اس ام اس عاشقانه برای همسر
هرقدر رفاقت بکنم می ارزی
اظهار صداقت بکنم می ارزی
آنقدر عزیزی تو برایم ای دوست
صدبار که یادت بکنم می ارزی
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
هنوز هم نمی دانم اینجا چه فصلیست
که من کال ماندم و به تو نمی رسم
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است
شرم دارم که شکایت کنم از تنهایی
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
ماه من
نماز آیات می خوانم
وقتی گرفته ای …
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
خداوند پرسید : می خوری یا می بری ؟
گفتم می خورم ، اما افسوس که نمی دانستم لذت ها را می برند
و غصه ها را می خورند
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
خدایم را دوست دارم و با وفاتر از او سراغ ندارم
به رسم همین وفاداریست که کسانی را که دوست دارم به او می سپارم
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
از تمام دار دنیا
تنها یک چیز دارم : دوستت !
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
فانوس شب وداع ، با هر سوسو
می گفت که آن کوچه ی رویایی کو
او بود و کمی شعر و هوایی ابری
امروز نه ابریست ، نه شعریست ، نه او
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
کارگر خسته ای سکه ای از جیب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد
ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد
صدقه عمر را زیاد می کند
•
•
•
اس ام اس عاشقانه برای همسر
SMS Asheghaneh Baraye Hamsar
•
•
•
اندازه ی یه سر کبریت دلم برایت تنگ شده
کوچیکه ولی دنیا رو به آتیش می کشه
عکس نوشته همسرم دوستت دارم
سهم من از زندگی دستان پر مهر تو شد
می ستایم من تو را تا اخر عمر هـمسرمـ
در میان اوج تنهــــایی تو با من مانده ای
تا تو باشی من چه غم دارم ز دنیا هـمسرم
کاش میشد تا تمام عمــر همراهم شوی
تا نگردم گم به راه زنـــدگانی هـمسرم
در شب تار و غمین قلب من تو امدی
تا شدی تنها ستاره در شب من هـمسرم
آسمان آبی چشمان تو مال من است
تا زنم پر در میان آسمانت هـمسرم
زندگی از مهرو لبخند پر شور و شر است
عاشقم بر آن کلام مهربانت هـمسرم
چشمه پاک وزلال مهر تو جاری بود
تشنه ام هر دم به رود مهربانی هـمسرم
آسمان تار قلبم را تو روشن کرده ای
پس بمان در قلب بیتاب نگاهم همسرم
_____________________________________________________
نمیمیرد دلــــــی کــز عشق میگوید
و دستانی که در قلبی، نهــال مهـــــــر میکارد
نمیخوابد دو چشـــم عاشق نور و طلــــــــوع روشـن فردا
و خاموشی نــدارد، آن لبان آشنـــا، با ذکر خوبیها
نخواهد مُـــــــــــرد آن قلبی که در آن عشق جــــــــــــاوید است
_____________________________________________________
چشم می گذارم می شمارم آخرین نفسهایم را
قایم می شوی
خوب می دانم کجای سینه ی منی
اما هربار دلم خواسته از من ببری
چشم می گذاری
خودم را گم می کنم جای همیشگی ـ داخل کمد لباسهایت
در آغوش پیراهنی با دکمه های باز
جایی که هیچ وقت نخواهی پیدایم کنی تا خوابم ببرد
گاهی می ترسم از تاریکی! چشم از من برندار…!
شعر از : اصغر معاذی
_____________________________________________________
کسی با “موج موهایت ” کنار آمد به غیر از من؟
کسی با هستی اش پای قمار آمد به غیر از من؟
کدامین سنگدل فکر شکار افتاد غیر از تو؟
کدام آهو به میدان شکار آمد به غیر از من؟
تمام شهر در جشن “تماشا”ی تو حاضر شد
تمام شهر آن شب در شمار آمد به غیر از من
برایت دستمال کاغذی بودم،ولی آیا
کسی در لحظه ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟
مرا از”جمع” خاطرخواه ها”منها” کن ای “حوا“
تو را کافیست “آدم” هرچه بار آمد به غیر از من
شعر از : حسین زحمتکش