درمان سوءتغذیه
اهداف درمان در اين بيماران تشخيص و درمان همه مشکلات تهديدکننده زندگى و بهبود تغذيه آنها بهنحوى است که ميزان قابل قبولى وزن اضافه کنند و به وزن طبيعى برسند. در کودکان، اين هدف شامل تحريک تکامل ذهنى و جلوگيرى از عود بيمارى و حفظ تداوم رشد طبيعى آنها پس از ترخيص از بيمارستان مىباشد. |
||
درمان در چند مرحله صورت مىپذيرد: مرحله حاد اوليه که خطرات تهديدکننده زندگى در اين مرحله رفع شده و معالجه آغاز مىگردد؛ مرحله واسطه که بازگشت اختلالات متابوليکى در اين مرحله مورد انتظار مىباشد؛ مرحله نوتوانى که در اين مرحله کودک براى بازگشت به ساختار طبيعى بدن، بهخوبى تغذيه مىشود؛ مرحله آمادهسازى براى ترخيص که درمان طولانىمدت بيمار در خارج از بيمارستان آغاز مىشود. |
||
|
||
در اين مرحله بايد به عفونت و اصلاح تغييرات فيزيولوژيکى بدن و تعادل الکتروليتها، بدون ايجاد بار اضافى براى قلب، کليه، روده و کبد، بهدليل محدوديت فعاليتهاى اين ارگانها، پرداخت. |
||
براى درمان اين بيماران از آنتىبيوتيکهاى وسيعالطيف استفاده مىشود. بهمنظور جلوگيرى از هيپوگليسمى و هيپوترمى بايد تغذيه بيمار در صورت امکان با غذاهاى سهلالهضم و با فواصل منظم آغاز گردد. |
||
در صورت دهيدراته بودن بدن بيمار، درمان بايد با مايعات اضافى همراه گردد. تشخيص و درمان دهيدراسيون در افراد مبتلاء به سوءتغذيه شديد از مشکلترين جنبههاى درمان مىباشد. قبل از شروع تغذيه با مواد جامد، براى مدت کوتاهى و در مقادير محدود از محلولهاى خوراکى استفاده مىشود تا حجم خون به مقدار طبيعى باز گردد. سرمهاى خوراکى مورد استفاده بايد حاوى سديم کمتر و پتاسيم بيشترى نسبت به محلولهاى مورد استفاده بيماران عادى باشند سرمهاى خوراکى توصيه شده توسط سازمان بهداشت جهانى نبايد مورد استفاده قرار گيرند، زيرا مقدار سديم و پتاسيم آن نامناسب است. محلولهاى مصرفى براى اين بيماران بايد علاوه بر الکتروليتهاى اصلى حاوى منيزيم، روى و فسفر که مقدار آنها در اين بيماران کاهش يافته، باشد. بهدليل اختلال در هموستاز، درمان داخل وريدى در اين بيماران بسيار خطرناک است. |
||
اصول مراقبت تغذيهاى در مرحله حاد با در نظر گرفتن توانائى روده، کبد و ساير ارگانها شامل مصرف غذاى کافى جهت جلوگيرى از هيپوگليسمى هيپوترمي، جلوگيرى از کاتابوليسم بيشتر بافتها و شروع مجدد فعاليت آنزيمهاى سلولى مىباشد. با وجود اينکه در اين مرحله توانائى عملکرد بدن فرد بهراحتى افزايش مىيابد، اما در صورت دادن غذاى زياد به بيمار، کمبودها و عدم تعادل مغذىها تشديد مىشود. در اين مرحله اهميت جلوگيرى از تشکيل بافتهاى جديد به اندازه از دست دادن بافتهاى موجود در بدن مىباشد؛ که اين امر با کنترل مداوم انرژى دريافتى صورت مىگيرد. انرژى دريافتى کودکان نبايد کمتر از ۸۰Kcal/kg و بيشتر از ۱۰۰Kcal/kg باشد. در بالغين اين مقدار به کيلوگرم / کيلوکالرى ۳۰ تا ۴۰ در روز مىرسد. از آنجا که تحمل روده، کبد و کليه براى تحمل غذا محدود است، رژيم بايد به وعدههاى کوچک با فاصلههاى زمانى کوتاه تقسيم گردد. با ضعيفتر شدن بيمار، توانائىهاى او نيز محدودتر مىشود و در نتيجه وعدههاى غذائى نيز بايد کوچکتر شود. براى اينکه بدن مقادير مورد نياز را دريافت کند، اين وعدههاى کوچک بايد زود به زود مصرف شوند. فاصله وعدههاى غذائى نبايد کمتر از ۴ ساعت در طول شبانهروز باشد. |
||
رژيم بايد حاوى تمام مغذىهاى ضرورى (املاح و ويتامينها، پروتئين و انرژي) باشد. در صورت کافى نبودن هر يک از مغذىها بهبودى کامل حاصل نخواهد شد و با افزايش انرژى دريافتي، کمبود آن ماده مغذى حاد خواهد شد. براى ساختن بافت بايد تمام اجزاء لازم فراهم گردد. در صورت فقدان يکي، ساير اجزاء نيز نمىتوانند مورد استفاده قرار گيرند و در نهايت به استرس متابوليکى منجر مىشود. از طرف ديگر مقادير اضافى مغذىها در رژيم نيز باعث استرس متابوليکى مىشود. |
