ایده آل ترین والدین و رفتارهای آنان
چگونه می توانیم بهترین پدر و مادر برای
فرزندمان باشیم توصیه های موثر در این زمینه کدامند خانواده های ایده آل در
این زمینه با فرزندانشان چه نوع رفتارهای باید می کنند و چگونه در این
زمینه موفق خواهند شد
به عنوان یک والد همیشه بهترین را برای
فرزندتان میخواهید اما از آنجایی که هیچ والدی دفترچه راهنمای منحصر به
فرد خودش را ندارد پدر و مادری کردن همواره یک آزمون و خطاست. برای همین
است که گاهی وقتی حتی به چند هفته قبل خودتان برمیگردید بخاطر رفتاری که
داشتهاید غمگین میشوید.
کودک یک پارچ آب را روی فرش خالی میکند؛ در این موقعیت ما میتوانیم
به شیوههای بسیار متفاوتی واکنش نشان بدهیم. اما گاهی ما در برابر یک پارچ
خالی شده روی فرش بهترین واکنش را نشان نمیدهیم. معمولاً خشمگین میشویم
چون یک بچه کوچک توانسته ما را به دردسر بیندازد. ممکن است غر بزنیم، تنبیه
کنیم، دادو بیداد کنیم یا حرفهای نامربوط بزنیم. کمتر والدی است که در
شرایط سخت رفتار و واکنش درست را بشناسد. ما فریاد میزنیم و با این واکنش
فکر میکنیم یک هدف تربیتی را دنبال کردهایم؛ چون کودک باید یاد بگیرد
پارچ آب وسیله بازی نیست. اما پیامی که به این بهانه به کودک میرسانیم
اصلاً چیز خوبی نیست.
حتماً شما هم در یکی از این چند شرایط زیر قرار گرفتهاید. برای اینکه بدانید چه واکنشی مناسبتر است این یادداشت را بخوانید.
فرصتهای بیشمار
گاهی لازم است از کودکی که اشتباه میکند برخی از فرصتها را بگیرید.
این از شما والد بدی نمیسازد بلکه باعث میشود اشتباه بزرگتری نکنید.
مثلاً با تعدادی از خانوادهها به پارک رفتهاید. وقت رفتن رسیده است و
باید بروید که شام بخورید. شما کودک را چندین بار صدا میکنید و میگویید
باید برویم.اما دوباره خودتان مشغول صحبت با دیگران میشوید. ۵ دقیقه بعد
یک داد بلند سر کودک میزنید که چرا دست از بازی نمیکشد. با این حال
خودتان آنجا ایستادهاید و هیچ کاری نمیکنید. حالا صدایتان را بلندتر
میکنید که چرا او از تاب پایین نمیآید و یادآوری میکنید که اگر دست از
بازی برندارد امشب را بدون شام میخوابد. کودک باز هم توجهی نمیکند و با
خوشحالی بازی میکند.
جایگزین رفتاری بهتر
کودک بیچاره هیچ تقصیری ندارد. او حرکتی از شما نمیبیند پس حرفتان را
نادیده میگیرد و از فرصتی که دوباره در اختیارش است استفاده میکند. اگر
واقعاً میخواهید او شما را جدی بگیرد باید قاطعانه رفتار کنید و روی
محدودیتها پافشاری کنید و فرصت بیشتر فراهم نکنید. بگویید «میخواهیم
برویم خانه و شام بخوریم. تا ۵ دقیقه دیگر بازیت را تمام کن.» سپس حرف زدن
با دیگران را قطع کنید. او وقتی قاطعیت شما را ببیند طور دیگری رفتار خواهد
کرد. در برابر رفتار خوب او وعده بدهید که به زودی او را به پارک
میآورید.
