علائم اضطراب در کودکان و راههای درمان آن
اضطراب در کودکان
براي كودكي كه نميتواند به آرامي بنشيند و توجه كند، بزاي
مدرسه آماده شود و در كلاس يا خانه تمركزش را حفظ كند مشكلات زيادي به
وجود خواهد آمد. اما اين علايم هميشه به اختلال بيش فعالي- نقص توجه ربط
داده نميشوند، مشكل شايد اضطراب باشد!
اضطراب ممكن است حالتي ارثي باشد، و اين حالت چندان غير معمول نيست. در معيار تشخيصي DSM-IV-TR 4% كودكان
از اضطراب جدايي رنج ميبرند و 5 % از مردم از اضطراب عمومي در سراسر
زندگي شان رنج ميبرند.( و بسياري از اين افراد اضطرايشان را در سبكهاي
ارتباط نادرست با فرزندانشان، به آنها ميآموزند).
تشخيص و درمان اضطراب در كودكان بسيار اهميت دارد. از
آنجا كه كودك مبتلا به اضطراب اغلب علايم را به بزگسالي توسعه ميدهند ،
مانند اضطراب عمومي بزرگسالان، اختلال هراس، فوبيا ها، و همينطور تعدادي از
اختلالات جسمي سازي شده كه در آنها شكايات متعدد جسماني بدون دليل پزشكي
وجود دارد(سردرد هاي متنوع، مشكلات گوارشي كه البته فرد به عمد علايمي را
نمايش نميدهد).
اضطراب در كودكان در دوره هايي در طي رشد قابل انتظار
هستند و اين حالتها طبيعي در نظر گرفته ميشوند. (براي مثال روز اول مدرسه)
برخي كودكان ممكن است از كمرويي بيش از اندازه و يا دشواري در تطابق با
موقعيت جديد در رنج باشند.
اضطراب عبارت است از يک احساس منتشر، ناخوشايند و مبهم
هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم
اطمينان، درماندگی و برانگيختگی فيزيولوژی است. وقوع مجدد موقعيتهايی که
قبلاً استرس زا بودهاند يا طی آنها به فرد آسيب رسيده است باعث اضطراب در
افراد میشود.
*از علایم اضطراب میتوان موارد زیر را نام برد:
– احساس خستگی
– عصبی بودن و بیقراری
– ترس و نگرانی
– بی خوابی يا بدخوابی
-تپش قلب و تنفس نامنظم و سريع
– عرق کردن
– سردرد و سرگیجه
– مشکل در تمرکز و حافظه
– لرزش يا پرش عضلات
– تکرر ادرار
*پس براي اعتلا ي شخصيت فرزندانمان بكوشيم و به نكاتي قابل توجه، دقت نمائيم.
– علا ئم و نشانه هاي اضطراب در كودكان
– ظهور آشفتگي در چهره و عرق كردن
– اختلا ل در تنفس، دستگاه گوارش و معده و حالت تهوع و خستگي و بي اشتهايي
– وجود حالت خشم و دلهره و عدم احساس امنيت و اطمينان و عدم اعتماد
–بي قراري و بهانه جويي و وجود حالت ياس، بغض، كينه، خشم سريع، افسردگي و پريشاني
– ضعف در بدن و اختلا ل عصبي و حتي تيك و سرفه عصبي
– به وجود آمدن نوعي اجبار، واماندگي و بيم و هراس و احساس حسادت، گناه و دشمني
– توقع بيجا، بي جراتي، بي تصميمي و افكار آزاردهنده
– گاهي اوقات ضعف در حافظه و دقت، فرار از كار و عدم آسايش
– پريدن از خواب و پرسش هاي متعدد و پي درپي
– انجام كارها به صورت تكراري، اصرار، سماجت، دليل تراشي و ايجاد رنج براي خود
*عوامل پديد آورنده اضطراب
1) وجود اختلا ف و درگيري در زندگي خانوادگي
كودكي كه در محيط خانواده احساس امنيت و آرامش نداشته و
فضاي پرتنش و پردرگيري باعث عدم تعادل روحي و جسمي وي شده، به خاطر وحشت از
دست دادن محبت پدر و مادر و احتمالا جدايي آنها دچار اضطراب مي شود.
