افسردگی بارداری و نحوه درمان

افسردگی دوران بارداری و درمان آن

ازدواج و تشکیل خانواده ای کوچک و جدید، هرچند برای هر دو طرف تحولی بزرگ
محسوب شده و هر دو را دچار کمپلکس های رفتاری می کند، اما بارداری، تجربه
ویژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه ای که هرچند شیرین به نظر می رسد، اما
مادران را با مشکلات متعددی از جمله مشکلات روانی – رفتاری روبه رو می کند
که در این بین «افسردگی دوران بارداری» و «افسردگی پس از زایمان» از شایع
ترین آنهاست.

روان شناسان معتقدند علت این امر روبه رو شدن با تحول بزرگی چون بارداری
است که نه تنها از جهت ظاهری خانم ها را متحول می کند، بلکه از جهت ذهنی
نیز تحولات بزرگی را ایجاد می کند و لازم است پیش از بارداری، شخص از جهت
ذهنی، جسمی و روحی آمادگی لازم را داشته باشد.

آنچه در پی می خوانیم نگاهی است بر افسردگی دوران بارداری و افسردگی پس از زایمان؛ علل و شیوه درمان.

افسردگی چیست؟

افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شکست، ناراحتی و کلافگی، هیجان و
استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه کس مشخص می شود؛ در واقع بیمار با
بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می دهد.

بسیاری از ما، شاید چند روزی از ماه را با چنین احساس های منفی روبه رو
شویم، اما این علائم اگر زودگذر باشند، افسردگی محسوب نشده و نوعی تحول
رفتاری خوانده می شوند؛ اما اگر فرد مدت زیادی با این تحولات رفتاری درگیر
باشد و مشکلاتی چون احساس پوچی، عصبانیت، و احساس عجز و ناکامی نیز به آنها
افزوده شود، افسردگی آغاز شده است.

افسردگی ممکن است خفیف، متوسط یا بسیار پیشرفته و جدی باشد که متأسفانه گاه
خود فرد نیز از بیماری خود آگاه نیست و با مراجعه به پزشک از آن آگاه می
شود؛ چرا که تصور می کند این علائم طبیعی و ناشی از خستگی کار روزانه است!

افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل

افسردگی دوران بارداری یا پس از وضع حمل، یکی از مشکلات رایج در میان زنان
باردار است که متأسفانه در اغلب موارد یا تشخیص داده نمی شود و یا چنان دیر
تشخیص داده می شود که راهی برای درمان وجود ندارد و مادر دچار «دیوانگی»
پس از زایمان می شود. علائم افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل، اندکی
با علائم افسردگی معمولی تفاوت دارد، اما بسیاری از علائم نیز بین افسردگی
معمولی و افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان مشترک است که این علائم
مشترک یکی از راه های شناسایی سریع و به موقع افسردگی دوران بارداری و پس
از زایمان است.

الف: افسردگی دوران بارداری

افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود،
اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می کند. افسردگی دوران
بارداری(PERINATAL DEPRESSION) با علائمی چون؛ خستگی، بی خوابی، کمپلکس
ها(درگیری ها) ی روانی – احساسی به ویژه گریه کردن و زودرنجی آغاز شده و به
تدریج علائم حادتری بروز می کند که از این میان می توان به موارد ذیل
اشاره کرد:

– تندمزاجی و تحریک پذیری؛ به عبارتی کاهش آستانه تحمل.

– احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی؛

– گریه کردن زیاد.

– کاهش شدید انرژی و انگیزه برای انجام امور؛

– ولع خوردن یا بی اشتهایی شدید.

– خوابیدن بیش از حد یا بی خوابی.

– کاهش تمرکز، فراموشی و مشکل در به یاد آوردن مسائل، و ناتوانی در تصمیم گیری.

– احساس بی ارزش بودن و گناهکار بودن؛ چرا که مادران می اندیشند کودکی را
به دنیا می آورند که قرار است مانند آنها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم
کند؛ این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد بیشتر است.

– از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام امور منزل یا امور مربوط به خود؛

– گوشه گیری و قطع ارتباط با دوستان و خویشاوندان.

– سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و کلافگی؛

این علائم ممکن است همزمان با هم و یا به تدریج بروز کنند. شدت و ضعف بروز
علائم، بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان به ویژه همسر دارد.

