بیوگرافی سعید ابراهیمیفر + تصاویر سعید ابراهیمیفر
سعید ابراهیمیفر (زاده چهاردهم فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در تهران) کارگردان نویسنده و بازیگر سینمای ایران
زندگینامه
سعید ابراهیمیفر متولد ۱۳۳۵ تهران، دارای تحصیلات ناتمام رشته مهندسی فیزیک و سینما است. وی فعالیت سینمایی را بعنوان دستیار کارگردان در فیلم «صف» به کارگردانی علی اصغر عسگریان آغاز کرد. نخستین تجربه سینمایی او نگارش فیلمنامه «مأموریت» به کارگردانی حسین زندباف بود. از دیگر فعالیتهای ابراهیمی فر میتوان به تهیه کنندگی فیلم و ساخت تیزرهای تبلیغاتی اشاره کرد.
کارگردان
- ۱ – تک درختها (۱۳۸۶)
- ۲ – مواجهه (۱۳۸۳)
- ۳ – نار و نی (۱۳۶۷)
- 4 – عید آن سال ها (۱۳۷۷)
- 5 – سریال آبی عشق – جم (۱۳۹۴)
دستیار کارگردان
- ۱ – صف (۱۳۶۳)
نویسنده
- ۱ – تک درختها (۱۳۸۶)
- ۲ – مواجهه (۱۳۸۳)
- ۳ – نار و نی (۱۳۶۷)
- ۴ – مأموریت (۱۳۶۵)
بازیگر
- ۱ – ماهی و گربه
- ۲ – سیزده ۵۹ (۱۳۸۹)
- ۳ – اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر (۱۳۸۶)
- ۴ – خیلی دور، خیلی نزدیک (۱۳۸۳)
- ۵ – یک شب (۱۳۸۳)
- 6 – خانواده کوچک ما (۱۳۷۰)
تهیه کننده
- ۱ – نار و نی (۱۳۶۷)
سعید ابراهیمیفر: من اگر بخواهم دو میلیون تومان وام بگیرم باید سند ازدواج پدرم را ببرم ولی برخی هستند که بدون وجهالضمان با ارقام میلیاردی حمایت می شوند!/مدیران سینما، خانه سالمندان فیلمسازان بیکار را راه بیندازند تا در آنجا اقامت کنیم و از معاشرت با همکاران، لذت ببریم
سینماژورنال/حامد مظفری: سعید ابراهیمی فر در اواخر دهه شصت و در اوج قدرت جریان فیلمسازی گلخانه ای فیلمی ساخت با نام “نار و نی”؛ اثری که گفته می شد تحت آموزه های سینمای تارکوفسکی تولید شده و البته تا مدتها نیز منبع الهامی بود برای سینماگرانی که می خواستند از حمایتهای دولتی برای فیلمسازی بهره مند باشند.
به گزارش سینماژورنال با این حال بعد از “نار و نی” و طی حدودا دو دهه و نیم بعد، ابراهیمی فر فقط دو فیلم دیگر با نام “تک درختها” و “مواجهه” را هم ساخت که هیچ کدام از این آثار به اندازه “نار و نی” مطرح نشدند. درباره آن کالت شدن و این کم کاری سالهای بعد حرف و حدیثهای فراوانی گفته میشود بخصوص که ابراهیمی فر همواره فیلمنامه های خاص خود را هم برای کار داشته است.
از جمله این حرف و حدیثها تمرکز بیش از حد بر “نار و نی” به عنوان اثری استثنایی و سوق دادن کارگردانش به سمت نوعی خاص از سینما بود اما ابراهیمی فر خودش اصلی ترین کم کاریش در سینما را پرهیز از مجیزگویی مدیران وقت سینمایی می داند.
فقط شعار می دهند که برای نجات محیط زیست به ما کمک کنید
ابراهیمی فر که تقریبا از زمان روی کار آمدن مدیریت جدید سینمایی به دنبال ساخت فیلمی با محوریت خشکسالی دریاچه ارومیه بود درباره دلایل عدم تولید این فیلم به سینماژورنال می گوید: تولید “روزی روزگاری دریاچه” متوقف شد چون حمایتی از جانب هیچ ارگانی ندیدم. از مدیران سینمایی تا مسئولان سازمانهای حمایت از محیط زیست مرتب در حمایت از آثار هنری مرتبط با تخریب زیست محیطی شعار می دهند اما در برخورد با پروژه خودم فهمیدم این شعارها فقط شعار است و کسی حال حمایت از محصول فرهنگی مرتبط با این موضوعات را ندارد.
