راهنمای خرید مانیتور با بودجه های مختلف
شانتخاب
یک مانیتور برای هر کاربری بر اساس اولویت‌ها و انتظاراتش متفاوت است. اما
چه معیارهایی را باید برای خریدِ مدلِ مناسب در نظر گرفت و یک نمایشگرِ
خوب دارای چه ویژگی‌هایی است؟
برای پی‌سی گیمرها مهم‌ترین قطعه‌ی سیستم همیشه کارت گرافیکی بوده است.
اما بدونِ داشتنِ یک نمایشگر مناسب، نمی‌توانید بهترین کیفیتِ و خروجی ممکن
را از کارت گرافیکِ قدرتمند خود به دست آورید. با این تفاسیر چه چیزی یک
مانیتورِ گیمینگ را در برابر پولی که برایش هزینه می‌کنید ارزشمند می‌کند؟
چه چیزی آن را از یک مانیتورِ معمولی یا رده متوسط متمایز می‌سازد؟ ما
در زومجی بیشتر از ١٢ مدلِ مختلف را برای انتخاب بهترین‌ها آزمایش کردیم،
مدلی که تعادلِ مناسبی بین رزولوشن، کیفیتِ رنگ، زاویه‌ی دید، زمانِ
پاسخگویی و تاخیر در ورودی داشته باشد.برای کاربرانِ کنسول‌ها، کاربردهای
حرفه‌ای و غیر گیمینگ هم مدل‌هایی را بررسی کردیم و منتخبِ آنها را به شما
معرفی خواهیم کرد تا طیفِ کامل احتیاجات کاربران را در این مقاله پوشش داده
باشیم. توجه داشته باشید که انتخاب‌ها با اولویت برندها و مدل‌های موجود
در بازار ایران صورت گرفته، مگر اینکه مدل مشابه در آن رده وجود نداشته
باشد.
بهترین مانیتور گیمینگ موجود
ASUS ROG SWIFT PG278Q
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
27 inches |
ابعاد صفحه |
|
AU Optronics M270Q002 V0 TN Film panel |
نوع پنل |
|
2560 x 1440 |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
350 cd/㎡ |
بیشترین میزان روشنایی |
|
1ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
144Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 7.0 Kg |
وزن |
| 1,000:1 (12m:1 Dynamic Contrast) |
نسبت کنتراست |
| 170º horizontal, 160º vertical |
زاویه‌ی دید |
| <90.0W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| Yes |
Blur Reduction |
| Yes |
Low Blue Light |
| < 4 ms |
Input Lag |
| ٣ میلیون و دویست هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل گیمینگ موجود در دنیا برای پی‌سی از تمام جهات بدون توجه به قیمت
بی‌جهت نبوده که ایسوس نام این مدل را Swift انتخاب کرده است. این مدل
بسیار سریع است و واقعا به چیزی که آن را به یک مانیتور گیمینگ با نرخِ
بازسازی تصویر (Refresh rate) فوق العاده بالا بدل می‌کند، مُهر تایید زده
است.
مدلِ SWIFT PG278Q به لطف فن‌آوری‌های متعددی که دارد، تا حدِ زیادی
به تعریف ما از یک نمایشگرِ گیمینگ بی‌نقص نزدیک شده است. البته این به
معنی قیمت بالایی در حدود ٨٠٠ دلار هم است. در مقایسه با دیگر مانیتورهای
دارای رزولوشن 1440p، این رقم مبلغِ بسیار زیادی است. اما ما به دلایلی که
شرح خواهیم داد فکر می‌کنیم که ارزشِ این هزینه را دارد.
این نمایشگر اولین گزینه‌ای است که در رزولوشن ٢۵۶٠ در ١۴۴٠ به سرعتِ
پاسخگویی پیکسلی یک میلی ثانیه و نرخ بازسازی تصویرِ ١۴۴ هِرتز می‌رسد و
این در حالی است که سخت افزار اختصاصی ساختِ اِنویدیا یعنی G-Sync را هم در
قلبِ خود جای داده است. علاوه بر توانایی ارائه‌ی تصاویرِ متحرک بسیار
روان و نرم روی دسکتاپ به جهت بهره گیری از نرخِ بازسازی تصویر بسیار بالای
١۴۴ هرتز، این مانیتور در بازی‌ها هم با کارت‌های گرافیکِ رده بالای
اِنویدیا به عنوان مکمل عمل کرده و از ایجاد بریدگی در تصاویر جلوگیری
می‌کند.
Swift با کمکِ سخت افزار G-Sync، روان‌ترین تجربه‌ی ممکن در بازی‌ها را
ارائه می‌کند. اگر سیستمِ گیمینگ مورد استفاده‌ی شما قابلیت ارائه‌ی۶٠ فریم
یا بالاتر را در رزولوشن 1440p داشته باشد، فن‌آوری همگام سازی اِنویدیا
می‌تواند تجربه‌ی بازی Real-time شما را با کیفیتی نظیر یک انیمیشنِ از پیش
رندر شده نمایش می‌دهد.
