طراحی و ساخت مقیاس مجموع نمرات لیکرت با رویکرد پژوهشی در مدیریت
چکیده
تهیه پرسشنامه و سایر ابزارهای سنجش،نقش مهمی در پژوهشهای علوم
اجتماعی،مدیریت و علوم رفتاری ایفا مینمایند.مقایس و پرسشنامه از جمله
ابزارهای سنجش هستند که گاه مترادف و یکسان در نظر گرفته میشوند.اگرچه
اصطلاحات مقیاس و پرسشنامه قابل تبدیل به یکدیگر هستند،اما تفاوتهای
قابل ملاحظهای بین شیوههای ساخت و کار آنها وجود دارد. تهیه پرسشنامهها
یا مقیاسها کار آسانی به نظر میرسد،با یک برنامه واژهپرداز میتوان طی
یک روز پرسشنامهای کاملا درخور توجه نتظیم کرد.به رغم اینکه پاسخ دادن
به این پرسشنامه،کار مفرحی است ولی هیچ کس یا حداقل طاحان آن،نتایج آنها
را جدی نمیگیرند.پش میتوان گفت تهیه پرسشنامه یا مقیاسی که منجر به
گردآوری دادههای ارزشمندی شود،کاری دشوار است و هیچ پژوهش خوبی را
نمیتوان بر اساس دادههایی که با کم دقتی گرد آمدهاند استوار ساخت.این
مقاله به تحلیل مقیاسی که توسط لیکرت در سال 1932 طراحی گردیده و امروزه
به عنوان رایجترین مقیاس در پژوهشها مورد استفاده قرار میگیرد،پرداخته و
تازهترین یافتههای پژوهشی مرتبط با اصول و مراحل ساخت آن را به همراه
روشهای آماری مناسب برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از اجرای این مقیاس
ارائه نموده و سپس به بررسی مزایا و محدویتهای آن میپردازد.
واژههای کلیدی: مقیاس،لیکرت،نگرش،پرسشنامه،گویه
امروزه،فنون مربوط به اندازهگیری نگرشها،باورها،عقاید و ادراکات بیش
از سایر موضوعات یا روشهای مصاحبهای و پرسشنامهای توسعه یافتهاند،و
این شاید به دلیل اهمیت جایگاه نگرشسنجی در مطالعات علوم انسانی
باشد.موضوعاتی که مردم ممکن است نسبت به آنها نگرش داشته باشند،نامحدود
هستند تا جایی که برخی از دانشمندان علوم انسانی با استدلال بحث میکنند
که در تحلیل نهایی،همه چیز زندگی به نگرشهای فرد بستگی دارد.این سخن
احتمالا درست است،زیرا چندان نگرش افراد نسبت به موضوعات اجتماعی و
سازمانی،تغییرات اجتماعی،ارتباطات از چندان اهمیتی برخوردار است که
دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی،وقت و اندیشه بسیاری صرف یافتن راههایی
اندازهگیری این موضوعات کردهاند[4]. استنتن(1989)درآمد سالیانه 200 شرکت
فعال در امر تحقیقات نگرشسنجی در آمریکام را نزدیک به 2 میلیارد دلار
برآورد میکند [1]. به هرصورت،هماکنون راههای بسیاری برای اندازهگیری و
آزمون نگرش افراد وجود دارد که از همه پیچیدهتر،طراحی مقیاسهای نگرش
میباشد.
مقیاسها،مبتنی بر نظریه«مقیاسبندی»هستند،که خود شاخهای از«نظریه
اندازهگیری»است و بر روشهای آماری و منطقی استوار بوده و اعدادی را که
باید برای نمایش ویژگیهای مختلف یک صف به کار برده شوند را مشخص
میکند.هدف نظریه مقیاسبندی،ایجاد مقیاسهای مناسب است که مجموعهای از
اندازههای سازمانیافته است که همه آنها یک صفت یا ویژگی را اندازهگیری
میکنند[3]. هماکنون متداولترین نوع میباشد[1]. علت وجودنی مقیاس
لیکرت،نقایصی بود که در مقیاس ترستون وجود داشت.تلاشهایی که برای رفع این
نقایص صورت گرفت منجربه پیدایش مقیاس لیکرت گردید.از جمله نقایص عمده
مقیاس ترستون میتوان به فواصل ظاهرا مساوی(یعنی فواصل بین اندازههای یک
مقیاس که توسط محقق در نظر گرفته میشوند، در واقع مساوی نیستند)؛حجم کار
زیاد و وابستگی مقیاس به قضاوتهای داوران که نمیتواند عاری از ارزشهای
ذهنی آنها باشد اشاره کرد.از میان افراد زیاد که در جهت بر طرف نمودن
نقائص مقیاس ترستون کوشیدهاند که شاید بتوان بیش از همه به مورفی و لیکرت و
همچنین روند کوئیست و سلتو اشاره نمود که به نتایج نسبتا کاملی دست یافتند
و مقیاسی با نام مجموع نمرات ابداع نمودند که در محافل علمی عموما با نام
مقیاس لیکرت نیز مشهور است[9].
مراحل ساخت مقیاس مجموع نمرات لیکرت
1.انتخاب موضوع:در تلاش برای اندازهگیری هرموضوعی گام اول تبیین
ماهیت و چیستی آن است.به منظور تبیین مراحل ساخت مقیاس،موضوع بررسی سبک
رهبری در مدیران را مورد توجه قرار میدهیم.
2.انتخاب مقولههای
تشکیلدهندهء پدیدهء مورد اندازهگیری:پس از انتخاب موضوع، مقولههای
تشکیلدهنده موضوع نگرش را باید تعیین کرد و با توجه به تعداد این مقولهها
از هریک از آنها به تعداد متناسبی گویه مناسب استخراج کرد،به عنوان
مثال،جهت بررسی سبک رهبری در مدیران یک شرکت میباید نگرش آنها را در
موارد زیر بررسی کرد: عکس العملهای عاطفی نسبت به انجام کارهای مدیریتی و
نظر مدیران درباره توانائی خود در رهبری یک سازمان.
3.تدوین گویههای مربوط به موضوع و درجهبندی گویهها
1-3.تدوین عبارات نگرشی:پس از اتخاذ تصمیمات لازم در مورد الگوی کلی نگرش
سنجی و تعیین مقولههای مورد نظر وقت نوشتن مخزن سؤالها میرسد،مخزنی از
عبارات نگرشی که با استفاده از آن،مقیاس نگرش تدوین میشود.بهترین
راهنمایی برای تدوین عبارات نگرشی این است که سؤالها(برای پاسخگو)با
معنی،جالب توجه و حتی هیجانانگیز باشند.به عنوان نمونه درباره مقوله
رهبری میتوان به عکس العمل عاطفی و برخی مربوط به نظر مدیران درباره
توانایی خود در رهبری اشاره کرد:من در تدوین شیوهها و رویهها در سازمان
موفق هستم؛واکنش من به انجام کارهای تیمی و مشارکتی مثبت است؛از اینکه به
نظرات من توجهی نشود عصبانی میشوم؛شرایطی را فراهم میآورم تا دیگران در
تصمیمهای سازمانی مشارکت کنند.