2) انتقاد دائم، بازخواست و سرزنش كودك
كودك و دانش آموزي كه زير ذره بين پدر و مادر و اطرافيان
باشد و رفتار و نمراتش موردنظر بوده و مدام بازخواست مي شود، در صورتي كه
قصور و كوتاهي داشته باشد مورد سرزنش قرار مي گيرد و ترس از عدم موفقيت سبب
اضطراب مي شود.
3) مقررات دست و پاگير در خانواده
چنانچه امر و نهي مكرر و عدم استقلا ل در انجام كارها و
حتي انتخاب نوع لباس، در خانه وجود داشته باشد، كودك كم كم اعتماد به نفس
لا زم را از دست مي دهد و به مرور زمان مانند يك ماشين منتظر گرفتن برنامه
مي ماند. در انجام كارهايش دچار وسواس و دلشوره مي شود و بدون كمك ديگران
قادر به انجام كارهايش نخواهد بود و اين امر سبب افسردگي و گوشه گيري و
اضطراب وي مي شود.
4) داشتن ظاهري نامتعادل و غيرمعمول
كودكي كه چهره نامناسب يا اندامي نامتعادل دارد، از اينكه
در جمع ديگران باشد احساس حقارت مي كند. اين كودك از تمسخر ديگران مي
گريزد و از چيز مبهمي رنج مي برد و به دليل عدم تعادل جسمي، فراري، گوشه
گير و مضطرب مي شود.
5) بيماري هاي پي درپي كودك
كودكي كه مرتبا بيمار است، ضعيف بوده و زود خسته مي شود.
نمي تواند فعاليت هايش را خوب انجام دهد و اعتماد به نفس ندارد و ترس از
عقب ماندن از ديگران و عدم توجه سايرين به او سبب نگراني و اضطرابش مي گردد.
* راهكارهاي مناسب براي رفع اضطراب و تقويت اعتماد به نفس
1) كودك را از عوامل فشار روحي دور كرده و محيط را آرام و تفاهم ميان كودك و ديگران ايجاد كنيم.
2) به گونه اي رفتار كنيم كه كودك بفهمد مورد پذيرش خانواده و ديگران است و دوستش دارند.
3) نيازهاي مختلف كودك را حتي الا مكان مهيا كرده و زمينه هاي رشد كودك در فعاليت هاي مختلف را به وجود آوريم.
4) محيط خانه را گرم و صميمي كنيم و از نظر عاطفي كودك را تامين نماييم.
5) به گونه اي رفتار كنيم كه مفهوم نظم را درك كند و الگوهاي مناسب در اختيارش بگذاريم تا به هدفش برسد.
6) به شخصيت كودك احترام بگذاريم و به او استقلا ل دهيم تا كارهايش را خودش انجام دهد.
7) كودك را از محيط هاي حسادت، تمسخر، توهين و تنبيه دور
كنيم. غرورش را نشكنيم و در مقابل محبت افراط نكنيم و همچنين به خواسته ها و
تمايلا ت نابجاي او پاسخ مثبت ندهيم.
8) توسط خود كودك محيطي ايجاد كنيم كه باعث آرامش روحي او شود و استراحت و تغذيه و تفريح كافي و مناسب داشته باشد.
9) در ميان كودكان تبعيض قائل نشويم و اجازه دهيم حرف هاي خود را زده و عقده هاي دروني خويش را خالي كنند و سالم فكر كنند.
10) سخنان آرامش بخش و استفاده از ادبيات شادي بخش را در شيوه كاري خود بگنجانيم.
11) تلقين نكات مثبت به كودك و انجام كارهاي شادي آور و قرار گرفتن در جمع و محيط هاي شاد و همسالا ن خوشرو و مهربان.
12) اعمال محبت كافي وترك عادت هاي ناروا و فراموشي و انكار غم ها و دور كردن كودك از نگراني.
لا زم به تذكر است بايد محيطي ايجاد كنيم كه كودك اعتماد
به نفس پيدا كند و در انجام كارها به خود متكي باشد و البته اين عملكردها
براي از بين بردن اضطراب به شرط همكاري خانواده و مدرسه در ايجاد محيط امن و
آرامش بخش به موفقيت بيشتري دست پيدا مي كند.
تحمل کردن را به فرزندانتان آموزش دهید
این روزها فرزندان ما با آدمهایی از
نژادها، مذاهب، و فرهنگهای مختلف در رابطه هستند. در کلاس درسشان ممکن است
بچههایی از فرهنگهایی کاملاً متفاوت با شما حضور داشته باشند.