||
|
||
واکنشهاى التهابى ضعيف باعث پنهان ماندن علائم فيزيولوژيک عفونت در مبتلايان به سوءتغذيه مىشود. عفونت به سرعت بهصورت بىاحساسي، گيجي، هيپوترمي، هيپوگليسمى و مرگ نمايان مىگردد. |
||
|
||
در مناطقى که ابتلاء به سرخک و يا کمبود ويتامين A وجود دارد، حتى در صورت شايع نبودن کمبود بالينى اين ويتامين، ويتامين A بايد براى همه کودکان مبتلا به سوءتغذيه تجويز شود. دُز لازم براى اين کودکان معادل مقدار لازم براى درمان کمبود ويتامين A مىباشد. همچنين کودکان بايد عليه سرخک، واکسينه شوند. بيماران معمولاً دچار کمبود فوليک اسيد مىباشند. همه بيماران بايد ۵mg فوليک اسيد خوراکى را بلافاصله بعد از تشخيص دريافت کنند. کمبود ريبوفلاوين، اسکوربيک اسيد، پيريدوکسين، تيامين، ويتامينهاى محلول در چربى D,E,K نيز در بسيارى از بيماران مشاهده مىشود. |
پیرشدن زودهنگام، نشانه جدیدی برای تشخیص سرطان است
پیرشدن زودهنگام، نشانه جدیدی برای تشخیص سرطان است
بر اساس یک تحقیق جدید، پیر شدن سریع میتواند نشانهای از خطر ابتلا به سرطان باشد.
بر اساس گفتههای دانشمندان، در افرادی که با افزایش سرعت پیر شدن
روبهرو هستند، سن زیستی بالاتر از سن زمانی است. این اختلاف میتواند به
عنوان ابزاری برای آزمایش زودهنگام خون و تشخیص سرطان مورد استفاده قرار
بگیرد.
محققان دانشگاه نورث وسترن در شیکاگو به جای واژه سن زیستی از سن
اپیژنتیک استفاده میکنند. این موضوع بر اساس این تئوری است که سن زیستی
به میزان زیادی بازتابی از تغییرات اپیژنتیکی است که بدون تغییر در رمزهای
DNA ژنوم افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
در افراد سالم، تفاوت بین اندکی بین سن زیستی یا سن اپیژنتیکی و سن
زمانی وجود دارد اما در افرادی که مبتلا به سرطان هستند این تفاوت زیاد است
و افرادی که بر اثر سرطان از دنیا میروند این تفاوت بسیار بیشتر میشود.
محققان در این مطالعه سن اپیژنتیکی را با استفاده از فرمولی که 71 شاخص
خونی را مد نظر قرار میداد، اندازه گرفتند. این رقم با فاکتورهایی همچون
شیمی محیط زیست، چاقی، ورزش و رژیم غذایی اصلاح میشد. شاخصهای خونی
متیلاسیون DNA را بازتاب میدهند که یکی از انواع تغییرات اپیژنتیکی مهم
است که در آن دستهای از مولکولها به ژن متصل میشوند و سطح پذیرش
پیامهای بیوشیمیایی از بدن را تغییر میدهند. این آزمایش وارد مرحله تجاری
نشده و هنوز در مرحله آزمایش و مطالعه قرار دارد.
این مطالعه بر اساس نمونههای متعدد خونی انجام گرفت که از سال 1999 تا
2013 جمعآوری شده بودند. محققان از 834 نمونه خونی جمعآوری شده از 442
شرکتکننده که در آن زمان نشانهای از سرطان در آنها مشاهده نمیشد،
استفاده کردند.
مطالعات نشان داد که به ازای هر افزایشی در اختلاف اپیژنتیک/زمانی، خطر
ابتلا به سرطان در هر سه سال 6 درصد افزایش پیدا میکند و خطر مرگ بر اثر
سرطان در هر پنج سال، 17 درصد بیشتر میشود. سن اپیژنتیکی افرادی که طی
این دوره زمانی به سرطان مبتلا شده بودند دست کم 6 ماه بیشتر از سن زمانی
آنها بود. افرادی که بر اثر سرطان از دنیا رفته بودند سن اپیژنتیکیشان
2.2 سال بیشتر از سن واقعی یا سن زمانی بود.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که محققان میتوانند از این پتانسیل
بالقوه برای نشان دادن تصویر دقیقی از سلامت افراد و وضعیت بیماری آنها در
سطح مولکولی استفاده کنند. محققان در حال حاضر مشغول مطالعه این موضوع
هستند که آیا افراد میتوانند با ارتقا سطح زندگی همچون افزایش تمرینهای
ورزشی و برخورداری از رژیم غذایی بهتر سن اپیژنتیکی خود را کاهش دهند؟