الگوی نامناسب رفتاری
ما میخواهیم بچههای با ادبی داشته باشیم که با دیگران مودبانه رفتار
کنند. اما خود ما چطور رفتار میکنیم وقتی یک نفر در صف خرید جلوی ما
میایستد و یا وقتی که کسی موقع رانندگی باعث میشود پشت چراغ قرمز گیر
کنیم؟ آیا ما آنقدر خونسرد هستیم که فحش ندهیم و بیادبانه اظهار نظر
نکنیم؟ آیا شما از آنهایی هستید که وقتی دیگران عصبانیتان میکنند به
بدترین شکل پاسخ میدهید؟
جایگزین رفتاری بهتر
یادتان باشد که یک جفت گوش همیشه در حال گوش دادن به شماست. همه ما
آدمهایی هستیم که گاهی احساساتی، عصبی، پرخاشگر و بدخلق میشویم. شاید
نتوانید این حالت را فورا متوقف کنید اما از فرزندتان برای چنین برخوردی
عذرخواهی کنید: «ببخشید که عصبانی شدم و با آن فرد بد حرف زدم.» بعد هم
توضیح بدهید که چرا اینقدر ناراحت شدید و چرا الان باید عذر خواهی کنید.
شما به او یاد میدهید که ما باید بابت هر رفتار انسانی پاسخگو باشیم.
تمرکز بر موضوعات منفی
کارهای روزمره زیاد هستند. فهرست کارهایی که باید انجام بدهید را نگاه
میکنید و آن را خارج از توان و روحیه خودتان میبینید. شروع میکنید به غر
زدن و شکایت از آنها. چون بخشی از آنها بخاطر فشارهای اضافهای است که
کودک به شما میآورد راحتترین کار برای تخلیه فشاری که تحمل میکنید غر
زدن به کودک است: «هیچ وقت تختت را مرتب نمیکنی»، «چرا کاپشنت روی زمین
است؟» و «هنوز مشقهایت را ننوشتهای» و «اگر جای تو بودم موهایم را اینطور
نمیبستم.» ما فکر میکنیم این شیوه حرف زدن کودک را وادار خواهد کرد تا
خودش را اصلاح کند اما همیشه عکس این اتفاق میافتد.
جایگزین رفتاری بهتر
خیلی خوب است که توقع دارید فرزندتان درست رفتار کند اما اینکه آن را
چطور یادآوری میکنید هم مهم است. استفاده از ادبیات منفی و داوری کننده در
حالی که میخواهید او را تغییر بدهید فقط شعله ور کردن آتش است. بهتر حرف
بزنید: «خیلی خوب میشود اگر کاپشنت را سر جایش بگذاری»، «چرا دوست نداری
مشقهایت را بنویسی؟»
رشوه دادن
خیلی از والدین برای بهبود رفتار کودک به او رشوه میدهند به ویژه در
موقعیتهایی که میخواهند او کاری به کارشان نداشته باشد و یا برای اجتناب
از بد رفتاری کودک. خیلی از ما به کودک رشوه دادهایم تا در سوپر مارکت
گریه نکند، حرفی از دعوای خانوادگی جلوی دیگران نزند، یا بخاطر همسایه
بداخلاقی که از دویدنهای کودک دائم شکایت میکند او را با یک تبلت روی مبل
نشاندهایم.
جایگزین رفتاری بهتر
برای اینکه کودک گریه نکند او را برای کارهای خوبی که کرده تشویق کنید؛
یادش بیاورید که هفته گذشته در مهمانی بچه خوبی بوده است. این یادآوری
مسلماً حواس کودک را از درخواست یک بسته شکلات یا عروسک منحرف میکند چون
او واقعا میخواهد که خوب باشد و تحسین شود.
ناهماهنگی پدر و مادر
این میتواند رفتار غلطی را در کودک نهادینه کند. او از شما یک بسته
شکلات میخواهد در حالی که میداند برای دندانهایش خوب نیست و فقط یک روز
در هفته حق خوردن شکلات را دارد. از شما درخواست میکند و شما در پاسخ
میگویید «من مشکلی ندارم اما مادرت خوشش نمیآید باید از او اجازه بگیری.»
حالا او سراغ مادرش میرود؛ انتظار دارید مادر چه پاسخی بدهد؟
جایگزین رفتاری بهتر
اگر این واقعاً یک قانون است و از قضا مادر چنین قانونی را بنا کرده است
شما باید تحت هر شرایطی فقط موافقتتان را با مادر نشان بدهید مگر اینکه از
قبل به توافق جدید دیگری رسیده باشید. ممکن است یکی از شما سهل گیرتر از
دیگری باشد با این حال نباید این باعث ناهماهنگیتان باشد. «به نظرم تصمیم
خوب را قبلاً گرفتهایم. تو میتوانی روز جمعه شکلات بخوری.»
