۱۰ شغل عجیبی که مردم در آینده خواهند داشت
اگر یک قرن پیش کسی به شما میگفت کسانی پیدا خواهند شد که کارشان مثلا
برنامهنویسی یا طراحی صفحات وب باشد، آیا کسی پیدایش این مشاغل را باور
میکرد و شناختی نسبت به ماهیت آنها میداشت؟
به همین ترتیب پیشرفت فناوری و تکامل جوامع انسانی، باعث خواهد شد که در آینده شاهد به وجود آمدن شغلها و حرفههای تازه باشیم.
در این پست ۱۰ شغلی را با هم مرور خواهیم کرد که در آینده نسبتا نزدیک مثلا در دو دهه بعد رواج پیدا خواهند کرد.
۱- نوستالژیست
آدمی است دیگر! همیشه دوست دارد که محل زندگی خود را به سبکهای مختلف آماده کند.
در فیلم Midnight in Paris قهرمانهای فیلم شاهد بودند که آدمهای هر
دورهای دلتنگ زندگی ساکنان دههها پیش پاریس میشدند و زندگی در دههها
پیش را پررنگ و لعابتر و رُمانتیکتر میدانستند.
به شیوه مشابهی هیچ بعید نیست که آدمهای دهه، مخصوصا تحت فشار زندگی
مدرن و بسیار ماشینی و احتمالا خالی از معنویت دههها بعد، هوس کنند که
جلوهای از گذشته مثلا دهه ۱۹۸۰ یا اصلا دههای را که ما در آن به سر
میبریم، بازسازی کنند و برای این کار به آدمهای متخصصی نیاز خواهند داشت
که اتاقها و خانههایشان را به سبک گذشته بیارایند.
۲- جراح از راه دور یا Telesurgeon
همین حالا هم جلوههایی از پزشکی از راه دور را شاهد هستیم، در دهههای
آینده اما این کار بسیار رایجتر خواهد شد. با پیشرفت وسایل دقیق جراحی
کنترل از راه دور، احتمالا جراحیها چه به صورت جراحیهای اورژانس بیماران
دچار تروما یا جراحیهایی مثل جراحیهای زیبایی، از حالت کنونی به درخواهند
آمد.
در این صورت احتمالا ما شاهد مسائل جدیدی خواهیم بود:
– بیماران ثروتمندی که خودپسندانه ترجیح میدهند در یکی از مراکز نزدیک پزشکی، توسط بهترین جراحان دنیا عمل شوند.
– یا جراحان چینی که با نصف قیمت، جراحی میکنند و کار و کسب جراحان داخلی را کساد میکنند.
– شاید هم بازار سیاه جراحیهای غیرقانونی را شاهد باشیم!
۳- احیاکنندگان طبیعت
هیچ نمیدانیم که در دههها بعد اصولا طبیعتی هم باقی خواهد ماند یا نه.
میتوان حدس زد در آن زمان آنقدر مساحت نقاط بکر و دستنخورده طبیعت کم
شود که به جای حرفه حفظ محیط زیست، شاهد رونق گرفتن حرفه احیای طبیعت
باشیم.
احیاکنندگان طبیعت، احتمالا با داشتن دانش زیستشناسی و ژنتیک پیشرفته و
فناوریهای نوین تلاش خواهند کرد به صورت محدود برای آدمهای دلتنگ،
جلوههایی از طبیعت را ایجاد کنند.
۴- طراحان زباله
در ادامه مشاغل کنونی مثل بازیافت زباله و با تکامل دانشهایی مثل
مهندسی مواد، احتمالا سر و کله «طراحان زباله» پیدا خواهد شد. حجم زباله در
دههها بعد بسیار بیشتر خواهد شد و انسانهای مجبور خواهد شد که تودهها
بزرگ زباله را به صورتهای جدیدی بیارایند، طوری که تحمل آنها سادهتر شود.
شاید به سبک Wall E!