این امر با لطف فناوری G-Sync محقق می‌شود.
تکنیک G-Sync برای رفع پارگی و لگ در تصاویر
مشکلی که با G-Sync داریم این است که به پنل TN و کارت‌های گرافیکِ
اِنویدیا محدود است. متاسفانه مدل Swift ازآخرین دست‌آورد فن‌آوری پنل‌های
TN که در مانیتورهای 4K مشاهده کرده‌ایم بی بهره است. پنل‌های جدید TN از
زاویه دید مناسبی برخوردارند ولی متاسفانه Swift از پنل‌های نسل قبل
استفاده می‌کند و به همین دلیل زوایه دید نسبتا محدودی دارد.
به نظر نمی‌رسد که نشستن پشت میزِ کاری که مانیتور روی آن قرار دارد
مشکلی بابتِ زاویه‌ی دید ایجاد کند، چرا که زاویه‌ی دیدِ افقی مشکلی ندارد
اما به خاطرِ ابعادِ این مانیتور، راندمان و تغییر رنگ‌ها در حالت عمودی
مشخص است.
همچنین با این نمایشگرطیفِ رنگی وسیعی را که از یک نمایشگر مجهز به
پنلِ(IPS (in-plane switching خوب انتظار دارید را مشاهده نخواهید کرد. اگر
Swift را کنار یک مانیتورِ با پنل IPS قرار دهید رنگ‌های نسبتا شسته شده‌ی
آن کاملا به چشم خواهد آمد، هر چند که این امر در یک مدلِ گیمینگ ضعفِ
بزرگی محسوب نمی‌شود. اما سطحِ کنتراست در این مدل نسبتا خوب است و درجهِ
طیفِ سیاه و خاکستری هم خوب و طبیعی به نظر می‌رسد.
در هر حال در رده‌ی خصوصیاتِ گیمینگ، ROG Swift هیچ رقیبی ندارد و این
چیزی است که آن را به عنوان بهترین مدل مانیتور گیمینگ تثبیت می‌کند. اجرای
بازی‌هایی مانند Elite: Dangerous یا Far Cry 4 در فرکانس ١۴۴ هرتز با
فعال کردن G-Sync یک تجربه‌ی ناب را در اختیار شما می‌گذارد که تا شخصا
تجربه‌اش نکنید، باور نخواهید کرد.
بله، ممکن است مانیتورهای IPS تصویرِ زیباتری داشته باشند ، اما هنوز با
فرکانس ۶٠ هرتز کار می‌کنند و به طور متوسط تاخیری ۵ میلی ثانیه دارند که
اگر گیمر حرفه‌ای باشید حتما متوجه تاخیر تصور در بازی‌های اول شخص خواهید
شد.
به خاطر استفاده از پنل TN و زاویه‌ی دیدِ محدود در این مدل قصد نداریم
که مدل ASUS ROG Swift را یک مانیتورِ مطلقا کامل و بی نقص لقب دهیم، اما
قطعا بهترین مانیتور گیمینگی است که در حال حاضر تولید شده است. اگر یک
کارت گرافیکِ رده بالای انویدیا دارید و از پسِ هزینه‌ی بالای این مانیتور
برمی‌آیید، این همان محصولی است که نباید در انتخابش تردید کنید.
تشریح امکاناتِ جانبی در مانیتورهای حرفه‌ای مدرن
PWM Free
کاهش روشنایی یا درخشندگی در نمایشگرها توسط کم کردن زمان روشن ماندن
نورِ پس زمینه هم در مدل‌های دارای نور پس زمینه‌ی CCFL و هم در مدل‌های
دارای نور LED انجام می‌شود و روشِ PWM یا Pulse Width Modulation یکی از
روش‌های کاستن از روشنایی نورِ پس زمینه در نمایشگرها است که با روشن و
خاموش کردن متناوبِ نور پس زمینه با سرعتِ بالا انجام می‌شود، سرعتی که
لزوما با چشمِ غیر مسلح قابل تشخیص نیست اما می‌تواند در برخی کاربران منجر
به خستگی چشم یا حتی سردرد شود.
نمایشگر PWM-Free مک بوکِ جدید در بالا و نمایشگر PWM مک بوکِ قدیمی در پایین
مانیتورهای PWM free اصولا از تکنیک PWM برای تنظیم روشنایی صفحه
استفاده نمی‌کنند و بنابراین عوارضِ گفته شده را هم برای کاربر ایجاد
نمی‌کنند.
OverDrive
تکنیکی برای رفع دنباله یا شَبَح اشیای متحرک روی نمایشگر است که بخاطرِ
تاخیر در تغییر رنگ پیکسل‌ها در حالت‌های مختلف ایجاد می‌شود و باعث
افزایش سرعت پاسخگویی پیکسلی می‌شود. این تکنیک‌ها در برندها و سازنده‌های
مختلف متفاوت است اما کارایی یکسانی دارند و عموما از آنها با عنوان شتابدهندهی پیکسلی یاد می‌شود. در تصویرِ زیر اثر این تکنیک را در سه حالت “خاموش”، “عادی” و “حداکثر” مشاهده می‌کنید.
