چهل حدیث درباره حسد
ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
لايَجتَمِعُ الحَسَدُ وَ الايمانُ في قَلبِ امْرِيءٍ.
حسد و ايمان (هرگز) در دل يک نفر با هم جمع نميشوند. (مستدرک، ج ۱۲، ص۱۸)
۲ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبليسَ الكُبري!
حسد، بزرگترين دام شيطان است! (فهرست غرر، ص ۶۷)
۳ـ امام حسن مجتبي(ع):
هَلاكُ الناسِ فيثلاثٍ: اَلكِبرُ و الحِرصُ وَ الحَسَد.
اين سه چيز مردم را به هلاکت رسانده است: تکبر، حرص و حسد. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۱۱)
۴ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اَقَلُّ النّاسِ لَذّةً اَلحَسود.
آدم حسود كمترين لذت و خوشي را از زندگي ميبرد. (بحار، ج ۷۷، ص ۱۱۲)
۵ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الحَسَدُ يُذيبُ الجَسدِ.
حسد، بدن آدمي را آب و گداخته ميکند. (فهرست غرر، ص ۶۷)
۶ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
الحاسِدُ مُغتاظٌ علي مَن لاذَنبَ لَه!
آدم حسود بر کسي غيظ و غضب دارد که گناهي نکرده است! (بحار، ج ۷۷، ص ۱۶۵)
۷ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الحسودُ غضبانُ عليالقَدَر!
آدم حسود (در حقيقت) از مقدّرات الهي غضبناک و خشمگين است! (فهرست غرر، ص ۶۷)
۸ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
الحاسدُ يَضُرُّ بِنَفسِه قَبلَ أَن يَضُرَّ بِالمحَسودِ.
آدم حسود پيش از آنکه به طرف مقابل زيان برساند به خودش زيان رسانده است. (مستدرک، ج ۱۲، ص ۱۸)
۹ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
يَكفيكَ مِنَ الحاسِدِ اَنَّهُ يَغتَمُّ وَقتَ سُرورِك!
کيفر آدم حسود براي تو همين بس که در وقت سرور و خوشحالي تو، او غمگين و غصّهدار است! (بحار، ج ۷۳، ص ۲۵۳)
۱۰ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
وَيحَ الحَسدَ ما أعدلهَ بَدَأ بصاحِبِه فَقتَلَه!
به راستي که حسد چه بزرگ دادگري است! از همان اوّل به سراغ خود حسود ميرود و در پايان، به زندگي او خاتمه ميدهد! (فهرست غرر، ص ۶۸)
۱۱ـ امام حسنمجتبي(ع):
الحسدُ رائدُ السُّوءِ و مِنهُ قَتَل قابيلُ هابيلَ.
حسد، پيش قراول تمام شرور و بديها است. از روي همين حسد بود که قابيل برادرش هابيل را به قتل رسانيد. (بحار، ج ۷۸، ص ۱۱۱)
۱۲ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
الحاسدُ جاحِدٌ لأنّهُ لَم يَرضَ بِقضاءِ الله.
آدم حسود ـ در حقيقت ـ يک آدم لَجوج و ستيزهجو است. زيرا او به قضا و مقدرات الهي تن نميدهد. (لئاليالاخبار، ج ۲، ص ۱۹۱)
۱۳ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اَلحسدُ داء عَياءٌ لايزولُ اِلاّ بِهَلْكِ الحاسِدِ أَو مَوتِ المَحسود!
حسد يک بيماري علاجناپذيري است که جز با از پاي درآمدن حسود يا مرگ طرف مقابل زوال نميپذيرد! (فهرست غرر، ص ۶۷)
۱۴ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
النَّصيحةُ مِن الحاسِد محال!
توقع نصيحت و خيرخواهي از آدم حسود محال است! (خصال، ج ۱، ص ۱۲۷)
۱۵ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
الحسودُ دائمُ السُّقمِ و إنْ كانَ صحيحَ الجَسَدِ.
آدم حسود هميشه مريض است هرچند (به ظاهر) بدني سالم و تندرست دارد. (فهرست غرر، ص ۶۷)
۱۶ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
آفةُ الدّينِ: اَلحَسدُ وَالعُجْبُ وَالفَخرُ.