۵- متخصصان تسهیل پروژهها
پروژههای آینده بسیار پیچیدهتر از پروژههای کنونی خواهند بود و
بنابراین لازم است که کسانی پیدا شوند که کارشات تبدیل مراحل متعدد یک کار،
به مراحل سادهتر و کمتر بشود. آنها یاوران مدیران پروژه خواهند شد.
۶- راهنماهای سیستمهای بهداشتی و درمانی
همین حالا هم شاید به چنین حرفهای نیاز داشته باشیم. در سیستم درمانی
ایران که اصولا خبری از ارجاع و اجرای الگوریتمهای از پیشتعریفشده
درمانی و بهداشتی نیست، این خود بیماران هستند که انتخاب میکنند
بیماریشان به کدام تخصص مربوط است، خود پزشک را انتخاب میکنند و پزشک
مربوطه هم تنها از زاویه تنگ تخصص خود، به بررسی بیماری میپردازد. گذشته
از آن، اگر عضوی از خانواده شما مبتلا به بیماری شود، عملا اجرای مراحل
تشخیصی و درمانی بسیار گیجکننده خواهد بود.
اما صرفنظر از شرایط خاص ما در ایران، در آینده با پیشرفت دانش پزشکی و
ایجاد زیرشاخههای فوقتخصصی، روند تشخیص و درمان بیماریها پیچیده خواهد
بود و بیماران و اعضای خانواده آنها نیاز به راهنماهای ویژهای خواهند
داشت.
این راهنماها ترکیبی از دانش پزشکی، مشاوران روانپزشکی و کارشناسان
اقتصادی را خواهند داشت و میتوانند به خوبی بیماران و اعضای خانواده آنها
را راهنمایی کنند.
۷- درمانگرهای سالهای پایانی عمر
با افزایش امید به زندگی، سالهای پایانی عمر انسانها، توأم با شرایط
ایستایی خاصی خواهد شد. در این سالها که ما علیرغم داشتن بیماریهای
متعدد، همچنان زنده خواهیم بود، کیفیت زندگی کاهش خواهد یافت. پس لازم است
که علاوه بر متخصصان کنونی طب سالخوردگی، درمانگرهایی هم به مردم کمک کنند و
به آنها در مورد چگونگی گذران مناسب سالهای پایانی مشاوره بدهند.
۸- طراحان بازیوارسازی
در دهههای آینده ما نیاز خواهیم داشت که کارها پیشرفته و دشوار آن زمان
را با روحیه و نشاط بهتری انجام بدهیم و در این راستا، سر و کله متخصصان
بازیوارسازی یا Gamification پیدا خواهد شد.
آنها دنیا را به محیط قابل تحملتری تبدیل میکنند و ترتیبی میدهند که
روند آموختن مهارتها یا انجام کارها، سادهتر شود، انگیزه انجام کارها را
پیدا کنیم و تنشهای روزانه ما کم شود.
۹- مشاوران رباتها
کسانی پیدا خواهند شد که به شما در مورد مدلهای بسیار متنوع رباتها
مشاوره بدهند و بتوانند در انتخاب مدل مناسب ربات خانهدار یا مربی
توصیههای خوبی کنند.
۱۰- سرگرمکنندههای چندرسانهای
دی جیها یا خوانندگان مراسم جشن کنونی را فراموش کنید. در آینده سر و
کله کسانی پیدا خواهد شد که برای برگزاری بهتر مراسم ازدواج یا کارزارهای
تبلیغاتی میتوانند به صورت چندرسانهای به ما کمک کنند.
آنها صوت و ویدئو و عکس و واقعیت افزوده را با هم ترکیب میکنند و از ترکیب آنها شیوه جدیدی برای سرگرم کردن ما ایجاد خواهند کرد.
چه کسی نخستین بار Control-Alt-Delete را گرفت؟!
اگر یک کاربر پیسی هستید، حتما دفعات زیادی از Control-Alt-Delete
استفاده کردهاید، گرفتن این دکمههای کیبورد با هم باعث میشود که سیستم
شما که به حالت «فریز» شده رفته، از این حالت دربیاید و نیازی به خاموش و
روشن کردن سیستم نباشد، اما چه کسی نخستین بار به این فکر افتاد و از این دکمهها استفاده کرد؟ تاریخچه این کار چیست؟
دوید جی بردلی، مهندسی نرمافزاری است که پشت این کار
است. بردلی در سال ۱۹۴۹ به دنیا آمد و در سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۵ لیسانس و
دکترای خود را در رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه Purdue در ایندیانا
گرفت.
