چرا جنگل در خطر است

نابودی جنگل ها و عوامل آنها

در تاریخ آمده است که ایرانیان از دیر باز علاقمند به کاشت درخت بودند.
به همین دلیل است که در ایران بوستان ها و باغ های با شکوه و زیبای بسیاری
وجود داشته است. از پاسارگاد، پایتخت کوروش، پایتختی در میان پردیس ها می
توان نام برد که به گواه باستان شناسان، سیستمی از آبیاری با استفاده از
جوی ها و حوضچه ها را در آن جا نشان داده اند. پاسارگاد کهن ترین باغ
ایرانی است. در شاهنامه فردوسی بارها و باره از باغ ها و مرغزارهایی سخن
گفته شده است که در پیرامون آتشگاه فیروزآباد وجود داشتند و منتسب به این
معبد بوده اند. ایرانی ها در ساختن باغ ها و باغچه در حیاط ها و دور و بر
بناهای خود تبحر داشتند. درخت مظهر زیبایی و حیات و یکی از زیباترین و
پرثمرترین نعمت های بیکران خداوند است که بخش مهمی از نیازهای انسان را
برآورده می سازد. اما هم اکنون با این همه تاکید در شریعت اسلام و این
پیشینه تاریخی چه بر سر این پردیس ها و باغ ها و حتی جنگل های زیبا و
خدادادی ایران آمده است؟

(در روایتی امیرالمؤمنان حضرت علی (ع) می
فرمایند: از جمله عوامل افزایش عمر (طول عمر)، عبارت است از: پرهیز از مردم
آزاری و قطع و نابود ساختن درختان سرسبز)

این مقاله به مناسبت هفته منابع طبیعی از نظرگرامیتان می گذرد.

از
منظر علم و مدیریت جنگل، جنگل های ایران که نزدیک به۹ درصد از مساحت کشور
را تشکیل می دهند به دو گروه جنگل های شمال و جنگل های خارج از شمال تقسیم
شده اند. جنگل های شمال به تمام ناحیه رویشی هیرکانی و خزری اطلاق می شود و
جنگل های خارج از شمال نیز در۴ ناحیه رویشی، ارسباران، ایران و توران،
زاگرس و خلیج و عمانی قرار دارند. براساس پژوهش های انجام شده، وضعیت جنگل
های ایران در دهه۱۳۲۰ با امروز تفاوت بسیاری از نظر سطح و کیفیت داشته است.
مساحت کل این جنگل ها در آن زمان در حدود۱۸ تا۱۹ میلیون هکتار تخمین زده
شده است که در حاضر نزدیک به۱۲ میلیون هکتار است؛ یعنی سالانه۵۰ تا۱۰۰ هزار
هکتار از جنگل ها از بین می رود. همچنین طبق برآوردهای رسمی از حدود۸ تا۱۰
میلیون جنگل بلوط غرب، کمتر از۳ میلیون هکتار باقی مانده است. اما مهندسان
جنگلداری و منابع طبیعی حتی این رقم را نیز رقم صحیحی نمی دانند. به زعم
آنها در حقیقت جنگل های واقعی ایران در حدود۸/۱ میلیون هکتار در دامنه های
شمالی البرز و در استان های شمال ایران قرار دارند.

طبق همین داده
ها، جنگل های شمال ایران در دو دهه گذشته۳/۴ میلیون هکتار برآورد شده بود
که امروز حدود۱/۹ میلیون هکتار آن باقی مانده است.

جنگل های شمال

دانشمندان
علم جنگل، جنگل های شمال ایران را کهن ترین جنگل های جهان می دانند که از
نظر ذخایر ژنتیکی و تنوع گیاهی دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند و باید
از آنها به عنوان میراث ارزشمند بشری، محافظت شود. قدمت این جنگل ها به
دوران سوم زمین شناسی باز می گردد؛ در دوران چهارم زمین شناسی، با وقوع عصر
یخبندان و پیشروی یخ های قطبی به بخش های جنوبی، قسمت اعظم نیمکره شمالی
زمین، زیر پوشش یخ و سرما قرار گرفت که بسیاری از گیاهان و گونه های درختی و
برخی جانوران از بین رفتند. اما جنگل های ناحیه خزری که به جنگل های
هیرکانی مشهور هستند به علت وجود اعتدال در آب و هوای منطقه و عدم یخبندان،
پس از عقب نشینی دوران یخ بندان، محفوظ ماندند. برخی از کارشناسان
دانشگاهی در حوزه جنگل، منشا جنگل های اروپایی به ویژه اروپای شرقی را پس
از عصر یخبندان، به جنگل های خزری هیرکانی نسبت می دهند.