سه خصلت آفت دينند: حسد، خودپسندي و فخرفروشي به ديگران. (اصول کافي، ج ۳، ص ۴۱۸)
۱۷ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
حَسدُ الصّديقِ مِن سُقمِ المَوَدَّةِ.
دوستي که به دوستش حسد بِبَرَد دوست سالمي نيست. (نهجالبلاغه، کلمة ۲۰۹)
۱۸ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
إنَّ الحَسَد يَأكُلُ الايمانَ كما تَأكُل النّارُ الحَطَبَ اليابسَ.
حسد مانند آتشي که هيزم خشک را با حرص و وَلَع ميخورد، ايمان آدمي را به سرعت تباه و نابود ميسازد. (بحار، ج ۷۵، ص ۲۵۲)
۱۹ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الحَسدُ لايَجلِبُ اِلاّ مَضَرَّةً وَ غَيظاً، يُوهِنُ قَلبَكَ وَ يُمرِضُ جِسمَكَ و شرُّ ما استَشَعَر قلبَ المرءِ الحَسدُ.
حسادت
جز غيظ و ضرر براي تو نتيجه نميدهد. قلبت را ضعيف و بدنت را رنجور ميكند
و از بدترين عارضههاي قلبي به شمار ميرود. (مستدرک، ج ۱۲، ص ۱۷)
۲۰ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
إنَّ المُؤمِنَ يَغبِطُ وَ لايَحسُدُ و المُنافِقُ يحسُدُ ولايَغبِطُ.
مؤمن
بر نعمتهاي ديگران غبطه ميخورد اما حسودي نميکند در حالي که منافق بر
آنها حسودي ميکند ولي غبطه نميخورد. (اصول کافي، ج ۳، ص ۴۱۸)
۲۱ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
صِحَّةُ الجَسَدِ مِن قِلّةِ الحَسَدِ.
هر چقدر حسد کمتر باشد تن آدمي سالمتر است. (سفينه، ج ۱، ص ۲۵۱)
۲۲ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
لِلحاسِد ثلاثُ علاماتٍ: يَغتابُ اِذا غابَ وَ يَتَمَلَّقُ اِذا شَهِدَ وَ يَشمَتُ بِالمُصيبَة.
آدم
حسود سه علامت دارد: در پشت سر غيبت ميکند، هنگام حضور تملّق ميجويد. و
در وقت بلا و مصيبت انسان را شماتت مينمايد. (خصال، ج ۱، ص ۶۰)
۲۳ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اَلحاسدُ يَري أنَّ زَوالَ النِّعمةِ عَمَّن يَحسُدُهُ نِعمةٌ علَيه!
آدم حسود، زوال نعمت از طرف مقابل را براي خود يک نعمتي به حساب ميآورد!(فهرست غرر، ص ۶۷)
۲۴ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الحاسدُ لايَشفيهِ اِلاّ زَوالُ النِّعمَةِ.
درد آدم حسود را جز زوال نعمت از ديگران، درمان نميبخشد! (فهرست غرر،ص ۶۷)
۲۵ـ امام حسن مجتبي(ع):
ما رَأَيتُ ظالمِاً أَشبَهُ بِمظلومٍ مِن حاسِدٍ!
هيچ ظالمي که تا اين اندازه به مظلوم شباهت داشته باشد مانند آدم حسود نديدم!(کشفالغُمَّةـ ج ۲، ص ۱۹۶)
۲۶ـ مولي اميرالمؤمنين (ع):
العَجَبُ لِغَفلَةِ الحُسّادِ عَن سلامَةِ الأَجسادِ!
عجبا، که حسودان تا چه اندازه از سلامتي جسم و بدن خود غافل و بيخبرند! (نهجالبلاغه، کلمة ۲۱۶)
۲۷ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِستعينوا عَلي حَوائِجِكُم بِالكِتمانِ فاِنَّ كُلَّ ذي نِعمةٍ مَحسودٌ.
تا
ميتوانيد امور و خواستههاي خود را از ديگران کتمان بداريد که هر صاحب
نعمتي (همواره) مورد رشک و حسادت ديگران است.(ميزانالحکمة، ج ۲، ص ۴۲۵)
۲۸ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
كفي لِلحُسودِ مِنَ الحَسَدِ!
