حدیث احترام

حدیث هایی در مورد احترام به بزرگتر

تکریم کهنسالان

  • و پروردگار تو مقرر داشته که جز او را نپرستید و با پدر و مادر احسان
    کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به پیری رسند، به آنها اُف
    مگو! و بر آنها بانگ مزن و با آنها کریمانه سخن بگوی.

منبع:سوره ی اسراء-23

  • حضرت امام رضا(علیه السّلام) از پدرش از جدش امام صادق (علیه السّلام)
    حدیث کرده اند که فرموده اند: اگر خداوند برای جلوگیری از رنجش و آزار پدر و
    مادر کلمه ای را کوتاه تر از ((اُف)) می دانست آن را در قرآن شریف می
    آورد.

منبع: مجمع البیان، ج6،ص409

  • رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره ی احترام به شخصیت
    کهنسالان فرموده اند: یکی از صور تکریم و تعظیم ذات اقدس الهی احترام و
    تجلیل سالخوردگان مسلمان است.

منبع: کافی،ج2،ص165

  • حضرت امام رضا(علیه السّلام) فرموده اند: تو را سفارش می کنم که
    خردسالان مسلمین را به فرزندی و میانسالان را به برادری و بزرگسالان را به
    پدری بگیر، و همانند رفتاری که در خانه داری، به فرزندان مسلمین عطوفت کن،
    به برادری دینیت بپیوند و به پدران دینیت نیکی نما.

منبع: مجلة الهادی، سال دوم، شماره 1،ص23

  • رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش فیض ربوبی و بسط نعمت های الهی است.

منبع: نهج الفصاحه، کلمه ی 1110،ص 222

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: وجود پیر سالخورده در خانواده اش همانند پیغمبر الهی است در بین امتش.

منبع: لئالی الاخبار،ص180

  • رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: کسی که پیر
    مسلمانی را توقیر و تجلیل نماید خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن می
    دارد.

منبع: لئالی الاخبار، ص181

  • پیرمردی حضور رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شرفیاب شد،
    کسانیکه در محضر آن حضرت نشسته بودند مراعات احترامش را ننمودند و در جا
    دادن به او کندی و تسامح کردند. پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
    از این رفتار برخلاف ادب ناراحت شد، به آنان فرمودند: کسی که به خردسالان
    ما تفضل و ترحم نکند و پیران ما را مورد تکریم و احترام قرار ندهد از ما
    نیست و با ما بستگی و پیوستگی ندارد.

منبع: مجوعه ی ورام،ج1،ص34

  • رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم)فرمودند: از تجلیل خداست احترام کردن به مسلمان سپید موی.

منبع : اصول کافی جلد 4 ص 487

  • امام صادق (علیه السّلام)فرمودند:از ما نیست آنکه بزرگ ما را احترام نکند و به خردسالان ما مهر نورزد.

منبع : اصول کافی جلد 4 ص 489

 

رنجوری و پیری زودرس

  • خداست که شما را از ناتوانی آفرید( که ضعیف بودید)، آنگاه پس از
    ناتوانی قوت بخشید، سپس بعد از قوت، ناتوانی و پیری داد. هرچه بخواهد می
    آفریند و هم اوست دانای توانا.

منبع: سوره ی روم-54

  • حضرت امام علی(علیه السّلام) فرموده اند: نتیجه ی زندگی دراز مدت، رنجوری و پیری است.

منبع: غررالحکم،ص360

  • حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السّلام) فرموده اند: غصه و اندوه بسیار، پیری به بار می آورد.

منبع: تحف العقول،ص403

  • حضرت امام علی(علیه السّلام) فرموده اند: اندوه و نگرانی نصف پیری است.

منبع: نهج البلاغه،کلمه ی 135

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: چهار چیز است که باعث پیری
    قبل از موقع می شود: اول، تغذیه کردن از گوشتی که بر اثر اشعه ی آفتاب خشک
    شده باشد.(اینکار در آن زمان بین بعضی از طبقات معمول بوده،) دوم، مسکن
    گزیدن در جایی که مرطوب باشد. سوم کار روزانه، بالا رفتن از پله و نردبان.
    چهارم، آمیزش با زنان کهن سال.

منبع: بحار،ج17،ص181

عمر طبیعی

  • رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: کسی که می خواهد
    در این جهان ناپایدار باقی بماند و با عمر طبیعی زیست کند چند نکته را
    مراعات نماید: هر روز صبح به قدر کافی غذا بخورد و کفشی بپوشد که پا را
    نزند و با آن به راحتی راه برود، لباس سبک در برکند که خسته نشود، و عمل
    جنسی را تقلیل دهد و کمتر با زنان بیامیزد.