بعد از آن شروع به همکاری با IBM نمود، در IBM او نخست روی
فناوری پیشرفته سیستمهای Series/1 کار میکرد، در سال ۱۹۷۸، او سیستم
ورودی-خروجی را برای دیتامستر شماره ۲۳ این شرکت توسعه داد.
در سال ۱۹۸۰، او یکی از ۱۲ مهندس گروه مشهوری شد که روی تولید
نخستین کامپیوتر شخصی IBM کار میکردند. کاری که به او محول شده بود
نوشتن بیوس سیستم بود، کار او موفق بود و به مهندسی ارشد رسید.
سال ۱۹۸۱، سال حساسی برای IBM بود، در آن زمان اپل و
RadioShack پیسیهای خود را وارد بازار کرده بودند و IBM در نظر داشت که
در یک پروژه با نام رمز «اکرون»، پیسی خود را تولید کند، چنین
کاری نیازمند صرف سه تا پنج سال بود، اما آنها تحت فشار بودند که یک ساله
کار را به سرانجام برسانند.
در سال ۱۹۸۱، اعضای گروه بردلی، به دنبال راهی بودند تا با
استفاده از آن، در زمان فریز شدن سیستم، بدون اینکه نیازی به خاموش و روشن
کردن یک کامپیوتر باشد، بتوان آن را بوت مجدد یا ریبوت کرد.
در آن زمان بردلی، کدی نوشت که با گرفتن همزمان دکمههای
Control-Alt-Delete این کار را میکرد، البته او این روش را تنها برای
برنامهنویسها مهیا کرده بود و هیچ نیتی نداشت که بعدا کاربران عادی هم
برای رفع مشکل به آن پناه ببرند.
علت انتخاب این سه کلید هم این بود که این سه، در صفحه کلید
دور از هم هستند و هیچگاه پیش نمیآید که کسی تصادفی این سه کلید را به هم
فشار بدهد.
از این ایده که تنها بعد از چند دقیقه به ذهن بردلی رسیده
بود، استقبال زیادی شد، بعدها مایکروسافت هم این ایده را در سیستم عامل
ویندوز اقتباس کرد، حتی در سیستم عاملهای امروزی هم میتوان از
Control-Alt-Delete استفاده کرد و با آن Task Manager را احضار کرد.
نخستین پیسی IBM که حتی خوشبینها هم تصور نمیکردند بیشتر
از ۲۵۰ هزار دستگاه از آن به فروش برسد، فروشی میلیونی پیدا کرد. پیسی
آنها یک جعبه خاکستری در زیر یک مانیتوری بود که هنگام کار خطوط سبز رنگی
روی آن دیده میشد.
پردازشگر این پیسی ۴٫۷۷ کیلوهرتزی و حافظه آن ۱۶ کیلوبایت
بود و یک داریور برای گذاشتن فلاپی داشت، قیمت آن در آن زمان ۱۶۵۶ دلار بود
که معادل ۴ هزار دلار امروز میشود.
۴ ماه بعد از عرضه این پیسی بود که مجله تایم، پیسی را شخصیت برتر سال انتخاب کرد.
بردلی بعد از انجام انبوهی از پروژهها سرانجام در سال ۲۰۰۴،
بازنشسته شد ولی در حال حاضر بیشترین چیزی که او را مشهور کرده، همین
Control-Alt-Delete است.
البته او در جریان همایشی به مناسبت ۲۰ سالگی پیسی IBM که بیل گیتس هم در آن حضور داشت، حرف جالبی گفت:
«من Control-Alt-Delete را اختراع کردهام، اما بیل بود که مشهورش کرد.»
رونامهنگارها زمانی به گرفتن Control-Alt-Delete، «سلام سهانگشته» لقب داده بودند.