تورکیم(2001)معتقد است که تدوین گویهها به صورت نظری اغلب اوقات
سودمند نیست،بلکه با نظرخواهی از افراد جامعه مورد مطالعه در مرحله ساختن
گویهها ممکن است فکرهای بکری ارائه شود که مسیر طرح و تدوین عبارات نگرشی
را به طور واقع بینانهای تغییر دهد.تورکیم میافزاید که در ابتدا،داشتن
طیف گستردهای از گریههای بالقوه(مثلا 100 و بیشتر از آن)میتواند خیلی
مفید باشد،البته مقیاسهای نگرشی بسیاری وجود دارند که در پشت میزها و بر
اساس طرحهای نظری نوشته شدهاند و قادر به ترغیب پاسخگو به ارائه
جوابهای واقعی نیستند،در نتیجه برای تدوین برای تدوین عبارات نگرشی مناسب
علاوه بر داشتن علم کافی در این زمینه نیاز به هنرمندی و در نظر گرفتن
حیطههای عینی و عملی موضوع تحقیق میباشد.
2-3.تشخیص تناسب و کارائی عبارات نگرشی:علاوه بر روشهای آماری از
برخی جنبهها و ظواهر پاسخ به پرسشنامهها هم میتوان عبارات نگرشی مناسب
را شناسائی نمود؛ اگر تعداد بسیاری از پاسخگویان از پاسخ به سؤالها طفره
رفتهاند،یا اینکه به گویهها چیزی اضافه و کم کردهاند،اگر تعداد
پاسخهای نمیدانم یا نامطمئن زیاد شدهاند و بالاخرع اگر سؤالها بیپاسخ
ماند یا پاسخهای نمیدانم یا نامطمئن زیاد شدهاند و یا فقط برای آن بحث
میکند که ثابت کند چهگونه این مقیاس شامل حال او نمیشود، مسلما مسیر طی
شده،غلط بوده است.عبارات ما هنگامی درست و مناسب است که پاسخگو به نوعی
عبارات را بشناسد،مقولههای«کاملا مخالف»یا«کاملا موافق»را آزادانه علامت
بزند،در برخورد با جملاتی که مخالف نظر اوست هیجانزده و عصبانی نشود،
بالعکس،از اینکه نظرش را بخوبی بیان میکند اظهار رضایت نماید و علاقمند
باشد اطلاعات و توضیحات و مثالهای بیشتری در مورد برخی از عبارات ابراز
دارد.به طور کلی، هرقدر تعداد سئوالات بیپاسخ یا پاسخ«نمیدانم»و امثال
آنها کمتر باشد،نشاندهنده وضوح و روشنی عبارات است[1].
3-3.تعداد درجات مقیاس مجموع نمرات(لیکرت):بیشتر محققانی که از مقیاس
لیکرت استفاده میکنند در مقیاسهای خود درجهبندیهای 1 تا 5 درجهای یا 1
تا 7 درجهای را بیشتر مورد استفاده قرار میدهند.بسیاری از محققان
معتقدند که هرچه تعداد درجهبندیها بیشتر باشد سنجش دقیقتر خواهد شد،در
حالی که به عقیده برخی صاحبه نظران بهرهگیری از درجات بیشتر،موجب تقویت
سنجش و اندازهگیری نمیشود،زیرا تعداد کثیری از پاسخدهندگان نمیتوانند
اظهار میدارند که تعداد درجهبندیها با توجه به خصوصیات جامعه مورد
سنجش،موضوع مورد اندازهگیری و فرضیههای تحقیق میتواند متفاوت باشد.
4-3.آیا مقیاس لیکرت باید حد وسط داشته باشد؟اغلب به سه دلیل حد وسط
مورد استفاده قرار میگیرد:اول،استفاده از درجه حد وسط تنها راهی است که
به پاسخ دهندگانی که واقعا بیطرف هستند اجازه میدهد بیطرف خود را به
دقت و آنطور که دوست دارند بیان کنند،زیرا در صورت عدم وجود آن تمام
پاسخدهندگان بیطرف، مجبور به انتخاب گزینهای میشوند که نظرات و احساسات
واقعی آنها را منعکس نکرده و سئوال را بدون پاسخ رها
میکنند.دوم،پاسخدهندگان ار اینکه مجبور به انتخاب گزینهای بشوند که
نسبت به موضوع مورد سئوال نگرش خنثی یا بیتفاوتی دارند، سرخورده شده و این
امر موجب دلسردی و ناامیدی بسیاری از آنها میشود.سوم،هنگام تحلیل
پاسخهای داده شده به پرسشنامه،برخی از شاخصهای گرایش به مرکز(مانند
میانگین یا میانه)میتوانند دارای ارزشی معادل نقطه حد وسط معیار
بشوند.وقتی که خود مقیاس یک گزینه حد وسط ندارد،بحث و نظر درباره نتایجی
که در نزدیک نقطه حد وسط قرار میگیرند صحیح به نظر نمیرسد.البته داشتن حد
وسط خود میتواند مشکلاتی ایجاد کند،مثلا در پاسخهایی که 40 درصد
پاسخدهندگان حد وسط را انتخاب کردهاند بسیار دشوار است(گرایش به انتخاب
حد وسط یکی ار خطاهای ادراکی رایج است).به عقیده بعضی از صاحبه نظران برای
مقیاسهایی که پس از آن اقدام خاصی صورت گیرد،نتایج حد وسط کاربردی
ندارد[1]. از آنجا که بحث درباره استفاده از حد وسط مدتهاست که ادادمه
داشته و هنوز هم به نتیجه روشن و قطعی نرسیده است،به عنوان یک قاعده کلی
میتوان گفت:آنچه را که مناسب محتوی نگرشسنجی جامعه آماری و اولویتهای
نگرشسنجی است باید انجام داد.
5-3.ترکیب گویهها:ترکیب گویا(پرسشها)بهتر است به نحوی باشد که برای
سنجش هریک از مقولههای(ابعاد)نگرشسنجی،تعدادی گویه به صورت مساعد و
نامساعد((پرسشها مستقیم و معکوس)طراحی شده باشند.در صورت بهرهگیری از چند
گویه(به جای استفاده صرف از یک گویه)برای سنجش مجموعه خاصی،پایایی پاسخها
و روایی عملی نتایج به میزان قابل توجهی افزایش مییابند.به همین خاطر
محققین حرفهای، در نگرشسنجیهای خود برای سنجش هرمقوله،گروهی گویه طراحی
میکنند و کار گروبندی گویهها در ارتباط با مقولههای(ابعاد)متفاوت را
تحلیل عاملی مینامند.
