خانه تکانیِ عید باعث آرامش رواني می شود
خانهتكانيهاي عيد تأثير زيادي در تغيير
روحيه افراد دارند. ضمن اينكه خانهتكانيهاي عيد در عين حال ميتوانند
شرايطي را براي استراحت افراد فراهم كنند.
بعد
از خانهتكاني و خسته شدن افراد فرصتي فراهم ميشود تا آنها بتوانند
استراحت كنند. اين استراحت در عين اينكه استراحتي براي خانهتكاني بعد از
عيد است، استراحتي براي خستگيهاي تمام سال است، زيرا در ايام عيد هم ادامه
پيدا ميكند. تعطيلات عيد هم فرصتي را فراهم ميكنند تا افراد هم تفريح و
هم استراحت داشته باشند.
تغيير را انتخاب ميكنم
دليل
اينكه خانهتكانيهاي عيد باعث تغيير روحيه افراد ميشود و احساس خوبي را
به آنها ميدهد، اين است كه خانهتكانيهاي عيد به افراد نشان ميدهد كه
آنها هستند كه تغيير را انتخاب ميكنند. افراد خودشان انتخاب ميكنند كه
دكوراسيون خانه را تغيير دهند، يا آن را رنگ كنند و اشياي كهنه را دور
بريزند و همين باعث ميشود احساس خوبي به آنها دست دهد و به خودشان افتخار
كنند. اين انتخاب براي تغيير و نو شدن تنها در سطح انتخاب باقي نميماند و
به مرحله عمل هم ميرسد. زماني كه افراد اقدام به انجام اين تغييرات
ميكنند تأثيرات مثبت آن چندين برابر ميشود. اين مساله باعث ميشود آنها
يك نوع تأييد خود و احساس ارزشمندي به دست آورند. اين ارزشمندي خود هم به
اين منتهي ميشود كه افراد احساس عزت نفس بيشتري كنند، اعتماد به نفس آنها
بالا برود و احساس خودكارآمدي بيشتري كنند. اين احساس ارزشمندي و
خودكارآمدي در نهايت به نفع سلامت روان افراد است. در حقيقت چون خودشان
انتخاب ميكنند كه خانهتكاني و گردگيري كنند و خودشان طبق انتخابشان عمل
ميكنند، اين باعث ميشود سلامت روان افراد بالا برود. علت ديگر اينكه
خانهتكاني عيد بر سلامت روانشان تأثير ميگذارد اين است كه آنها از اين
مساله بازخوردهاي آني ميگيرند. زماني كه خانم و آقايي تصميم ميگيرند با
كمك يكديگر خانه را تميز و مرتب كنند، اين تميزي در زماني اندك به آنها
بازخوردي مثبت ميدهد و روحيه شان را عوض ميكند. اين بازخورد آني هم خودش
باعث ميشود افراد ترغيب شوند كارهايشان را باكيفيتتر انجام دهند. هنگامي
هم كه افراد كارهايشان را با كيفيت و دقت بيشتري انجام ميدهند اين باعث
تغيير روحيه آنها و افزايش سلامت روانشان ميشود.
آغاز روزي نو در نوروز
نوروز
فرصتهاي ديگري هم براي افراد جامعه دارد كه يكي از آنها ارزيابي زندگي و
برنامهريزي براي آن است. در پايان هر دورهاي از زندگي افراد بايد بنشينند
و آن دوره را مورد ارزيابي قرار دهند و محاسبه كنند. در پايان سال بايد
اهداف زندگي را مورد بررسي قرار داد و فهميد كه آيا به اهداف سال قبل
رسيدهايم يا نه؟ اين بررسي گذشته و ارزيابي آن راه را براي برنامهريزي
آينده باز ميكند. به نظر من نو شدن سال يكي از بهترين فرصتها براي اين
كار است.