دکتر تیمور
شاهراجی مدرس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان، درباره ارزش جنگل های
شمال ایران می گوید : »جنگل های شمال ایران از نظر تنوع گونه های درختی و
درختچه ای منحصر به فرد هستند و از نظر اقلیم نیز جزو

جنگل های
معتدله به حساب می آیند.« او یادآور می شود: »با توجه به اهمیت علم ژنتیک
در دنیای امروز، جنگل های شمال و جانوران آن، به عنوان یک منبع و ذخیره ژنی
محسوب می شوند که همه موظفند از این جانوران و گونه های گیاهی حفاظت کنند
تا از خطر نابودی آنها جلوگیری شود. چرا که درختان این جنگل ها، از نظر
دیرینه شناسی دارای اهمیت زیادی بوده و دارای۵۰ گونه درخت و درختچه هستند.

عوامل نابودی جنگل های شمال

بهره
برداری های با جواز و بی جواز، تغییر کاربری برای کشاورزی و احداث صنایع،
اجرای ناموفق و غلط برخی طرح های جنگلداری، آتش سوزی های عمدی و غیرعمدی،
حضور دام و زندگی در برخی در روستاهای در حاشیه جنگل های کشور از جمله
عوامل این کاهش سطح هستند. اما پرسش این است که آیا سهم این عوامل در تخریب
و نابودی جنگل های ایران با هم برابر است؟ و آیا تبر روستایی همان قدر
جنگل ها را تخریب می کند که اره موتوری های بهره برداران؟

تبر روستایی و قاچاقچی چوب

»روستاییان
باعث نابودی جنگل های شمال ایران شده اند« این، عبارتی است که بارها از
زبان برخی از مدیران و معاونان حوزه جنگل بیان شده و در طرح های »خارج کردن
روستاییان از جنگل ها و حواشی آن نیز لحاظ شده است. اما اگر به قلب جنگل
های ایران سفر کنید به اشتباه بودن چنین برداشتی پی خواهید برد.

پروفسور
علی یخکشی فوق دکترای مدیریت محیط زیست از دانشگاه گوتینگتن آلمان در این
باره می گوید: »روستایی اگر هم درختی را قطع کند از سر ناچاری است. ضمن
اینکه معمولاً روستاییان هنگام زدن درخت برای تهیه هیزم، به خیلی از موارد
توجه می کنند. اما طبیعی است وقتی که مسئولان به فکر تامین سوخت برای
روستاهای حاشیه جنگل نباشند، روستایی مجبور است برای گرم کردن خود و
خانواده اش در آن سرما و رطوبت دهشتناک جنگل، اجبارا در طی زمستان چند درخت
را قطع کند. اما مگر تبر یک روستایی چقدر قدرت دارد؟« دکتر یخکشی معتقد
است که اگر براساس علم جنگلداری، از کارکردهای جنگل استفاده شود می توان در
تمام روستاها از یکسو جنگل ها را توسط خود روستاییان حفظ کرد و از سوی
دیگر با برداشت پایدار و علمی از زمین، خاک، آب و جنگل، تمام مایحتاج
روستاییان را فراهم آورد.

همه روستاییان حاشیه جنگل های شمال را که
با هم سرجمع کنی، قدرت تخریب تبرهایشان به قدرت یکی از اره متوری های یک
کارخانه نئوپان و چوب نمی رسد. آنها می توانند در یک چشم بر هم زدن، چندین
درخت را بر زمین بزنند.« این را یک جنگلبان می گوید؟ او تاکید می کند طی
چند دهه گذشته، به جای صدای پرندگان و زوزه باد، غالب اوقات در جنگل، صدای
غرش اره موتوری ها به گوش می رسیده است. که متاسفانه بسیاری از آنها در
اغلب طرح های بهره برداری و با مجوز بوده است!

طی دهه های گذشته قاچاق چوب، یکی از دلایل عمده نابودی

جنگل
های شمال ایران بوده است. به طوری که صدها و هزاران هکتار از منحصر به
فردترین گونه های این درختان، خوراکی برای چرخیدن چرخ های کارخانه های
نئوپان بوده است. این کارخانه ها که در ابتدا و در هنگام اخذ موافقت اصولی،
استفاده از غوزه پنبه را یکی از اصلی ترین مواد اولیه خود برای ساخت
نئوپان عنوان می کنند و موافقت اصولی می گیرند، بعضاً در ادامه کار این
تعهد را زیر پا گذاشته و بهترین درختان منحصر به فرد شمال را از دم تیغ می
گذرانند.

مجوزهای جدید

با
این همه عجیب به نظر می رسد که مجوز این کارخانه ها و همچنان صادر می شود و
لازم است سازمان های ذیربط در این باره برنامه هایی براساس دیدگاه های
توسعه پایدار تدوین می کنند.

طرح های جنگلداری و بهره بردار غیرتخصصی

این
طرح ها، با جاری شدن سیلاب های ویرانگر در شمال و جنوب کشور در اثر کاهش
سطح پوشش گیاهی، طی سالهای اخیر به تدریج به سوی علمی تر شدن چگونگی برداشت
ها، راه پیموده است. اما به این اتفاق در شرایطی افتاده که دیگر کار از
کار گذشته است و در شرایطی اجرا می شود که بهره برداران، جنگل ها را تُنُک
کرده و بسیاری از گونه های گران بها و ارزشمند نابود شده است.

