بیوگرافی علی صادقی + عکس اینستاگرام علی صادقی
بیوگرافی علی صادقی
علی صادقی ،بازیگر مرد سینما و تلویزیون ایرانی متولد چهاردهم آذر ماه پنجاه و نه (۱۳۵۹/۹/۱۴) می باشد. اومدرک فوق دیپلم کامپیوتر دارد. پدرش تراشکار و مادرش خانه دار بوده و یک برادر بزرگ تر و یک خواهر کوچک تر از خودش دارد.
به گفته بسیاری خانم ملیکا زارعی یا همان خاله شادونه ، مجری و بازیگر معروف ، همسر وی بوده اما هیچ خبر رسمی و حتی عکس دو نفره ای در این زمینه وجود نداشته و هنوز نمی توان دقیقا گفت که این موضوع شایعه است یا خیر!! به هر حال علی صادقی متأهل بوده و دو فرزند نیز دارد.
علی صادقی
وقتی علی به مدرسه میرفت به طور اتفاقی با انتخاب آقای سماواتی علاقه مند به بازیگری شده و با مجموعه آفتاب عالم تاب وارد عرصه سینما شد. نقطه قوت و مزیت اصلی این بازیگر طنز در بداهه پردازی ، تسلط و بازی روان بوده و حتی گاهی اوقات بدون دیالوگ و تنها با نگاه، اثر خوبی بر بیننده گذاشته و باعث برقراری ارتباط قوی با او می شود. علی صادقی اوج شهرت خود را با بازی در دو سریال پرطرفدار رضا عطاران به نامهای “متهم گریخت” و “خانه به دوش”به دست آورد. در ادامه ضمن نگاهی به کارنامه هنری این بازیگر مستعد ، جدیدترین عکس های علی صادقی را نیز ملاحظه فرمایید.
عکس علی صادقی
سریال های تلویزیونی علی صادقی
۱۳۹۳ – سریال سیکنال موجود نیست – مهدی مظلومی
۱۳۹۲ – سریال ما فرشته نیستیم – فلورا سام
۱۳۹۲ – سریال معراجی ها – مسعود ده نمکی
۱۳۹۱ – سریال توقیف – احمد ذاکری
۱۳۹۰ – سریال نقطه سر خط – سعید آقاخانی
۱۳۸۹ – سریال موج و صخره – مجید صالحی
۱۳۸۹ – سریال خوش نشین ها – سعید آقاخانی
۱۳۸۸ – زن بابا – سعید آقاخانی
۱۳۸۷ – عید امسال – سعید آقاخانی
۱۳۸۷ – سریال بزنگاه – رضا عطاران
۱۳۸۷ – سه در چهار – مجید صالحی
۱۳۸۶ – قرارگاه مسکونی – جواد رضویان
۱۳۸۶ – زندگی به شرط خنده – مهدی مظلومی
۱۳۸۴ – متهم گریخت – رضا عطاران
۱۳۸۳ – خانه به دوش – رضا عطاران
۱۳۸۲ – سریال کوچه اقاقیا – رضا عطاران
۱۳۸۱ – پشت کنکوریها – پریسا بخت آور
۱۳۸۰ – دردسر والدین – مسعود نوابی
۱۳۷۴ – آفتاب عالم تاب – امیر سماواتی
عکس جدید علی صادقی
فیلم های سینمایی علی صادقی
۱۳۹۱ – فیلم سینمایی همه چی آرومه – مصطفی منصوریار
۱۳۹۰ – سیارهای به نام بگبو – هاتف علیمردانی
۱۳۸۹ -فیلم سینمایی ورود زندهها ممنوع – جواد مزدآبادی
۱۳۸۹ – پیتزا مخلوط – حسین قاسمی جامی
۱۳۸۹ – فیلم سینمایی ورود آقایان ممنوع – رامبد جوان
۱۳۸۸ – بعد از ظهر سگی – مصطفی کیایی
۱۳۸۸ – سه درجه تب – حمیدرضا صلاحمند
۱۳۸۸ – فیلم سینمایی زمهریر – علی روئینتن
۱۳۸۸ – ازدواج در وقت اضافه – سعید سهیلی
۱۳۸۸ – شیر و عسل – آرش معیریان
۱۳۸۷ – فیلم زندگی شیرین – قدرتالله صلحمیرزایی
۱۳۸۷ – کیش و مات – جمشید حیدری
۱۳۸۷ – حرکت اول – فرهاد نجفی
۱۳۸۶ – سینمایی تیغزن – علیرضا داوودنژاد
۱۳۸۵ – اگه میتونی منو بگیر – شاهد احمدلو
۱۳۸۴ – چپ دست – آرش معیریان
۱۳۸۴ – هوو – علیرضا داوودنژاد
۱۳۸۳ – پیک نیک در میدان جنگ – رحیم حسینی
۱۳۸۳ – آقا – امید بهکار
۱۳۸۲ – روایت سهگانه (اپیزود دوم، شوخیهای خدا) – عبدالحسن برزیده
فیلم های تلویزیونی و ویدئویی علی صادقی
