تعبير و تفسير اطلاعات ژئوفيزيک
تعبير و تفسير اطلاعات لرزهنگاري يكي از اركان مهم و اصلي در تصميمگيري
هاي مرتبط با اكتشاف ذخاير هيدروكربوري است. امروزه ارزش اطلاعات تفسير
لرزهنگاري جهت اتخاذ تصميمات اساسي در استخراج و بهرهبرداري بهينه از
مخازن نفت و گاز براي كليه شركتهاي نفتي مشخص شده است بطوريكه اطلاعات
لرزهنگاري يكي از دادههاي كليدي در تهيه طرح جامع مخازن به شمار ميرود.
هدف
از تعبير و تفسير لرزهاي تبديل اطلاعات لرزهنگاري به اطلاعات قابل
استفاده در ساير تخصصهاي صنايع بالادستي است. بدين ترتيب، شكل و خواص
پديدههاي زيرسطحي، با توجه به عوامل ساختماني، چينهاي و ساير عوامل
فيزيكي به نقشه در ميآيد.
فعاليت
بخش تعبير وتفسير لرزهاي، همزمان با برداشت نخستين خطوط لرزهنگاري
بازتابي در ايران آغاز گرديد. با توسعه و پيشرفت صنعت لرزهنگاري، تفسير
با استفاده ازسيستمهاي پيشرفته رايانهاي جايگزين روشهاي قبلي گرديده و
در اين راستا، بخش تعبير و تفسير اداره كل ژئوفيزيك به سيستمهاي
سختافزاري و نرمافزاري كارآمد و نوين مجهز شده است.
مهم ترين وظايف بخش تعبير و تفسير لرزهنگاري عبارت است از:
-
تفسير
دادههاي لرزهاي دوبعدي و سه بعدي ساختماني و چينه اي در راستاي شناسايي
تله هاي ساختماني و چينهاي و نيز ارائه مدل هاي ساختماني. - برآورد مدل سرعتي بر اساس اطلاعات چاهها، سرعت هاي پردازش و ساير منابع.
- تهيه نقشههاي ژئوفيزيكي همانند نقشه هاي زماني، عمقي و ضخامتي به منظور تعيين موقعيت چاه هاي جديد و برآورد حجم ذخيره مخزن.
- تحليل مشخصههاي مخزني و مدلسازي با استفاده از فنآوريهاي مختلف همانند وارونسازي لرزهاي و مطالعه نشانگرهاي لرزهاي.
-
پيشنهاد
مناطق جهت پوشش عمليات لرزهنگاري و ارائه طرح اوليه برداشت با توجه به
مسائل زمينشناسي و اطلاعات ژئوفيزيكي موجود و ساير موارد. - بررسي و بازبيني اطلاعات اوليه در مراحل برداشت و پردازش از ديدگاه مسائل تفسيري.
- ارائه خدمات تفسيري و مشاوره به ساير شركت هاي وابسته به وزارت نفت
واحد غير لرزه اي
وظيفه اين واحد، انجام مطالعات با اهداف اكتشاف هيدروكربور به روش هاي
ژئوفيزيكي است كه با عنوان غير لرزه اي شناخته مي شوند. بر اساس ماهيت روش
ها، آنها به دو گروه تقسيم مي گردند:
- روشهاي گراني سنجي و مغناطيس سنجي
- روشهاي الكترومغناطيسي
روش هاي گراني سنجي و مغناطيس سنجي:
اين نوع روش ها در مطالعات اكتشافي به منظور شناسائي اوليه به كار ميروند.
اندازهگيري
تغييرات شتاب گراني روي سطح زمين اساس روش گرانيسنجي ميباشد. تغييرات
شتاب گراني حاصل از تغييرات جانبي چگالي است. اثبات وجود ساختمان هاي
احتمالي گسلها و گنبدهاي نمکي از قابليت هاي اين روش مي باشد.
اندازهگيري
تغييرات شدت ميدان مغناطيسي روي سطح زمين اساس روش مغناطيس سنجي ميباشد.
تغييرات شدت ميدان مغناطيسي حاصل از تغييرات جانبي خودپذيري مغناطيسي است.
با توجه به تباين زياد خودپذيري مغناطيسي بين رسوبات و پي سنگ مي توان
ضخامت رسوبات، عمق پي سنگ، و گسلها ي پي سنگي را تصوير كرد.
عمليات
گراني و مغناطيس سنجي به صورت برداشت ايستگاهي و معمولاً همراه با هم
انجام مي شود و ايستگاه ها به دو صورت منظم و يا نا منظم طراحي مي گردند.