از طرف دیگر،بهتر است تعدادی گویههای مساعد و نامساعد طراحی شده به
منظور اندازهگیری یک مقوله خاص،تقریبا مساوی باشد،چرا که در غیر این
صورت(مثلا 6 گویه موافق و یک گویه مخالف)،احتمال سوق دهد افراد به خطاهای
ادراکی نظیر«همگامی با فرضیههای تحقیق»،«خطای توزیع»و…را افزایش
میدهد.البته ممکن است شرایطی خاصی ایجاب کند که کلیه گویهها فقط جنبه
موافق یا صرفا مخالف را بسنجند.مثلا در برخی تحقیقات مربوط به ارزیابی
عملکرد سازمان هستند،مانند:همکاران به اندازه کافی به همدیگر کمک
نمیکنند؛رابطه بین مدیران ارشد و همکاران چندان تعریفی ندارد. همچنین لازم
بذکر است که پس از طراحی و تدوین گویهها،بهتر است آن را به صورت کاملا
تصادفی و نامنظم در پرسشنامه نگرشسنجی بیاوریم تا احیانا از خطاهای
ادراکی نظیر«خطاهای کلیشهای»،«ارائه پاسخهای رسمی و
محافظهکارانه»،«خطای توزیع»(گرایش زیاد به موافقت،مخالفت،مخالفت یا حد
وسط)و«القای فرضیهها به پاسخگو» اجتناب کرد.
6-3.اصول در طراحی گویهها
1-6-3.اجتناب از گویههای سوقدهنده و جهتدار:جملهبندی در گویههای
سوقدهنده به گونهای است که بیطرفی را از عبارات سلب میکند،و سبب القای
پاسخ یا اعلان فرضیههای پرسشنامه میشود.به عنوان نمونهای از اینگونه
گویههای میتوان به«شما هر روز به موقع در محل کارتان حاضرمی شوید؟شما که
با مقررات سازمان مخالفت ندارید؟»و«نظر من سرپرستان مسوولیت آموزش کارکنان
خود را دارند:موافق-مخالف» اشاره نمود و یا«بسیاری از کارکنان معتقدند که
برای توسعه شغلی،آموزش مقولهای بسیار مهم است.آیا شما هم موافقید؟»چه
بسیاری به خاطر رودربایستی نمیتوانند با این نظر مخالفت کنند.
2-6-3.اجتناب از پرسشهای حساسیتبرانگیز:افراد از حیث میزان اطلاعاتی
که حاضرند درباره خود افشاء کنند خیلی با یکدیگر متفاوتند.مثلا،بسیاری از
کارکنان از این که درباره حقوق،نژاد یا مسایل قومی آنها سئوال شود،اکراه
دارند.زیرا سئوال در مورد یک نژاد خاص ممکن است برای برخی از پاسخدهندگان
زشت و نادرست قلمداد شود و برای برخی دیگر ممکن است عکس آن تلقی شود.بهترین
راه برای تشخیص اینکه آیا نگرشسنجی حاوی گویهها یا پرسشهای
حساسیتبرانگیز است،انجام پیشآزمون در مقیاس کوچک به روی گروهی که تحت
نگرشسنجی قرار خواهند گرفت،میباشد. آنها که پرسشها را حساس یا مشکوک
مییابند،میتوانند به نحوی که بار حساسیت آن کمتر باشد راه بهتری برای
جمعآوری همان اطلاعات دریابند.اگر به جمعآوری برخی از اطلاعات واقعا نیاز
داریم،باید هنگام طراحی پرسشهای حساس و محل قرار گرفتن آن در پیمایش دقت
لازم را به عمل آوریم.وقتی که دربارهء رفتارهای شرمآور یا غیر قانونی
پرسش میکنید؛قبال از این نوع پرسش،جملهای اضافه کنید که برای
پاسخدهنده،پاسخ دادن به آن سؤال و اعتراف به آن رفتار راحتتر باشد و
کمتر احساس شرم کند یک راه برای به دست آوردن اطلاعات حساس این است که در
پاسخ به پرسشهای پرسشنامه از گزینههای چندانتخابی کلی استفاده کنیم.هنگام
پرسش دربارهء درآمد(موضوعی که از نظر بسیاری از کارکنان حساس
است)دیلمن(1987)پیشنهاد میکند که بهترین کار استفاده از مجموعه پاسخهای
گسترده(دامنه گسترده)است(مثلا 000/10 دلار تا 25000 دلار؛25001 دلار تا
40000 دلار)نه اینکه از کارکنان بخواهیم که درآمد سالیانه خود را به شکل
دقیق بنویسید:همین روش را برای دیگر مورد حساس نیز میتوان استفاده کرد.
3-6-3.اجتناب از گویههای شرمآور:یک سئوال به دلایلی چند ممکن است
شرمآور باشد،مثلا درباره رفتار یا نگرش خلاف عرف سئوال شود،یا به مسایل
بسیار خصوصی پرداخته شود،البته گاهی اوقات محققان علوم اجتماعی هم،درجه
حساسیت مردم را فراموش میکنند و قدم به جایی میگذارند که فرشتگان هم اذن
دخول به آنجا را ندارند[4]. برای کمینه کردن آثار منفی پرسشهای
حساسیتبرانگیز،برخی کارشناسان نگرشسنجی پیشنهاد میکنند که بهتر است
آنها را در انتهای پرسشنامه جای داد.