عوامل مؤثر بر بروز افسردگی دوران بارداری

دلایل متعددی برای بروز افسردگی در زنان باردار در دوران بارداری وجود دارد
که از این عوامل می توان به تغییرات هورمونی، حوادثاسترس زا و آزار دهنده
در طول دوران بارداری چون مشکلات زندگی، مرگ عزیزان و… اشاره کرد. اما
ازعلل مهم ابتلا به افسردگی و یا به عبارتی علل محرک بروز افسردگی دوران
بارداری می توان به این نکات اشاره کرد:

– سابقه افسردگی یا سوءاستفاده جنسی.

– سابقه بیماری عصبی یا افسردگی در میان بستگان، به ویژه بستگان درجه یک.

– بی توجهی همسر و اطرافیان به زن باردار.

– وحشت از تولد نوزاد؛ این احساس در اغلب دختران پیش از ازدواج و بارداری
دیده می شود که اگر به تدریج با ازدواج و بارداری از بین نرود، به عاملی
جهت بروز افسردگی دوران بارداری تبدیل می شود.

– مشکلات ازدواج، به ویژه مشکلات عاطفی و اقتصادی.

– سن پایین مادر؛ دخترانی که در سن پایین ازدواج می کنند و باردار می شوند،
به ویژه اگر تحصیلات مناسبی نیز نداشته باشند، به سرعت به افسردگی دچار می
شوند.

– ازدواج، به اجبار والدین، و بی علاقگی به همسر.

ب: افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان(POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلایل متعدد
به ویژه تغییرات هورمونی بروز می کند. در دوران بارداری، ترشح هورمون
زنانه شامل استروژن(ESTROGEN) و پروژسترون(PROGESTERONE) به طور چشمگیری
افزایش می یابد، اما بیست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، میزان ترشح این دو
هورمون شدیداً کاهش می یابد و به میزان ترشح این دو هورمون قبل از بارداری
بازمی گردد.

پژوهش ها نشان می دهد این تغییر ناگهانی در میزان ترشح هورمون ها یکی از
دلایل اصلی افسردگی پس از زایمان است. لازم به تذکر است که کاهش ترشح این
دو هورمون تا پیش از اولین عادت ماهیانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به این
ترتیب روان شناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از
زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی – عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و
احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره ۵ برابر است.

علاوه بر تغییر در میزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون
های غده تیروئید نیز دستخوش تغییر می گردد و ترشح این هورمون ها نیز به شدت
کاهش می یابد – تیروئید غده بسیار کوچکی در جلوی گلو است که در متابولیسم و
تنظیم سوخت و ساز بدن نقش اساسی دارد – کاهش میزان ترشح هورمون های غده
تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است که با ایجاد علائمی چون بی
علاقگی به هر چیز و هر کس، تحریک پذیری و تندمزاجی، احساس خستگی شدید، کاهش
میزان تمرکز، بروز مشکلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزایش وزن بدن
مشخص می شود. بنابراین لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام
آزمایش خون، میزان ترشح هورمون تیروئید کنترل شود.

روان شناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند:

– احساس خستگی، پریدن از خواب یا به اصطلاح خواب مقطع که اغلب با کابوس همراه است.

– احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد.

– افسردگی به خاطر تغییر در شرایط کار و امور منزل؛ که به دلیل مختل شدن امور و خارج شدن زندگی از شرایط عادی بروز می کند.

– هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپای رسیدگی به امور منزل و امور
شخصی؛ بسیاری از مادران تصور می کنند با تولد نوزاد باید به شخص ویژه یا به
عبارتی مادری ویژه و فوق العاده تبدیل شوند تا علاوه بر رسیدگی به همه
امور مدت زیادی را صرف نگهداری از فرزندشان بکنند؛ اگرچه با تولد نوزاد
نیاز به مراقبت از او به بزرگترین دغدغه مادر و پدر تبدیل می شود؛ اما بدون
هیجان، باید با برنامه ریزی صحیح با مسئله روبرو شد.

– احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت؛ از دست دادن شخصیت و هویت و
یا به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفکر در ذهن
ایجاد می شود که مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم کرده است
چرا که دیگر نمی تواند مانند گذشته به امور شخصی، منزل و اوقات فراغت خویش
بپردازد و نوزاد را مانع مهمی تصور می کند.