منبع: وسائل، ابواب مقدمات النکاح، باب107، ص311

پست ترین ایام عمر

  • و خدا شما را آفرید، سپس جان شما را می گیرد، و برخی از شما به پست
    ترین دوران عمر می رسد تا (سرانجام) هرچه را آموخته است از یاد ببرد. به
    راستی خدا دانای تواناست.

منبع: سوره ی نحل-70

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: آنکس که به صد سالگی می رسد
    در آن موقع به انحطاط نهایی پیری و پست ترین ایام عمر رسیده است.

منبع: تفسیر برهان، ص 578

  • در حدیث دیگر آمده است که پست ترین درجه ی انحطاط عمر در پیری آنستکه
    عقل آدمی آنقدر تنزّل نماید که به سر حدّ عقل کودک هفت ساله برسد.

منبع: بحار،ج15،جزء3،ص164

  • حضرت امام علی(علیه السّلام) فرموده اند: پیری، آخرین قرارگاه فنا و هلاکت است.

منبع: غررالحکم،ص54

بروز صفات در پیری

  • رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: فرزند آدم به
    پیری می رسد، ولی دو صفت در وجودش جوان می شود و شکوفان می گردد. یکی حرص
    است و دیگری آرزو.

منبع: تحف العقول،ص56

  • حضرت امام علی(علیه السّلام) فرموده اند: وقتی افراد عاقل، پیر می شوند
    نیروی عقل در نهادشان جوان می گردد و موقعیکه اشخاص جاهل به پیری می رسند
    جهل ونادانی در وجودشان جوان می شود.

منبع: فهرست غرر،ص189

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: خداوند، پیر نادان، ثروتمند ستمکار، و فقیر و متکبر را دشمن دارد.

منبع: بحار، ج1،ص31

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: پیر سالخورده و ناتوان در دنیاطلبی جوان و تواناست.

منبع: مجموعه ی ورام،ج1،ص278

  • حضرت امام صادق(علیه السّلام) فرموده اند: ای آنکه موی سفید و دل سیاه
    داری بهوش باش که پیش رویت عذاب الهی و پشت سرت ملک الموت است. می خواهی چه
    کنی؟ روزی بچه بودی و نادان، روز دیگر جوان بودی، گناهکار، امروز پیر هستی
    و ریاکار، تو اکنون کجایی و در چه حالی؟ پس اعمال خوب و پسندیده است
    کجاست؟

منبع: مشکوة الانوار،ص169

  • حضرت امام علی(علیه السّلام) فرموده اند: مبغوض ترین مردم در پیشگاه خداوند پیرمرد زناکار است.

منبع: فهرست غرر،ص148

 



ادب

حدیث (1)
امام صادق عليه السلام :

 لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ يُورِثُ
أَهْلَ بَيْتِهِ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى
يُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ [جَمِيعاً]


مؤمن همواره خانواده خود را از دانش
و ادب شايسته بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد بهشت كند.

مستدرك الوسايل و مستنبط المسایل ج12، ص201، ح13881

حدیث (2) امام حسن عسکری علیه السلام:

کَفاکَ ادباً تَجنُّبُکَ ما تَکرهُ مِن غَیرکَ؛

در مقام ادب همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود از آن
دوری کنی.

دره الباهره ص45 – بحارالانوار(ط-بیروت)ج66 ،ص407
، ح115

حدیث (3) امام حسن عسکری علیه السلام:

لَیسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ؛

اظهار شادی نزد غمدیده، از بی ادبی است.

تحف العقول ص489

حدیث (4) امام علی علیه السلام:

لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ
کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛

 

هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون
جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص478

حدیث (5) امام علی علیه السلام:

العِلمُ
وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ
مِرآهٌ صافِیَهٌ؛

علم میراث
گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است
صاف.

نهج
البلاغه(صبحی صالح) ص469

حدیث (6) رسول
اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :

اَنـَا اَديبُ اللّه‏ِ وَ
عَلىٌّ اَديبى ، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى
عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى‏ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه‏ِ
عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ
ليُفْسِدُ العَمَلَ كَما يُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛

من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب
آموخته من است . پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و
از بخل و سختگيرى بازَم داشت . در نزد خداوند عزّوجلّ چيزى منفورتر
از بخل و بد اخلاقى نيست . بد اخلاقى ، عمل را ضايع مى ‏كند ،
آن‏سان كه سركه عسل را.

مكارم الاخلاق ص 17

حدیث (7)
امام على عليه‏ السلام :

اِنَّ النّاسَ اِلى صالِحِ
الاَدَبِ اَحْوَجُ مِنْهُمْ اِلَى الْفِضَّةِ وَ الذَّهَبِ؛

مردم، به ادب (فرهنگ و تربيتِ) درست
، نيازمندترند، تا به طلا و نقره.