دکتر
اسماعیل کهرم در این باره می گوید: »میزان برداشت پایدار از جنگل ها
باید۳/۲ میلیون مترمکعب باشد؛ اما۶ میلیون مترمکعب از جنگل های هیرکانی
شمال کشور برداشت می شود که دست کم سه میلیون سال قدمت دارند.«

متاسفانه
بخش های بزرگی از جنگل های شمال کشور در دست بهره بردارانی است که از علم
جنگل و محیط زیست هیچ نمی دانند و فقط تاجران خوبی هستند. آنها می خواهند
در کمترین مدت سرمایه گذاری، بالاترین میزان سود را به دست بیاورند و از
تمام۱۸ مورد ارزش جنگل ها، تنها ارزش تولید چوب آن را می شناسند؛ در حالی
که در علم جنگلداری، جنگل ها از ارزش های بسیاری برخوردارند که از جمله می
توان به »تولید اکسیژن« ، »جذب کربن«، »جذب گرد و غبار«، »ذخیره آب در ریشه
ها«، »جلوگیری از فرسایش خاک«، »مقابله با سیل« و کارکردهای بسیار دیگر
اشاره کرد.

تغییر کاربری جنگل ها

تا
همین چندی پیش غالب تغییر کاربری ها یا به منظور انجام کشاورزی بود و یا
ساخت ویلا که البته بسیاری از ارزشمندترین گونه های گیاهی و جنگل های
هیرکانی را به کام مرگ کشید. اکنون، چند سالی است که منابع طبیعی ایران با
دشمنی جدید مواجه شده است. ساخت کارخانه های صنعتی، طی چهار سال اخیر بخش
های بزرگی از جنگل های گیلان را قربانی کرده و جنگل های گلستان و مازندران
را با تهدید جدی مواجه کرده است.

جنگل های سراوان رشت نخستین
قربانیان اجرای مصوبه ساخت شهرک های صنعتی در استان گیلان بودند. در گلستان
درختان پارک ملی، بارها و باره در خطر تهدید جدی قرار گرفته اند.

جنگل های کهنسال مازندران نیز از این بلایا در امان نمانده اند.

دکتر
مجید مخدوم استاد محیط زیست دانشگاه تهران معتقد است: »در پنج سال اخیر،
به دلیل شتاب گرفتن مصوبات احداث طرح های صنعتی و احداث شهرک های صنعتی
جدید، و همچنین توسعه شهرک های صنعتی موجود، پاکتراشی و تغییر کاربری جنگل
شتاب بیشتری گرفته است.«

تغییر کاربری و سدسازی

»درخت
ها می میرند تا سدها برافراشته شوند« این، واقعیتی انکارناپذیر است.
براساس گزارش ها و مستندات موجود، تمام سدهایی که طی دو دهه گذشته احداث
شده اند بدون توجه به استانداردهای زیست محیطی ساخته شده و برای ساخت مخزن،
تاج و یا آبگیری، ده ها و گاه صدها هکتار از جنگل های هیرکانی بکر و
ارزشمند را قربانی کرده اند. این طرح ها در حالی اجرا می شوند که بر اساس
طرح صیانت از جنگل های شمال »پروژه های عمرانی در دست اجرا، نباید منجر به
کاهش سطح جنگل شود.« حوادث غیرمرقبه نظیر آتش سوزی، سیل و نیز زباله و چرای
دام در جنگل،

جاده سازی و راهسازی در جنگل ها، عبور لوله های گاز،
بخشی دیگر از عواملی است که آسیب های جبران ناپذیری به جنگل های باقیمانده
کشور می رساند. به نظر می رسد تا تغییر نگرش تمامی وزارتخانه ها و
دولتمردان نسبت به مقوله منابع طبیعی و جنگل، ماجرای نابودی جنگل های ایران
همچنان ادامه دارد و تنها در صورتی می توان به پایان این روند تخریبی امید
داشت که دست اندرکاران به اهمیت جنگل در زندگی بشر و سلامت زمین پی برده و
آن را در سیاست های راهبردی و سپس مصوبه ها منتقل کند.



چرا آتش بی خیال جنگل های ایران نمی شود؟

هنوز دود از کله «چنگری» بلند است، صدای«هوار» کشماهور می‌آید و دامن
زاگرس بوی کبک سوخته می‌دهد؛ ولی هنوز «هیچ مسئولی حرف نمی‌زند» و خبری از
عذرخواهی واستعفا نیست، حتی کسی داغ بلوطستان راتسلیت نمی‌گوید.

چنگری می سوزد. بلوطستانی وسیع در هفت کیلومتری کوهدشت لرستان و در
ارتفاعی زیبا که بالای سر معبد «سرخ دم لکی» بلند ایستاده تا نظاره گر دشت
وسیع انبار غله لرستان باشد.

کوهستان چنگری تابلویی که انگار هر چه زیبایی ست را خداوند برسینه سبز و
وسیعش نقاشی کرده است؛ از درختان بی شمار بلوط تا زالزلک و پسته وحشی و
امرود تا بال زدن رنگارنگ پرندگان خوش آوایش و از همه زیباتر، وجود قشنگ
ترین سنجاب های زاگرس که هزاران سال است در تنه های ستبر بلوط هایش لانه
ساخته اند.