– از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل روانی؛ پس از
تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بیشتری را در منزل بماند و از فرزندش
نگهداری کند. به این ترتیب زمانی برای فراغت باقی نمی ماند. این نکته به
ویژه در خانواده هایی که پدر هیچ گونه کمکی به مادر ننموده و مسئولیتی در
قبال نوزاد احساس نمی کند بسیار حائز اهمیت است و مادر را به افسردگی حاد
مبتلا می کند.

در شرایط حاد، ترس از کشتن یا مجروح کردن نوزاد یا خویشتن و بی علاقگی و بی
توجهی به نوزاد نیز دیده می شود که اگر به سرعت چاره ای برای آن اندیشیده
نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهی می شود.

تفاوت های بین احساس تحول ناشی از تولد نوزاد و افسردگی ناشی از تولد نوزاد

بی تردید همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگی در وضعیت زندگی، امور شخصی و…
والدین – به ویژه مادر – پدیدار می شود که این تحولات، تغییرات رفتاری را
نیز به دنبال خواهد داشت. تحولات رفتاری ناشی از تولد نوزاد هر چند
ناخواسته ایجاد شده و طبیعی هستند، اما به طور طبیعی و حداکثر تا چند روز
پس از تولد نوزاد از بین می روند.

همه مادران، به ویژه مادرانی که تولد نوزاد اول را تجربه می کنند به
تغییرات رفتاری چون: احساس دربند بودن و محدودیت، غم و اندوهی خاص، گریه
کردن به ویژه به هنگام شیر دادن یا خواباندن نوزاد، بی اشتهایی، اختلال در
خواب و استراحت، عصبانیت و کلافگی، کاهش آستانه تحریک پذیری، بیقراری،
نگرانی و دلشوره و احساس تنهایی و بی کسی دچار می شوند که هر چند این
علائم، علائمی مهم و قابل تأمل است اما با اندکی توجه و تمهیداتی چون
خوابیدن و استراحت همراه با نوزاد، یاری خواستن از همسر، مادر، دوستان و یا
هر فرد مورد اعتماد برای نگهداری از نوزاد، انجام امور منزل با کمک همسر،
صبحت کردن با
افرادی که مانند وی صاحب نوزاد جدیدی شده اند، برنامه ریزی صحیح و اختصاص
زمانی به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و … از بین می روند.

اما افسردگی پس از وضع حمل با ۳ تفاوت عمده نسبت به این علائم که طبیعی
بوده و ناشی از تحول وجود یک موجود جدید در خانواده است، مشخص می شود:

۱ – تأثیر در بروز علائم افسردگی حتی یک تا دو سال پس از وضع حمل،

۲ – طولانی شدن مدت درگیری شخص با مشکلات روانی – رفتاری بیش از سه هفته.

۳ – شدت بروز علائم؛ که در افسردگی پس از زایمان علائم افسردگی با شدت زیادی بروز می کنند.

آمارها نشان می دهد از هر هزار زایمان، یک تا دو نفر به «افسردگی پس از
زایمان» دچار می شوند و در بسیاری موارد نیز بیماری در شش هفته نخست پس از
زایمان بروز می کند. در افرادی که زمینه بیماری های روانی چون
«شیزوفرنی»(جنون جوانی) یا بیماری دوقطبی(BIPOLAR DISORDER) داشته اند،
علائم زودتر و شدیدتر ظاهر می شود که در صورت عدم درمان سریع، به خودکشی و
یا خودکشی همراه با کشتن نوزاد و سایر فرزندان منتهی می شود.

حالا که افسرده هستم، چگونه خود را یاری کنم؟

بسیاری از زنان مبتلا به افسردگی دوران بارداری و یا پس از آن به دلیل ترس،
خجالت و یا ترس از شکست و ناتوانی در زندگی، از بیماری خود صحبتی به میان
نمی آورند(علائم را انکار و پنهان می کنند) که این باعثحاد شدن و رسیدن شخص
به حالت عدم تعادل روانی می شود. از سوی دیگر ترس از معرفی شدن به عنوان
مادری بی صلاحیت آنها را از بیان مسئله بازمی دارد، غافل از این که به این
ترتیب به بیماری خود دامن می زنند. بنابراین روان شناسان اکیداً توصیه می
کنند تا با بروز اولین علائم، سریعاً به پزشک مراجعه کرده و درمان را آغاز
کنید.