۱۳۹۱ – ماهی دم قرمز – مهیار عبدالمالکی
۱۳۹۰ – کبری ۰۰۱۲ – مهدی مظلومی
۱۳۹۰ – نردبان چوبی – فرشاد ارج
۱۳۹۰ – آدم آهنی – رحیم بهبودی فر
۱۳۹۰ – پسر آسمانی – رضا قهرمانی
۱۳۸۹ – تایماز موتوری – فرشاد ارج
۱۳۸۹ – فیلم سیا زنگی – ابراهیم ابراهیمیان
۱۳۸۹ – عاشقی با اعمال شاقه – حسام حمیدی
۱۳۸۹ – آخرین مجرد – محمدرضا فاضلی
۱۳۸۹ – فیلم حاجی پاپا – علیرضا اتفاقیان
۱۳۸۸ – ول کن دستمو – مجتبی چراغعلی
۱۳۸۸ – سفر به بی نهایت – صادق کرمیار
۱۳۸۸ – میش – مجید صالحی
۱۳۸۷ – پاپوش – اسماعیل فلاحپور
۱۳۸۷ – قاتلین پیرمرد – داریوش ربیع
۱۳۸۶ – فیلم فرزند افیون – مجید جوانمرد
فیسبوک علی صادقی
عکس جدید متفاوت علی صادقی سال ۹۴
عکس های جدید علی صادقی
عکس های باحال و دیدنی علی صادقی
عکس های باحال و دیدنی علی صادقی
بیوگرافی علی صادقی
اینستاگرام علی صادقی
علی صادقی و نیما شعبان نژاد
عکس شخصی علی صادقی
عکس های باحال و دیدنی علی صادقی
علی صادقی و حمید گودرزی
مصاحبه های ویدیویی علی صادقی
00:00
36:46
مصاحبه علی صادقی در خندوانه
00:00
16:57
مصاحبه متفاوت با علی صادقی بازیگر طنز
این بار یک گفتگو متفاوت با علی صادقی , نمیتوان مدعی شد که علی صادقی بازیگری منحصربهفرد در عرصه طنز است اما همین که شبیه خودش بازی میکند و دنبالهروی کسی نشده، حتی دنبالهروهایی هم دارد نشان میدهد او در مسیر موفقی قدم برمیدارد.
بعضی از بازیگران طنز به رغم تواناییهایی که دارند لازم نیست کار خاصی مقابل دوربین انجام بدهند و تنها حضور عادیشان هم میتواند باعث خنده تماشاگر بشود. علی صادقی یکی از همین بازیگران است که اگر چه سالهاست او را عمدتا در قالبی یکسان دیدهایم اما نهتنها تکراری نشده بلکه یکی از محبوبترین چهرههای وادی طنز است که مخاطب دوست دارد او را در همین سبک و سیاق ببیند و لذت ببرد.
نمیتوان مدعی شد که علی صادقی بازیگری منحصربهفرد در عرصه طنز است اما همین که شبیه خودش بازی میکند و دنبالهروی کسی نشده، حتی دنبالهروهایی هم دارد نشان میدهد او در مسیر موفقی قدم برمیدارد. این روزها کمتر او را در کاری میبینیم و مدتهاست در تلویزیون و سینما حضور ندارد. در عوض کارهای مختلفی را برای شبکه خانگی انجام داده و بهتازگی هم «پاشنهبلند۲» را از او شاهد هستیم که یکی از بهانههای ما برای گفتوگو با اوست.
یقهگیری برای ایجاد تفاوت
لطفا اگر میخواهید در مورد بازی من انتقاد کنید یکطرفه به قاضی نروید! بارها به این سوال جواب دادهام که چرا بازیهایم تفاوت خاصی با هم ندارند. یک نفر باید این تفاوت را بخواهد. من که به زور نمیتوانم یقه کارگردان را بگیرم و بگویم بگذار من متفاوت بازی کنم. اصلا چند نفر ریسک میکنند با پیشنهاد متفاوتی سمت من بیایند؟
گاهی طرف آمده و گفته آقای صادقی میخواهم کاملا متفاوت باشی و من هم شروع کردهام نوع دیگری خودم را نشان بدهم اما چند سکانس نگذشته میگوید علیجان خودت باش و همان کارها را انجام بده. فیلمسازها همیشه دنبال تکرار چیزهای امتحان پس داده هستند. علی صادقی نمیتواند در این میانه انقلاب بکند. تغییر که زورکی نیست. شما فیلم «شوخیهای خدا» را که ببینید متوجه میشوید این توانایی در من هست اما آن فیلم هم در زمانی که باید پخش و دیده نشد.