براي آدم حسود، همان حسادت براي (هلاكت) او كافيست! (مواعظ عدديه، ص ۲۴)
۲۹ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اَلحَسدُ أصلُهُ مِن عَمَي القَلبِ وَالجْحودِ بِفَضِل اللهِ تَعالي و هُما جَناحان لِلكُفرِ.
اصل و مَنشأ حَسَد از کوردلي و ناسپاسي الطاف الهي است که اين خود، دو بال کفر وبيديني به شمار ميروند. (مصباحالشريعة،ص ۲۸۵)
۳۰ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
لا عَيشَ لِحسودٍ.
آدم حسود هيچگاه در زندگي راحتي ندارد. (تحفالعقول، ص ۲۱۵).
۳۱ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
مَن حَسَدَ مؤمناً اِنماثَ الايمانُ في قَلبِهِ كمايَنماثُ المِلحُ فيالماءِ!
کسي که به يک مؤمن حسودي کند ايمان خود را مانند نمک که در آب حل ميشود به کلي از دست داده است! (تحفالعقول، ص ۳۱۳)
۳۲ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
الحاسِدُ يُظهِرُ وُدَّهُ في اَقوالِهِ وَ يُخفي بُغضَهُ في اَفعالِهِ.
آدم حسود دوستي خود را به زبان اظهار ميکند ولي بُغض و کينهاش را در رفتارش پنهان مينمايد. (فهرست غرر، ص ۶۷)
۳۳ـ امام هادي(ع):
اَلحَسَدُ ما حيالحَسَناتِ جالِبُ المَقتِ.
حسد، حَسَنات انسان را نابود ميکند و بُغض و دشمنيها را باعث ميگردد.(اعيانالشيعة، ج ۲، ص ۳۹)
۳۴ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
مَن تَرَكَ الحَسَدَ كانت لَهُ المَحبَّةُ عِنْدَ النّاسِ.
کسي که اصلاً حسودي نميکند هميشه مورد علاقه و محبّت ديگران است. (تحفالعقول، ص ۹۳)
۳۵ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
أَعداءُ نِعَمِ اللهِ اَلّذينَ يَحسُدونَ النّاسَ علي ما آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ.
دشمنان
نعمتهاي خداداي آن کساني هستند که به مردم در آنچه خداوند از فضل خود به
آنان مرحمت کرده حسودي ميکنند. (جامعالاخبار، ص ۱۸۶)
۳۶ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
مَنِ اتّقي قَلبُهُ لَم يَدخُلْهُ الحَسَدُ.
کسي که قلبي متقي و پرهيزگار دارد حسد بدان راه ندارد. (فهرست غرر، ص ۶۸)
۳۷ـ امام هادي(ع):
ايّاكَ وَ الحَسَدَ فِإِنَّه يَبينُ فيكَ و لايَعمَلُ في عَدُوِّكَ.
برحذر
باش و از حسادت شديداً بپرهيز و اين را بدان که اثر آن تنها در خودت آشکار
ميشود و اثري در دشمنت نخواهد داشت. (بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۰)
۳۸ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الحَسدُ مَرَضٌ لايوُسي!
حسادت يك مرضي است كه قابل علاج نيست! (مستدرك، ج ۱۲، ص ۲۲)
۳۹ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
الَحسودُ كثيرُ الحَسَراتِ مَتضاعَفُ السَّيِّئاتِ!
آدم حسود هميشه حسرت و اندوهش زياد و گناهانش مضاعف و دوچندان است! (مستدرك، ج ۱۲، ص ۱۲)
۴۰ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
دَعِ الحَسَدَ وَ الكِذبَ وَ الحِقدَ فَإنَّهُنَّ ثلاثةٌ تُشينُ الدّينَ وَ تُهلِكُ الرَّجُلَ.
حسد
و دروغ و کينه را از خودت دور کن، اين سه خصلت دين انسان را لکّهدار
ميکند و منجر به نگونبختي او ميگردد. (مستدرک، ج ۱۲، ص ۲۳)
غبطه
–
امام صادق عليه السلام:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لَا
يَحْسُدُ وَ الْمُنَافِقُ يَحْسُدُ وَ لَا يَغْبِطُ.
مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد، منافق حسادت مى ورزد و غبطه نمى خورد.
(غبطه آن است كه آرزو كنى آنچه ديگرى دارد، داشته باشى بدون اينكه آرزوى نابودى
نعمت ديگرى را داشته باشى و حسد آن است كه بخواهى نعمتى را كه ديگرى دارد، نداشته
باشد).
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص 307 ، ح 7
2- امام صادق عليه السلام:
مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ خَيرُهُما فَهُوَ مَغبوطٌ؛
كسى كه امروزش بهتر از ديروزش باشد، شايسته است كه مورد غبطه قرار گيرد.
معانى الأخبار ص 342
3- امام على عليه السلام:
أَغبَطُ النّاسِ المُسارِعُ إِلَى الخَيراتِ؛
شايسته ترين مردم كه مورد غبطه قرار گيرد كسى است كه براى انجام كار خير سبقت
مى گيرد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 105 ، ح
1873
4- امام على عليه السلام:
مَا المَغبوطُ إِلاّ مَن كانَت هِمَّتُهُ نَفسَهُ لا يُغِبُّها عَنِ
مُحاسَبَتِها وَ مُطالَبَتِها وَ مُجاهَدَتِها؛
شايسته نيست كسى مورد غبطه قرار گيرد، مگر كسى كه همتش خودش باشد در اين كه از خودش
حساب كشى كند و خودش را مؤاخذه نمايد و در اصلاح خود بكوشد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 236 ، ح
4750
5- امام على عليه السلام:
إِنَّ المَغبونَ مَن غُبِنَ عُمرَهُ وَ إِنَّ المَغبوطَ مَن أَنفَذَ
عُمرَهُ فى طاعَةِ رَبِّهِ؛
بدرستى كه زيانكار كسى است كه عمرش را بيهوده تلف كند، و كسى كه عمر خود را در
اطاعت خدا بگذراند شايسته است مورد غبطه قرار گيرد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 160 ، ح
3061
6- پيامبر صلى الله عليه و آله:
رَأَى مُوسَى رَجُلًا عِنْدَ الْعَرْشِ
فَغَبَطَهُ بِمَكَانِهِ فَسَأَلَ عَنْهُ فَقِيلَ كَانَ لَا يَحْسُدُ
النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
.
حضرت موسى عليه السلام مردى را نزد عرش ديد و به جايگاه او غبطه خورد و در مورد او
سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد
نمى برد.
مشکاة الانوار ص 310 {شبیه این
حدیث در روضة الواعظین(ط-القدیمه) ج 2 ، ص424
7-
امام صادق عليه السلام:
أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ شِيعَتِهِ
عَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ
أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ التَّمَسُّكِ بِمَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ
فَإِنَّمَا يَغْتَبِطَ أَحَدُكُم إِذَا انْتَهَتْ نَفْسُهُ إِلَى
هَاهُنَا وَ أَوْمَى بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِه
امام صادق عليه السلام به بعضى از شيعيان خود فرمودند: بر شما لازم است پرهيزكارى و
تلاش و راستگويى و امانت دارى و چنگ زدن به مذهب خود، زيرا هر يك از شما به هنگام
جان دادن، غبطه او را خواهند خورد.
دعائم الاسلام ج 1 ، ص 66
8- امام صادق عليه
السلام:
لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي ع
أَنَّهُ لَمْ يَخْلُ مَكَانُهُ مُنْذُ قُتِلَ مِنْ مُصَلٍّ يُصَلِّي
عَلَيْهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَوْ مِنَ الْجِنِّ أَوْ مِنَ الْإِنْسِ
أَوْ مِنَ الْوَحْشِ وَ مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ هُوَ يَغْبِطُ
زَائِرَهُ وَ يَتَمَسَّحُ بِهِ وَ يَرْجُو فِي النَّظَرِ إِلَيْهِ
الْخَيْرَ لِنَظَرِهِ إِلَى قَبْرِهِ.