4-6-3.اجتناب از گویههایی که
باعث پاسخهای کلیشهای میشوند:پاسخهای کلیشهای عبارتند از جوابهایی
که به روی طیف به ترتیبی خاص و تقریبا بدون توجه به محتوای سئوال توزیع
شدهاند.به عنوان مثال،یکی از علل ارائه اینگونه پاسخها«جامعه
پسندی»است،که به اعتقاد پاسخگو منعکسکننده نگرشهای مطلوبیت اجتماعی
است،و او با جواب موافق میکوشد که برای خود وجهه بیشتری کسب کند.به عنوان
مثال،چنانچه حدودا 80% آزمودنیها،گزینه کاملا موافق یا کاملا مخلاف را
انتخاب کردهاند،میتوان
ادعا کرد که پاسخها به صورت کلیشهای ارائه شده است.البته این
کلیشهسازیها در فرهنگهای مختلف میتوانند کاملا متفاوت باشند.برای
مقابله با چنین خطاهای ادراکی میتوان از تعدادی گویه یا پرسش کنترلی(به
صورت مستقیم و یا معکوس)استفاده کرد، که معمولا صحت پاسخگوئی به سئوال
اصلی را کنترل میکنند.البته گویه(سئوال)کنترلی هرگز نباید به طوری باشد
که پاسخگو متوجه تکرار سئوال گردد.به عنوان نمونه،اگر از یک مدیر ورشکسته
در ارتباط با علل ورشکستگی سئوال گردد.به عنوان نمونه،اگر از یک مدیر
ورشکسته در ارتباط با علل ورشکستگی سئوال شود،او به صورت سیستماتیک
تقصیرها را بر گردن دولت میاندازد(نرخ مالیات،سوبسیدهای رقبا،و تثبیت
نامناسب قیمتها)؛ولی میتوان با تعدادی سئوال کنترلی،نقاط ضعف مدیریتی وی
را نیز اندازهگیری کرد.مثلا از او در مورد وجود یک سیستم کارآمد حسابداری
صنعتی(محاسبه قیمت تمام شده محصول،هزینههای تولید قطعات)در سازمانش
سئوال پرسید.یک راه کم کردن فشار ناشی از موقعیت فرد هنگام پاسخ دادن به
شیوهای که از نظر اجتماعی مطلوب و پسندیده باشد،عبارت است از روش کاهش
تقاضا(تأکید کردن برای مطلب که پاسخهای پیمایش سازمانی گمنام و محرمانه
میماند،استفاده از دستور العمل در پیمایش برای تأکید براهمیت پاسخهای
دقیق،بیان این مطلب برای پاسخدهندگان که از نظر آنها هیچ گونه پاسخ خوب
یا بدی وجود ندارد)[14].
5-6-3.پرسش آنچه را بدنبالش هستیم:از جمله مهمترین قواعد نوشتن
پرسشها آن است که از خود بپرسید شما چه میخواهید بدانید،نه اینکه
دیگران چه میخواهند بدانند.حتی طراحان مجرب مقیاسها نیز گاهی به اشتباه
پرسشهای بیهودهای میپرسند که نمیتواند اطلاعات مورد نیاز آنها را
تامین کند.هنگام نوشتن پرسشها،اعضای گروه نگرشسنجی باید دائما از خود
بپرسند که:(آیا پاسخهایی که به این پرسشها داده میشوند،میتوانند آنچه
را که ما میخواهیم بدانیم پاسخ بدهند؟).
6-6-3.طراحی گویههای
کوتاه و ساده:در روش«کیس»(پرسش ساده و کوتاه)، گروه نگرش سنج باید سعی کند
پرسشهای ساده،واضع و تا حد امکان کوتاه طراحی کنند زیرا که هرچه پرسش
طولانیتر و بلندتر باشد،پاسخ دادن به آن دشوارتر است، [14].
7-6-3.طراحی سوالات تکموضوعی:یکی از متداولترین خطاها هنگام طراحی و
نوشتن یک پرسش آن است که پرسشی طراحی شود،که بیش از یک موضوع مهم را
میسنجد.گویههایی که حاوی دو نظر متفاوت و جدا هستند،یا اینکه سعی
میکنند دو پرسش را در قالب یک پرسش مطرح کنند،اصطلاحا پرسشهای دو منظوره
نامیده میشوند.مشکلی که در رابط با پرسشهای دو منظوره وجود دارد آن است
که موافقت یا مخالفت با چنین پرسشی،به مفهوم موافقت یا مخالفت با هردوبخش
آن پرسش تلقی میشود.پاسخ دهندگانی که با یک بخش این نوع پرسش
موافقند(مثلا آنها از حقوقی که دریافت میکنند خرسند و راضی هستند)و یا
بخش دوم آن مخالفند(مثلا آنها از مزایایی که دریافت میکنند،ناراضی
هستند)،نمیتوانند پاسخی بدهند که هردو این دیدگاه را شامل باشد.بهترین راه
مقابله با چنین مشکلی آن است که چنین پرسشهایی را به دو یا بیش ار دو
پرسش تقسیم کرده و برای هریک پاسخ مناسب بدهیم.پرسشهای مجزابه مصاحبهگر
امکان میدهند که اطلاعاتی دقیقتر و مفیدتر جمعآوری کند.
8-6-3.اجتناب از پرسشهای مبهم یا پیچیده:هنگام نوشتن پرسشها،گروه نگرش
سنج همواره باید به خاطر داشته باشد که هدف از استفادهء بعضی کلمات و
عبارات در پرسشهای نگرش سنج این است که همهء پاسخدهندگان،یک چیز از آن
پرسش بفهمند، اگرچه این هدف به ندرت تامین میشود،اما ارزش دارد که در صدد
تامین آن باشیم[2].
ممکن است پرسشها به دلایل مختلفی مبهم
است،زیرا پاسخدهنده نمیداند که جابجا شدن دقیقا به چه معنایی است؛با
اضافه کردن یک عبارت یا یک جمله(خبری)که واژه مبهم موجود در پرسش را
میکند،میتوان به راحتی چنین پرسشهایی را اصلاح کرد.
9-6-3.استفاده از زبان مناسب:سطح کلمات و عبارات استفاده شده در یک
پرسش باید مناسب سطح دانش افرادی باشد که آن پرسش را پاسخ میدهند لذا
بهتر است از به کارگیری واژگان نامفهوم و ناآشنا(برای پاسخدهندگان)در
مقیاس خودداری کرد.ممکن است نمونهای که قرار است از آن پیمایش به عمل آید
از لحاظ آموزش و تحصیلات، سطح ادبی و فرهنگ کاملا متفاوت از طراحان پرسش
باشد.پرسشی که از نظر گروه پیمایش ساده،مشخص و صریح به نظر
میرسد،میتواند معنای کاملا متفاوتی برای پاسخ دهندگانی داشته باشد که از
لحاظ شیوه زندگی،تجربیات کاری و تحصیلات با اعضای گروه پیمایش تفاوت
دارند.اگر پیمایش برای یک گروه خاص و متخصص طراحی شده است،استفاده از
واژههای فنی آن گروه قابل قبول است به شرط آنکه تمام پاسخدهندگان با آن
زبان فنی آشنا باشند.مثلا یک مشاور مدیریت منابع انسانی در یک کارخانهء
تصفیه فاضلاب در یک پیمایش دربارهء دیدگاه و نگرش کارکنان،با استفاده از
واژگان و عباراتی در پیمایش که به صنعت تصفیه فاضلاب مربوط میشود میتواند
نگرش کارکنان آن کارخانه را به طور دقیقتری مورد بررسی قرار دهد.
10-6-3.پرسشهای مشخق و دقیق باشد:معمولا پرسشهای مشخص و خاص بهتر از
پرسشهای کلی هستند،زیرا آنها پاسخهای خاص و دقیقتری را
میطلبند،تقریبا هم پاسخدهندگان آنها را یکسان تفسیر میکنند و رفتار
بعدی را بهتر پیشبینی میکند[13].
