این کار اجابت دعا را قطعی می کند

این کار اجابت دعا را قطعی می کند

قدس
آنلاین: برای اجابت دعا آداب و توصیه های بسیاری بیان شده است از آن جمله
… که حضرت امام باقر (ع) آن را ضامن اجابت خوانده اند.


IMG13330746.jpg

به
گزارش قدس آنلاین، اگرچه دعا و حال خوش داشتن برای صحبت با خدای متعال و
اظهار عجز و نیاز و درخواست به محضر او، زمان و مکان نمی شناسند و در هر
حالی برای انسان ممکن است اما به تصریح روایات رعایت برخی از آداب بر تاثیر
ادعیه و نیز افزایش احتمال اجابت آنها اثرگذار است.

از این رو، در روایات بر پافشارى كردن و اصرار در دعا و انتظار اجابت مکرر سفارش شده است.‏

حضرت صادق (ع) فرموده اند: «همانا چون بنده دعا كند خداى تبارك و تعالى در كار حاجت او است مادامى كه آن بنده شتاب نكند.»

مجلسى (ره) گويد: يعنى مادامى كه شتاب در آن را نخواهد كه اگر
تأخير در اجابت آن شد نوميد گردد و در نتيجه از خداوند روگردان شود و
پندارد كه چون تأخير در اجابت شده خداوند دعايش را مستجاب نفرمايد، يا
معناى كلام حضرت عليه السلام اين است: مادامى كه آن بنده در دعا شتاب نكند و
بدان اعتنا نكرده و بدون پافشارى و اصرار در اجابت آن به دنبال كار خود
رود چنانچه ظاهر خبر دوم است.

و نيز آن حضرت (ع) فرمودند: «همانا بنده چون شتاب كند و براى
كار (هاى) خود برخيزد (و به دنبال كار خود رود) خداى تبارك و تعالى فرمايد:
«آيا بنده من نداند كه به راستى منم آن خدائى كه‏ حاجت ها را برآورم.»

وليد بن عقبه هجرى گويد: شنيدم حضرت باقر (ع) فرمودند: «به
خدا سوگند هيچ بنده‏اى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خداى عز و جل نكند
جز اينكه حاجتش را برآورد.»

و نیز از حضرت صادق (ع) است که فرموده اند: «همانا خداى عز و
جل خوش ندارد كه مردم در انجام حاجت به همديگر اصرار كنند ولى براى خودش آن
را دوست دارد، خداى عز و جل دوست دارد كه از او درخواست شود و آنچه نزد او
است خواهش شود.»

همچنین، حضرت باقر (ع) می فرمایند: «نه به خدا سوگند هيچ
بنده‏اى به درگاه خداى عز و جل اصرار نورزد جز اينكه خداوند دعايش را
مستجاب كند.»

جالب آنکه در روایات اهل بیت (ع) نسبت به نام بردن حاجت در دعا نیز تاکید شده و این مهم از عوامل تاثیر در اجابت معرفی می شود.

ابو عبد اللَّه فراء گويد: حضرت صادق (ع) فرمودند: «خداى
تبارك و تعالى مي داند كه بنده‏اش چه مي خواهد هر گاه به درگاهش دعا كند،
ليكن دوست دارد كه حاجت ها به درگاهش شرح داده شود پس هر گاه دعا كردى
حاجتت را نام ببر.»

و در حديث ديگرى گويد: كه حضرت (ع) فرمودند: «خداى عز و جل
حاجت تو را مي داند و نيز داند كه تو چه خواهى ولى دوست دارد كه حاجت هاى
(خود را) به درگاه او شرح دهى.»

جالب آنکه دعا در پنهان و آشکار نیز با یکدیگر از نظر اجر و
پاداش متفاوتند. چنان که حضرت رضا (ع) فرمودند: «دعاى بنده در پنهانى يك
دعايش برابر با هفتاد دعاى آشكار است.»

و در حديث ديگر است كه: «يك دعائى كه در پنهانى كنى بهتر است نزد خداوند از هفتاد دعا كه آشكار كنى.»

مجلسى (ره) گويد: اين دو حديث دلالت كند بر اينكه پنهان كردن
دعا بهتر از آشكار كردن آن است، و اينكه دعاى در پنهانى برابر است يا بهتر
است از هفتاد دعاى آشكار در صورتى كه آشكار كردن آن مشوب به رياء و سمعه
نباشد و گر نه ميان آنها نسبتى نيست.



