:: ویژگی های سواحل دریای خزر

ویژگی های سواحل دریای خزر

چهره ساحل عمدتاً تحت تأثیر عواملی چون ساختار زمین‌شناختی ناحیه، رژیم امواج و جریان‌ها،‌تراز
آب حوضه، وضعیت فیزیكو- شیمیایی آب و رسوبات ساحلی و نوع فرآیندهای زیستی
قرار می‌گیرد. عناصر مهم شكل‌دهندة ساحل در دریای خزر در درجة نخست
فرآیندهای زمین‌شناختی است كه در
دو میلیون سال گذشته چهرة عمومی سواحل را به صورت كنونی ایجاد كرده است. رسوبات رودخانه‌ای به همراه امواج و جریانی‌های ناشی از امواج در گستره زمانی با روند کاهش تراز آب از دیگر عوامل شکل دهنده ساحل خزر هستند.

از
حدود 4400 كیلومتر خط ساحلی دریای خزر 695 كیلومتر آن در روسیه، 600
كیلومتر در جمهوری آذربایجان، 820 كیلومتر در ایران، 650 كیلومتر در
تركمنستان و 1600 كیلومتر در قزاقستان واقع است. دلتاهای ولگا، ترك و سولاك
مهمترین عوارض سواحل دریای خزر در روسیه هستند. ناحیه ساحلی واقع بین ولگا
و ترك گسترة همواری است كه تنها در برخی نقاط توسط پشته‌های ماسه‌ای ساحلی
و دلتاهای رودخانه‌های كوچك قطع می‌شود. باریكة ساحلی داغستان (در روسیه)
از باختر توسط كوه‌های قفقاز محدود می‌شود.

ناحیه ی دلتایی سمور مرز جمهوری آذربایجان با روسیه را تشكیل می‌دهد. در بخش های جنوبی  رودخانه
سمور سواحل ماسه‌ای- قلوه‌سنگی وجود دارد. در ناحیه كیلیازین (شمال
آذربایجان) ادامة ساختار تاقدیسی قفقاز بزرگ به دریا نزدیك می‌شود. از
این‌رو، عرض
ناحیه
ساحلی به 2-1 كیلومتر كاهش می‌یابد،‌در این نواحی عوارض سنگ بستر (در برخی
موارد رسوبات پیش از كواترنری) در مرفولوژی ساحلی دیده می‌شود. خط ساحلی
دریای خزر در ناحیه آبشوران بر اثر وجود تاقدیس‌ها و ناودیس‌های متعدد حالت
منقطع به خود گرفته است.

این عوارض سبب ایجاد دماغه و خلیج در ساحل و جزیره در دریا می‌گردند. دلتای رودخانه ی كورا مهم­ترین عارضه
در خط ساحلی ناحیة باختری خزر جنوبی است. ناحیة لنكران تا آستارا در
جمهوری آذربایجان دارای ساحل ماسه‌ای است كه توسط رودخانه‌های كوچك قطع
می‌شود. خط ساحلی دریای خزر در ایران نسبتاً ساده است كه توسط مرداب انزلی
در باختر و خلیج گرگان در خاور قطع می‌شود. رودخانه‌های كوچك بسیاری از
ساحل ایران به دریای خزر می‌ریزند كه سفیدرود و گرگانرود، تنها
رودخانه‌هایی هستند كه در شرایط كنونی در داخل دریا دلتا تشكیل داده‌اند
(Lahijani, H. 1997).
سواحل ایران عمدتاً ماسه‌ای است و در بخش‌های مركزی قلوه‌سنگی و در بخش
خاوری به ساحل گلی تبدیل می‌شود. سواحل تركمنستان بیشتر پوشیده از تپه‌های
ماسه‌ای صدفی است كه
مرداب­های قدیمی را از دریا جدا می‌كند و گهگاه توسط گنبدهای حاصل از گل‌فشان‌ها قطع می‌شود. خلیج كراسنودسک
و خلیج قره‌بغاز از مهم­ترین عوارض سواحل تركمنستان محسوب می‌شوند. سواحل
دریای خزر در قزاقستان گستره­ی همواری است كه اكنون خلیج‌های قزاق و
كامسامول، دلتای اورال و شبه‌جزیرة مانقشلاق از مهمترین عوارض آن محسوب
می‌شو
ند.(Leontiev et al., 1977)