آتشی که به پای بلوط های ستبر چندصدساله پیچید

سینه کش کوهستان را از سمت باغستان «هرین خلیفه» بالا می رویم. هرچه
نزدیک تر می شویم بوی بلوطهای سوخته و دود جنگل وسیع بیشتر حس می شود. به
متن فاجعه می رسیم. تا چشم کار می کند آتش است و دود. آتشی که از جان
بلوطستان بزرگ چنگری بلند شده و به زحمت می توان به لهیب های سوزانش نزدیک
شد.

مردم گروه گروه خود را بالا رسانده اند
تا با شاخه های سبز بلوط با آتش نبرد کنند. اینجا از دست های خالی کاری
جزاین برنمی آید که شاخه سبزی را برزبانه آتشی بکوبند که در پای بلوط های
ستبر چندصدساله پیچده است.

تا چشم کار می کند آتش است، آتشی که به جان بلوطستانی کهن افتاده که
بزرگ ترین تفریح گاه مردم این دیار است اما مقابل دست های خالی مردمش می
سوزد تا به تلی از خاکستر تبدیل شود.

گاه انگار گلوله ای شلیک می شود اما این صدای منفجر شدن لاک پشت هایی
است که نمی توانند پابه پای آتش بدوند و میان فاجعه جا می مانند تا زنده
زنده به آتش تن بسپارند.

سه روز نبرد مردم با آتش سوزی بزرگ ترین بلوطستان کوهدشت تمام می شود و
حاصلش سوختن بیش از هزارهکتار جنگل است. تا چشم کار می کند سیاهی و سکوتی
است که به جا مانده، از بلوطستانی که تا چندروز پیش پر از صدای پرندگان خوش
الحان بود و جای دویدن جانورانی که یا آواره شدند یا جزئی از خاکستر
خاموش.

درختان کهنی که ایستاده مرده اند و شاخه
های ستبرشان جای تاب بازی کودکان شادی بود و میوه های بلوط شان هرسال به
سنگ دلخوشی رهگذران برزمین می ریخت و سایه سارشان پذیرای گروه خسته
کوهنوردان بود اما حالا جنازه سوخته شان میان سایه شان دراز کشیده و سر بر
زمینی سوخته گذاشته اند تا روایتگر دستی باشند که نابخردانه کبریت نادانی
به قبیله شان کشید و سرزمینی کهن را به تلی خاکستر تبدیل کرد.

این روایت، حکایت وسیع ترین آتش سوزی است که طی امسال بر سینه کش زاگرس
زبانه کشید تا داغ بلوطستان قلب استوارترین رشته کوه ایران را بسوزاند. اما
این حکایت اولین و آخرین ماجرای داغ دیدگی جنگلهای این دیار نیست، امسال
را سال آتش بازی بلوطستان نامیده اند، سالی که نه تنها سراسر زاگرس و البرز
که جنگلهای شمال ایران را نیز داغدار کرد.

مروری بر تقویم آتش سوزی های اخیر در مرداد ماه که از لابلای اخبار
خبرگزاری مهر بیرون آورده شده است نشان می دهد که طی ۲۰ روز اخیر دست کم
روزانه یک آتش سوزی در مناطق مختلف کشور رخ داده است تا ایران گردی زبانه
های آتش خاکستر و حسرت به بار آورد.

 