فورل(1994)پیشنهاد میکند که بهترین روش برای پرهیز ار طرح پرسشهای
نامشخص و کلی در پیمایشهای سازمانی،آن است که هرپرسش را بررسی کنیم و از
خود بپرسم که «اگر پاسخ ضعیفی از این پرسش به دست آوریم آیا به هدف خود از
طرح این سؤال خواهیم رسید؟»اگر پاسخ«نه»باشد،به معنای آن است که دوباره
باید آن پرسش را نوشت زیرا بیش از حد کلی بوده است و نتوانسته است پاسخی
مشخص و دقیق بدهد،مثل این پرسش که«شما چطور از برنامهء نگهداشت کارکنان
شرکت خود راضی خواهید شد؟»
11-6-3.اجتناب از«منفی مضاعف»:یک پرسش
منفی مضاعف ممکن است از پاسخدهندگان بخواهد که با چیزی که کذب یا منفی است
مخالفت کنند،چنین وضعیتی موجب میشود که پاسخدهنده با جملهای گنگ و
نامفهومو روبرو باشد و بدنبال آن اشتباهات بسیاری روی دهد.مثلا«من از فکر
اجازه ندادن به کارکنان برای کار در نوبتهای پشت سرهم حمایت
نمیکنم»اینچنین پرسشهایی گیجکننده و مشکل هستند.برخی پاسخدهندگان
نمیتوانند به این نکته توجه کنند که دو مورد منفی در پرسش وجود
دارد،بنابراین پاسخی خواهند داد که معنای آن در واقع مخالف آن پاسخی است
که مدنظر طراح میباشد.به همین دلیل،پرسشهای منفی مضاعف را یا باید حذف
کرد یا آنها اصلاح نمود.
12-6-3.اجتناب از درجهبندی
اعدادی(1،2،3،4،5)در پاسخنامه:اینگونه استفاده از درجهبندیها نتایج را
به سوی خطا سوق میدهد،با توجه به سبک پاسخدهی، اکثر پاسخدهندگان گرایش
انتخاب به نمرات ابتدایی یا انتهایی دارند که خود موجب به انحراف کشیده
شدن تحقیق میشود[13].
13-6-3.اجتناب از از طرح ضرب المثل برای سنجش نگرشها:معنای ضرب
المثلها برای همگان روشن نیست و افراد تفسیر یکسانی از ضرب المثلها
ندارند و به همین دلیل ممکن است که نتایج نگرشسنجی را مخدوش کند[8].
14-6-3.اجرای مقدماتی گویهها در یک نمونه تصادفی از
پاسخدهندگان:گویههای تهیه شده را یک بار با تعدادی از پاسخگویان(100 تا
300 نفر)که متعلق به همان جامعهء آماری مورد مطالعه باشند،آزمایش نموده و
از بررسی مقدماتی پرسشنامهها(برروی دانشجویان دورهء لیسانس که به صورت یک
رسم درآمده است)جدا خودداری کرده، (منگر در مواردی که پرسشنامه اصولا برای
دانشجویان تنظیم شده است)[6]. مانتیس و همکارانش معتقدند که میتوان از
این تحقیقات مقدماتی چشم پوشید و کار را مستقیما با تحقیقات اصلی شروع کرد و
در پایان،هنگام استخراج،به تحلیل و حذف گویههای نامناسب پرداخت.اما
آپشاو این روش نسبتا متداول را نفی کرده و غیر قابل دفاع میداند و انتقاد
او نیز صحیح به نظر میرسد،زیرا،گویههای نامناسب در تحقیقات اصلی(که
بدون پیشآزمون انجام میگیرد اگر زیاد باشد)،نه فقط وقت پاسخگو را
بیجهت ضایع و او را بیحوصله میکند،بلکه گویههای نامناسب برروی استنباط
پاسخگو از گویههای مناسب نیز تاثیر میگذارد.
15-6-3.بررسی تورش بلی گفتن یا نه گفتن:تورش بلی گفتن یا نه
گفتن،عبارت است از تمایل پیمایشگر یا پاسخدهنده به موافقت یا مخالفت بات
پرسشها و مطالب پیمایش بدون توجه به محتوای آنها.در بدترین شکل این نوع
تورش،پاسخدهنده ممکن است خطی روی پاسخ بکشد تا نشان دهد که در رابطه با
همه پرسشها،پاسخ او یکسان است(همه را بلی یا نه بزند)[12]. در چنین
مواردی این سؤال به ذهن خطور میکند که آیا پاسخدهنده اصلا زحمت خواندن
پرسشها را به خود داده است یا نه.اگر تعداد زیادی از پاسخدهندگان در یک
زمان به پرسشهای پیمایش که در قالب جملات خبری مثبت بیان شدهاند(مثلا من
قصد دارم تا زمان بازنشستگی در این سازمان بمانم)پاسخ بلی بدهد، نمیتوان
مشکلات سازمانی مثل نارضایتی کارمندان را شناسایی نمود.از طرف دیگر، پاسخ
دهندگانی که کورکورانه با اظهارنظرهای منفی پیمایش موافقت میکنند(مثلا،
سرپرست و فوق من بندرت با من درباره کار مشورت میکند)ممکن است باعث شوند
که گروه پیمایش سطح عدم کارآیی را دربارهء سازمان تحت پیمایش بالاتر از حد
واقعی گزارش کند.
4.تحلیل گویهها و انتخاب گویههای برگزیده
به منظور تعین گویههای مناسب و پایدار،یعنی گویههایی که،اولا:فقط
موضوع و مساله مورد مطالعه را میسنجند و نه مساله دیگر و بیربط
ثانیا:گرایش کموبیش مثبت و کموبیش منفی را بیان میدارند و نه گرایش
بیتفاوت.ثالثا:و خوصا ابهامآور نیستند میباید ضوابطی یافت،این ضوابط در
مقیاس ترستون بیرونی بودند،بدینمعنی که گویههای مناسب بوسیلهء داوران
تشخیص داده میشد.با توجه به نواقص این روش در طیف ایکرت سعیشده است که
از ضوابط درونی برای تشخیص پایداری و یا مناسب بودن گویهها استفاده
شود،بدینمعنی که هریک از گویهها را با مجموع گویههای دیگر در رابطه
گذاشته میشود و از روی میزان هماهنگی و همبستگی آن با سایر
گویهها،پایداری و مناسب بودن آنها تشخیص داده شود.به همین دلیل این روش
را نیز پایداری درونی مینامند[11].