خدا از این افراد بیزار است و لعنتشان می کند

قهر كردن و جدائى از برادر دينى‏ در آموزه های اسلام عملی ناپسند است که عواقب سوئی بر انسان تحمیل می کند.

در وصيت مفضل است كه (گويد): شنيدم از حضرت صادق (ع) مي
فرمودند: «از هم جدا نشوند دو مرد به صورت قهر كردن جز اينكه يكى از آن دو
سزاوار بيزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت‏ (يعنى دورى از رحمت حق) گردد، و
چه بسا كه هر دوى آنها سزاوار آن شوند.»

معتب (كه يكى از دوستان مخصوص آن حضرت (ع) بود) عرض كرد: خدا
مرا به قربان تو گرداند! آنكه ظالم و ستمكار است اين سزاى اوست، اما مظلوم
چه جرمى دارد (كه سزاوار بيزارى و لعنت شود؟)

امام صادق (ع) فرمودند: «براى آنكه برادر خود را به آشتى و
پيوست با خود دعوت نمى‏كند، و از گفتار او صرف نظر نمى‏كند (و آن را نشنيده
نمي گيرد)، شنيدم پدرم مي گفت: «هر گاه دو تن با هم ستيزه كنند و يكى بر
ديگرى غالب آيد، بايد آن ستمديده و مظلوم نزد رفيق ستمگر خود رود و به او
بگويد: اى برادر! من ستمكارم، تا جدائى ميانه او و رفيقش از بين برود، پس
خداى تبارك و تعالى حكيم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم بستاند.»

همچنین از حضرت صادق (ع) است که فرمودند: «رسول خدا (ص) فرموده اند: «بيش از سه روز جدائى و قهر كردن روا نيست.»

ابو بصير گويد: از حضرت صادق (ع) پرسيدم: از مردي كه از
خويشاوندانش به خاطر اينكه مذهب حق را نمى‏شناسند (و شيعه نيستند) ببرد (و
قطع مراوده كند)؟ فرمودند: «سزاوار نيست كه از آنها ببرد.»

مرازم بن حكيم گويد: يكى از اصحاب ما كه به لقب شلقان او را
مي خواندند (و نامش عيسى بود) در خانه حضرت صادق (ع) بود، و حضرت (ع) او را
ناظر بر خرج خانه خود كرده بود (يا خرج او را مي داد). و مردى بداخلاق
بود، (و بدين سبب) مرازم با او قهر كرده بود، (مرازم گويد:) روزى حضرت صادق
(ع) به من فرمودند: «اى مرازم آيا با عيسى سخن مي گوئى (و با او آشتى
كرده‏اى)؟» عرض كردم: آرى، فرمودند: «خوب كردى در قهر خيرى نيست.»

علاوه بر این، داود بن كثير گويد: شنيدم حضرت صادق (ع) مي
فرمودند: «پدرم فرمودند كه رسول خدا (ص) فرموده است: «هر دو نفر مسلمانى كه
از همديگر قهر كنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نكنند هر دو
از اسلام بيرون روند، و ميانه آنها پيوند و دوستى دينى نباشد، پس هر كدام
از آن دو به سخن گفتن با برادرش پيشى گرفت، او در روز حساب پيشرو به بهشت
باشد.»

و حضرت باقر (ع) می فرمایند: «همانا شيطان ميان دو مؤمن دشمنى
اندازد و تا يكى از آن دو از دين برنگردد. (آن دو را رها نكند)، و همين كه
چنين كردند به پشت بخوابد و دراز كشد، و سپس گويد: كامياب شدم. پس خدا
رحمت كند مردى را كه ميانه دو تن از دوستان ما الفت اندازد، اى گروه مؤمنين
با هم انس و الفت گيريد و با هم مهربانى كنيد.»

و حضرت صادق (ع) فرموده اند: «پيوسته شيطان تا دو مسلمان با
هم قهر هستند شادمان است، و همين كه با هم آشتى كنند زانوهايش بلرزد و
بندهايش از هم جدا شود و فرياد زند: اى واى بر او (و مقصود از او خود شيطان
است بشرحى كه بيايد) از آنچه بدو رسد از هلاكت.»



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top