تقویم ۲۰ روز اخیر آتش سوزی جنگل ها و مراتع کشور

تیتر اخبار

تاریخ آتش سوزی

آتش سوزی درپناهگاه حیات وحش «ورمنجه»/ ۱۸ هکتار مرتع در آتش سوخت

پنجشنبه ۱ مرداد

۳۴ هکتار از جنگل ها و مراتع پلدختر در آتش سوخت

جمعه ۲ مرداد

۵۰ هکتار از اراضی منایع طبیعی در سوته کش قزوین طعمه حریق شد

شنبه ۳ مرداد

۸ هکتار از عرصه های طبیعی شهرستان دالاهو طعمه حریق شد

یکشنبه ۴ مرداد

آتش سوزی جنگل های چال سی و گل زرد دهلران مهار شد

دوشنبه ۵ مرداد

آتش سوزی جنگلهای ارسباران به دلیل بی احتیاطی عامل انسانی

سه‌شنبه ۶ مرداد

۲۳۰ هکتار از مراتع زنجان دچار آتش‌سوزی شد

چهارشنبه ۷ مرداد

جنگل های آمل طعمه حریق شد/ پیام آتشین به روز نمادین حفاظت

پنجشنبه ۸ مرداد

آتش‌سوزی ادامه‌دار جنگل‌های ایلام/ دینارکوه آبدانان در آتش سوخت

پنجشنبه ۸ مرداد

آتش سوزی در منطقه حفاظت شده دنای شرقی

جمعه ۹ مرداد

حریق به جان «میمند» افتاد/ جنگل ها در آتش بی توجهی می سوزد

شنبه ۱۰ مرداد

۱۵ هکتار از جنگلهای دینارکوه آبدانان در آتش سوخت

شنبه ۱۰ مرداد

۲۰ هکتار از مراتع کوه آوالان کامیاران در آتش سوخت

شنبه ۱۰ مرداد

جنگل های اندیمشک طعمه حریق شدند/ بلوط ها قربانی رسیدن به ذغال

شنبه ۱۰ مرداد

آتش به جان مراتع طالقان افتاد/میزان خسارت مشخص نیست

شنبه ۱۰ مرداد

فرماندار لردگان: ۱۰ هکتار از جنگل های بلوط زاگرس سوخت

شنبه ۱۰ مرداد

۶۴ هکتار از مناطق حفاظت شده کرمانشاه دچار آتش سوزی شد

یکشنبه ۱۱ مرداد

سهل‌انگاری دلیل آتش سوزی پارک جنگلی مشگین‌شهر است

دوشنبه ۱۲ مرداد

ماجرای سیاه‌بختی «عروس زاگرس»/ ۱۲۰۰ هکتار بلوطستان خاکستر شد

سه‌شنبه ۱۳ مرداد

آتش سوزی «قلعه ایمام» وکوه های دهستان «گاورود» در کردستان مهار شد

سه‌شنبه ۱۳ مرداد

بلوط‌های خوزستان قربانی اختلافات خانوادگی/ بالگرد اطفای حریق اعزام شد

سه‌شنبه ۱۳ مرداد

بخشی از جنگل‌های آمل دچار حریق شد

سه‌شنبه ۱۳ مرداد

سریال دنباله‌دار آتش‌سوزی در قلب زاگرس/ بلوطستان کوهدشت خاکستر شد

چهارشنبه ۱۴ مرداد

سوختن ۱۰۰ هکتار از مراتع بزقوش سراب/ آتشی که گردشگر به دامن طبیعت انداخت

چهارشنبه ۱۴ مرداد

آتش سوزی بی‌سابقه در طارم قزوین کنترل شد

چهارشنبه ۱۴ مرداد

حریق قلب زاگرس وارد روز سوم شد/ اعزام بالگرد به شهرستان کوهدشت

پنجشنبه ۱۵ مرداد

آتش سوزی ۳۵ هکتاری جنگل‌های کلاله مهار شده است

پنجشنبه ۱۵ مرداد

آتش سوزی مراتع اندیکا بامداد امروز مهار شد/ نیازمند تجهیزات اطفا

پنجشنبه ۱۵ مرداد

مهار آتش سوزی جنگل های ناودار گیلانغرب/ ۲۲ هکتار جنگل در آتش سوخت

پنجشنبه ۱۵ مرداد

برآورد خسارت آتش سوزی قلب زاگرس/ ۸۰۰ هکتار جنگل و مرتع خاکستر شد

جمعه ۱۶ مرداد

۱۱هزار متر مربع از جنگل های «هفت دغنان» در آتش سوخت

جمعه ۱۶ مرداد

۳۰۰ اصله درخت گز در خمین طعمه حریق شد

جمعه ۱۶ مرداد

آتش سوزی ۴ هکتار از بوته زارهای میانکاله مهار شد

شنبه ۱۷ مرداد

داغ ۲۶۰۰ هکتاری بلوطستان/ قلب زاگرس خاکستر می شود

یکشنبه ۱۸ مرداد

جنگلهای«دیل»به خاک سیاه نشست/ مهار آتش در دمای۴۰درجه

یکشنبه ۱۸ مرداد

حریق دوباره سراغ جنگلهای جنوب لرستان رفت/آتش«بهشت کوه»را جهنم کرد

دوشنبه ۱۹ مرداد

۵۰ هکتار از مراتع دامنه ارتفاعات حفاظت شده «پرآو» در آتش سوخت

سه‌شنبه ۲۰ مرداد

آنچه این حسرت را مضاعف می کند سکوتی است که مسئولان و متولیان امر را
در بر گرفته و در میان سکوت دامنه خسارات هر روز بیشتر و اوضاع بحرانی تر
می شود. این سکوت صدای نمایندگان مردم در خانه ملت را بلند کرد.

الهیار ملکشاهی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی در نشست
علنی دوشنبه ۱۹ مردادماه مجلس شورای اسلامی، در تذکری شفاهی گفت: ‌به رئیس
جمهور و وزرای کشور و جهاد کشاورزی تذکر می دهم در رابطه با اینکه علی رغم
آتش سوزی در جنگل های بلوط استان لرستان به ویژه شهرستان کوهدشت، توجه کافی
برای مهار آن نشده، اقدامات لازم را صورت دهند.

وی ادامه داد: به لحاظ عدم توجه کافی از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست و
وزرای جهاد کشاورزی و کشور و همچنین ستاد بحران آتش سوزی توسعه یافت و
حدود یک هزار هکتار از بهترین جنگل های لرستان نابود شد.