روان شناسان معتقدند بیمار نقش بسیار مؤثری در تسریع روند درمان دارد؛ بنابراین توجه به این نکات راهگشاست:

۱ – مدت زمان استراحتتان را افزایش دهید؛ یکی از بهترین شیوه ها، خوابیدن و استراحت کردن همراه نوزاد است.

۲ – اجباری در انجام همه امور، برنامه ها و کارها نیست؛ کارها به تدریج و
با تسلط بر اعصاب انجام می شوند. استرس و هیجان برای انجام همه کارها
باعثفشار بر اعصاب و احساس کلافگی و سردرگمی می شود.

۳ – از همسرتان برای تمیز کردن نوزاد، حمام کردن وی و شیر دادن به او به
ویژه در هنگام شب کمک بگیرید. مثلاً به جای آن که شب ها نوزاد را شیر
بدهید، شیر را بدوشید و در شیشه شیر بریزید و از همسرتان بخواهید تا او به
نوزاد شیر بدهد. کمک گرفتن از مادر، دوستان و … نیز بسیار خوب است.

۴ – درباره احساس ها و حالت های خود با همسرتان صحبت کنید؛ با این شیوه مشکلات بهتر و سریع تر حل شده و تصمیم گیری آسان می شود.

۵ – در منزل تنها نمانید: قدم زدن در پارک، پیاده روی به همراه نوزاد و …
را فراموش نکنید، حتی یک پیاده روی ۱۵ دقیقه ای می تواند روحیه شما را به
خوبی تغییر بدهد.

۶ – با برنامه ریزی صحیح، گردش و تفریح را در برنامه هفتگی خود و خانواده تان بگنجانید.

۷ – با مادرانی که مانند شما تجربه اولین نوزاد را دارند، صحبت کنید. شاید
راه هایی را پیشنهاد کنند که برای شما نیز مفید باشد. آگاهی از تجربه
مادرانی که دو یا چند فرزند دارند نیز بسیار مفید است.

۸ – حداقل هر دو هفته یک بار با دوستانتان برنامه بگذارید و مانند گذشته به
گردش و تفریح بروید تا حس ناخوشایند دوری از اجتماع در شما ایجاد نشود.

۹ – در طول دوران بارداری در برنامه روزمره زندگی تان تغییر جدی ایجاد
نکنید. مثلاً به دلیل ترس از بیمار شدن در منزل نمانید و معاشرت با دوستان و
فامیل را به دلیل نگرانی های بی موردی چون کم شدن مدت استراحت و … کنار
نگذارید.

۱۰ – تا جایی که می توانید خود را با شرایط جدید، با برنامه ریزی صحیح و دقیق وفق بدهید.

درمان افسردگی پیش و پس از بارداری

دو شیوه، به عنوان رایج ترین و ثمربخش ترین شیوه های درمان افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل مطرح اند که عبارت اند از:

* درمان از طریق صحبت کردن(TALK THERAPY)؛ که در این شیوه بیمار تنها با
صحبت کردن با روانکاو، روان شناس و یا مشاور – نه روان پزشک – به بیان
مشکلات خود می پردازد و با بازگشایی احساس ها و عقده های درونی خود درمان
می شود.

* درمان دارویی(MEDICINE) که بیمار با مراجعه به روان پزشک و دریافت دارو و مصرف داروها درمان می شود.

پزشکان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار یا زنان شیرده باید با دقت بیشتری
همراه باشد و حتی المقدور بیمار با درمان غیردارویی، درمان شود. مثلاً
پاکزیل(PAXIL) – یکی از جدیدترین داروهای ضد افسردگی – تأثیر بسیار مخربی
بر جنین دارد و باعثتولد نوزادانی ناقص در دستگاه گردش خون به ویژه قلب می
شود.

لزوم درمان افسردگی

پژوهش ها نشان می دهد افسردگی مادر در دوران بارداری و پس از آن، اثرات
نامطلوبی را در جنین و نوزاد ایجاد می کند که از آن جمله می توان به وزن
بسیار پایین نوزاد در دوران جنینی و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص
مادرزادی، مشکلات گفتاری چون تأخیر در تکلم، لکنت زبان، ناتوانی در برقراری
ارتباط با دیگران به ویژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشکلات رفتاری، گوشه
گیری، شب ادراری، کابوس های شبانه و … اشاره کرد.