اسفند ۹۲ از رییس سازمان سینمایی وقت ملاقات خواستم اما هنوز به من وقت نداده اند
این کارگردان با اشاره به اینکه برای فراهم آوردن مقدمات تولید این کار حتی تقاضای دیدار با حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی را داشته ادامه می دهد: اسفند ۹۲ از مسئول دفتر ریاست سازمان سینمایی خواستم که شرایط ملاقاتی نیم ساعته با ایشان را فراهم کند اما بعد از یک سال و چند ماه هنوز به من وقت نداده اند. نامه ای هم برای ایشان فرستادم که جوابی برایم نیامد.
اگر پاچه خواری را چاشنی کار خود می کردم اوضاعم بهتر بود
وی با اشاره به پرهیزش از ریاکاری برای گرفتن پروژه خاطرنشان می سازد: من هم به مانند بعضیها نمی توانم در مراسم و مناسبتهای مختلف سراغ مسئولان رفته و با مجیزگویی، نظر آنها را نسبت به پروژه های خود جلب کنم این می شود که حتی جواب نامه ام را هم نمی دهند. شاید اگر من هم مقداری پاچه خواری را چاشنی کار خودم می کردم اوضاعم بهتر بود.
نویسنده فیلمنامه کمدی “ماموریت” می افزاید: یافتن نقدینگی تولید برای بعضی از همکاران مانند پیدا کردن جرعه ای آب برای نوشیدن است و کافیست اراده کنند تا بودجه فراهم شود اما ما باید کلی له له بزنیم و در انتها هم فقط وعده است که نصیب ما می شود.
برای یک وام دو میلیونی باید سند ببرم…
این کارگردان درباره اینکه چرا به مانند برخی سینماگران به سراغ حمایت بانکها و موسسات مالی-اعتباری نمی رود به سینماژورنال می گوید: اگر تخصیص اعتبار به پروژه های مختلف براساس قواعد بود که این همه پرونده اختلاس بانکی نداشتیم. بارها شده که برای دریافت یک وام جزیی به سراغ این بانکها رفته ام اما کسی نبوده است که بهشان بگوید من هم رزومه خاص خود را در سینما دارم و همه چیز براساس روابط پیش رفته است. راحتتان کنم؛ من اگر بخواهم یک وام دو میلیون تومانی بگیرم باید سند ازدواج پدر و مادرم و چند ضامن را ضمیمه کار کنم ولی برخی هستند که بدون وجه الضمان با ارقام میلیاردی حمایت می شوند.
سعید ابراهیمی فر
برای بازیگری یک ریال هم نگرفته ام
سعید ابراهیمی فر که در سالهای اخیر تجربه بازیگری در فیلمهایی چون “ماهی و گربه” و “جینگو” را هم پشت سر گذاشته درباره اینکه آیا در روزهای دوری از کارگردانی، می تواند به بازیگری به عنوان منبع درآمد بنگرد اظهار می دارد: راستش را بخواهید تجربه های بازیگری من بیشتر از سر رفاقت با کارگردان بوده است و هیچ گاه انتظار دریافت دستمزد را نداشته ام. اخیرا هم که در کار کوتاه چند جوان بازی کردم باز هم یک ریال دستمزد نگرفتم.
تدریس نمی کنم چون تدریس هنر به صورت آکادمیک حماقت است
وی ادامه می دهد: از سال ۹۰ و بعد از انجام یک کار تلویزیونی، هیچ درآمدی از حرفه ام نداشته ام و مرتب مشغول خرج از پس اندازم هستم اما در ماههای اخیر بدجوری کف گیرم به ته دیگ خورده است. البته پیشنهاداتی برای تدریس داشته ام اما چون موافق این گفته چخوف هستم که یکی از حماقت بارترین کارهای دنیا تدریس هنر به صورت آکادمیک است سراغ تدریس نرفته ام چون فکر میکنم هنر باید جوشش باشد و از درون رخ دهد و نه از بیرون.
با تغییر مدیریت اتفاق تازه ای نیفتاده اما نومید نیستم
این کارگردان ۵۹ ساله ایرانی با تشریح اینکه با تغییر مدیریت در سینما هم اتفاق تازه ای در بیزنس این هنر-صنعت راه نیفتاده است به سینماژورنال می گوید: واقعا برای شخص من به عنوان کارگردان اتفاق تازه ای نیفتاده است. ته تهش این است که فیلمنامه ای داشتم به نام “روزی روزگاری دریاچه” که سه بار هم بازنویسی شد اما در نهایت نتوانستم بسازمش. این عین وضعیتی است که در مدیریت سابق هم برایم وجود داشت. با این حال هنوز هم به نومیدی کامل نرسیده ام و باز هم تلاش می کنم.