ملکشاهی افزود: بسیاری از مناطق جنگل و همچنین حیات وحش این مناطق به
دلیل آتش سوزی مورد آسیب جدی قرار گرفت، حال سوالی که مطرح می شود این است
که چرا در نقاط مختلف کشور همچنان این اتفاقات می افتد و اقدام پیشگیرانه
ای در این زمینه صورت نمی گیرد؛ کما اینکه چندی پیش جنگل های پلدختر نیز
دچار آتش سوزی شد.

وی گفت: با وجود پیگیری های حادثه آتش سوزی کوهدشت از سوی بنده و
مسئولان استانی دولت هیچگونه وسیله مهارکننده آتش به منطقه اعزام نکرد و
تنها یک بالگرد با تأخیر ارسال شد که نوشدارو پس از مرگ سهراب بود.

شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد، از دامنه
های البرز گرفته تا ارتفاعات زاگرس، از درختان جا مانده در کویر تا درختان
سبز جا خوش کرده در حوالی دریا حال مشابهی دارند؛ کابوس آتش همه جا یه رنگ
است و آن هم سرخ و نارنجی شعله هایی است که هر بار مسافر و مهمان یکی از
نقاط کشور می شوند.

سکوتی که نمی شکند

یکی از نکاتی که طی آتش سوزی ها صدای مردم را بلند کرده سکوت متولیان
امر است که نمود آن را می توان در هجوم کاربران ایلامی به صفحه اینستاگرام
معصومه ابتکار در جریان آتش سوزی جنگلها و مراتع «شلم» و یا انتشار گسترده
تصاویر مربوط به عدم اطلاع رسانی و سکوت سایت های اینترنتی سازمان محیط
زیست و سازمان جنگلها در آتش سوزی مهیب بلوطستان کوهدشت در لرستان مشاهده
کرد، سکوتی که همچنان شکسته نشده است.

این سکوت متولیان با عدم ارائه آمار درست
و به روز در زمینه میزان جنگلهایی که طی امسال قربانی حریق شده اند تکمیل
می شود تا در آخرین اظهار نظرها در این زمینه فرمانده یگان حفاظت سازمان
جنگل ها و مراتع بگوید: آتش سوزی ها در ۴ ماهه ابتدای سال جاری هم از نظر
تعداد و هم وسعت نسبت به سال گذشته حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است.

به گفته سبزعلی، استانهای زاگرسی از جمله فارس، خوزستان، لرستان،
کردستان، کهگیلویه و کرمان و همچنین استان گلستان بیشترین آتش سوزی جنگلها
را در سال جاری تا کنون داشته اند.

این اظهارات در حالی مطرح می شود که معلوم نیست از ابتدای امسال تاکنون چه میزان از جنگلها و مراتع کشور طعمه حریق شده اند.

زنجیره ای با حلقه های مفقوده

وضعیت این آتش سوزی ها در حالیست که به نظر می رسد زنجیره حفاظت از
جنگلها و مراتع کشور در مقابل آتش سوزی دارای حلقه های مفقوده زیادی است که
باید رفع این چالشها از سوی مسئولان مختلف مورد توجه قرار گیرد.

آموزش و اطلاع رسانی در راستای پیشگیری
از آتش سوزیها در سطح مراتع از طرق مختلف اولین حلقه مفقوده این زنجیره است
که بارها از سوی مسئولان مختلف مورد تاکید قرار گرفته که به نظر می رسد
این امر نیازمند گامهای عملی در این زمینه است.

از سویی تجهیزات و امکانات اطفای حریق در کشور متاسفانه بسیار محدود است
به طوری که در آتش سوزی جنگل‌های پلدختر و کوهدشت در لرستان به عنوان یکی
از مهمترین زیستگاه‌های حیات وحش، شاهد بودیم که ماموران حفاظت محیط زیست و
منابع طبیعی با صرف ساعت‌ها زمان برای کوهنوردی به منظور رسیدن به محل
مورد نظر، زمان زیادی را از دست دادند تا در نهایت نزدیک به هزار هکتار از
طبیعت منحصر به فرد این دیار در آتش بسوزد.

کمبود امکانات در این بخش به گونه ای است که فرمانده یگان حفاظت سازمان
جنگل ها و مراتع نیز می گوید: آنچه مهم است چگونگی اطفا حریق های رخ داده
در سطح جنگلهای کشور است که متأسفانه به دلیل کمبود بودجه در سازمان جنگلها
امکان تجهیز شدن به وسایل مورد نیاز برای اطفا سریع و کامل آتش سوزی ها
وجود ندارد.

این اظهارات قابل تامل در کوران آتش سوزی ها در حالیست که سبزعلی گفته
است: تقویت ناوگان اطفا حریق از جمله تعامل با شرکتهای خودرو ساز برای
دریافت ۱۰۰ دستگاه خودروی شاسی بلند که به وسایل اطفا حریق مجهز هستند از
دیگر اقدامات سازمان جنگلها است ظرف یکی دو ماه آینده اجرا می شود.

وعده یکی دو ماه آینده مسئولان در حالی
مطرح می شود که معلوم نیست آتش معطل تصمیم گیری متولیان می ماند و فعلا دست
از سوزاندن می کشد یا نه!

فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها در پاسخ به اینکه اوج آتش سوزی جنگلها
در همین یکی دو ماه تابستان رخ می دهد گفت: با توجه به بودجه محدود سازمان
امکان اینکه زورتر از این موعد این خودرو های اطفا حریق در اختیار استان
ها قرار گیرد وجود ندارد!

این سخنان مسئولان داغ دل بلوط‌ها را تازه می کند، اینجا سرمایه ارزشمند
ملی به راحتی دود می شود ولی مسئولان از نبود امکانات و بودجه حرف می زنند
تا خیال آتش راحت تر از همیشه باشد تا شعله ور شود و بسوزد و بسوزاند.

متخلفانی که دستگیر نمی شوند

کمبود امکانات و تجهیزات را که یک جای دل بلوط ها بگذاریم، به حلقه بعدی
می رسیم و آن هم در نظر گرفتن جرایمی برای برخورد با متخلفان است که دست
کم تا حدودی ابزار بازدارندگی در این زمینه باشند تا به راحتی متخلفان از
زیر بار این تخلف رهایی پیدا نکنند.

بی توجهی نسبت به دستگیری و برخورد با
متخلفان در حالیست که مطابق اعلام مسئولان درصد بالایی از آتش سوزی ها به
صورت عمدی رخ می دهد. مدیرکل منابع طبیعی لرستان اعلام کرد ۹۵ درصد اتش
سوزی ها را به دلیل دخالت عوامل انسانی است، با این حال هنوز هیچ متخلفی به
خاطر آتش زدن سرمایه ملی به دستگاه قضایی کشانده نشده است.

جمیع مسائل و مشکلات یاد شده در عرصه میدانی مشاهده می شود در حالیست که
امسال هزینه های زیادی برای برگزاری مانورهای بی نتیجه ای برگزار شد که
قرار بود دردی از آتش سوزی های جنگلها و مراتع دوا کند.

مانورهای بی نتیجه

معصومه ابتکار که طی ماه جاری برای شرکت در مانور اطفای حریق جنگلها به
یاسوج رفته بود در سخنانی گفت: برای جلوگیری از آتش‌سوزی در جنگل‌های
هیرکانی و زاگرس مانور اطفای حریق در ۱۴ استان برگزار شده است تا برگزاری
این مانور عاملی برای شناسایی کمبودها و نقاط ضعف دستگاه های مختلف عضو
ستاد مدیریت بحران دراستان ها و سایرنهادهای متولی از جمله سازمان حفاظت
محیط زیست و جنگل ها، منابع طبیعی و آبخیزداری در مواقع بروز آتش سوزی
باشد.

وی در سخنانی متناقض با مسئولان سازمان
جنگلها همچنین گفت: دولت برای جلوگیری از اطفای حریق در جنگل‌ها بودجه خوبی
را برای سازمان محیط زیست در نظر گرفته است و دستگاه های عضو ستاد مدیریت
بحران در همه استان ها موظفند کمبودها و ضعف های خود را شناسایی و به
سازمان حفاظت محیط زیست ارائه دهند.

به رغم این اظهارات رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دست کم در استانی مانند
لرستان که شاهد برگزاری این مانور بود شاهد نتایج مثبت آن نبودیم تا وسعت
آتش سوزی ها در این استان از ۵۸۰ هکتار سال گذشته به ۱۸۰۰ هکتار طی امسال
برسد، بلوطستان سوخته ای که نه شاهد بالگرد اطفای حریق بود و نه چشمش به
جمال بودجه و تجهیزات اطفای حریق روشن شد. وسعت هزار هکتاری آتش سوزی اخیر
کوهدشت با شاخ و برگ درختان خاموش شود.

وقتی غافل شدیم

سمیه قربانی کارشناس منابع طبیعی به نقش کم توجهی مسئولان به توصیه های
متخصصان و کارشناسان برای ارتقای سطح حفاظت از جنگلها و مراتع اشاره می کند
تا بگوید: امیدواریم مدیران دولتی به خودشان بیایند و با حساسیت بیشتری به
انجام وظایف‌شان مبادرت ورزند.

قربانی با بیان اینکه استفاده از توان
مشورتی و البته رایگان متخصصان حوزه‌های مختلف غیر دولتی در همه‌ جای دنیا
مرسوم است، ادامه می دهد: در شرایطی که متخصصان و کارشناسان زیادی در
انجمن‌های مردم‌نهاد دلسوزانه فعالیت می‌کنند، مدیران دولتی زحمت شنیدن
حرف‌های آن‌ها را هم به خودشان نمی‌دهند.

وی بر لزوم استفاده از توان و قدرت تشکل‌های اینچنینی تاکید می کند و
یادآور می شود: متأسفانه ساختار تعاونی‌ها در لرستان به درستی جا نیفتاده
است، می‌توان با واگذاری جنگل‌ها به مردم در قالب تعاونی‌ها به گونه‌ای پیش
رفت که هم آن‌ها از جنگل‌ها درآمد کسب کنند و در قبال آن، از منابع طبیعی
محافظت کنند.