پدرم در فضيلت زيارت حسين بن على عليه السلام فرمودند: جايگاه آن حضرت از آن زمان
كه كشته شده، از فرشته يا جن يا حيوان وحشى كه بر آن حضرت درود مى فرستد خالى نيست
و هر چيزى غبطه زائر آن حضرت را مى خورد و خود را به او مى مالد و در نگاه كردن به
زائر امام حسين عليه السلام اميد خير دارد زيرا او به قبر امام حسين عليه السلام
نگاه كرده است.
مستدرك الوسايل
ج 10، ص 252، ح 11952
9– پيامبر صلى الله عليه و آله:
أَ لَا أُحَدِّثُكُمْ عَنْ
أَقْوَامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمْ
يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْأَنْبِيَاءُ وَ الشُّهَدَاءُ بِمَنَازِلِهِمْ
مِنَ اللَّهِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ
اللَّهِ قَالَ هُمُ الَّذِينَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ اللَّهِ إِلَى
اللَّهِ- وَ يُحَبِّبُونَ اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ قُلْنَا هَذَا
حَبَّبُوا اللَّهَ إِلَى عِبَادِهِ فَكَيْفَ يُحَبِّبُونَ عِبَادَ
اللَّهِ إِلَى اللَّهِ قَالَ يَأْمُرُونَهُمْ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ
يَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا يَكْرَهُ اللَّهُ- فَإِذَا أَطَاعُوهُمْ
أَحَبَّهُمُ اللَّهُ.
آيا آگاه كنم شما را از گروهى كه نه از انبيا هستند و نه از شهدا، ولى انبيا و شهدا
در روز قيامت به مقام و منزلت آنان غبطه مى خورند، و آنها بر منبرهايى از نور
نشسته اند؟ سؤال شد اى رسول خدا! آنان كيانند؟ فرمودند: آنان كسانى هستند كه بندگان
خدا را نزد خدا و خدا را نزد بندگانش محبوب مى گردانند عرض كرديم: ايجاد محبت خدا
در دلها معلوم است، ولى چگونه بندگان را نزد خدا محبوب مى گردانند؟ فرمودند: آنان
را فرمان مى دهند به آنچه خدا دوست مى دارد و باز مى دارند از آنچه خدا دوست
نمى دارد، پس اگر آنان را اطاعت كنند، خداوند دوستشان مى دارد.
مشكاةالأنوار ص 136
10- امام باقر علیه السلام:
اتَّقُوا اللَّهَ وَ
اسْتَعِينُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِالْوَرَعِ وَ
الِاجْتِهَاد فِي طَاعَةِ اللَّه فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ
أَحَدُكُمْ اغْتِبَاطاً مَا هُوَ عَلَيْهِ لَوْ قَدْ صَارَ فِي
حَدِّ الْآخِرَةِ وَ انْقَطَعَتِ الدُّنْيَا عَنْهُ فَإِذَا
كَانَ فِي ذَلِكَ الْحَدِّ عَرَفَ أَنَّهُ قَدِ اسْتَقْبَلَ
النَّعِيمَ وَ الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ وَ الْبُشْرَى
بِالْجَنَّةِ وَ أَمِنَ مِمَّنْ كَانَ يَخَافُ وَ أَيْقَنَ
أَنَّ الَّذِي كَانَ عَلَيْهِ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مَنْ
خَالَفَ دِينَهُ عَلَى بَاطِلٍ هَالِكٌ.
تقواى خدا پيشه كنيد و در راهى كه
برگزيده ايد از پارسايى و تلاش در اطاعت فرامين الهى كمك بجوييد، كه اگر چنين كرديد
بيشترين غبطه به حال يكى از شما آنگاه خواهد بود كه به سر حدّ آخرت برسد و ارتباط
وى از دنيا قطع شده باشد، پس آنگاه كه به چنين منزلگاهى رسيد،
مى فهمد مى بيند كه نعمت و كرامت از طرف خداوند به وى رو نموده و
بشارت بهشت به وى داده مى شود و ايمن مى شود از آنچه مى ترسيد و
يقين مى كند كه راهش بر حق بوده و هر كس
بر خلاف راه او بوده
بر باطلى هلاك كننده بوده است.