تصنیف
غررالحکم و دررالکلم ص247 ، ح5080

حدیث (8)
امام على عليه ‏السلام :

اَلنَّفْسُ مَجْبولَةٌ عَلى
سوءِ الاَدَبِ وَ الْعَبْدُ مَأمورٌ بَمُلازَمَةِ حُسْنِ الاَدَبِ
وَ النَّفْسُ تَجرى [بِطَبعِها] فى مَيَدانِ المُخالَفَةِ وَ
الْعَبْدُ يَجْهَدُ بِرَدِّها عَنْ سوءِ الْمُطالَبَةِ فَمتى
اَطْلَقَ عِنانَها فَهُوَ شَريكٌ فى فَسادِها وَ مَنْ اَعانَ
نَفْسَهُ فى هَوى نَفسِهِ فَقَدْ اَشْرَكَ نَفْسَهُ فى قَتْلِ
نَفْسِهِ؛

نفس آدمى بر بى ‏ادبى سرشته شده است
و بنده فرمان دارد كه پايبند ادب نيكو باشد. نفس آدمى با طينت خود
در ميدان مخالفت مى‏ تازد و بنده مى‏ كوشد آن را از خواسته ناروايش
برگرداند، پس هرگاه عنان نفس را رها سازد، شريك تبهكارى اوست و هر
كس نفس خود را در خواهش‏ هايش يارى رساند، در قتل خود همدستِ نفس
شده است.

مستدرک
الوسایل و مستنبط المسایل ج11 ، ص 138 – مشکاه الانوار فی غرر
الاخبار ص247

حدیث (9)
امام على عليه ‏السلام :

عَلَيْكُمْ بِالاَدَبِ ،
فَاِنْ كُنْتُمْ مُلوكا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ وَسَطا
فُقْتُمْ ، وَ اِنْ اَعْوَزَتْكُمُ الْمَعيشَةُ عِشْتُمْ
بِاَدَبِكُم؛

ادب بياموزيد، زيرا كه [در اين صورت]
اگر پادشاه باشيد، برجسته مى‏شويد، اگر ميانه باشيد، سرآمد مى‏شويد
و اگر تنگ‏دست باشيد، با ادبتان گذران زندگى مى‏كنيد.

شرح نهج
البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ، ص304 ،ح483

حدیث (10)
امام على عليه‏السلام :

كَفاكَ مُؤَدِّبا لِنَفْسِكَ
تَجَنُّبُ ما كَرِهْتَهُ مِنْ غَيْرِكَ؛

براى ادب آموزى ‏ات همين بس كه از
آنچه از ديگران نمى ‏پسندى ، دورى كنى.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص247 ،
ح5089

حدیث (11)
اَنَس :

حَيَّتْ جاريَةٌ لِلْحَسَنِ
بْنِ عَلىٍّ عليه ‏السلام بِطاقَةِ رَيْحانٍ ، فَقالَ لَها :
اَنـْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللّه‏ِ ، فَقُلْتُ لَهُ فى ذلِكَ ،
فَقالَ : اَدَّبَنَا اللّه‏ُ تَعالى فَقالَ : «و إِذا حُيّيتُم
بِتَحيَّةٍ فَحَيُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها»الآيَةِ، وَ كانَ اَحْسَنُ
مِنْها اِعْتاقَها؛

يكى از كنيزان امام حسن عليه‏السلام
دسته گلى به ايشان تقديم كرد. امام به او فرمود: تو در راه خدا
آزادى! دليل اين كارشان را پرسيدم. فرمود: خداوند، ما را [اين
گونه] ادب آموخته است ، آن‏جا كه {در قرآن كريم} مى‏گويد: «و چون
احترام شُديد، به بهتر از آن، پاسخ گوييد» و بهتر از هديه او،
آزادى او بود!

مناقب(ابن شهر آشوب) ج4 ، ص18

حدیث (12)
على بن حَكَم:

عَنْ دِعْبِلِ بنِ علىّ :
اَنَّهُ دَخَلَ عَلى اَبِى الحَسَنِ الرِّضا عليه ‏السلام وَ
اَمَرَ لَهُ بِشَىْ‏ءٍ ، فَاَخَذَهُ وَ لَمْ يَحْمَدِ اللّه‏َ .
قالَ : فَقالَ لَهُ : لِمَ لَمْ تَحْمَدِ اللّه‏َ؟! قالَ : ثُمَّ
دَخَلْتُ بَعْدُ عَلى اَبى جَعفَرٍ عليه ‏السلام وَ اَمَرَ لى
بِشَىْ‏ءٍ ، فَقُلْتُ : اَلْحَمدُ لِلّهِ . فَقالَ لى :
تَاَدَّبْتَ؛

دعبل بن على به خدمت امام رضا عليه
‏السلام رسيد و امام امر فرمودند انعامى به او بدهند . دعبل آن را
گرفت، اما خدا را سپاس نگفت . امام به او فرمودند : چرا خداوند را
سپاس نگفتى؟! دعبل گفت : پس از مدّتى بار ديگر خدمت امام رضا عليه
‏السلام رسيدم و ايشان فرمودند انعامى به من بدهند . من گفتم : خدا
را سپاسگزارم . امام به من فرمودند : ادب را به‏ جا آوردى.

