عاداتی که انسان های موفق ندارند!
افراد موفق، همواره زندگی خود را از قصد، با حقایق شیرین و اصول محکم ادغام
می کنند؛ زندگی موفق این افراد، رابطه ای مستقیم با انتخاب های هشیارانه و
البته عادت های سالمشان دارد.
در
ادامه قصد داریم ۲۰ عادتی که اشخاص عادی، به راحتی به سویشان سوق پیدا می
کنند اما افراد موفق از انجامشان پرهیز می کنند را برایتان توضیح دهیم؛
۱- موفقیت را با میزان پول نمی سنجند
موفق
ترین افراد، موفقیت خود را با شادی خود و آرامش درونی می سنجند نه پول.
داشتن امنیت مالی، باعث گشوده شدن موقعیت های شغلی جدید و کمبود استرس می
گردد اما، این دسته از افراد به این درک رسیده اند که پول نمی تواند باعث
خوشحالی واقعی شود.
۲- روزشان را بدون هدف و برنامه آغاز نمی کنند
نه
تنها افراد موفق اهداف آینده ی دور و نزدیک خود را به شکل واضحی مشخص
نموده اند، بلکه برای هر روزشان نیز برنامه ریزی دقیقی دارند تا بتوانند به
هدف اصلی خود در دراز مدت دست یابند. آنها به طور کامل از اهمیت «ساعت
طلایی»، که در اصل اولین ساعت پس از بیدار شدن است، آگاهند.
۳- معتقدند نقطه تکامل نهایی برای یک پروژه، وجود ندارد
این
دسته از افراد، پس از رسیدن به تکامل در هر بخشی، باز هم دست از رشد و
بهبود نمی کشند. آنها دریافته اند که رسیدن به تکامل در هر کار نیست که
ارزش دارد، بلکه مهم، تجربیاتیست که در طول انجام کار به دست می آید. از
این تجربیات می توان در اهداف و پروژه های بسیار دیگری کمک گرفت.
۴- اجازه نمی دهند توسط افراد منفی نگر احاطه شوند
زمانی
که در کنار افراد منفی نگر قرار بگیرید، تفکرات منفیشان به راحتی می تواند
به شما نیز منتقل شود. افراد موفق به هر شکلی که شده از اشخاص منفی نگر
دوری می کنند و در عوض، تلاش دارند با اشخاص مثبت اندیش معاشرت بیشتری پیدا
کنند تا آنها نیز بتوانند الهام بخششان باشند.
۵- به قسمت منفی ماجرا تمرکز نمی کنند
افراد
موفق اجازه نمی دهند افکار منفی باعث شکستشان شود. زمانی که با مشکلی رو
به رو می گردند، با استفاده از تجربه ی خود به سرعت به بخش مثبت ماجرا
اندیشیده و به خود می گویند بار ها مشکلات اینچنین بسیاری را پشت سر گذاشته
اند. این دسته از افراد به جای تمرکز بر مشکلاتی که شاید در میان راه پیدا
شود، تمام تمرکز خویش را بر روی موفقیتشان در هر امری می گذارند.
۶- پس از شکست، آرام نمی نشینند
می
دانند که شکست، راهیست که برای رسیدن به پیروزی طی می شود و به آنها
همانند موقعیت هایی برای یادگیری و رشد می نگرند. آنها می دانند که هرچند
بار هم که باخت را تجربه کنند، تا زمانی که بار دیگر برخواستن و تلاش کردن
را پیشه ی راه خود کنند، واقعا شکست نخورده اند.
۷- فکرشان بر روی مشکلات متمرکز نخواهد ماند
زمانی
که بر روی مشکلات خود به شکل کامل تمرکز کنید، رفتارتان با استرس و
ناراحتی همراه خواهد شد؛ همین موضع سبب می گردد تا مشکلات بسیار بیشتری نیز
بر سر راهتان قرار گیرند. از سوی دیگر تمرکز بر راه حل ها و اقدامات، سبب
می شود تا روحیه ای بهتر بیابید و افکارتان نیز به سوی مثبت شدن حرکت کنند.