فریاد زدن
فریاد زدن معمولاً یک راه مؤثر برای رسیدن به نتیجه است. اما کودکی که
بارها صدای بلند شما را شنیده است خیلی زود این عادت رفتاری را یاد
میگیرد. فریاد زدن شامل، فحش دادن، کتک زدن، تهدید و تنبیه نیز میشود.
شما فکر میکنید فقط یک داد کوچک زدهاید اما این میتواند برای کودکتان به
اندازه یک تنبیه بدنی معنا داشته باشد. در نهایت این نوع رفتار باعث
افسردگی، اختلال اضطراب و کمبود اعتماد به نفس در کودک میشود.
جایگزین رفتاری بهتر
صدایتان را پایین بیاورید. حتی وقتی عصبانی نیستید با آرامش و صدای آرام
و پایین حرف بزنید. اگر صدای ملایمتر را تمرین کنید متوجه میشوید که در
شرایط ناراحت کننده هم چندان صدایتان را بالا نمیبرید. هر چقدر صدایتان
ملایمتر، پایینتر و مهربان باشد کودک توجه بیشتری به شما خواهد کرد. از
این به بعد متفاوت عمل کنید به جای موضوعی که همیشه با صدای بلند و با
فریاد مطرح میکردید آن را با صدای یواش بگویید کودک به سمتتان میآید با
دقت گوش میدهد.
قدرتمند و استوار باشید
افراد قدرتمند چگونه به این موقعیت دست یافته
اند این افراد در زندگی شان چه روش هایی را در پیش گرفته اند چه نوع ویژگی
های شخصیتی دارند و سبک زندگی آن ها برای رسیدن به این امر چگونه بوده است
همه ی ما در زندگی خود انسان های قدرتمندی را می شناسیم که با بهره گیری
از ویژگی های شخصیتی خاصی موفق شده اند رهبری تعداد زیادی از انسان ها را
بر عهده بگیرند و تحولات بزرگی بیافرینند. ممکن است در نگاه اول شباهت خاصی
بین این افراد پیدا نکنید اما چه رهبران سیاسی، چه فرماندهان ارشد نظامی، و
چه مؤسسین موفق استارتاپ ها، همه و همه ویژگی های مشترکی دارند که آنها را
در کنار هم قرار می دهد. وقت شناسی، سخت کوشی و علاقه برای موفقیت ویژگی
های درستی محسوب می شوند. در کنار اینها، ۱۱ مورد از عادات انسان های
قدرتمند که می توانید در وجود خود پرورش دهید را نیز در ادامه خواهید
خواند.
۱- اعتماد به نفس دارند
انسان های قدرتمند اعتماد به نفس دارند. اعتماد به نفس مهارتی است که می
توانید در خود پرورش دهید. انسان ها به صورت طبیعی به سمت کسانی که اعتماد
به نفس بالا دارند کشیده می شوند. انسان های قدرتمند به خاطر همین ویژگی،
از ریسک کردن و به چالش کشیده شدن نمی ترسند. به علاوه، این افراد قدر
دستاورد های کوچک را نیز به خوبی می دانند، روی مهارت های ارتباطی خود کار
می کنند، گذشته ها را به گذشته می سپارند و اهمیت موضوعات مختلف را درک می
کنند.
۲- به دنبال شهرت و ثروت نیستند
بسیاری از رهبران سیاسی و اجتماعی که تاریخ به خود دیده است هیچگاه به
دنبال شهرت و ثروت نبوده اند. انسان های قدرتمند نیز به دنبال به رخ کشیدن
موفقیت های خود نیستند. در عوض، روی آنچه که بیش از همه برای مشتریان، شرکت
و جامعه شان اهمیت دارد متمرکز می شوند.
۳- فضای بیشتری اشغال می کنند
آزمایشی که در سال ۲۰۱۰ توسط روانشناسان به نام های دانا کارنی و ایمی
کادی انجام گرفت نشان داد کسانی که به مدت بیش از یک دقیقه در حالتی قرار
گرفته بودند که احتیاج به فضای بیشتری داشته است، به واقع احساس قدرت
بیشتری کرده اند. علت این امر واکنشی بیوشیمیایی به این حالت بدن بوده است
که سطح تستوسترون را افزایش و سطح کورتیزول را کاهش می دهد.