کافی(ط-الاسلامیه) ج1 ، ص496 ، ح8

حدیث (13)
امام على عليه‏ السلام :

اَدَّبْتُ نَفْسى فَما وَجَدْتُ
لَها    بِغَيرِ تَقْوَى الاْلهِ مِنْ اَدَبِ
فى كُلِّ حالاتِها
وَ اِن قَصُرَتْ    اَفْضَلَ مِنْ صَمْتِها عَنِ الْكَذِبِ
وَ
غيبَةِ النّاسِ اَن غيبَتَهُم    حَرَّمَها ذُوالْجَلالِ فِى
الْكُتُبِ

اِن كانَ
مِن فِضَّةٍ كَلامُكِ يا     نَفْسُ فَاِنَّ السُّكوتَ مِن ذَهَبِ

 

به ادب و تربيت نفس خود پرداختم و
براى‏ آن  /  ادبى بهتر از تقواى الهى در تمام حالاتش نيافتم
و
اگر از پس اين امر برنيامد  /  براى آن چيزى بهتر از دم فروبستن از
دروغ نيافتم
و از غيبت مردمان، همانا غيبت آنان را  /  خداوند
با عظمت در كتاب‏ها حرام كرده است
اى نفس، اگر سخن تو  /  نقره
است، سكوت طلاست

دیوان امیرالمومنین ص 69

حدیث (14)
نوف البكالى :

رَاَيْتُ أميرَ المُؤمِنينَ
صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ
مُوَلِّيا مُبادِرا ، فَقُلْتُ : اَيْنَ تُريدُ يا مَولاىَ؟ فَقالَ
: دَعنى يا نَوفُ ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ.
فَقُلتُ : يا مَولاىَ وَ ما آمالُكَ؟ قالَ : قَدْ عَلِمَهَا
الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَيتُ عَنْ تَبيينِها لِغَيْرِهِ ، وَ كَفى
بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ يُشْرِكَ فى نِعَمِهِ و اِرْبِهِ غَيْرَ
رَبِّهِ؛

امير المؤمنين صلوات الله علیه را
ديدم كه شتابان مى ‏رود . عرض كردم : مولاى من كجا مى ‏روى؟
فرمودند : «اى نوف رهايم كن! آرزوهايم مرا به پيشگاه محبوب مى
‏كشانَد». عرض كردم : مولاى من! آرزوهايتان چيست؟ فرمودند : «آن كس
كه مورد آرزوست ، خود آنها را مى‏ داند و نيازى نيست به غير او
بگويم . بنده را همين ادب بس كه در نعمت‏ها و نيازش ، غير
پروردگارش را شريك نگردانَد» .

بحارالانوار(ط-بیروت) ج91 ، ص94 ، ح12

حدیث (15)
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله :

ايّاكَ اَنْ تَضْحَكَ مِنْ
غَيْرِ عَجَبٍ ، اَوْ تَمْشىَ و تَتَـكَلَّمَ فى غَيْرِ اَدَبٍ؛

از خنديدنِ بى تعجّب [و بى‏جا] يا
راه رفتن و سخن گفتنِ بى ‏ادبانه بپرهيز.

 أعلام
الدين في صفات المؤمنين ص 273

حدیث (16) امام على عليه ‏السلام :

لا تَصْفُو الْخِلَّةُ مَعَ غَيْرِ اَديبٍ ؛

 

دوستى با شخص بى‏ ادب ، صميمانه نخواهد شد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص434 ، ح9912

حدیث (17) امام على عليه ‏السلام :

فَكونوا اَقَلَّ ما يَكونونَ فِى الْباطِنِ
اَمْوالاً ، اَحْسَنَ ما يَكونونَ فِى الظّاهِرِ اَحْوالاً فَاِنَّ
اللّه‏َ تَعالى اَدَّبَ عِبادَهُ الْمُؤمِنينَ الْعارِفينَ اَدَبا
حَسَنا ، فَقالَ جَلَّ مِن قائِلٍ : يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ
اَغْنياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسيماهُمْ لاَ
يَسْئَلونَ النَّاسَ اِلْحافا؛

در حالى كه در واقع از كمترين مال برخوردار
هستيد، در ظاهر بهترين حال را از خود نشان دهيد ؛ زيرا خداوند
متعال ، بندگان با ايمان با معرفتش را اين گونه نيكو ادب نموده كه
[در وصف فقيران پارسا] فرموده است : شخص بى‏ خبر آنان را از شدّت
خويشتندارى توانگر مى ‏پندارد . ايشان را از نشانه ‏هايشان مى‏
شناسى ، با اصرار (چيزى) از مردم نمى‏ خواهند .