مقربانی با تأکید بر لزوم استفاده از نرم‌افزارهای به‌روز و
تکنولوژی‌های امروزی برای صیانت از جنگل‌ها معتقد است که متأسفانه در این
زمینه از همه‌ ظرفیت‌های قانونی کشور استفاده نمی شود.

وی اضافه می کند: متأسفانه روند تخریب منابع طبیعی و جنگل‌ها به گونه‌ای
سریع و گسترده است که می‌توانیم بگوییم هرگز قادر نخواهیم بود آن‌ها را به
حالت اولیه برگردانیم.

سید محمد قاسمی فعال محیط زیست نیز به خلاء آمارهای واقعی در زمینه‌ حجم
تخریب جنگل‌ها اشاره کرده و می گوید: در زمینه‌ی آتش‌سوزی کوهدشت در استان
لرستان آمار اداره‌کل منابع طبیعی ۱۰۸۰ هکتار اعلام شده، این در حالی است
که آمار واقعی بیشتر از سه هزار هکتار است.

وی به کمبود امکانات و نیرو نیز اشاره
کرده و با یادآوری اینکه بر اساس استاندارد برای هر ۵۰۰ هکتار عرصه‌ جنگلی
یک جنگلبان باید وجود داشته باشد،ادامه می دهد: در کشور ما برای هر ۷۰ هزار
هکتار عرصه‌ جنگلی یک جنگلبان داریم که خود این مسأله بیانگر همه چیز است.

قاسمی بر اهمیت راه‌اندازی گشت‌های حفاظتی تاکید می کند و می گوید: در
بخش هایی که دارای بیشترین پوشش جنگلی هستند باید گشت های حفاظتی را
راه‌اندازی کنیم.

مظفر افشار پدر بلوط لرستان نیز معتقد است که ایجاد آتش‌بُر یکی از
راهکارهای مناسب و بدون هزینه‌ای است که در مهار آتش‌سوزی‌ها تأثیر بسیار
زیادی دارد که برای اجرای آن می‌توان از نیروهای بومی استفاده کرد.

وی معتقد است که تخریب جنگل‌ها به دست انسان بسیار بیشتر از پدیده‌ی
زوال بلوط عرصه‌های جنگلی را با خطر نابودی مواجه کرده است، و می گوید:
نباید پدیده‌ خشکیدگی بلوط‌ها همه‌ حواس ما را به خودش معطوف کند و از
تخریب‌های گسترده‌ی انسانی غافل شویم.

این مسئول حرف نمی زند!

این سخنان فعالان محیط زیست در حالیست که بسیاری از کارشناسان معتقدند
که سوء مدیریت و عدم تدبیر برای پیشگیری و مقابله با آتش سوزی، امسال را
برای جنگلها و مراتع کشور به سال سخت و وحشتناکی تبدیل کرد.

با این حال هیچ اثری از عذرخواهی یا استعفای هیچ مسئول بی تدبیر و سهل
انگاری دیده نشد تا فعلا مدیرکل منابع طبیعی ایلام تنها قربانی آتش سوزی
های جنگلها و مراتع باشد؛ هرچند که زمزمه برکناری یکی دیگر از مدیران کل
منابع طبیعی استانهای غربی کشور نیز به گوش می رسد.

برکناری مدیران صف و سکوت مدیران ارشد و
میانی در زمینه قصور احتمالی و سهم آنها در نابودی سرمایه های ارزشمند
ایران اسلامی در نوع خود قابل تامل است تا همچنان مردم و بسیاری از فعالان
محیط زیست و منابع طبیعی منتظر آسیب شناسی در زمینه دود شدن جنگلها و مراتع
کشورمان باشند، آسیب شناسی که اگر منصفانه انجام شود سهم سوء مدیریت در آن
ملموس خواهد بود.

به نظر می رسد تکمیل حلقه صیانت و حفاظت از جنگلها و مراتع در مقابل
تخریب و آتش سوزی نیازمند فرهنگ سازی و آموزش به منظور پیشگیری در گام اول،
تجهیز امکانات اطفای حریق در گام دوم و در نهایت در گام بعدی برخورد با
متخلفان است، که نقش مدیریت در همه حلقه های این زنجیره مشهود است.

هنوز صدای هوار «کشماهور می آید»، هنوز سنجاب ها در خاکستر جهنمی «بهشت
کوه» سوگوارند و هراسان این سو و آن سو می دوند و انگار در فراق بلوط ها
جنون آمیز به دشت سوخته زده اند، همچنان دامن زاگرس بوی کبک سوخته می دهد و
لاک پشت ها نتوانسته اند از دل آتش بیرون بزنند…

پرده پرده این اکران تلخ بر صحنه طبیعت ایران همچنان ادامه دارد ولی
هنوز «هیچ مسئولی حرف نمی زند» و خبری از عذرخواهی و استعفا نیست، حتی کسی
نیست که داغداری بلوطستان را تسلیت بگوید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top