افراد موفق بیش از حد به مشکلات تمرکز نمی کنند و در عوض، پس از تحلیل
اوضاع، سریعا از مشکلات دور می شوند.
۸- برایشان مهم نیست دیگران چطور در موردشان فکر می کنند
افراد
موفق می دانند که قضاوت و نوع تفکر دیگران در مورد آنها، ارزشی ندارد و
فکر کردن در مورد آن، صرفا باعث رنجش می گردد؛ وقتی فردی در مورد زندگی
شخصی شما اظهار نظر می کند، آن نظر صرفا زمانی ارزش دارد که خودتان نیز با
آن موافق باشید.
۹- بهانه نمی آورند
افراد
موفق فعال هستند و در نتیجه، کارهایشان را نیز به موقع انجام می دهند.
زمانی هم که مرتکب خطا شوند، به شکل کامل مسئولیت آن را بر عهده می گیرند.
آنها تمایل دارند وظایف روزانه و کلی خود را به شکل صحیح به سرانجام
رسانند.
۱۰- موفقیت دیگران، باعث برانگیخته شدن حسادتشان نمی گردد
این
دسته از افراد معتقد هستند که موفقیت برای همه و به اندازه کافی وجود دارد
تا بتوانند آن را کسب کنند. می دانند که هر چقدر افراد خوشحال و موفق تر
در این کره خاکی وجود داشته باشند، زندگی بهتر خواهد شد. اگر شخص دیگری
قادر به انجام کاری شود که آنها توانسته اند انجام دهند، به جای حسادت، از
وی قدردانی می کنند.
۱۱- عزیزان خود را فراموش نمی کنند
می دانند که کار، بسیار مهم است اما هیچگاه حاضر نیستند خانواده و عزیزان خود را فدای کارشان کنند.
۱۲- قدرت سرگرمی و خوشحالی را دست کم نمی گیرند
فایده
همه ی فشارهای کاری چیست زمانی که فقط احساس نا امیدی و خستگی در ما موج
زند؟ افراد موفق می دانند چطور آرامش داشته و به سرگرمی هایشان بپردازند.
آنها می دانند با استراحت، باتری های خود را برای به سرانجام رساندن پروژه
هایشان شارژ کرده اند.
۱۳- در مورد سلامتیشان غفلت نمی کنند
با
سلامتی، می توان از لحظات زندگی لذت برد؛ افراد موفق می دانند که اگر به
شکل فیزیکی، روحی و احساسی سالم نباشند، نمی توانند به اهدافشان نزدیک
شوند.
۱۴- اهداف نامعین تعریف نمی کنند
اهدافی
که افراد موفق برای خود تعریف می کنند، قابل اندازه گیری و مشخص هستند. می
دانند دقیقا چه می خواهند و چه زمانی به آن خواهند رسید. داشتن هدفی مشخص،
باعث می گردد بدانید چقدر از راه را طی کرده اید و تا رسیدن به مقصودتان
چقدر باقی مانده است؛ از همین رو، دیگر از خود نمی پرسید «پس چه زمانی
نتیجه خواهم گرفت؟»
۱۵- با بی ارادگی تصمیم نمی گیرند
افراد
موفق، مشخص می کنند که چه می خواهند، سپس، موتور خود را روشن کرده و به
سویش می تازند. زمانی که تصمیمشان قطعی شد، دست به انجام هر کاری می زنند
تا آن خواسته را به سرانجام رسانند. داشتن این عادت به هر فردی کمک خواهد
کرد تا بتوانند اعتماد به نفس بسیار بالایی داشته باشد.
۱۶- اجازه نمی دهند قربانی شوند
زمانی
که تصمیم گیری های ضعیف دیگران، بر کار آنها نیز تاثیر مخرب داشته باشد،
اجازه نمی دهند تفکرات منفی آنها را احاطه کنند؛ در عوض، با بخشش، خود را
به آرامش می رسانند. آرامش درونی و خوشنودی، برایشان بالاترین اهمیت را
دارد.