بحار الانوار(ط-بیروت) ج75 ، ص8 ، ح63

حدیث (18) امام صادق عليه ‏السلام :

مَنْ عَرَفَ اللّه‏َ خافَهُ ، وَ مَنْ خافَ
اللّه‏َ حَثَّهُ الْخَوفُ مِنَ اللّه‏ِ عَلَى الْعَمَلِ بِطاعَتِهِ
و َالاَخْذِ بِتَأديبِهِ ، فَبَشِّرِ الْمُطيعينَ المُتَأَدِّبينَ
بِاَدَبِ اللّه‏ِ وَ الاْآخِذينَ عَنِ اللّه‏ِ اَنَّهُ حَقٌّ عَلَى
اللّه‏ِ اَنْ يُنْجيَهُ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ؛

 

آن‏كه خدا را شناخت ، از او ترسيد و آن كس كه
از خدا ترسيد ، ترس از خدا او را به عمل به فرمان او و در پيش
گرفتن ادبش واداشت . پس فرمان‏بردارانِ ادب شده به ادب خدا و
اطاعت‏كنندگان دستورهاى او را بشارت ده كه بر خداست كه آنها را از
فتنه ‏هاى گمراه ‏كننده برهاند.

اصول الستة عشر (ط – دار الشبستري) ص 50

حدیث (19) امام حسن عسكرى عليه ‏السلام :

لَيْسَ مِنَ الاَدَبِ اِظْهارُ الْفَرَحِ
عِنْدَ الْمَحْزونِ؛

 

شادى كردن در حضور غمگين، از ادب به دور است.

تحف العقول ص489

حدیث (20) امام صادق عليه ‏السلام :

ما خَسِرَ وَ اللّه‏ِ مَنْ اَتى بِحَقيقَةِ
السُّجودِ … وَ لَا بَعُدَ أَبَداً عَنِ اللَّهِ مَنْ أَحْسَنَ
تَقَرُّبَهُ فِي السُّجُودِ وَ لَا قَرُبَ إِلَيْهِ أَبَداً مَنْ
أَسَاءَ أَدَبَهُ وَ ضَيَّعَ حُرْمَتَهُ بِتَعْلِيقِ قَلْبِهِ
بِسِوَاهُ

 

سوگند به خدا ، هر كس كه حقيقت سجده را به‏ جاى
آورد ، زيان نكرد و كسى كه در سجده، به خوبى به خداوند نزديك شد،
هرگز از خداوند دور نيست. و آن‏كه به {ساحت مقدس} او بى ‏ادبى كرد
و حرمتش را زير پا گذاشت ، و به غير او دل بست، هرگز به او نزديك
نشد.

بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 82، ص 136، ح 16

حدیث (21) امام على عليه‏ السلام :

لا يَرْاَسُ مَنْ خَلا عَنِ الاَدَبِ وَ صَبا
اِلَى اللَّعِبِ؛

 

كسى كه از ادب بى‏ بهره باشد و شيفته بازى شود،
به رياست نمى ‏رسد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص247 ، ح5096

حدیث (22) امام على عليه ‏السلام :

عَلَيكَ بِمُداراةِ النّاسِ وَ اِكْرامِ
الْعُلَماءِ وَ الصَّفْحِ عَنْ زَلاّتِ الاِخْوانِ فَقَدْ
اَدَّبَكَ سَيِّدُ الاَوَّلينَ وَ الآْخِرينَ بِقَولِهِ صلى ‏الله
‏عليه ‏و ‏آله : اُعْفُ عَمَّنْ ظَـلَمَكَ وَ صِلْ مَنْ قَطَعَكَ
وَ اَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ ؛

 

تو را سفارش مى‏كنم به مداراى با مردم و احترام
به علما و گذشت از لغزش برادران (دينى)؛ چرا كه سرور اولين و
آخرين، تو را چنين ادب آموخته و فرموده است : «گذشت كن از كسى كه
به تو ظلم كرده ، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده
و عطا كن به كسى كه از تو دريغ نموده است».

بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 71، ح 34

حدیث (23) امام على عليه ‏السلام :

جالِسِ الْعُلَماءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ
يَحْسُنْ اَدَبُكَ وتَزكُ نَفسُكَ؛

 

با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و
جانت پاك شود.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص430 ، ح9791

حدیث (24) امام صادق عليه‏ السلام :

اِنَّ الشَّيْطانَ لَيَطْمَعُ فى عالِمٍ
بِغَيْرِ اَدَبٍ اَكْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فى عالِمٍ بِاَدَبٍ ،
فَتَاَدَّبوا وَ اِلاّ فَاَنْتُمْ اَعرابٌ ؛

 

شيطان ، در عالِمِ بى‏ بهره از ادب بيشتر طمع
مى‏ كند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ادب داشته باشيد و گرنه
شما، بي ابانى (فاقد تمدّن) هستيد.