مدیری که از جوانگرایی در سینما حرف میزند چرا صندلیش را به یک مدیر جوان نمی دهد؟
سعید ابراهیمی فر با انتقاد از برخی مدیران سینمایی که مرتب دم از جوانگرایی می زنند ادامه می دهد: سینما با فوتبال فرق دارد که مرتب بخواهیم سینماگر جوان واردش کنیم. در فوتبال و ورزشهای دیگر جوانگرایی لازم است و البته منطقی اما در هنری مثل سینما شرایط فرق می کند. اینکه می گویند در جشنواره فجر ۶۰ فیلمساز جوان درخواست حضور داده اند در شرایطی که جوانان سابق در صحنه حضور ندارند یک ضعف است.
وی می افزاید: چرا کسی نمی گوید جوانانی که در دهه ۶۰ فیلمسازی می کردند الان کجایند؟ کارگردانی یک جور مدیریت صحنه است و اتفاقا هر چه سن بالاتر برود و تجربه بیشتر شود توانایی مدیریتی بیشتر می شود. مدیری که بی توجه به وضعیت فیلمسازان نسل قبل مرتب از جوانگرایی دم می زند آیا حاضر است خودش هم صندلیش را به یک جوان تازه از راه رسیده بدهد؟ مطمئنا نه! چون مدیریت نیاز دارد به تجربه.
خانه سالمندان فیلمسازان بیکار را راه بیندازید
این کارگردان در انتهای گفتگوی خود با سینماژورنال با بیانی طنزآلود از مدیران سینمایی خواست یا در بهره مندی از امکانات شرایط یکسانی را برای فیلمسازان فراهم کنند یا آن که خانه سالمندان فیلمسازان را راه بیندازند. ابراهیمی فر بیان می دارد: برای اینکه از شر فیلمسازان قدیمی و جوانان دهه های قبل راحت شوند خانه سالمندان فیلمسازان بیکار را راه بیندازید تا در آنجا اقامت کنیم و از معاشرت با همکاران بیکار، لذت ببریم. در این خانه سالمندان می توانیم در کنار همکاران سابق به خاطره گویی پرداخته و درباره فیلمسازی حرف بزنیم. این طوری حوصله مان هم سر نمی رود.
سعيد ابراهيمي فر:من كارگردانم نه بازيگر
سعيد ابراهيمي فر براي اهالي سينما يادآور فيلم «نار و ني» است، اثري كه در سال67 ساخته شد و به عنوان فيلمي با مضامين عارفانه مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. اين كارگردان در ادامه فعاليت خود دو فيلم ديگر يعني «مواجهه» و «تك درخت ها» را هم آماده نمايش كرد كه جز نمايش در جشنواره فيلم فجر هرگز روي پرده نرفتند.ابراهيمي فر در سال هاي دوري از سينما به ساخت آثار ويدئويي يا همان تله فيلم روآورد. فيلم هايي همچون ماه قرمز، راز مهتاب، اين خلوت تنهايي، عاشقانه هايي بر باد، جمعه 45/12، تخت جمشيد سر روزولت، ماه در سايه و… از جمله فعاليت هاي او در اين حوزه است.اين كارگردان به عنوان بازيگر هم جلوي دوربين رفته كه يكي از آنها «سيزده59» است و اين روزها روي پرده قرار دارد. گپ ما را با اين سينماگر مي خوانيد.
آقاي ابراهيمي فر، ظاهراً در سال هاي اخير بيشتر روي ساخت تله فيلم وقت گذاشته ايد.
بله. تصوير برداري آخرين تله فيلم همين 10 روز پيش به پايان رسيد.
نام اين تله فيلم چه بود؟
«لحظه گمشده» نام دارد و در حال و هواي دفاع مقدس روايت مي شود. قصه فيلم درباره يكي از آخرين گروه آزادگان است كه پس از 20 سال اسارت به وطن بازگشته و از آنجا كه شكنجه هاي روحي و جسمي زيادي ديده است، اتفاقاتي برايش مي افتد و… در اين فيلم سينا رازاني، حبيب دهقان نسب، گلاره عباسي، افسانه ناصري، زري اماد، فرهاد دانشور و چند بازيگر ديگر به ايفاي نقش مي پردازند.