و كلام آخرین این كه: همسران زنان باردار مهمترین وظیفه را در قبال آنها
دارند. روان شناسان معتقدند بسیاری از بیماران افسرده به ویژه زنان باردار
به دلیل بی توجهی یا كم توجهی اطرافیان به خصوص همسرانشان به افسردگی دچار
می شوند.


با این 5 راه جنین تان ارتباط برقرار کنید

همه ما می دانیم که دوران بارداری برای هر
زني می تواند بسیار خسته کننده و استرس زا باشد، اما شادی که بعد از تولد
نوزاد برای اين افراد به ارمغان خواهد آمد، فراتر از سختی ها و مشکلات اين
دوران است. به عنوان يك مادر جوان و كم تجربه یادتان باشد كه دوران بارداری
فقط غذا خوردن خوب و انجام حرکات ورزشی منظم برای اطمینان از سلامت جنین
داخل رحمتان نیست، بلکه ایجاد پیوند عميق بین مادر باردار و فرزند داخل رحم
او در طول دوران بارداری و به اشتراک گذاشتن محبت با او هم چیزی است که
باعث می شود این دوران براي مادر و جنين او به یادماندنی تر شود.

برخلاف
باور عموم مردم، تغذیه نوزاد با شیر مادر تنها راه برای تقویت پیوند عميق
بین مادر و نوزاد او نیست. در واقع، زنان باردار می توانند قبل از تولد
فرزند خود هم ارتباط خوبی با جنين داخل رحمشان برقرار کنند. مطالعه مقاله
زیر درمورد پیدا کردن نکاتی برای راهنمایی مادران باردار به منظور ایجاد
پیوند عميق با جنين داخل رحم خود کمک زیادی شما مادران باردار خواهد نمود.

5 روش ساده برای ایجاد پیوند عميق مادر و جنین:
با
پیشرفت دوران بارداري، شما هم سعادت مادر شدن را بيشتر از قبل تجربه
خواهید کرد. اما، می توانید از آغاز دوران بارداری در بدن خود نیز پیوند
محکمی را با جنين داخل رحم خود شروع کرده و خود را از نگراني هاي ورود يك
موجود جديد به اعضاي خانواده رها کنید. در ادامه این مقاله، 5 روش ساده
برای ایجاد پیوند عميق مادر حامله با نوزاد متولد نشده او ارائه شده است.
اين راهكارها عبارتند از:

1. صحبت کردن مادر باردار با جنين داخل رحم خود:
صحبت
کردن با نوزاد متولد نشده خود و لمس كردن او ممکن است برای اکثر مادران
باردار کمی عجیب به نظر برسد، اما اثرات انجام اين كار بر روی نوزاد و مادر
باردار او بسیار شگفت انگیز خواهد بود. نتايج تحقیقات اخير محققان ثابت
كرده است هنگامی که جنین از هفته بیست و سوم دوران بارداری عبور كند، می
تواند صداهای داخل و خارج از رحم مادر باردار خود را بشنود. پس، صحبت کردن
مادر باردار هم با فرزند داخل رحم خود در طول این مرحله از دوران بارداری
می تواند کمک زیادی به آشنایی نوزاد با صدای مادر خود نموده و با اطمینان،
دلبستگی طبیعی شديدي را بین مادر باردار و فرزند او به وجود آورد. 

2. ماساژ دادن آرام برآمدگی شکم توسط مادر باردار:
ماساژ
دادن آرام شکم توسط خود مادر باردار در طي دوران بارداری، به ویژه در سه
ماهه اول اين دوران باعث تقویت پیوند عميق بین او و فرزند داخل رحمش خواهد
شد. در واقع، این مادران می توانند با استفاده از یک كرم مرطوب کننده و یا
یک روغن سبک به ماساژ دادن شکم خود بپردازند، چون با این کار علاوه بر
تسکین دادن حالت کششی پوست شکم مادر باردار، ارتباط نزدیکی را بين او و
فرزند داخل رحمش برقرار کرده و به آرامش هر دو نفر آن ها کمک خواهد کرد.
پس، می توان ادعا كرد كه ماساژ دادن آرام برآمدگی شکم توسط خود مادر حامله
اثرات مثبت زیادی را در طول دوران بارداری او و بعد از زايمان خواهد داشت.