بعضی
از والدین از اینکه در جامعهای زندگی میکنیم که تفاوت فرهنگی این چنین
زیاد است راضی هستند. بعضی دیگر از والدین در این زمینه تردید دارند،
مخصوصاً اگر خودشان زیاد با افرادی از فرهنگی متفاوت با خودشان رفتوآمد
نداشته باشند. خیلی از بچهها در این زمینه از مادروپدرشان جلوتر هستند و
در دایره دوستان و همکلاسیهایشان افراد متفاوتتری دیده میشود.
تحمل تفاوت ها را به فرزندانتان آموزش دهید
بااینحال،
این وظیفه والدین است که فرزندانشان را آماده کنند که در جوامعی زندگی
کنند، درس بخوانند و کار کنند که حتی ممکن است از این هم متفاوتتر شود.
آموزش تحمل کردن به این دلیل هم مهم است که کسی که یاد میگیرد درمقابل
تفاوتها تحمل داشته و شکیبا باشد، فرصتهای بهتری برای آموزش، کار و خیلی
دیگر از جنبههای زندگی در اختیارش قرار میگیرد.
خلاصه اینکه،
موفقیت فرزند شما در گرو این است. موفقیت در دنیای امروز—و فردا—به این
بستگی دارد که قدرت درک، تحمل، تحسین و کار با دیگران را داشته باشید.
درمورد تحمل
قدرت
تحمل به احترامی که برای تفاوتهایی که بین افراد وجود دارد، قائل میشوید
گفته میشود. بااینکه این تفاوتها معمولاً تفاوتهای قومی و مذهبی
بودهاند، اما مسئله تفاوت و تحمل را میتوان درمورد جنسیت، افراد با
ناتوانیهای فیزیکی و مغزی، و سایر تفاوتها نیز استفاده کرد.
تحمل
یعنی احترام گذاردن به دیگران و یاد گرفتن از آنها، ارزش گذاشتن برای
تفاوتها، پل زدن بر روی شکافهای فرهنگی، رد کلیشههای ناعادلانه، کشف
زمینههای مشترک، و ایجاد پیوندهای جدید. تحمل، به جهات بسیار، متضاد تعصب
است.
اما آیا تحمل به این معنی است که همه رفتارها را باید قبول
کرد؟ البته که نه. رفتارهایی که موجب بیاحترامی و آسیب زدن به دیگران
میشود، مثل قلدری و بدجنسی کردن، یا رفتارهایی که قوانین اجتماعی را زیر
پا میگذارد، مثل دروغ گفتن و دزدی کردن، نباید تحمل شوند. تحمل یعنی قبول
کردن دیگران برای آنچه که هستند—نه قبول کردن رفتارهای زشت. تحمل همچنین به
این معنی است که با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار
شود.
به خاطر داشته باشید که تحمل به معنی پذیرفتن رفتارهای غیرقابلقبول نیست
تحمل چطور یاد گرفته میشود؟
تحمل
هم مثل سایر رفتارها و نگرشها به روشهای زیرکانه آموزش داده میشود.
بچهها حتی قبل از اینکه بتوانند حرف بزنند، خوب نگاه میکنند—و از
والدینشان تقلید میکنند. بچهها در همه سنین با آینه قرار دادن کسانی که
دوستشان دارند، ارزشهایی خاص خود دارند.
والدین زیادی در جوامع
متفاوتی زندگی و کار میکنند و دوستانی دارند که تفاوتهای زیادی با خودشان
دارند. رفتار و نگرش والدین درمورد احترام گذاشتن به دیگران بیشتر از آنچه
که تصور میکنند بر فرزندشان تاثیرگذار است. آنها این رفتارها را وقتی
خودشان باشند و با ارزشهای خودشان زندگی کنند به فرزندانشان یاد میدهند.
والدینی که در رفتارهای روزمرهشان تحمل و شکیبایی از خود نشان میدهند،
پیامی قوی به فرزندانشان میفرستند. درنتیجه، فرزندانشان یاد میگیرند که
تفاوتها را تحسین کنند.
البته تحسین کردن تفاوتهای دیگران به این
معنی نیست که ارزشهای خودتان را کنار بگذارید. خانواده شما ارزشها و
سنتهای فرهنگی و مذهبی خود را دارد و باید به آنها افتخار کند. خانوادهها
میتوانند راههایی پیدا کنند که ضمن افتخار کردن به ارزشهای خانوادگی
خود، به ارزشهای دیگران نیز احترام گذاشته و آنها را تحسین کنند.