5.محاسبهء نمرهء کل برای هرپاسخدهنده
پاسخگویان گویهها را معمولا بر مبنای یک درجهء 5 قسمتی(کاملا
موافق،موافق، بیتفاوت،مخالف و کاملا مخالف)بررسی مینمایند.اما به منظور
پرهیز از تأثیرگذاری این طیف بر پاسخگویان نباید از اعداد استفاده
کرد،بنابراین میتوان پس از عودت پرسشنامهها،طیف مزبور را با
اعداد،شمارهگذاری کرد.اما طرز شمارهگذاری به طور دلخواه است یعنی در یک
طیف 5 قسمتی میتوان به کاملا موافق نمرهء 1 و به کاملا مخالف نمرهء 5 داد
و بالعکس.همچنین بجای 1 تا 5 میتوان از صفر تا چهار،نمرهگذاری کرد.اما
به هنگام محاسبهء مجموع نمرات باید دقت کرد که به اظهارات مساعد و نامساعد
به طور معکوس نمره داده شود،مثلا در مورد نگرش مدیران نسبت به انجام
فعالیتهای سازمانی به صورت مشارکتی دو گزینهء مساعد و نامساعد زیر راد در
نظر بگیرید،در اینگونه موارد شایسته است که این اظهارات به طور معکوس
نمرهگذاری شوند.
1.در سازمان ما کارها به صورت تیمی و مشارکتی انجام نمیشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 2.در سازمان ما شرایطی فراهم است تا دیگران در نتایج کار سهیم باشند.
در این روش،مدیری که مثلا گرایش مثبتی به انجام کارهای مشارکتی
دارد،در گزینهء یک با انتخاب«مخالفم»نمرهء 4 و در گزینه دو با
انتخاب«موافقتم»نیز نمرهء 4 میگیرد که مجموع این دو نمره گرایش مثبت او
را نسبت به موضوع روشن میسازد.برای تفسیر نمرهء آزمودنی در مقیاس لیکرت
کافی است مجموع نمرهء او با میانهء مقیاس،مقایسه شود.چنان که نمرهء
آزمودنی در مقیاس لیکرت از میانه بالاتر باشد،نسبت به موضوع مورد بررسی،
نگرش مثبت و اگر نمرهء آزمودنی پایینتر از میانه باشد،نسبت به آن موضوع
نگرش منفی دارد.لازم به ذکر است که به این دلیل برای تفسیر نمرات
آزمودنیها از میانه استفاده میشود که مقیاس لیکرت یک مقیاس ترتیبی است،و
برای آنکه دچار خطا نشویم از میانه استفاده میکنیم که مقیاس آن هم
ترتیبی میباشد.نکته مورد توجه آن است که در مقیاس لیکرت لازم است تعداد
گویههای مساعد و نامساعد تقریبا برابر باشد[1].
6.سنجش میزان هماهنگی و پایداری درونی و انتخاب گویههای برگزیده
پس از محاسبهء مجموع نمرات پاسخگویا،نوبت به آن میرسد که گویههای
نامناسب و ناهماهنگ با سایر گویهها حذف شودند.بدین منظور میتوان از
روشهای زیر بهره جست:
1-6. محاسبه ضرب همبستگی:برای تعیین میزان هماهنگی هرسؤال با کل آزمون
و انتخاب گزینههای مناسب میتوان از شاخص ضریب همبستگی استفاده کرد و پس
از محاسبهء ضریب همبستگی،هرگویهای که همبستگی پائیینی با مجموع نمرات دارد
را حذف کرد.امروزه این نوع محاسبات به علت وقتگیر بودن با استفاده از
بستههای نرمافزاری تخصصی انجام میشودند.
2-6.محاسبهء توان افتراقی،ضریب تمییز:ضریب به قدرت سئوال در
تمایزگذاری یا تشخیص بین دو گروه که در مورد یک موضوع نگرش متفاوت دارند،
اشاره دارد.پس از اینکه پاسخها بر حسب نمرات کل آزمودنیها مرتب شدند،25%
از کسانی که بیشترین نمره را به دست آوردهاند و 25% از کسانی که کمترین
نمره را به
دست آوردهاند،(25% بالا و پائین)به عنوان گروه بالا و پایین انتخاب میشوند،پس از آن اقدام به تشکیل نگاره به شرح زیر میشود:
1.وزن کلی گویه-نمره*تعداد گزینههای علامت زده
(3*5)+(3*4)+(2*3)+(1*2)+(0*)-35
2.میانگین وزنی گویه-تعداد آزمودنیهای دو گروه/وزن کلی گویه 9/35-89/3
حال،با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل هرگویه،به انتخاب گویهها
میپردازیم، در انجام دادن این امر،گویههایی برگزیده میشوند که توان
تشخیص آنها بیشتر از بقیه باشد،گویههایی که توان تشخیص آنها بسیار کم
باشد نادیده گرفته میشوند[10].
3-6.تحلیل عامل:تحلیل عاملی نیز از روشهایی است که در نگرشسنجی با
طیف لیکرت کاربرد زیادی دارد.از تحلیل عاملی برای تعیین ساختار عوامل
زیربنایی مقیاس استفاده میشود(تعیین مقولهها و گویهها).گذشته از
این،تحلیل عاملی میتواند به عنوان یک شیوهء اکتشافی مفید در مراحل
مقدماتی تدوین و گزینش عبارتهای مقیاس،مورد استفاده قرار بگیرد.با کمک این
روش میتوان عبارتهای مورد نیاز برای هرعامل را در مجموعهء وسیعی از
عبارتها،شناسایی و گزینش نمود،البته به این نکته نیز باید توجه داشت که
در استفاده از تحلیل عاملی،نیاز به گروههای بزرگ است و استفاده از این
روش در نمونههای کوچک،ممکن است منجر برای تحلیل عاملی وجود ندارد.اما یک
تجربه و تحلیل قابل قبول مستلزم داشتن نمونهایی است که حجم آن،حداقل 10
برابر تعداد (به تصویر صفحه مراجعه شود)محاسبه توان افتراقی هریک از
گویهها در یک نمونه 9 نفری متغیرهایی باشد که در تحلیل عاملی وارد
میشوند[12].
7.تعیین ضریب پایانی مقیاس
با استفاده از روش هماهنگی درونی(آلفای کرونباخ)میتوان پایایی
آزمونهای نگرشسنجی را به دست آورد،پایایی مقیاس لیکرت با ضریبی در حدود
85% توسط محققان قابل قبول دانسته شده است[11].
8.نوع مقیاس لیکرت و روشهای مجاز برای تجزیهوتحلیل دادههای ناشی از اجرای مقیاس لیکرت
تقریبا تمامی محققان مقیاس لیکرت را از نوع مقیاس
رتبهای(ترتیبی)میدانند.اما محققان بر روشهای تجزیهوتحلیل دادههایی که
از مقیاس لیکرت ناشی میشود توافق زیادی ندارند،اگرچه در برخی از این
روشها هم،بحث و مجادلههای زیادی است،اما روشهای زیر،روشهایی هستند که
اکثرا بر آن توافق دارند.