دشواری خنداندن مخاطب
برعکس نظر دوستان، بازی طنز اصلا لودگی و سطحی نیست. اصلا کار راحتی نیست. کار در طنز بسیار سخت است. اتفاقا اینکه فکر کنید طرف میآید جلوی دوربین چند تا جمله میگوید و شکلکی درمیآورد و میرود نیست. اگر اینطور بود همه بازیگران طنز به یک اندازه مخاطب داشتند. خود من همه در این سالها همه تکیهکلامهایی که گفتهام، نگرفته و فقط بعضیهایش گل کرده است.
اتفاقا بازی طنز بسیار دشوار است. نمیخواهم مقایسه کنم اما به بزرگان این سبک هم نگاه کنید، میبینید کارهای چاپلین بعد از این همه سال شما را از خنده رودهبر میکند اما کار کمدینهای جدید مانند بناستیلر بعد از یکی، دو بار دیدن، آن تازه بودنش را از دست میدهد. خب چه چیزی هست که چاپلین دیگر تکرار نشد؟ به نظرم دستکم گرفتن طنز یکجور توهین و سادهانگاری است.
بنهور با امکانات ناقص
دیوار بازیگر از همه عوامل کوتاهتر است و هر کاری خراب بشود میگویند چرا در این کار بازی کردی. نمیدانم چه حکایتی است هر کاری که میخواهد شروع شود، سازندگانش جلسه میگذارند و مدام میگویند این کار متفاوتی است و میخواهیم کارستان بکنیم و. . . بعد به مرحله ساخت که میرسیم دوباره همان آش و همان کاسه قدیم است. فیلمنامه آماده نیست، زمان نداریم، بودجه ته میکشد و هزار و یک مشکل از زمین و زمان میبارد تا کار جدید هم کاری بشود مثل نمونههای قبلی. مدیریت و زمانبندی درستی نداریم؛ آن وقت میخواهیم بنهور بسازیم. در این شرایط من بازیگر چه کاری میتوانم برای نجات پروژه انجام بدهم.
چشمانداز تاریک سینما
بحث درباره وضعیت سینما هم از آن بحثهایی است که بیشتر یک شوخی به نظر میآید. درست است که بعضی فیلمها خوب میفروشند و رقم میلیاردی را هم رد میکنند اما به نظرم این مساله نشاندهنده رشد سینمای ما نیست. در همه این سالها ما هنوز به یک دستهبندی نرسیدهایم که مخاطبسنجی کنیم و براساس آن کار بسازیم.
یک بار طنز جنگی میگیرد، همه دنبال آن هستند، یک بار مثلث عشقی جواب میدهد و همه کارها در همان زمینه هستند. حتی یادم هست دورهای ساخت فیلم ترسناک باب شد و بعد از چند تجربه تمام شد. یک کارگردان که جنگیساز است، میبیند عشقی جواب میدهد؛ بنابراین اصلا سبک خودش را عوض میکند بیآنکه بداند اصلا تواناییاش را دارد یا نه. هیچ ژانر و سبکی نداریم. تعداد تولیدات سالانه ما افتضاح است و دیگر کسی جلوی سینما صف نمیبندد. من آینده این سینما را تاریک میبینم.
حضور بیشتر در شبکه خانگی
وقتی کار خوبی ساخته نمیشود لزومی ندارد که من هم بخواهم به زور در هر کاری باشم. کار خوب نیست و فیلمنامه، ضعیف و تکرار مکررات است. از طرفی دیگر انگار باب شده که پول بازیگر و عوامل را ندهند؛ بعد میگویند علی صادقی چون اول کار دستمزدش را کامل میگیرد آدم بدی است اما نمیگویند چند بار پول او داده نشده یا به زور و مدتها بعد از تمام شدن کار حقش را گرفته که حالا اینگونه رفتار میکند. در شبکه خانگی دستکم این مسائل رعایت میشود و نه زمان شما تلف میشود و نه پولتان! ترجیح میدهم در رسانهای کار کنم که احترام بیشتری میگذارند و دردسر کمتر و آرامش خیال بیشتری دارد.