ما
در طبيعت زمانهايي داريم که در تطبيق و انطباق با ويژگيهاي فيزيولوژيكي
انسانها هستند و به آنها فيزيكال اند ريتم گفته ميشود. اين فيريكال اند
ريتم به ويژگيهاي طبيعي اشاره دارد كه در انسان وجود دارد و همزمان در
طبيعت و ساير موجودات هم يافت ميشودد. فيريكال اند ريتم سطوح مختلفي را
در بر ميگيرد. اينكه ما شب ميخوابيم و صبح بيدار ميشويم نوعي فيزيكال
اند ريتم است. به نظر ميرسد درباره تغيير سال و گردش مدارات سيارات هم يك
ريتم سالانه وجود دارد كه با وضعيت زيستي ما منطبق است و همين فرصتي را
براي نو شدن ايجاد ميكند. براي نمونه بعضي افراد در روزهاي آغازي بهار
زياد ميخوابند و به احتمال زياد اين مساله از همين ريتم ناشي ميشود. ريتم
اين افراد در حال تطبيق با شرايط طبيعت است و همين باعث حال خواب آلودگي
در آنها ميشود. اين تطبيق ريتم بدن با طبيعت در عين حال فرصتي خوبي است تا
افراد در برنامههاي اجتماعي و فردي زندگي خودشان هم با وضعيت طبيعت
انطباق پيدا كنند. اين بدان معناست كه همين كه طبيعت نو ميشود افراد هم
تلاش كنند برنامههايشان را نو كنند و زندگي شان را مورد كنكاش قرار دهند.
پارسال
چه برنامههايي داشتهاند و به كجا رسيدهاند و امسال چه برنامههايي
دارند و ميخواهند از چه طريقي اين برنامهها را عملي كنند. برنامههايي كه
عملي نشدهاند را به خوبي بررسي كنند، به احتمال زياد دليل عملي نشدن اين
برنامهها اين بوده است كه شرايط براي عمليشدنشان مهيا نبوده است و بايد
در آنها تجديدنظر كرد و اگر هم لازم شد آنها را از برنامههاي زندگي كنار
گذاشت. در اين وضعيت مثل خود طبيعت كه كمكم كارهايش را انجام ميدهد
برنامهريزي براي زندگي هم به همين صورت باشد. افراد هم بايد با قدمهاي
كوچك و كمكم راه را براي رسيدن به ايدهآلهاي زندگيشان باز كنند.
زماني
كه به هر كدام از اين گامهاي كوچك دست يافتند، تلاش كنند خودشان را تقويت
كنند و براي مرحله بعد آماده شوند. اين تغيير و تحول فقط قرار نيست در
طبيعت باشد بلكه بايد در جانها و روان انسان هم وجود داشته باشد. يادمان
هم باشد اين تغيير و تحول تنها تغيير و تحول اخلاقي نيست بلكه تغيير تحول
اجتماعي و آماده شدن براي اهداف بزرگتر و مهمتر مد نظر است. اين مساله
حتي بايد به سطح زندگي خانوادگي و اجتماعي افراد هم برسد. به همين دليل،
آماده شدن براي شهروندي سالم و اينكه با برداشتن گامهايي راه را براي
زندگي سالم خود و ديگران هموار كرد هم از اهميت ويژهاي برخوردار است.
يادمان هم باشد حضرت علي (ع) فرمودند هر روزي كه در آن معصيت خدا نباشد و
نفع فردي و اجتماعي داشته باشد و حقالناس و حقا… در آن ضايع نشود آن
روز، روز عيد است.
«ازدواج» داروی مقابله با سرطان است
،محققان دریافتند میزان مرگ مردان مجرد مبتلا به سرطان ۲۷
درصد بیشتر از بیماران مرد متاهل است؛ همچنین نرخ مرگ بیماران زن مجرد ۱۹
درصد بالاتر از زنان متاهل است.
اسکارلت لین گومز، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «به نظر می رسد
این مزیت صرفاً مبتنی بر پیوندهای احساسی زناشویی است و هیچ ارتباطی با
فواید مالی آن که ناشی از دارایی بیشتر طرفین برای درمان است ندارد.»
به گفته گومز، مطالعات قبلی در طول ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته مزیت مشابه ازدواج
را برای بیماران سرطانی نشان داده است، اما این فایده همواره با عشق و
حمایت از سوی همسر تعریف می شد.
در این تحلیل، این محققان گزارشات سلامت حدود ۸۰۰ هزار فرد بزرگسال را در
کالیفرنیا که بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ مبتلا به سرطان تشخیص داده شده
بودند و تا سال ۲۰۱۲ تحت نظر بودند را مورد بررسی قرار دادند.
آنها دریافتند منابع مالی تاثیر زیادی بر شانس زنده ماندن فرد نداشته است.
بلکه در عوض حمایت های زوج از فرد بیمار، نظیر همراهی وی تا مطب پزشک،
آماده کردن وعده های غذایی مغذی، و اطمینان از مصرف داروی فرد بیمار تاثیر
دارد.
گومز در ادامه می افزاید: «بیماران سرطانی متاهل از حمایت احساسی همسر
برخوردارند که همین مسله موجب کاهش میزان استرس و افزایش شانس زنده ماندن
وی می شود.»