1-8.تکنیکهای آمار توصیفی مجاز برای تجزیهوتحلیل مقیاس لیکرت
در صورتی که تحلیلکننده از ماهیت فاصلهای نبودن دادهها اطلاع داشته
باشد،سؤالها را بر اساس پاسخهایی که به آنها داده میشود با استفاده از
فراوانی و درصد خلاصه و طبقهبندی میکند؛بهکارگیری نما یا میانه(و نه
میانگین)،بهکارگیری مد مناسبتر است، چون با استفاده از مد بهتر میتوان
دادههای ترتیبی را توصیف کرد.بیان کردن شاخصههای پراکندگی با استفاده از
انحراف چارکی و نه انحراف معیار؛نمایش توزیع مشاهدات در یک نمودار
میلهای و نه بقیه نمودارها.
2-8.تکنیکهای استنباطی مجاز برای تجزیهوتحلیل مقیاس لیکرت
برای بررسی روشهای آمار استنباطی در مقیاس لیکرت،باید از روشهای
آمار ناپارا متریک استفاده کرد:برای مقایسه دو نمونه مستقل از آزمون یومن( u
من)ویتنی استفاده میشود.برای مقایسهء نمونههای وابسته(اندازهگیری
مکرر،زوجهای متشابه)از آرمون رتبههای علامتدار ویلکاکسون استفاده
میشود.اگر بخواهیم بدانیم که زیر جامعهء یک زیر جامعهء دو اختلاف معناداری
دارند،از آزمون خی دو استفاده میشود.(یعنی جایی که دادهها به صورت
فراوانی،نسبت،درصد یا احتمال باشد).
گاهی هم سؤال پژوهشی لیکرت به ارتباط بین دو متغیر مربوط میشود که در
اینجا هم باید از شاخصههای ارتباطی مناسب استفاده کرد و در شرایطی که
مقیاس اندازهگیری هردو متغیر در سطح ترتیبی است،مناسبترین روش ضریب
همبستگی کندال است.البته روش همبستگی رتبهای اسپیر من میتواند جانشین
مناسبی برای روش کندال است.البته از روش مذکور میتوان از ضرایب گاما و D
سومو نیز استفاده کرد)[7].
9.معایب و مزایای مقیاس لیکرت معایب:
-این مقیاس از سطح یک مقیاس ترتیبی تجاوز نمیکند و نمیتوان آن را
هنوز در سطح مقیاسهای فاصلهای دانست.مثلا نمیتوان ادعا نمود که اگر دو
پاسخگو دارای مجموع نمرات مساوی هستند،گرایش آنها به موضوع مورد مطالعه
دقیقا یکسان است،زیرا ممکن است که اجزا این مجموع نمرات،با هم متفاوت
باشند.همچنین اگر مجموع نمرات پاسخگویی،دو برابر پاسخگویی دیگر
باشد،نمیتوان ادعا کرد که گرایش او نسبت به مساله مورد بررسی دوبرابر
مثبتتر یا دو برابر منفیتر است[4].
-احتمال بسیار ضعیفی وجود
دارد که پاسخدهنده بتواند نسبت به یک بیان کوتاه در فرم چایی و در غیاب
یک موقعیت واقعی زندگی واکنشی توام با روایی(اعتبار)بالا از خود نشان دهد و
این احتمال وجود دارد که پاسخهای رسمی،محافظه کرانه،سرد و بیروح و نه
چندان واقعی در کنار بسیاری از متغیرهای غیر قابل کنترل بر نحوه توزیع
پاسخها تاثیر گذارند[6].
-هیچ دلیلی در دست نیست که نشان دهد،پنج
یا هفت موضعی که در مقیاس نشان داده شده است،دارای فواصل یکسان باشد.قضاوت
بین(خیلی موافقم)و(موافقم)ممکن است با قضاوت بین(موافقم)و(نظری
ندارم)متفاوت باشد و فواصل بین آنها برابر نباشد.ضمنا ممکن است برابری
ارزش احکام یا پرسشها از نظر موافقت یا مخالفت برابر نباشد[8].
مزایا:
-در این طیف به تعداد زیادی گویهها نیاز است و نه به
قضاوت داوران درعینحال نتایج حاصل از دقت،اعتبار بیشتر و قابل توجهتری
برخوردار است[17]. لذا این طیف برای بسیاری از تحقیقات میدانی وسیع،در
علوم اجتماعی و خصوصا جامعهشناسی، مدیریت و مطالعات سازمانی مناسب و
کاربرد وسیع دارد و میتوان به وسیله آن انواع مسایل(گرایشهای
سیاسی،مذهبی،نژدای،شغلی)را سنجید،چه رضایت دانشجو از معلم مطرح باشد،چه
قابلیت اعتماد سربازانی که برای ارتش انتخاب میشوند و…این طیف میتواند
تا حدود زیادی،پاسخگوی این مسایل باشد[9]،[8].
-از طیف لیکرت
میتوان برای تقسیم کلی و قابل قبولی از نگرشهای مردم و طرح عباراتی که
ارتباط معنای ظاهری آن با نگرش مورد بررسی به وضوح روشن نباشد، استفاده
کرد.به این ترتیب میتوان انشعابات دقیقتر و عمیقتر یک نگرش را کشف
کرد[6].
10.جمعبندی و نتیجهگیری
اندازهگیری نگرشها دارای اصولی
است که هرچه بیشتر این اصول رعایت شود، اندازهگیری دقیقتر انجام
میشود،این اصول را به طور خلاصه میتوان به پنج قسمت تقسیم کرد:1.تجانس
یا دارای یک بعد بودن 2.حالت خطی یا قواصل برابر 3.پایانی 4.روایی 5.تکثیر
مرحلهای یا انباشتهای.
محققان مختلف مقیاسهای گوناگون ایجاد کردهاند،که در هریک از آنها
به یکی یا حداکثر دو تا از پنج شرط مذکور توجه خاص مبذول شده است و به دیگر
شروط توجه کمتری شده.یک روش برروی تجانس تمرکز کرده است،دیگری یرروی
یافتن واحدهای برابر،سومی در مورد تکثیر مرحلهای و از این قبیل.به نظر
نمیرسد که بتوان روش واحدی یافت که واجد همهء این امتیازات باشد.از
اینرو شناخت هدف هرکدام از این مقیاسها و تفاوت موجود بین آنها حائز
اهمیت بسیار است[10]. به هرحال،نسنجیده نمیتوان گفت کدام روش بهتر
است.هرکدام دارای وجوه مهم و لازمی است،در عین حال بر هریک انتقادی وارد
است.بهترین روش،همیشه آن روشی است که برای موضوع مورد بررسی از سایرین
مناسبتر است.اگر خواهان مطالعهء الگوی شکلگیری یا کشف تئوریهای نگرشی
هستید و به تجانس و تکبعدی بودن اهمیت میدهید،احتمالا روش لیکرت
مناسبتر است.اگر علاقمند به مطالعهء تغییرات نگرش یا سلسله ساخت یک نگرش
هستید و به تکثیر مرحلهای و تکبعدی بودن اهمیت میدهید روش گاتمن ارحج
میباشد. اگر هدف مطالعهء تفاوتهای گروهی است،و به فاصله برابر توجه دارید
احتمالا باید روش ترستون را انتخاب کنید.اگر هدف مطالعهء فاصلههای
اجتماعی باشد و تکثیر مرحلهای هم برایتان مهم است از طیف بو گاردوس
استفاده کنید.هریک از این مقیاسها یک کار را به نسبت،خوب انجام میدهند،در
نتیجه با توجه به نیازهای تحقیقی،مقیاسی را که مناسب است باید انتخاب
کرد.