۴- می دانند چه وقت باید سخن بگویند
فردی را در نظر بگیرید که زیاد حرف نمی زند، اما وقتی لب به سخن گفتن
باز می کند حرف های بسیار مفید، قدرتمند و آگاهی بخشی به زبان می آورد.
انسان های قدرتمند می دانند چه وقت باید صحبت کنند، و در هر موقعیتی دقیقاً
چه بگویند. از طرف دیگر با کم صحبت کردن، احتمال به زبان آوردن حرف های
نسنجیده را کاهش می دهند.
۵- ارتباط چشمی را قطع می کنند
احتمالاً شما هم شنیده اید که بهترین سخنوران و رهبران، ارتباط چشمی
قدرتمندی برقرار می کنند. اما به نظر می رسد موضوع دقیقاً به این شکل
نباشد. پژوهش انجام شده توسط فرانسیس چن و جولیا مینسون نشان می دهد ارتباط
چشمی در واقع می تواند مخرب باشد چرا که سطح متقاعد کنندگی را کاهش می
دهد. بر اساس یافته های پژوهش یاد شده، بهتر است رهبران به جای چشمان
مخاطبان خود، به دهان آنها نگاه کنند.
۶- از مورد انتقاد قرار گرفتن نمی هراسند
وقتی در موضع قدرت قرار داشته باشید، برخی از تصمیمات شما در میان
دیگران محبوبیت نخواهند داشت. افراد قدرتمند از این دست واکنش های شدید
احتمالی نمی ترسند. اگر می ترسیدند، نمی توانستند مسئولیت امور را در دست
بگیرند و کاری را انجام دهند که برای مشتریان، شرکت و یا جامعه شان بهترین
است.
۷- خود را متمایز می کنند
اگر به اغلب رهبران نگاه کنید، خواهید دید که پوشش حرفه ای و انتخاب شده
ای برای خود در نظر می گیرند. رهبران قدرتمند با پوشش، طرز صحبت و رفتار
متفاوت، خود را به عنوان یک حرفه ای از دیگران متمایز می کنند. البته
استثنا همیشه وجود دارد.
۸- خود را عضوی از یک تیم می دانند
انسان های قدرتمند این را به خوبی می دانند که عضوی از یک تیم هستند و
نقش مشخصی دارند. نقش آنها تأثیر و مسئولیت های به مراتب بیشتری دارد، اما
آنها هیچگاه ارزش تلاش های دیگر اعضای تیم خود را پایین نمی آورند.
۹- انعطاف پذیرند
زندگی غیر قابل پیش بینی است. انسان های قدرتمند قادرند برای حل مشکلات
پیش آمده، دست به تغییرات و تعدیلات مناسب بزنند. اما انعطاف پذیر بودن
آنها به معنای تأثیرپذیر بودن نیست. هدف آنها صرفاً مهار موقعیت های مختلف
است.
۱۰- سؤال های بهتری می پرسند
تونی رابینز جایی گفته است: «انسان های موفق سؤال های بهتری می پرسند و
در نتیجه، جواب های بهتری هم می گیرند». جان مکسول نیز یک کتاب کامل را به
توضیح در این باره اختصاص داده است. افراد قدرتمند برای اینکه ببینند چه
چیزی برای مشتریان، شرکت و جامعه شان بهتر است، سؤالات زیرکانه می پرسند.
۱۱- از موقعیت های دشوار استقبال می کنند
بر اساس یافته های مطالعه ای که در نشریه ی ساینس منتشر شده، کسانی که
ترجیح می دهند روی یک صندلی نه چندان راحت بنشینند در مذاکره روحیه ی سرسخت
تری از خود نشان خواهند داد چرا که به نظر می رسد این احساس خشک و انعطاف
ناپذیر احتمال بروز تغییر در تصمیم ها را کاهش می دهد. در همین پژوهش نشان
داده شد کسانی که اجسام سنگین تری را بلند می کنند انسان های مهم تری
هستند.