اعلام الدین فی صفات المومنین ص96

حدیث (25) امام على عليه‏ السلام :

عَلَى الْعاقِلِ اَنْ يُحْصى عَلى نَفْسِهِ
مَساويَها فِى الدّينِ وَ الرَّأىِ وَ الاَخْلاقِ وَ الاَدَبِ ،
فَيَجْمَعُ ذلِكَ فى صَدْرِهِ اَوْ فى كِتابٍ وَ يَعْمَلُ فى
اِزالَتِها ؛

 

بر عاقل است كه بدى‏هايش را در دين، انديشه،
اخلاق و ادب يادداشت كند و به‏خاطرش بسپارد و براى از بين بردن
آنها بكوشد.

بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 6، ح 58

حدیث (26) پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله :

ادّبوا اولادكم على ثلث خصال حبّ نبيّكم و حبّ
اهل بيته و تلاوة القرآن‏

 

فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به
پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن.

قاموس قرآن مقدمه ص2

حدیث (27) امام صادق عليه‏ السلام :

اَدَّبَنى اَبى عليه ‏السلام بِثَلاثٍ …
ونَهانى عَنْ ثَلاثٍ : قالَ لى : يا بُنَىَّ مَنْ يَصْحَبْ صاحِبَ
السّوءِ لا يَسْلَمْ وَ مَن لا يُقَـيِّد اَ لْفاظَهُ يَنْدَم ، وَ
مَنْ يَدْخُل مَداخِلَ السَّوءِ يُتَّهَمْ… وَ نَهانى اَنْ
اُصاحِبَ حِاسِدَ نِعْمَةٍ وَ شامِتا بِمُصيبَةٍ ، اَو حامِلَ
نَميمَةٍ ؛

 

پدرم عليه ‏السلام مرا به سه چيز ادب آموخت و
از سه چيز نهى ‏ام فرمود . سه نكته ادب اين بود كه فرمود : فرزندم!
هركس با دوست بد بنشيند ، سالم نمى‏ ماند و هر كس گفتارش را كنترل
نكند ، پشيمان مى‏ شود ، و هر كس به جايگاه‏ هاى بد وارد شود ،
مورد بدگمانى قرار مى ‏گيرد (زير سؤال مى ‏رود) و آن سه چيز كه مرا
از آن نهى فرمود: دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد، و
با كسى كه از مصيبت ديگران شاد مى‏ شود و با سخن‏چين.

تحف العقول ص376

حدیث (28) امام على عليه ‏السلام :

تَحَرِّى الصِّدْقِ وَ تَجَنُّبُ الْكَذِبِ
اَجْمَلُ شيمَةٍ وَ اَفْضَلُ اَدَبٍ؛

 

راستگو بودن و پرهيز نمودن از دروغ، زيباترين
اخلاق و بهترين ادب است.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص217 ، ح4294

حدیث (29) امام على عليه ‏السلام :

مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما
فَليَبْدَأ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ
وَلْيَكُنْ تَاْديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبْلَ تَأْديبِهِ بِلِسانِهِ وَ
مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِجْلالِ مِنْ
مُعَلِّمِ النّاسِ ومُؤَدِّبِهِمْ؛
 

 

كسى كه خود را پيشواى مردم قرار داده، بايد پيش
از آموزش ديگران، خود را آموزش دهد و پيش از آن‏كه ديگران را با
زبان، ادب بياموزد، با كردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و
ادب‏ آموز خود بيش از آموزگار و ادب‏ آموز مردم، شايسته تجليل است.

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص480 ،ح 73

حدیث (30) امام صادق عليه ‏السلام :

اِنْ اُجِّلْتَ فى عُمُرِكَ يَومَيْنِ
فَاجْعَلْ اَحَدَهُما لاِدَبِكَ لِتَسْتَعينَ بِهِ عَلى يَومِ
مَوتِكَ. فَقيلَ لَهُ : وَ ما تِلْكَ الاِسْتِعانَةُ؟ قالَ :
تُحْسِنُ تَدبيرَ ما تُخَلِّفُ وَ تُحْكِمُهُ؛

 

اگر در عُمرت دو روز مهلت داده شدى ، يك روز آن
را براى ادب خود قرار ده تا از آن براى روز مُردنت كمك بگيرى. به
امام گفته شد : اين كمك گرفتن چگونه است؟ فرمودند : به اين‏كه آنچه
را از خود برجا مى‏گذارى ، خوب برنامه‏ريزى كنى و محكم‏كارى نمايى.