والدین چطور میتوانند تحمل را آموزش دهند؟
والدین
میتوانند با مثال زدن و نمونه آوردن تحمل را آموزش دهند. حرف زدن با هم
درمورد تحمل و احترام گذاشتن به بچهها کمک میکند بیشتر درمورد ارزشهایی
که دوست دارید داشته باشند یاد بگیرند. وقتی به آنها فرصت بازی کردن و کار
کردن با دیگران را میدهید هم خیلی مهم است. این باعث میشود بچهها بفهمند
که هرکس حرف خاصی برای گفتن دارد و دیگران با او وجه تشابه و تفاوتهایی
دارند.
تحمل تفاوت ها را به فرزندانتان آموزش دهید
کارهایی که والدین میتوانند برای یاد دادن تحمل به فرزندانشان انجام دهند اینهاست:
•
به نگرشها و رفتارهای خودتان توجه کنید. والدینی که دوست دارند به
بچههای خود ارزش گذاشتن بر تفاوتها را یاد بدهند، میتوانند نسبت به
کلیشههای فرهنگی که یاد گرفتهاند حساس باشند و در اصلاح آن بکوشند. باید
نشان دهید که خودتان برای دیگران احترام قائلید.
• به یاد داشته
باشید که بچهها همیشه گوش میدهند. روی حرف زدنتان درمورد دیگران و کسانی
که با شما متفاوت هستند دقت کنید. کسی را مسخره نکنید. بااینکه خیلی از این
مسخره کردنها بیضرر به نظر میرسند، ممکن است تاثیر بدی روی فرزندتان
بگذارد.
• در انتخاب کتابها، اسباببازیها، موسیقی، هنر و
فیلمهای فرزندتان دقت کنید. به خاطر داشته باشید که رسانهها تاثیر بسیار
قوی بر فرزندتان دارند.
• کلیشههای ناعادلانهای که ممکن است در رسانهها نمایش داده شود را به فرزندتان نشان دهید.
•
به سوالات فرزندتان درمورد تفاوتها با صداقت و احترام پاسخ دهید. این به
آنها یاد میدهد که متوجه تفاوتها شدن و حرف زدن درمورد آنها هیچ اشکالی
ندارد، البته تازمانیکه بااحترام انجام شود.
• تفاوتهای موجود در
خانواده خود را نیز درک کرده و به آنها احترام بگذارید. برای تفاوت در
تواناییها، علایق و سبکهای فرزندانتان ارزش قائل شوید. خاص بودن هر عضو
خانواده را بپذیرید.
تحمل هم مثل سایر رفتارها و نگرشها به روشهای زیرکانه آموزش داده میشود
تحمل تفاوت ها را به فرزندانتان آموزش دهید
•
به خاطر داشته باشید که تحمل به معنی پذیرفتن رفتارهای غیرقابلقبول نیست.
به این معنی است که هر فردی حق دارد با احترام با او رفتار شود و او نیز
باید با دیگران با احترام برخورد کند.
• به فرزندانتان کمک کنید
احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند. بچههایی که حس خوبی به خود ندارند،
با دیگران هم بدرفتار میکنند. بچههایی که اعتمادبهنفس بالا دارند، هم بر
خودشان ارزش میگذارند و هم احتمال اینکه با دیگران با احترام برخورد کنند
بیشتر است. به آنها کمک کنید احساس پذیرفته شدن، محترم بودن و ارزشمند
بودن کنند.
• به بچهها فرصت کار کردن و بازی کردن با کسانیکه با آنها تفاوت دارند بدهید.
• درمورد مراسمات مذهبی و تعطیلات افراد متفاوت با خانواده خودتان در کنار فرزندانتان اطلاعات جمع کنید.
• به سنتهای خانوادگی خود احترام بگذارید و آن را به فرزندانتان هم آموزش دهید.
وقتی
والدین قدرت تحمل را در فرزندانشان ترغیب میکنند، و آنها را به حرف زدن
درمورد ارزشهایشان تشویق میکنند و خو نیز الگوی خوبی برای فرزندانشان
میشوند، احتمال اینکه بچهها نیز جا پای آنها بگذارند بسیار زیاد خواهد
بود.