۱۷- در گذشته زندگی نمی کنند
آنها
درک می کنند که گذشته، تمام شده و دیگر آن لحظه وجود ندارد. اگر تمرکز
انسان بر روی اتفاقات گذشته باقی بماند، مشرف به اتفاقات زمان حال نخواهد
بود. اگر در گذشته آسیب دیده اید، تلاش کنید به یاد داشته باشید که حال،
زمان دیگریست و می توانید تمرکز خود را بر روی رشدتان بگذارید.
۱۸- در برابر تغییر مقاومت نمی کنند
برنامه
ریزی، استراتژی و تاکتیک ها عوض می شوند؛ به جای ناامید و ناراحت شدن،
افراد موفق سریعا خود را با وضعیت موجود هماهنگ می کنند زیرا رسیدن به
اهدافشان برای آنها مهم تر از هر چیز دیگریست.
۱۹- یادگیری برای آنها متوقف نمی شود
افراد
موفق، برای خود مربی و یا رهنماهایی دارند که در زمان به چالش کشیده شدن،
به سراغشان می روند. آنها همواره در حال یادگیری هستند و برای بهبود شیوه ی
زندگی خود، تلاش می کنند.
۲۰- روز خود را بدون شکرگذاری به پایان نمی برند
افراد
موفق همواره برای نعمت های کوچک و بزرگ در زندگیشان، سپاسگذار هستند. پیش
از خواب، تفکر در مورد همه موارد مثبتی که در زندگی وجود دارند، باعث داشتن
ذهنی مثبت نگر و افزایش انگیزه خواهد شد.
این تفکرات سمی را از خود دور کنید
کارآفرینی و مثبت نگری دائمی، هر دو دشواری های خاص خود را دارند. راه
اندازی یک کسب و کار آسان نیست. ثابت شده است نحوه ی صحبت کردن شما با
خودتان روی چارچوب ذهنی تان و در نتیجه نتایجی که در دنیای واقعی می گیرید
تأثیر می گذارد.
مکالمه ی درونی منفی به صورت مداوم، به ویژه با محوریت طرح کسب و کار،
کارآفرینی و مسائلی از این دست می تواند یک ایده ی فوق العاده را، حتی پیش
از آنکه قدم از قدم برداشته باشید، به شکستی تمام عیار تبدیل کند.
معنای این حرف این نیست که چشم انداز خود را روی در و دیوار بنویسید و
هر روز صبح رو به آینه خودتان را تأیید کنید (گرچه ایرادی هم ندارد). اما
کارآفرینانی که در بحبوحه ی راه اندازی کسب و کار خود هستند بهتر است
آگاهانه گفتگوی درونی خود را متوقف و آن را با چیز مفید تری جایگزین کنند.
شما هنگام راه اندازی یک کسب و کار جدید به اندازه ی کافی با چالش ها و
مشکلات مختلف مواجه خواهید شد. آنچه در این دوران به آن نیاز دارید، مشوق و
حامی به هر تعداد ممکن است که اولین نفر آنها باید خودتان باشید.
برخی از معمول ترین نمونه های گفتگوی درونی منفی نگرانه را در ادامه می
توانید از نظر بگذرانید و ببینید چرا شما را از رسیدن به موفقیت باز می
دارند:
۱- شکست می خورم
قطعاً با این گفتگوی درونی احتمال شکست خوردن شما بیشتر خواهد بود. به
علاوه، ارقام و آمار موجود نیز نشان می دهند شکست شما در واقعیت دور از ذهن
نیست.
اتفاقاً اکثریت قریب به اتفاق استارتاپ ها با شکست مواجه می شوند.
اینکه شما به چالش های پیش روی خود چه دیدی داشته باشید و چگونه به جنگ
آنها بروید مهم ترین عامل تعیین کننده ی شکست یا پیروزی شما خواهد بود.
شما به عنوان یک کارآفرین بالقوه که از نرخ شکست استارتاپ ها آگاهی
دارد، تنها دو گزینه پیش روی خود دارید: به این فکر کنید که شکست می خورید،
یا اینکه خود را یک استثنا بدانید.
دومین گزینه انتخاب بسیار سالم تری است. با این حال، شکست درس های
ارزشمندی در اختیار شما قرار می دهد که احتمال موفقیت در تلاش بعدی تان را
بسیار بالا خواهد برد.