کافی(ط-الاسلامیه) ج8 ، ص150 ، ح132

حدیث (31) امام على عليه ‏السلام :

كَفى بِالتَّجارِبِ مُؤَدِّبا ؛

 

براى ادب‏ آموزى، تجربه‏ ها كافى ‏اند.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص444 ، ح10155

حدیث (32) امام على عليه‏ السلام :

اَحْسَنُ الآْدابِ ما كَفَّكَ عَنِ
الْمَحارِمِ؛

 

بهترينِ ادب‏ها آن است كه تو را از حرام‏ها باز
دارد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص247 ، ح5079

حدیث (33) امام على عليه ‏السلام :

مَنْ عَطَفَ عَلَيْهِ اللَّيْلُ و َالنَّهارُ
اَدَّباهُ وَ اَبلَياهُ وَ اِلَى الْمَنايا اَدْنَياهُ ؛

 

شب و روز بر هر كس بگذرد، او را ادب مى‏ كند،
فرسوده ‏اش مى ‏نمايد و به مرگ نزديكش مى‏ سازد.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص133 ، ح2282

حدیث (34) امام صادق عليه ‏السلام :

كَمالُ الاَدَبِ و َالْمُروءَةِ سَبْعُ خِصالٍ
: اَلْعَقلُ وَ الْحِلْمُ ، و َالصَّبْرُ ، وَ الرِّفْقُ ، و
َالصَّمْتُ ، وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمُداراةُ؛

 

كمال ادب و مروت در هفت چيز است: عقل، بردبارى،
صبر، ملايمت، سكوت، خوش‏ اخلاقى و مدارا.

معدن الجواهر ص 59

حدیث (35) امام سجاد عليه ‏السلام :

اِعْتَبِروا يا اُولىِ الاَبْصارِ وَ احْمَدُوا
اللّه‏َ عَلى ما هَداكُمْ ، وَ اعْلَموا اَنَّـكُمْ لا تَخْرُجونَ
مِنْ قُدْرَةِ اللّه‏ِ اِلى غَيْرِ قُدْرَتِهِ، و َسَيَرَى اللّه‏ُ
عَمَلَكُمْ وَ رَسولُهُ ثُمَّ اِلَيْهِ تُحْشَرونَ ، فَانْتَفِعوا
بِالْعِظَةِ وَ تَأَدَّبوا بِآدابِ الصّالِحينَ؛

 

شما اى اهل بصيرت! پند گيريد و خدا را براى
اين‏كه هدايتتان كرد ، سپاس گوييد و بدانيد كه از قبضه قدرت خداوند
، به سوى قدرتى ديگر بيرون نتوانيد رفت ، و خدا و فرستاده ‏اش ، به
زودى كردار شما را مى‏ بينند و آن‏گاه ، در پيشگاه او ، گرد آورده
مى‏ شويد . پس از اندرزها بهره گيريد و ادب شايستگان را داشته
باشيد.

کافی(ط-الاسلامیه) ج8 ، ص17

حدیث (36) امام على عليه ‏السلام :

اَللّهُمَّ ارْزُقنى عَقْلاً كامِلاً وَ عَزْما
ثاقِبا وَ لُبّا راجِحا وَ قَلْبا زَكيّا وَ عِلْما كَثيرا وَ
اَدَبا بارِعا وَ اجْعَلْ ذلِكَ كُلَّهُ لى و َلا تَجْعَلْهُ
عَلَىَّ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ؛

 

خدايا مرا عقلى كامل ، تصميمى نافذ، خردى برتر،
دلى پاك، دانشى فراوان و ادبى والا روزى كن و تمام اينها را به سود
من قرار ده نه به زيانم،اى مهربان‏ترين مهربانان.

بحار الانوار(ط-بیروت)ج 84 ، ص325 ،ح14

حدیث (37) امام على عليه ‏السلام :

كُلُّ شَىْ‏ءٍ يَحتاجُ اِلَى الْعَقْلِ
وَالْعَقْلُ يَحْتاجُ اِلَى الاَدَبِ؛

 

هر چيزى به عقل نياز دارد و عقل به ادب نيازمند
است.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص248 ، ح5102

حدیث (38) امام على عليه ‏السلام :

اِنَّكَ مُقَوَّمٌ بِاَدَبِكَ فَزَيِّنْهُ
بِالْحِلْمِ؛

 

تو با ادبت ارزش‏گذارى مى‏ شوى، پس آن را با
بردبارى زينت بخش.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص247 ، ح5082

حدیث (39) امام رضا عليه ‏السلام :