اين تله فيلم چندمين كار شما محسوب مي شود؟
فكر مي كنم دوازدهمين، شايد هم سيزدهمين ساخته ام باشد.
از فيلم هاي سينمايي به نمايش درنيامده تان چه خبر؟
«مواجهه» را سال83 ساختم اما با اينكه پروانه نمايش دارد و توسط بخش خصوصي توليد شده، عجيب است كه تهيه كننده به دنبال اكران آن نمي رود.
و «تك درخت ها» چه سرنوشتي پيدا كرده؟
اين فيلم تهيه كننده دولتي دارد و توليد بنياد سينمايي فارابي است. براي اين فيلم خيلي سختي كشيدم و فرايند ساخت آن از سال 79 تا 84 طول كشيد. جالب است كه براي اكران اين فيلم هم كسي پيگيري نمي كند.
پس بي دليل نيست كه كارگرداني سينما را رها كرده ايد و تله فيلم مي سازيد؟
وقتي فيلم به نمايش درنمي آيد چرا بايد دوباره كار سينمايي انجام بدهم. فيلم براي اين ساخته مي شود كه اكران شود، نقد شود و ديده شود. حداقل خوبي تله فيلم اين است كه چند ميليون مخاطب دارد.
سوال ديگرم اين است كه چه شد به سراغ بازيگري رفتيد؟
من سراغ بازيگري نرفتم. بازيگري به سراغ من آمد! راستش دوستان همكار پيشنهاد كردند در نقش هايي بازي كنم اما وقتي كارها به نمايش درآمد دايره پيشنهادها بيشتر شد. در واقع همكاران مرا به اين وادي هل دادند.
فكر مي كنم، اولين بازي شما در «يك شب» نيكي كريمي بود؟
بله. البته همان سال در فيلم «خيلي دور خيلي نزديك» از سيدرضا ميركريمي هم نقش كوتاهي بازي كردم.
در «سيزده59» هم كه نقش يك كارگردان را بازي مي كنيد.
بله. اما بازي در فيلم «اشكان و انگشتر متبرك» ساخته شهرام مكري را خيلي دوست دارم.
حالاكارگرداني برايتان راحت تر است يا بازيگري؟
بايد اعتراف كنم كارگرداني برايم راحت تر است. بازيگري برخلاف آنچه از ظاهرش برمي آيد كار دشواري است و پيچيدگي هاي خاص خودش را دارد. من يك كارگردان هستم و ترجيح مي دهم بيشتر فيلم بسازم اما بايد امكانات ساخت فيلم هم مهيا باشد.
سعید ابراهیمیفر اولین فیلم علمی-تخیلی ایران را میسازد
سعید ابراهیمیفر از ساخت فیلمی با نام «روزی روزگاری دریاچه» با موضوع دریاچه ارومیه در آینده خبر داد.
ابراهیمی فر که این روزها در جشنواره فیلم کودک اصفهان به سر می برد، درباره برنامه های آینده خود به سوره سینما گفت:یک فیلمنامه دارم درباره دریاچه ارومیه. مدعی هستم این فیلم اولین فیلم علمی-تخیلی سینمای ایران خواهد شد. نام موقت آن را «روزی روزگاری دریاچه ای» گذاشته ام. داستان این فیلم در ۲۰ سال آینده اتفاق می افتد. زمانی که آب دریاچه به طور کلی بر اثر بی توجهی ها خشک شده است و سونامی های نمک دارد پدر آذربایجان را در می آورد.
وی افزود: من این فیلم را با بودجه ای خواهم ساخت که امروز برای تولید یک فیلم متوسط شهری با چند لوکیشن معدود و تعداد کم بازیگر خرج میشود. می خواهم ثابت کنم که می توانم فیلم علمی-تخیلی بسازم و بگویم دلیلی ندارد برای ساخت یک چنین پروژه ای بودجه های میلیاردی گذاشت. حتی آن را در ۳۵ روز فیلمبرداری خواهم کرد و نه ۶ ماه.
این کارگردان درباره جشنواره کودک امسال گفت: یکی دو کار خوب دیدم و امیدوارم سال آینده جشنواره پربارتری داشته باشیم.
سعید ابراهیمیفر فیلمهای سینمایی «نار و نی»، «مواجهه» و «تک درختها»را کارگردانی کرده است.
بیوگرافی سعید ابراهیمیفر
پیشنهاد ما: