evaluations)
این
روش بر دو مفهوم ترجیح و بی تفاوتی استوار است به این معنی که گزینه A بر گزینه B
ترجیح و برتری دارد اگراز نظر توابع ترجیح – که میزان ارجحیت گزینه A بر گزینه B
از نظر تصمیم گیرنده را ارائه می دهد- مقدار تابع ترجیح گزینه A بیشتر از تابع ترجیح گزینه B باشد. همینطور گزینه A
نسبت به گزینه B بی تفاوت است اگر مقدار تابع ترجیح گزینه A با تابع ترجیح گزینه B
برابر باشد. پس از تعیین وضعیت دو به دوی گزینه ها نسبت به هم در یک گراف رتبه
بندی نمایش
SMART
(Simple Multi Attribute Ranking Technique)
در
این روش می توان ترکیبی از شاخص های کیفی و کمی رابرای رتبه بندی گزینه های مورد
بررسی استفاده کرد. ابتدا به منظور محاسبه وزن و سطح بندی شاخص ها از نظر هر
گزینه، محدوده انتخابی برای هر کدام از شاخص ها تعریف می شودو از طریق فرمول های
تعریف شده شاخص ها به تفکیک هر گزینه رتبه بندی می شوند.. در مرحله بعدی وزن و
اهمیت هر شاخص نسبت به هم سنجیده می شود. در پایان وزن و اولویت نهایی گزینه ها از
تلفیق اوزان فوق به دست می آید.
REGIME
در
این روش می توان ترکیبی از شاخص های کمی و کیفی را به کار برد در حالی که نیازی به
تبدیل شاخص های کیفی به کمی نباشد. با ساخت ماتریسREGIME که حاصل مقایسات زوجی گزینه ها از نظر تمامی شاخص هاست، شاخص های
راهنما را محاسبه می کنیم و از این طریق گزینه ها را رتبه بندی کرد.
SIR
(Superiority and Inferiority Ranking)
این
روش جزء روش های جدید و به نسبت پیچیده تصمیم گیری چندمعیاره طبقه بندی می شود. در
این روش مانند روش PROMETHEE
توابع ترجیحی وجود دارند که پس از محاسبه ارجحیت هر کدام از گزینه ها نسبت به شاخص
ها و یافتن مقدار توابع ترجیح زوجی گزینه ها از نظر شاخص ها، ماتریس superiority و inferiority
راتشکیل داد. در مرحله بعد مانند روش های SAW و TOPSIS
ماتریس وزین جریان را تشکیل می دهیم. با محاسبه جریان ها می توان گزینه ها را رتبه
بندی کرد.
EVAMIX
(Evaluation and Mixed criteria)
در
این روش شاخص ها به دو دسته کیفی (اوردینال) و کمی ( کاردینال) تفکیک می شوند و
محاسبات مربوط به هر دسته از شاخص ها به صورت مجزا انجام می شود. مقدار غلبه نیز
برای ماتریس های تفاضلی محاسبه میشود و در پایان پس از محاسبه امتیاز ارزیابی
گزینه ها، گزینه ها رتبه بندی می شوند.
مدل های غیر جبرانی
در
این مدل تعامل و مبادله میان شاخص ها مجاز نیست یعنی به طور مثال نقطه ضعف موجود
در یک شاخص ها توسط مزیت موجود در یک شاخص دیگر جبران نمی شود. مطلوبیت این مدل ها
زمانی روشن می شود که تحلیلگر با محدود بودن اطلاعات مواجه و یا دسترسی به تصمیم
گیرندگان محدود باشد.
از
جمله روش های غیر جبرانی می توان به روش تسلط، روش حذف، روش لکسیکوگراف، روش رضایت
بخش شمول، روش رضایت بخش خاص، روش Max-Min و روش Min-Min
اشاره کرد.
مدل
هایی که در مرز جبرانی و غیرجبرانی قرار می گیرند
PERMUTATION
در
این روش تعداد حالات رتبه بندی گزینه ها(جایگشت ها) مشخص می شود و هر رتبه بندی
مورد آزمایش قرار می گیرد و نهایتا مناسب ترین آنها برای رتبه بندی انتخاب می
گردد.
QUALIFLEX
(Qualitative Flexible assessment)
در
این روش ابتدا جایگشت های مختلف گزینه ها تشکیل می شود. در مرحله بعدی گزینه ها
براساس شاخص ها رتبه بندی می شوند به این ترتیب که اگر گزینه ای در شاخصی از بقیه
بهتر است عدد 1 و به همین ترتیب سایر گزینه ها طبقه بندی می شود. مقادیر غالب و
غیرغالب از طریق مقایسه جایگشت و رتبه بندی به دست می آیند. برایند مراحل فوق را
با داشتن اطلاعات شاخص ها و جایگشت ها در ماتریسی گرد آورده و جمع مقادیر مربوط به
هر جایگشت را که مشخص کننده اولویت جایگشت هاست محاسبه می کنیم.