مقیاس لیکرت چیست؟
یکی از رایج ترین مقیاس های اندازه گیری در تحقیقاتی است که براساس پرسشنامه انجام می شود و توسط رنسیس لیکرت (۱۹۰۳-۱۹۸۱)
ابداع شده است. در این مقیاس یا طیف محقق با توجه به موضوع تحقیق خود،
تعدادی گویه را در اختیار شرکت کنندگان قرار می دهد تا براساس گویه ها و
پاسخ های چندگانه، میزان گرایش خود را مشخص کنند.
رنسیس لیکرت (۱۹۰۳-۱۹۸۱)
تعداد گویه ها در مقیاس لیکرت حداقل ۱۵ تا ۳۰ گویه است. در ساختن طیف لیکرت می بایست مراحل زیر را رعایت کرد:
۱- انتخاب موارد تشکیل دهنده مقیاس اندازه گیری و تدوین گویه های مناسب و نامناسب مربوط به موضوع
۲- انجام یک نمونه اولیه از گویه ها در نمونه ای تصادفی از پاسخ دهندگان
۳- ارزش گذاری و محاسبه نمره کل برای هر پاسخ دهنده
۴- تعیین توان افتراقی گویه ها
۵- انتخاب گویه های برگزیده
۶- تعیین ضریب قابلیت اعتماد مقیاس
پاسخ ها به صورت چند گزینه ای است که بطور مثال در حالت ۵ نقطه ای گزینه
ها شامل ” کاملا مخالف، مخالف، نظری ندارم، موافق و کاملا موافق ” می
باشد. معمولا در پرسشنامه
ها براساس مقیاس لیکر از حالت پنج گانه ذکر شده استفاده می شود، اما
بسیاری از روان سنج ها از حالات هفت و نه گانه نیز استفاده می کنند. گرچه
مطالعات اخیر نشان می دهد مقیاس ۵ و ۷ نقطه ای نتایج معتبرتری نسبت به
مقیاس ۱۰ نقطه ای دارند. سپس هر یک از گویه ها از نظر عددی ارزش گذاری می
شوند حاصل جمع عددی این ارزش ها نمره را در این مقیاس به دست می دهد که
بیانگر گرایش پاسخ دهندگان است؛ به همین دلیل به این مقیاس ، مقیاس مجموع
نمرات نیز گفته می شود.
معمولا به دلیل آنکه پاسخ دهندگان تحت تاثیر اعداد قرار نگیرند، ارزش
گذاری گویه ها نوشته نمی شوند. به عبارت دیگر در گزینه ها به جای اعداد،
از کلمه ها و عبارات مناسب استفاده می شود. همچنین ارزش گذاری گویه ها بطور
دلخواه انجام می شود و بطور مثال در مقیاس ۵ قسمتی می توان به گزینه کاملا
موافق نمره ۱ و به گزینه کاملا مخالف عدد ۵ را نسبت داد که به جای عدد ۱
می توان از ۰ استفاده کرد. معمولا تعداد پاسخ دهندگان در این مقیاس حداقل
۱۰۰ نفر است.
برای استفاده هر چه بهتر از مقیاس لیکرت موارد زیر را مدنظر قرار دهید :
– استفاده از کلمات در گزینه ها: همانطور که اشاره شد
توصیه می شود به جای استفاده از اعداد در گزینه ها، از کلمات و عبارات
مناسب استفاده شود. رعایت این مورد از سردرگمی پاسخ دهندگان جلوگیری کرده و
باعث می شود تا گرایش خود را با توجه به گزینه ها بهتر مشخص کرده و تحت
تاثیر اعداد قرار نگیرند.
– انتخاب صحیح گویه ها: همانطور که در مراحل شش گانه
فوق نیز اشاره شد، انتخاب گویه های صحیح در یک پرسشنامه اهمیت فراوانی
دارد. از گویه های مبهم و بی ربط خودداری کنید، همچنین می بایست تعداد گویه
هایی که گرایش های مخالف و موافق دارند یکسان باشد.
– بازه ای مناسب برای گزینه ها انتخاب کنید: تلاش کنید گزینه ها را در یک بازه کامل ( از کاملا تا اصلا ) و به صورت تک بعدی انتخاب کنید.
– از پرسیدن دو سوال در یک گویه خودداری کنید: این
ایراد رایج در طراحی گویه ها، جزء گویه های مبهم است که پاسخ دهنده را در
انتخاب پاسخ دچار مشکل خواهد کرد. هدف سوال باید کاملا گویا و مشخص باشد
بطوری که افراد مختلف از آن یک برداشت واحد داشته باشند.
– همیشه یک گزینه خنثی در نظر بگیرید: نظری ندارم !
نمی دانم ! به یاد نمی آورم ! از جمله گزینه هایی هستند که بر حسب موضوع و
نوع گزینه ها می توانند به عنوان گزینه های خنثی به کار روند.
– تعداد پاسخ ها فرد باشد: این مورد می تواند در
ارتباط مستقیم با مورد قبل قرار گیرد چرا که در حالتی که تعداد پاسخ ها فرد
هستند، یک نقطه وسط وجود خواهد داشت که این نقطه وسط می تواند گزینه خنثی
باشد.
– از گویه های پرسشی استفاده کنید: معمولا استفاده از گویه های پرسشی پاسخ های بهتری را به همراه دارند.
در تصویر زیر نمونه ای از مقیاس لیکرت در یک پرسشنامه برگرفته از سایت ویکی پدیا آورده شده است. برای مشاهده پرسشنامه های بیشتر با این مقیاس می توانید به قسمت پرسشنامه سایت مادسیج با پرسشنامه های استاندارد و متنوع مراجعه کنید.
در مجموع مقیاس لیکرت با توجه به دقت، اعتبار و سادگی مقیاسی مناسب برای استفاده در حوزه های مختلف است.