روش مگنتو تلوريک(MT):
MT
روشي است که از تغييرات ميدان مغناطيسي وابسته به زمان که در يونوسفر زمين
اتفاق مي افتد به عنوان چشمه انرژي استفاده کرده و با اندازه گيري مولفه
هاي الکتريکي و مغناطيسي القا شده در زير زمين، مدل مقاومتي را تا عمق
چندين کيلومتر به دست مي آورد.بر اساس اين مدل مقاومتي مي توان تفسير زمين
شناختي از محدوده برداشتي ارائه کرد.
عمليات برداشت روشهاي MT:
در روش MT با اندازه گيري مولفه هاي مغناطيسي(Hx و Hy ) امواج ورودي و همچنين اندازه گيري مولفه هاي افقي الکتريکي پاسخ زمين (Ex و Ey) و مولفه عمودي مغناطيسي(Hz)
و تبديل آنها از حوزه زمان به حوزه فرکانس، تانسور هاي مقاومت ظاهري ،
محاسبه ميگردد. برداشت مولفه هاي مغناطيسي توسط پيچهها و برداشت الکتريکي
توسط الکترودهاي دوقطبي برداشت ميگردد.
همچنين براي تصحيح عوارض سطحي از برداشت TDEM استفاده ميگردد.
Title : ( تفسیر داده های ژئوفیزیکی (IP/RS) محدوده معدنی طلای هیرد بر مبنای مطالعات زمین-شناسی، دگرسانی و کانه زایی (جنوب بیرجند، استان خراسان جنوبی) )
محدوده معدنی طلای هیرد در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب
شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده توده های نفوذی مافیک تا اسیدی
با ترکیب گابرو تا گرانیت در توالی آتشفشانی- رسوبی ترشیاری نفوذ کرده و
آنها را تحت تاثیر قرار داده اند. بر اساس مقدار پذیرفتاری مغناطیسی، این
نفوذی ها در دو رده مگنتیتی (اکسیدی) و ایلمنیتی (احیایی) تقسیم بندی شده
اند. مهمترین دگرسانی هایی که در سطح زمین و گمانه های حفاری شناسایی شده
اند عبارتند از: 1) کوارتز- تورمالین- سرسیت 2) کربناتی 3) اسکارنی شدن و
4) پروپیلیتیک. کانی سازی طلا و عناصر همراه(W, Sn, Bi, As, Sb, Pb, Zn,
Ag) به صورت جانشینی، پراکنده، رگه-رگچه ای، توده ای، برشی و اسکارن در
ارتباط با توده نفوذی گرانیتی- گرانودیوریتی احیایی و با فواصل مختلف نسبت
به آن تشکیل شده است. مطالعات زمین شناسی، دگرسانی و کانه زایی کانسار طلای
هیرد و مقایسه مشخصات آن با ویژگی های ذخایر طلای شناخته شده در سطح جهان،
نشان می دهد که این کانسار از نوع ذخایر طلای مرتبط با توده های نفوذی
احیایی (RIRGS) می باشد. از آنجا که در این سیستمها بیشترین ذخیره طلا
همراه با سولفید بوده و در سقف استوک های گرانیتوئیدی احیایی کانه ساز و
سنگهای هورنفلسی مجاور، شکل می-گیرد، اکتشافات ژئوفیزیکی به روش
پلاریزاسیون القایی و مقاومت ویژه الکتریکی بر روی توده نفوذی گرانیتوئیدی
احیایی و نواحی همجوار با هدف شناسایی بخشهای پنهان کانی سازی، انجام شده
است. تلفیق داده های ژئوفیزیکیIP –RS) ) با اطلاعات زمین شناسی، آلتراسیون و
کانی سازی منطقه، دلالت بر کانی سازی گسترده ای در حاشیه شرقی توده نفوذی و
سنگهای دربرگیرنده دارد. در این ارتباط شش ناحیه بی هنجار با بارپذیری
بیش از 30 میلی ولت بر ولت مشخص شده که به طور کلی می توان آنها را در دو
دسته جداسازی نمود: 1) بی هنجاری دارای پلاریزاسیون القایی بالا و مقاومت
ویژه کم که ناشی از حضور فراوان سولفورهای فلزی به صورت پراکنده، رگچه ای و
توده ای همراه با دگرسانی شدید سرسیتی است. 2) بی هنجاری دارای
پلاریزاسیون القایی بالا و مقاومت ویژه الکتریکی متوسط تا بالا که مشخص
کننده وجود سولفورهای فلزی به صورت پراکنده و شدت زیاد دگرسانی
سیلیسی-کربناتی می باشد.