۲- رهبر خوبی نیستم
هیچ کس رهبر به دنیا نمی آید، اما هر کسی ویژگی هایی دارد که با
تقویت آنها می تواند به رهبر قابلی تبدیل شود. به یاد داشته باشید که رهبری
خوب انواع مختلفی دارد، لازم نیست برای رسیدن به موفقیت از سبک مدیریتی
خاصی تقلید کنید.
البته کارآفرینان موفق زیادی هستند که رهبران خوبی نیستند. به همین دلیل است که برای انجام امور رهبری، مدیر عامل استخدام می کنند.
کارآفرینان، دریایی از مهارت ها و فنون مختلف با عمق نه چندان زیاد هستند و این به نوعی لازمه ی کار آنهاست.
اما اگر حس می کنید در این زمینه به جایی نمی رسید، روی نقاط ضعف خود
کار کنید. در عین حال می توانید برای پر کردن شکاف های موجود، استفاده از
یک رهبر قدرتمند تر را نیز مد نظر داشته باشید.
۳- من یک کارآفرین واقعی نیستم
کارآفرینی هیچ مدرک، جواز یا پروانه ی خاصی ندارد و داستان آن با اینکه بگویید «من یک پزشک واقعی نیستم» متفاوت است.
واقعیت این است که حتی خود تعریف کارآفرین نیز محل بحث است. هیچ مجموعه
معیار خاصی وجود ندارد که بهره مندی یا عدم بهره مندی شما از آنها،
کارآفرین بودن یا نبودن شما را تعیین کند.
تا وقتی کارآفرین واقعی را برای خود تعریف نکرده باشید نمی توانید از
خودتان بپرسید آیا واقعاً کارآفرین هستید یا نه؛ به واقع اصلاً اهمیتی هم
ندارد.
اگر قصد دارید کسب و کاری راه بیندازید، در مسیر کارآفرینی قرار دارید.
کافی است از پوسته ی خود خارج، و تبدیل به همان رهبری شوید که همیشه آرزویش
را داشته اید.
۴- اصلاً بلد نیستم چیزی بفروشم
اگر واقعاً فروشنده ی خوبی نیستید، می توانید به آن تبدیل شوید.
فروشنده ی مادرزاد بودن اتفاق بسیار نادری است، اما هر کسی می تواند مهارت
های لازم برای این کار را فرا بگیرد.
شما می توانید به انحاء مختلف به تقویت مهارت های فروش خود بپردازید،
اما از یاد نبرید که هدف نهایی شما تبدیل شدن به فروشنده ای که به صورت
حرفه ای با تک تک مشتریان روبرو می شود نیست. شما در حال حاضر باید بتوانید
خودتان، کسب و کارتان و محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید را به سرمایه
گذاران و مشتریان اولیه عرضه کنید.
چشم انداز شما در این مسیر انتهای مشخصی دارد، چرا که در حالت ایده آل
باید در نهایت یک تیم فروش استخدام کنید. به یاد داشته باشید؛ فقط فروشنده
ها نیستند که می توانند بفروشند.
۵- ارزش این کار را ندارم
اگر فکر می کنید شما ارزشش را ندارید، پس چه کسی دارد؟ بسیاری از
کارآفرینان خودشان را باور ندارند و ارزش خود را پایین می آورند که این،
مسیر را برای شکست آنها هموار می کند. به جای تمرکز روی ارزش، روی تقویت
انگیزه ی کسب و کاری تان کار کنید.
مبارزه با نگرش های منفی نگرانه ای مثل این ها در روز های اولیه ی راه
اندازی کسب و کار حیاتی است. به علاوه، مفهوم «ارزش» خیلی فردی است و
لزوماً به یک نوع شخصیت خاص وابسته نیست. در این برهه خیلی چیز های دیگر
هست که باید رویشان متمرکز باشید.
شما در مسیر کارآفرینی با گفتگوهای منفی گرایانه ی زیادی روبرو خواهید
شد، به این ترتیب چرا باید خودتان را هم به ورطه ی منفی باف ها اضافه کنید؟
همیشه از هر حمایتی استقبال کنید، به ویژه از سوی خودتان.