کارهایی بهتر از آثار سینمایی
به نظرم کارهایی که در شبکه خانگی ساخته میشوند، برعکس آنچه میگویند، اصلا کارهای بدی نیستند. بعضی از کارهایی که در این حیطه ساخته میشوند از بعضی کارهای سینمایی بهتر هستند. این مرزبندیها اصلا درست نیست. اتفاقا در کارهای ویدیویی خیلی وقتها برنامهریزی کار بهتر است. چه فایده دارد در سینما کار کنید و پولتان را ندهند. من ترجیح میدهم در جایی کار کنم که به بازیگر احترام بگذارند؛ حالا میخواهد تلویزیون باشد یا سینما یا شبکه خانگی. من از بازی در بعضی کارهای سینمایی پشیمان هستم. الزاما اینکه کاری سینمایی است، به معنی بهتر بودن نیست. من هم سعی کردهام در هر کاری هر چقدر که لازم است انرژی بگذارم.
تغییر به خاطر حرف دیگران
یکی از اشتباهات ما این است که از خودمان راضی نیستیم. در حالیکه یکی از بزرگترین درسهایی که در زندگی گرفتهام این است که در هر شرایطی خودم باشم. آدمها میخواهند شما را به شکلی که خودشان دوست دارند تغییر بدهند. انگار دلشان میخواهد شما را به شکل دیگری تربیت کنند. هر کسی هم تز خودش را دارد و شما اگر بخواهید به حرف دیگران عمل کنید مدام باید رنگ عوض کنید. من سعی کردهام خودم باشم و در قالبی که هستم دیگران را نرنجانم اما قرار نیست همه را راضی نگه دارم.
ترس همیشگی از مرگ علی صادقی
خیلی دوست داشتم آدمی شجاع باشم که هیچ نقطهضعفی هم ندارد. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که ترس جزو آنها نیست بلکه یک ویژگی است که در هر کسی میزان و شکلش متفاوت است. اینکه بگویم از چیزی نمیترسم شوخی و دروغ است. خیلی از ما ترسهایمان را پنهان میکنیم. اتفاقا آنچه برای من جالب است این نقابهای مختلفی است که به چهره میزنیم. از زمانیکه پیشرفتها بیشتر شده و امکانات تازهای به زندگی مردم وارد شده این نقابها هم بیشتر شده است.
خودمان را آدم روشنفکری نشان میدهیم، اما ۱۰ ثانیه پشت چراغ قرمز نمیتوانیم بایستیم. من هیچوقت نقاب شجاعت بیدلیل نزدهام. بچه که بودم از تاریکی و صدای آژیر بمباران میترسیدم. در حال حاضر هم از مرگ میترسم.
امان از هزینههای زندگی
اتهام، بدون اینکه دقیقا بدانیم در زندگی دیگران چه میگذرد و قضاوتهای لحظهای وحشتناک زیاد شده است. خب من در میان همین مردم زندگی میکنم و به خوبی وضعیت موجود را میفهمم. من هم اخبار را میبینم. خرید میروم و برای ادامه زندگی مجبورم کار کنم. علی صادقی هم مجبور است شکم خودش را سیر کند؛ برای همین فشار اقتصادی و گرانی روی او هم تاثیر میگذارد. گاهی کاری را انجام میدهم که باب میلم نیست اما وقتی پای هزینه زندگی و دهها مخارج و مسوولیت دیگر وسط باشد، شما دلی کار نمیکنید و مجبورید گاهی عقاید خودتان را بشکنید.
ماندن در خاطرات گذشته علی صادقی
حس نوستالژی قشنگ است اما اینکه بگوییم همه چیز گذشته خوب بود، دروغ است. مشکلات زیادی در گذشته بوده و خیلی لذتهای حالا اصلا وجود نداشت. من خیلی آدم آیندهنگری نیستم. البته بیشتر به این معنی که غصه آینده را نمیخورم. گاهی سعی میکنم نگاهم در گذشته نماند اما راستش در این یکی هنوز موفق نشدهام. به خودم میگویم بیخیال گذشته اما تهدلم حسرت خیلی چیزها را میخورم و دلم میخواهد کاش زمان به عقب برمیگشت و بعضی چیزها را درست میکردم. اگر ماشین زمان داشتم دلم میخواست گذشتههای خیلی دور را میدیدم. به نظرم دیدن آینده چندان لطفی ندارد.