تاثیر شتاب۲دهنده‌ی پیکسلی در فرکانس‌های متفاوت که در سه سطح مقایسه شده است
کیفیتِ کار این شتاب‌دهنده‌ها و میزان دقت و خطای آنها در عمل متفاوت
است و در مدل‌های مختلف بازدهی متفاوتی هم دارد. همچنین هر چه فرکانس کاری
پنل بالاتر باشد، از میزان Ghosting یا دنباله‌ی اشیای متحرک در هنگام حرکت
کاسته می‌شود.
Blur Reduction
بخش زیادی از تاثیر Motion Blur یا محو شدن اشیای متحرک در مانیتورهای
مدرن نه از زمان پاسخگویی پیکسلی، بلکه از حرکتِ چشمانِ ما ایجاد می‌شود.
چرا که چشمان ما ناخودآگاه اجسام متحرکِ روی صفحه را دنبال می‌کنند.
اعمال تکنیک Blur Reduction در فرکانس‌های تصویری مختلف
اما تکنیکی که ما در اینجا آن را Blur Reduction می‌نامیم، حالتی از
تنظیمِ نور پس زمینه است که در آن از اثرِ گفته شده تا حد زیادی می‌کاهد،
به این صورت که هَمگام با فرکانسِ کاری مانیتور، نور پس زمینه روشن و خاموش
می‌شود تا کَسر زیادی از زمانِ بازسازی تصویر، نور پس زمینه در حالت خاموش
باشد، همچنان که مانیتورهای قدیمی CRT هم این‌گونه عمل می‌کردند. این کار
از میزان زمانی که چشمانِ شما حرکت اشیای روی صفحه را دنبال می‌کنند کم
می‌کند و در نتیجه میزانِ بلوری شدن و محو شدن آنها را تا حد زیادی از بین
می‌برد. این قابلیت را نمی‌توان در مانیتورهای ۶٠ هرتز استفاده کرد چون
باعث پرش تصویری آزاردهنده‌ای می‌شود، اما در فرکانس‌های ١٠٠ و ١۴۴ هرتز
قابل استفاده خواهد بود. تاثیرِ جانبی این روش هم افت روشنایی تصویر است و
هر چه فرکانس بازسازی تصویر بالاتر رود، از روشنایی تصویر کاسته می‌شود.
در این تکنیک که برخی سازندگان دیگر آن را LightBoost نامیده‌اند،
فواصلِ خاموش و روشن شدن نورِ پس زمینه می‌تواند تا حدود ١.٣ میلی ثانیه
کاهش یابد که در واقع مثل این است که تازه سازی تصویر در مانیتورِ شما به
سرعت خیره کننده‌ی ٧۵٠ هرتز رسیده باشد.
Low Blue Light
این تکنیک ساخته شده تا نورِ طیفِ آبیِ ساطع شده از LEDهای تولید
کننده‌ی نور پس زمینه را کاهش دهد، چیزی که برای برخی کاربران علت اصلی
ضایعاتِ چشمی، خستگی چشم، سردرد و اختلال در خواب است. با وجود این گزینه،
امکان تنظیمِ نورِ آبی ساطع شده در سطوحِ مختلف وجود دارد و گیمرها بهتر
می‌توانند از چشمانِ خود محافظت کنند.
کاهش نور آبی ساطع شده از پس زمینه
Input Lag
بیانگر تاخیر فرکانسی در مانیتور است و میزانِ زمانی است که میان ورودی
کاربر، مثل فشردن یک کلید روی کیبورد یا ماوس تا زمان دیدن تاثیر آن روی
نمایشگر وجود دارد. زمان ایده‌آل برای این مشخصه باید نزدیک به صفر باشد،
چرا که گیمرها می‌دانند تاخیری در حد میلی ثانیه‌ای هم در بازی‌های تعاملی و
با سرعت بالا می‌تواند روندِ بازی را تغییر دهد.