 

صحبت کردن با جنین,صحبت با جنین

 ماساژ دادن شکم توسط خود مادر باردار، باعث تقویت پیوند عميق بین مادر و جنین می شود

3. تمرین ورزش یوگا در دوران بارداری:
شما
مادر باردار می توانید پس از گذشتن از هفته چهاردهم از دوران بارداری خود
در کلاس های یوگا ثبت نام کنید. به خاطر داشته باشيد كه انجام حرکات ورزشی
یوگا در دوران بارداری کمک زیادی به آماده شدن بدن مادران باردار جهت انجام
زایمان طبيعي راحت خواهد کرد. در واقع، مادران باردار مي توانند با انجام
حالت های مختلف ورزش یوگا و تمرین تکنیک های تنفسی که در طول انجام روند
زایمان طبیعی لازم است، با اعتماد به نفس بالاتري به سمت روزهاي پاياني
دوران بارداري خود بروند.

 برای این که بهره بیشتري از اثرات این
نوع ورزش در دوران بارداري خود ببرید، باید بدانید که یوگاي قبل از تولد
نوزاد چیست؟ براي پاسخ به اين سوال، بايد همواره به خاطر بسپاريد كه نوعی
از ورزش یوگا براي دوران بارداری وجود دارد که کمک می کند تا ذهن و بدن
مادر باردار آرام گرفته و استرس این دوران هم در ذهن او کم شود.

4. نگه داشتن برگه اسکن و یا سونوگرافی جنين توسط مادر باردار:
اکثر
مادران باردار به انجام اسکن در دوران بارداری خود به منظور پیگیری سلامت و
رشد فرزند داخل رحمشان نیاز خواهند داشت. به خاطر داشته باشيد كه یک راه
خوب برای تقویت پیوند عميق بين شما و جنين داخل رحمتان این است که يك کپی
از گزارش اسکن فرزندتان را در جایی نصب كنيد که بتوانيد در اغلب مواقع آن
را ببیند. در واقع، شما با این کار با فرزند در حال رشد خود ارتباط برقرار
کرده و با دیدن هر روزه نتيجه اسکن، تشویق شده و پیوند عميق تري را بین خود
و فرزندتان به وجود مي آوريد.

5. حمام کردن طولانی مدت مادر باردار:
استفاده
طولانی مدت از حمام آب گرم، یک راهكار خوب برای جلب توجه مادر و جنین داخل
رحم او بوده و برای اختصاص دادن زمان با کیفیت به منظور برقراري ارتباط
عميق بين جنین و مادر باردار او بهترین گزینه به شمار مي رود. به خاطر
داشته باشيد كه اگر شما به عنوان یک مادر حامله به سه ماهه دوم از دوران
بارداری خود وارد شده اید، ممکن است احساس کنید كه در بیشتر مواقع فرزندتان
به شکم شما لگد می زند. در واقع، لازم است بدانید كه او این کار را زمانی
انجام می دهد که احساس “تنهایی” کند. پس، برای این که فرزند داخل رحمتان
احساس شکست خوردگی نکند، بهتر است در چنین مواردی توجه بیشتری به او داشته
باشید.

در نهايت، می توان ادعا كرد كه هر چه پیوند بین مادر حامله و
فرزند داخل رحم او بیشتر باشد، حالت ضربه و لگد زدن جنین به دیواره شکم
مادر هم کاهش خواهد یافت. فقط، به عنوان يك مادر باردار به یاد داشته باشید
كه پیوند میان مادر و نوزاد در دوران قبل از تولد بی بها است و اثرات آن
در طول تمام عمر، بر روی جنین باقی می ماند. يادتان باشد دوران بارداری به
زودی به پایان می رسد و ارزش محبت کردن شما نسبت به فرزندتان با آغوش گرفتن
او کم خواهد شد، چون بعد از تولد افراد زیادی مانند پدر، خواهر، برادر و
سایر اعضای فامیل در اطراف او هستند، که تلاش می کنند پیوند خوبی با نوزاد
برقرار نمایند.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top