تعجب از فلسفه دروغ
نمیدانم چرا سعی میکنیم حتی بیدلیل هم که شده چیزهایی را غیر واقع بیان کنیم. من فلسفه اینکه بعضیها با دروغ زندگی میکنند را نمیدانم. راستش من هم دروغهایی گفتهام اما برای این نبوده که بخواهم از کسی سوءاستفاده کنم یا موقعیت خودم را بهتر کنم یا حتی مشکلی برای دیگران درست کنم. تعجب میکنم بعضیها چقدر راحت دروغ میگویند. گاهی در انتهای شب به حرفهایی که طی روز شنیدهام و چیزهایی که دیدهام فکر میکنم و احساسم این است که چقدر راحت یک عادت بد به یک بخش از زندگی بدل میشود.
از اسکی تا اتومبیلرانی علی صادقی
وقتی پای صحبت در میان باشد همه ما مدتها از مزایای ورزش صحبت میکنیم اما در عمل خیلی از ما اصلا سمتش هم نمیرویم. یکی از تصمیمهای همیشه ناتمام من در زندگی دنبال کردن ورزش است. به شکل تفریحی رشتههای مختلفی را دنبال کردهام و حتی در مقطعی به سمت ورزش رزمی هم رفتهام اما همیشه بعد از مدتی نشده که رشتهای را تمام کنم یا دستکم منظم آن را دنبال کنم. فایدهای ندارد که بگویم ورزش خوب است اما آن را انجام ندهم. بعضی اوقات به خاطر زمانبندی کارهایم بوده اما تنبلی هم وجود دارد. اسکی، اتومبیلرانی و شنا را خیلی دوست دارم اما چیزی مثل بدنسازی هرگز برایم جذابیتی نداشت.
اهمیت غذا در حد مسمومیت
خیلی اهل توجه به غذایی که میخورم، نیستم؛ مگر در این حد که تازه باشد و مسموم نشوم. با برنامه نامشخص غذایی سر صحنه، دیگر نمیشود گفت رژیم خاصی را میتوان دنبال کرد. سر صحنه هر چیزی را آوردند باید بخورید. گاهی هم که این غذاخوردن ساعتها از زمان خودش دیرتر اتفاق میافتد. البته کمی هوای خودم را دارم؛ مثلا آدمی نیستم که زیاد در بیرون غذا بخورم و اگر هم قرار باشد این کار را بکنم سراغ هر جا و هر غذایی نمیروم. میدانم که تغذیه نقش مهمی در سلامتی دارد اما آن هم شرایط خودش را دارد. گاهی با وجود برخی مشکلات شما فقط به فکر زنده بودن هستید و دیگر خیلی چیزها از دستتان درمیرود. فقط سعی کردهام هر زمان اضافه وزن زیادی پیدا کردم، سریع جلوی خودم را بگیرم.
راحتی در تیپ اسپرت
نمیتوانم منکر این بشوم که خرید لباس و تنوع در پوشیدن لباس را دوست ندارم. یک جورهایی خیلی لباسباز هستم. در پوشیدن لباس هم سبک خودم را دارم. اهل مد نیستم، اما به یک سری مسائل اهمیت میدهم؛ مثلا رنگهایی را انتخاب میکنم که مجموعشان ظاهر خوبی پیدا کنند و به رنگ پوست من هم بیاید. اتفاقا از امتحان کردن رنگهای شاد مختلف نمیترسم. رنگ در روحیه من تاثیر خیلی خوبی میگذارد و خوبی تیپ اسپرت این است که دست شما در انتخاب رنگ و طرح خیلی باز است. خیلی اتوکشیده بودن را دوست ندارم، چون حس میکنم انگار دست و پای آدم را میبندد و باید خیلی رسمی حرکت کرد. لباس شما بخشی از کاراکتر شما را به نمایش میگذارد و البته بخشی از آن هم عادت است؛ مثلا من از کلاه خوشم میآید؛ اما به نوعی به آن عادت هم پیدا کردهام و بدون کلاه که باشم انگار چیزی کم دارم یا گم کردهام.
از سفر تا پلیاستیشن علی صادقی
برای سفر رفتن همیشه آماده هستم و خوش بودن را لابلای کارها دوست دارم. من خیلی راحت از داشتههایم لذت میبرم و نیازی به چیزهای حیرتآور ندارم. روی گوشی همراهم همیشه تعدادی بازی هست که انجام میدهم. ایکسباکس و پلیاستیشن که جای خودشان را دارند. زیاد کتاب نمیخوانم؛ یعنی شاید بهتر است بگویم اصلا اهل مطالعه نیستم. اما تا دلتان بخواهد فیلم میبینم و هر سبکی را دوست دارم اما اکشن را بیشتر از کمدی دوست دارم.