بهترین مانیتور گیمینگ Full HD– پیشنهاد برتر
BenQ XL2430T
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
24 inches |
ابعاد صفحه |
|
AU Optronics M240HW01 V8 TN (Twisted Nematic) Panel |
نوع پنل |
|
1920 x 1080 |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
350 cd/㎡ |
بیشترین میزان روشنایی |
|
1ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
144Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 6.1kg |
وزن |
| 1,000:1 (12m:1 Dynamic Contrast) |
نسبت کنتراست |
| 170º horizontal, 160º vertical |
زاویه‌ی دید |
| 24W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| Yes |
Blur Reduction |
| Yes |
Low Blue Light |
| < 2 ms |
Input Lag |
| ١ میلیون و هشتصد هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل گیمینگ برای رزولوشن مرسوم در بازی‌های پی‌سی، نرخ فریم ١۴۴ هرتز و کمترین تاخیرِ ممکن
این مدل یک طراحی کاملا جدید را برای سری معروفِ XL از مانیتورهای BenQ
به ارمغان می‌آورد. اما از نظرِ داخلی لزوما یک نسخه‌ی ارتقا یافته از مدل
XL2420Z است که با طراحی جدید و بکارگیری آلیاژ آلومنیوم در بدنه و کلیدهای
بازطراحی شده‌ی S-Switch Arc برای کاربری راحت و آسان منوی مانیتور و
امکانات کلیدی آن عرضه شده است. جک ٣.۵ میلیمتری هدفون و USB 3.0 هم در این
مدل تعبیه شده است.
ویژگی جدیدِ دیگری که برای گیمرها بسیار خوشایند و کاربردی است تنظیمات
Color Vibrance است که به کاربران برای افزایشِ سطحِ اِشباع رنگ‌ها در حینِ
انجام بازی کمک می‌کند و نیازی به خروج از بازی برای این تغییرات نیست.
یکی از امکاناتِ کلیدی این مدل، قطعا نرخ بازیابی ١۴۴ هرتز تصویر در آن است
که بهترین سطح از روانی و نرمی اشیای متحرک را در کنارِ تاخیر پایین در
نرخ فریم‌های بالا به نمایش می‌گذارد. شرکت BenQ همچنین نور پس زمینه‌ی PWM
free را برای این مدل انتخاب کرده که برای کاربرانی که نسبت به تغییرات
روشنایی در مدل‌های PWM حساسیت دارند، خبر خوبی است. یک گزینه‌ی Low Blue
Light هم در این مدل برای خستگی کمتر چشم در استفاده‌های طولانی مدت تعبیه
شده که مخصوصا در هنگام غروب و شب هنگام باید کنترل شود تا به خواب
آسوده‌تر و عمیق‌تر افراد کمک کند.
پاسخگویی پیکسلی در این مدل عالی است که با بهره گیری کامل و بی نقص
از فرکانسِ تصویری بالای آن در عینِ داشتن کمترین سایه و دنباله‌ی پشت
اجسام در هنگام حرکت کمک می‌کند. تاخیر در ورودی هم بسیار پایین است و جلوی
تجربه‌ی لذت بخش و فوق العاده روان شما را در این مانیتور نمی‌گیرد. ویژگی
بسیار مهمِ دیگر در این مدل، مثل مدلِ منتخبِ اصلی ما یعنی ASUS Swift
PG278Q، همان Blur Reduction است که در کاهش اثرِ Motion Blur یا بلوری شدن
اشیای متحرک در تصویر بسیار تاثیرگذار است در سریع‌ترین صحنه‌های اکشن در
بازی‌ها هم تصویری شفاف و دقیق را تولید می‌کند.
بهترین مانیتور گیمینگ Full HD-پیشنهاد دوم
Samsung S27D390H
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
27 inches |
ابعاد صفحه |
|
Samsung AD-PLS Panel |
نوع پنل |
|
1920 x 1080 |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
300 cd/㎡ |
بیشترین میزان روشنایی |
|
5 ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
60Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 4.70 Kg |
وزن |
| 1,000:1 (12m:1 Dynamic Contrast) |
نسبت کنتراست |
| 170º horizontal, 160º vertical |
زاویه‌ی دید |
| 22W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| No |
Blur Reduction |
| No |
Low Blue Light |
| < 10 ms |
Input Lag |
| هشتصد هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل گیمینگ برای رزولوشن مرسوم در بازی‌های کنسول و پی‌سی، نرخ فریم ۶٠ هرتز و کمترین تاخیرِ ممکن
مدل منتخبِ ما در این بخش نیز طراحی اختصاصی و بدیع سامسونگ را با
راندمان تصویری فریبنده‌ی خود تلفیق می‌کند. در اینجا با یک پنلِ AD PLS
(Advanced Plane-to-Line Switching) روبرو هستیم که بهینه سازی و کالیبره
شده و از پوشش صفحه‌ی نازکی استفاده می‌کند که باعثِ نمایشِ رنگ‌های با
کیفیت و غنی در آن با دقت بالا و نزدیکی زیادی به پالتِ اصلی می‌شود. نورِ
پس زمینه‌ی PWM free هم در مشاهده‌ی آسوده و بدونِ خستگی کاربر در
استفاده‌های طولانی کمک می‌کند. این مدل در ایران با کمی تفاوت S27D395
Plus نامگذاری شده و مدل گران‌تر آن هم با بدنه‌ی متفاوت و طراحی
زیباتر S27D595 Plus همین مشخصات را شامل می‌شود. همچنین مدل S27D395 Plus
برای دسترسی به تنظیمات مانیتور، بر خلاف دکمه‌های لمسی مدل S27D395 Plus،
از یک کنترل جوی استیک مانند در پشت بدنه بهره‌می‌گیرد که سهولت کاربری
بهتری دارد.