اَروى اَنَّ جَبْرَئيلَ عليه ‏السلام اُهْبِطَ
اِلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله فَقالَ : يا رَسولَ
اللّه‏ِ ، اِنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ يَقْرَاُ عَلَيْكَ السَّلامَ
وَ يَقولُ لَكَ : اِقْرَأ : بِسمِ اللّه‏ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
«لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ اَزْو جا
مِنْهُمْ» الآيَةَ. فَاَمَرَ النَّبىُّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و ‏آله
مُناديا يُنادى: مَنْ لَمْ يَتَاَدَّبْ بِاَدَبِ اللّه‏ِ
تَقَطَّعَتْ نَفْسُهُ عَلَى الدُّنْيا حَسَراتٍ؛

 

روايت مى‏ كنم كه جبرئيل عليه ‏السلام به نزد
پيامبر خدا فرود آمد و گفت : اى پيامبر خدا! خداوند تو را سلام مى‏
رساند و به تو مى ‏فرمايد : بخوان به نام خداى مهر گسترِ مهربان،
هرگز به آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرده ‏ايم ، چشم
مدوز كه زيور زندگى دنياست تا ايشان را بيازماييم . و بدان كه
روزىِ پروردگار تو بهتر و پايدارتر است ، پس پيامبر خدا صلى‏ الله
‏عليه ‏و ‏آله به كسى فرمود تا جار بزند : هر كس [با عمل به اين
آيه] به ادب خدا آراسته نگردد ، روحش با حسرت از دنيا جدا مى‏ شود.

فقه الرضا علیه السلام ص364

حدیث (40) امام على عليه ‏السلام :

يا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ و َالاَدَبَ
ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما ، فَما يَزيدُ مِنْ
عِلْمِكَ وَ اَدَبِكَ يَزيدُ فى ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ ، فَاِنَّ
بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّكَ وَ بِالاَدَبِ تَحْسِنُ
خِدْمَةَ رَبِّكَ وَ بِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ
وَلايَتَهُ و َقُرْبَهُ ، فَاقْبَلِ النَّصيحَةَ كى تَنْجُوَ مِنَ
الْعَذابِ؛

 

اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان
توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود
بر قيمت و قَدْرت افزوده مى‏شود ؛ زيرا با دانش به پروردگارت راه
مى‏يابى و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مى‏كنى و با ادب در
خدمت‏گزارى، بنده سزاوار دوستى و نزديكى به او مى‏شود . پس [اين
[نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى.

مشکاة الانوار ص135

حدیث (41) امام على عليه ‏السلام :

مَنْ قَعَدَ بِهِ حَسَبُهُ، نَهَضَ بِهِ
اَدَبُهُ؛

 

هر كس اصل و نسبش او را [سُست گرداند و]
بنشاند، ادبش او را [حركت بخشد و] برخيزاند.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص248 ،ح5116

حدیث (42) امام حسين عليه ‏السلام :

اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِحسانِ وَ لا
تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاءِ ؛

 

خدايا! با غرق كردن من در ناز و نعمت، مرا به
پرتگاه عذاب خويش مَكشان و با بلايا (گرفتارى‏ها) ادبم مكن.

نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص83 ، ح10

حدیث (43) امام رضا عليه ‏السلام :

… فَاِن قالَ قائِلٌ : فَلِمَ وَجَبَ
عَلَيْهِمْ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ و َالاِقْرارُ بِهِم و َالاِذعانُ
لَهُم بِالطّاعَةِ؟ قيلَ : لاِنـَّهُ لَمّا اَنْ لَمْ يَكُنْ فى
خَلْقِهِمْ وَ قُواهُم ما يُكْمِلونَ بِهِ مَصالِحَهُم وَ كانَ
الصّانِعُ مُتَعاليا عَنْ اَنْ يُرى وَ كانَ ضَعْفُهُمْ وَ
عَجْزُهُمْ عَنْ اِدْراكِهِ ظاهِرا ، لَمْ يَكُنْ بُدٌّ لَهُمْ
مِنْ رَسولٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُمْ مَعْصومٍ ، يُؤَدّى اِلَيْهِم
اَمْرَهُ وَ نَهْيَهُ وَ اَدَبَهُ ، و يَقِفُهُمْ عَلى ما يَكونُ
بِهِ اجْتِرارُ مَنافِعِهِمْ وَ مَضارِّهِم ؛

 

اگر كسى بگويد : چرا شناخت پيامبران و اعتراف
به آنها و اقرار به (لزوم) اطاعت از آنان ، بر مردم واجب است؟ در
پاسخ گفته شود : چون در وجود مردم و قواى آنان ، چيزى نيست كه با
آن ، مصالحشان را كامل سازند و آفريدگار نيز برتر از آن است كه
ديده شود ، سستى و ناتوانى آنان از ادراك او آشكار است ، پس
چاره‏اى جز اين نيست كه ميان خداوند و مردم ، پيام‏آورى معصوم باشد
كه اوامر و نواهى و ادب (و آموزه‏هاى) او را به ايشان برساند و
آنها را به آنچه مايه سود و زيانشان است ، آگاه سازد.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top