برای بازی کردن هم روی کنسول و هم روی پی‌سی، این مانیتور مزایای
ویژه‌ای دارد. این مانیتور به خوبی تمام مدل‌های رده بالا، تصاویر مورد نظر
را به کمک شتابدهندهی پیکسلی توانای خود با فرکانس ۶٠ هرتز نمایش می‌دهد و
تاخیرِ ورودی بسیار پایینی دارد. این امر تصاویر را از داشتنِ دنباله‌های
غیر منتظره هنگام حرکت مبری می‌کند و به حسِ پاسخگویی سریع و عکس العمل
بالای این مانیتور کمک شایانی می‌کند.
پنل‌های TNیی را که ادعای تاخیر ١ میلی ثانیه دارند فراموش کنید! در
فرکانس ۶٠ هرتز، این مانیتور اگر نگوییم بهتر است، اما به شما دقیقا همان
سرعتِ عملی را نشان می‌دهد که پنل‌های ١ میلی ثانیه دارند، بعلاوه‌ی اینکه
کیفیت رنگ بسیار بالایی هم دارد.
بررسی زومیت از مانیتور SD595 سامسونگ
بهترین مانیتور گیمینگ Full HD-پیشنهاد سوم
Asus VX238H
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
23 inches |
ابعاد صفحه |
|
AU Optronics TN (Twisted Nematic) Panel |
نوع پنل |
|
1920 x 1080 |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
250 cd/㎡ |
بیشترین میزان روشنایی |
|
1ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
60Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 2.6 kg |
وزن |
| 80000000:1 ASUS Smart Contrast Ratio |
نسبت کنتراست |
| 170º horizontal, 160º vertical |
زاویه‌ی دید |
| <22W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| No |
Blur Reduction |
| Yes |
Low Blue Light |
| < 10 ms |
Input Lag |
| هفتصد هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل گیمینگ برای رزولوشن مرسوم در بازی‌های کنسول و پی‌سی، نرخ فریم ۶٠ هرتز و کمترین تاخیرِ ممکن – قیمت بسیار مناسب
مانیتوری FHD با سرعت پاسخگویی پیکسلی بسیار بالا و نسبت کنتراست پویای
٨٠ میلیون به یک، دارای دو ورودی HDMI برای اتصالِ کنسول و پی‌سی بصورت
همزمان است و سازنده از قرار دادنِ ورودی DVI و D-sub هم بر روی این مدل
دریغ نکرده است. بلندگوهای استریوی ١.۵ واتی هم روی این مدل تعبیه شده که
هر چند صدای خوبی ندارند، اما در برخی مواقع نیاز کاربران را برطرف
می‌کنند.
امکاناتِ جانبی دیگر مثل پروفایل‌های رنگی از پیش تعریف شده‌ی متفاوت و
Low Blue Light هم در این مدل وجود دارد و بنابراین از نظر خصوصیات حرفه‌ای
چیزی از مدل‌های گرانقیمت‌تر کم ندارد.
بهترین مانیتور 4K
ASUS PB287Q
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
28 inches |
ابعاد صفحه |
|
Chi Mei Optoelectronics TN 10 bit Panel |
نوع پنل |
|
3840×2160 / 157 PPI |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
330 cd/m2 |
بیشترین میزان روشنایی |
|
1ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
60Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 7.9 kg |
وزن |
| 100,000,000:1 Dynamic |
نسبت کنتراست |
| 170º horizontal, 160º vertical |
زاویه‌ی دید |
| 24W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| No |
Blur Reduction |
| Yes |
Low Blue Light |
| < 16 ms |
Input Lag |
| ٣ میلیون و هشتاد هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل برای کاربردهای عمومی در رزولوشن خیلی بالا، عکاسی و
کارهای طراحی، کار با متن، گشت و گذار در اینترنت و کمی هم بازی روی پی سی
ASUS PB287Q یکی از خریدنی‌ترین مانیتورهای 4K در بازار است که کیفیتِ
تصویر را فدای قیمت نکرده است. این دستگاه پنلی از نوع TN دارد که در
کارخانه کالیبره شده است و تصویری زنده و دقیق با رنگ‌های قابل ستایشی را
در ساختار ١٠ بیتی خود به نمایش می‌گذارد. تراکمِ پیکسلی فوق العاده است،
به طوری که ٣٨۴٠ در ٢١۶٠ پیکسل در ابعاد ٢٨ اینچی دستگاه گنجانده شده
است.این امر جزییات بی‌نظیری را در بازی‌ها ارائه می‌کند و به عکس‌های
رزولوشن بالا هم جان می‌دهد. همچنین به‌خاطر فضای بیشتر ایجاد شده روی
دسکتاپ، قابلیت‌های زیادی به آن اضافه می‌کند که در رزولوشن‌های پایین‌تر
امکانپذیر نیست. البته در نظر داشته باشید که برخی برنامه‌ها یا ابزارها در
این رزولوشن کمتر از ابعاد واقعی خود به نظر خواهند رسید، مگر اینکه
قابلیت تطابق پذیری یا Scaling داشته باشند. این مدل همچنین از برتری نور
پس زمینه‌ی بدون پرش از نوع DC dimming استفاده می‌کند که قدرت تابش و
کنترل بالایی دارد و از تنظیم Low blue Light یا کاهشِ نور آبی پنل هم
برخوردار است.
جنبه‌های دیگر راندمان این مانیتور هم قابل تقدیر است، مثلا کنتراست آن
در حد چیزی است که در پنل‌های با کیفیتِ دیگر شاهد هستیم و سرعت پاسخگویی
آن هم بسیار بهتر از بیشتر پنل‌های 4K دیگر است. شتابدهندهی پیکسلی با
میزان پاسخگویی grey to grey بالا هم خیلی خوب بهینه سازی شده و
کمترین میزان بلِری شدن تصاویر را در فرکانس ۶٠ هرتز ارائه می‌کند. در ضمن
تاخیر ورودی پایین است و نباید مساله‌ی خاصی برای بیشترِ کاربران ایجاد
کند. امکانِ مهم دیگری که باید برای مانیتورهای 4K در نظر گرفته شود چگونگی
نمایش رزولوشن‌های غیر اصلی و پایین‌تر است که این مدل بخوبی از پس آن
برمی‌آید و بدون کاهش قابل توجه در کیفیت و شفافیتِ تصاویر در رزولوشن‌های
پایین‌تر، آنها را نمایش دهد.
بررسی زومیت از مانیتور ۲۸ اینچ ASUS PB287Q
بهترین مانیتور 2K
Asus PB278Q
مشخصات
|
توضیحات |
مشخصه |
|
27 inches |
ابعاد صفحه |
|
Samsung PLS Panel |
نوع پنل |
|
2560 x 1440 / 109 PPI |
رزولوشن/چگالی پیکسلی |
|
300 cd/㎡ |
بیشترین میزان روشنایی |
|
5 ms |
زمان پاسخگویی(G2G) |
|
60Hz |
نرخ بازسازی تصویر |
| 8.8 kg |
وزن |
| 80000000:1Dynamic |
نسبت کنتراست |
| 178º horizontal, 178º vertical |
زاویه‌ی دید |
| <33.2W |
توان مصرفی |
| W-LED (White Light Emitting Diode) |
نور پس زمینه |
| Yes |
PWM free |
| Yes |
Pixel Accelaration |
| No |
Blur Reduction |
| Yes |
Low Blue Light |
| < 2 ms |
Input Lag |
| ٢ میلیون و دویست هزار تومان |
قیمت تقریبی |
کاربری: بهترین مدل برای کاربردهای عمومی در رزولوشن خیلی بالا، ابزار
مبتنی بر CAD/CAM، عکاسی حرفه‌ای و کارهای طراحی، کار با متن، گشت و گذار
در اینترنت و کمی هم بازی روی پی‌سی
Asus PB278Q یک مدل همه کاره‌ی ٢٧ اینچی است که محبوبیت زیادی هم در بین
کاربران دارد. این مانیتور از اولین مدل‌هایی بود که پنل PLS سامسونگ
(Plane to Line Switching) را بکار گرفتند. پنلی که چگالی پیکسلی ١٠٩ پیکسل
بر اینچ را در رزولوشن ٢۵۶٠ در١۴۴٠ پیکسل دارا بوده و فرکانس کاری ۶٠
هرتزی هم دارد. حداکثر میزان روشنایی این مدل 300 cd/m2 و میزان کنتراست آن
هم در حالت استاتیک 1000:1 تعیین شده است که پوشش ١٠٠ درصدی پالت RGB را
نیز با نمایش رنگ‌هایی بسیار دقیق و زنده در برمی‌گیرد. پوشش صفحه‌ی آن
نیمه براق است و خروجی رنگ ٨ بیتی را هم تضمین می‌کند.
امکان تنظیم شتابدهندهی پیکسلی مانیتور در این مدل TraceFree نامگذاری
شده که زمان پاسخگویی معیار آن ۵ میلی ثانیه است. همچنین ویژگی Low Blue
Light هم در این مدل تعبیه شده است. بلندگوهای استریوی ٣ واتی هم از
امکانات جانبی این مدل است.
استفاده ایرانیان باستان از سلاح شیمیایی در جنگ با روم+تصاویر
تعداد زیادی از سلاح‌های شیمیایی در دوران باستان وجود
داشته‌اند که در تحقیقات نامی از آنها برده نشده و ظاهرا فقط افراد معدودی
از مستندات باقی مانده از دوران باستان آگاه هستند. با این حال در تفاسیر
جدیدی که از نبرد ایران و روم در تونل دورا شده چنین بر می‌آید که
ایرانی‌ها به خوبی از اسلحه‌ای شیمیایی استفاده می‌کنند.
حدود ۱۸۰۰ سال پیش ۱۹ سرباز رومی با عجله به درون تونلی زیرزمینی
می‌روند تا از شهر باستانی دورا دفاع کنند. در برابر آنها ارتشی از
سربازان ایرانی قرار گرفته که تونلی برای عبور از دیوارهای شهر حفر
کرده‌اند، اما در این تعقیب و گریز زیر زمینی رومی‌ها با سلاحی مرگبار
روبرو می‌شوند که شمشیرها قدرت مقابله با آن را ندارد، و سربازان وحشت
زده‌ی رومی در چند دقیقه می‌میرند در حالی که هنوز آخرین سکه‌ها در قلاف
کمرشان باقی‌مانده است.
جایی که دود جان می‌گیرد
دیوارهای شهر باستانی دورا-اروپوس
حدود سال ۲۵۰ میلادی، امپراتوری ساسانیان تمرکز خود را بر باز پس گیری
شهر دورا-اروپوس سوریه از رومی‌ها قرار می‌دهد، دورا به شدت از رودخانه‌ی
فرات پشتیبانی می‌کرد و در آن زمان به پایگاه نظامی امپراتوری روم تبدیل
شده بود که با دیوارهای با ضخامت چند متر حفاظت می‌شد. برای عبور از این
دیوارها ایرانیان مشغول حفر تونل می‌شوند، آنها از فاصله‌ی ۴۰ متری شهر و
از مقبره‌ای در گورستان زیرزمینی شهر دورا حفاری خود را شروع کردند اما در
عوض مدافعان رومی به امید متوقف کردن ایرانی‌ها دست به کندن تونل‌های
مشابهی می‌زنند. باستان شناس فرانسوی رابرت دو مسنیل دو بایسون در
دهه‌ی ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ برای اولین بار نقشه‌ای از این بازی موش و گربه را
ترسیم می‌کند، تونلی که به دام ابدی رومی‌ها تبدیل شده است. منسیل جسد
حداقل ۱۹ سرباز رومی را در یک سمت تونل و یک سرباز پارسی تنها را در سمت
دیگر تونل و در زیر دیوارهای شهر پیدا می‌کند. او مبارزه‌ی تن به تنی را
متصور می‌شود که طی آن سربازان ایرانی در برابر رومی‌ها عقب نشینی کرده‌اند
و سپس تونل را به آتش کشیده‌اند. کریستال‌های گوگرد و قیر (شبیه به آنچه
در مراکز پتروشیمی به وجود می‌آید) در تونل یافت شده بودند که نشان دهنده‌ی
آتش بسیار سریع و داغی است که توسط ایرانی‌ها به پا شده بود.
اما از نظر سایمون جیمز باستان شناس و مورخ از دانشگاه لِستر
انگلستان مواردی از این سناریو با عقل همخوانی ندارد، ابتدا آنکه مبارزه‌ی
تن به تن در تونلی که به زحمت یک مرد بتواند سرپا بایستد کاری بسیار دشوار
است و سپس آنکه موقعیت جنازه‌ها با سناریوی دو منسیل که در آن رومی‌ها بر
اثر سوختن به قتل رسیده‌اند مطابقت ندارد. سایمون جیمز می‌گوید:
موقعیت اسکلت‌ها نشان دهنده‌ی تعداد زیادی از انسان که در فضای کوچک جمع
شده باشند نبود، بلکه آن تپه‌ای از اجساد قرار گرفته بر روی هم بود.
با استفاده از گزارش‌های قدیمی جیمز تصور می‌کند شاید در آن روز مرگبار
سربازان رومی برای فرار از آن تونل یکدیگر را لگدمال کرده‌اند، اما یکی از
همکارانش ایده‌ی دیگری را مطرح می‌کند.
دود جهنمی
اسکلت سرباز پارسی در تونل دورا، زره مرد به دور سینه‌ی او جمع شده که نشان می‌دهد
در هنگام تلاش برای درآوردن آن کشته شده است
تعداد زیادی از سلاح‌های شیمیایی در دوران باستان وجود داشته‌اند که در
تحقیقات نامی از آنها برده نشده است، فقط افراد معدودی از مستندات باقی
مانده از دوران باستان آگاه هستند. به گفته‌ی آدرین مِیور مورخ
دانشگاه استنفورد و نویسنده‌ی کتاب‌های “آتش یونانی”، “تیرهای سمی” و “بمب
عقرب: جنگ‌های بیولوژیکی و شیمیایی در جهان باستان” تعداد زیادی از
سلاح‌های شیمیایی در دوران باستان وجود داشته‌اند که در تحقیقات نامی از
آنها برده نشده است. یکی از اولین این نمونه‌ها در جنگی در ۱۸۹ سال قبل از
میلاد مسیح استفاده شده است که یونانیان با سوزاندن پر مرغ تونل‌های
مهاجمان رومی را با دود پر می‌کردند. آتش زدن مواد نفتی و قیر و چربی نیز
از ابزارهای متداول در جنگ‌های خاورمیانه بوده است. ارتش‌های باستانی بسیار
خلاق بوده‌اند، هنگامی که اسکندر مقدونی در قرن چهارم میلادی به شهر فنیقی
صور حمله می‌کند در کمال تعجب فنیقی‌ها را در انتظار ورودش می‌بیند. آنها
ذرات ریز شن را در محفظه‌هایی به حدی حرارت داده بودند که گداخته شود و
سپس آن را روی ارتش اسکندر ریختند، این قطعات ریز از شن و ماسه از زره
سربازان رد شده و تا چند سانتی‌متر پوست آنها را سوزانده و فرو می‌رود.
هرکول پرندگان استومفالوسی را با تیرهای زهرآگین میکشد – والنسیا، اسپانیا
اما در تفسیر جدید از نبرد ایران و روم در تونل دورا، ایرانی‌ها به خوبی
از اسلحه‌ای شیمیایی استفاده می‌کنند. سربازان رومی صدای حفاری ایرانی‌ها
را از زیر دیوارهای شهر می‌شنوند و تصمیم می‌گیرند تونل خودشان را برای
حمله‌ی غافلگیرانه به ایرانی‌ها حفر کنند. تونل رومی‌ها کم عمق‌تر است
بنابراین رومی‌ها قصد داشتند از بالای سقف تونل پارس‌ها را بشکنند و بر سر
آنها بریزند، اما ایرانی‌ها از همان عنصر غافلگیری رومی‌ها استفاده
می‌کنند، سربازان ارتش ساسانی صدای حفاری سربازان روم را می‌شنوند و تله‌ای
مرگبار بر سر راه آنها قرار می‌دهد، ایرانی‌ها در تونل خود آتشی برپا
می‌کنند؛ شاید با دمیدن یا حرکت طبیعی دود، آتش به بالا و به سمت تونل
رومی‌ها حرکت می‌کند، سپس گوگرد و قیر را به شعله‌های آتش اضافه می‌کنند.
در همین حین دود به سینه‌ی یکی از سربازان پارسی می‌رود و او در حال تقلا
برای درآوردن زره، قربانی سلاح خودی می‌شود. دود سمی در تونل خزیده و پیش
می‌رود تا سربازان نگون بخت رومی با یکی از مرگبارترین سلاح‌های شیمیایی آن
دوران روبرو شوند، دیواری از دود سیاه و سفید که با استنشاق در ریه به
اسید سولفوریک تبدیل شده و بدن را از درون حل می‌کند. جیمز می‌گوید:
به معنای واقعی کلمه تونل رومی‌ها تبدیل به جهنم شده بود.
طرحی از چگونگی این نبرد
سربازان رومی با دیدن دود و صدای ضجه هم قطاران خود ترسیده و دیگر وارد
تونل نمی‌شوند، در همین حال ایرانیان که در انتظار مرگ تمام رومی‌های درون
تونل بودند با عجله اجساد را جمع آوری کرده و آنها را در جایی که دو مسنیل
کشف کرد بر روی هم می‌ریزند، با سرعتی که حتی فرصت گشتن آنها را پیدا
نمی‌کنند، تپه‌ای از اجساد با سلاح و سکه‌های دست نخورده بر روی هم قرار
می‌گیرد و سپس تونل را می‌بندند.
جنگ‌هایی وحشتناک
پس از پایان حفاری، دو مسنیل تونل را می‌بندد؛ بنابراین احتمالاً
اسکلت‌ها در جایی که از ابتدا بودند دست نخورده باقی مانده‌اند. جیمز
می‌گوید:
استفاده‌ی ایرانی‌ها از سلاح‌های شیمیایی نشان می‌دهد جنگ‌های باستانی بسیار پیچیده و وحشتناک بوده است.
قیر و گوگرد بر سطح زمین یافت می‌شوند پس احتمالاً ایرانی‌ها در آن زمان
این روش را اختراع نکرده‌اند و شاید استفاده از آن روشی معمول در جنگ
بوده است. چیزی که این تحقیقات نشان می‌دهد آن است که جنگ‌های باستانی
بسیار بی‌رحمانه و وحشتناک بوده‌اند. شواهد به دست آمده تصوری زنده و
وحشتناک از جنگی سخت خونین و کشتاری بزرگ را در ذهن تداعی می‌کند. این ۲۰
مرد اولین قربانیان شناخته شده‌ی جنگ‌های شیمیایی باستانی هستند و این مورد
یکی از معدود مواردی است که هنوز شواهد فیزیکی پس از خاکبرداری و کاوش‌های
باستان شناسی دهه‌ی ۱۹۳۰ دست نخورده باقی‌مانده است.