در شرایطی كه عملكرد عوامل زمین‌شناختی در زمان‌های طولانی بروز می‌كند و در این بازه زمانی رژیم موج و جریان تغییرات محسوس ندارند، نوسان تراز آب دریای خزر مهمترین عامل در شكل‌دهی  ساحل به شمار می‌آید. تغییر تراز آب دریای خزر سبب تغییر تراز عملكرد موج و جریان و تغییر تراز آب زیرزمینی و در نتیجه ایجاد عوارض ریخت شناختی جدید
برحسب جنس و شیب سواحل می‌گردد. سواحل دریای خزر را برحسب نوع فرآیندهای
غالب در آن (فرآیندهای دریایی نظیر تراز آب، موج، جریان) و فرآیندهای مؤثر
از خشكی (رودخانه‌ای) می‌توان به دو دسته كلی سواحل دلتایی و سواحل
غیردلتایی تقسیم نمود.

– سواحل دلتایی دریای خزر

بیش از 130 رودخانه به دریای خزر می‌ریزد كه بزرگترین آنها عبارتند از ولگا، اورال، كورا، ترك، سفیدرود، سولاك، سمور و گرگانرود. مجموع حوضة آبریز خزر
5/3 میلیون كیلومتر مربع است. آب ورودی سالیانه به دریای خزر حدود 300
كیلومتر مكعب است كه تنها 8% از آن از حوضة‌ آبریز واقع در ایران تأمین
می‌شود. رودخانه ولگا 80%، كورا 6%،‌ ترك 3%، اورال 2%، سولاك 5/1%، سمور
5/0% و سفیدرود 5/3% از
آبدهی كل رودخانه‌ای به دریای خزر را دارا هستند.

رودخانه‌های
بزرگ دریای خزر با آوردن حجم زیادی آب و رسوب به داخل دریا سبب تشكیل
دلتاهای گسترده‌ای شده‌اند كه بزرگترین آنها دلتای ولگا است كه از نظر وسعت
یكی از بزرگترین دلتاهای
روی زمین است.
دلتاهای دریای خزر در بخش‌های شمالی، باختری و جنوبی دریا پراكنده‌اند و
بخش عمده‌ای از گسترة ساحلی را تشكیل می‌دهند. بخش خاوری دریای خزر با
داشتن آب و هوای خشك اكنون تقریباً‌ فاقد رودخانه و دلتا است.

نوسان
تراز آب دریای خزر در مقیاس زمین‌شناختی تأثیرات عمده‌ای بر تشكیل دلتاها
داشته است. در زمان پیشروی آب، دلتاهای قدیم توسط دریا پوشیده می‌شدند و
دلتاهای تازه به طرف خشكی عقب‌نشینی می‌كردند. در زمان عقب‌نشینی دریا،
رودخانه‌ها با قطع رسوبات دلتایی قدیم در داخل دریا پیشروی می‌كردند. برای
توسعه دلتاهای بزرگ بهترین حالت پایداری تراز آب حوضه است. در زمان پایداری
نسبی تراز آب دریای خزر در كرانه‌های دلتاها بارهای بزرگ رسوبی تشكیل شده
است. آثار دلتاهای گذشته و همراه آن خطوط ساحلی
قدیمی بر روی خشكی امروزی از تراز مطلق 140 متر و در بستر دریای امروزی تا تراز مطلق 50- متر مشاهده می‌شود.

– سواحل غیردلتایی دریای خزر 

سواحل
غیر دلتایی خزر عمدتاً تحت تأثیر عملکرد موج، نوسان تراز آب و فعالیتهای
زیستی و شیمیایی تشکیل شده اند. نوسان تراز آب در همه سواحل اثر خود را
بروز می دهد. عملکرد موج به شیب ساحل بستگی دارد. فعالیتهای زیستی و
شیمیایی علاوه بر نوع بستر دریا و شرایط انرژی آب وابسته به  شرایط
آب و هوایی منطقه است. سواحل خاوری دریای خزر بیشتر متأثر از فعالیتهای
زیستی و شیمیایی است و به عنوان سواحل کربناته شناخته می شوند. سواحل جنوبی
و باختری خزر عمدتاً حاصل توزیع رسوبات رودخانه ای توسط امواج و جریانهای
حاصل از امواج است که به عنوان سواحل تخریبی شناخته می شوند.

 اختصاصات ساحل ایران در دریای خزر 

مهم­ترین
پدیده­ی زمین‌ساختی ساحل ایران وجود رشته كوه البرز است كه سواحل ایران را
محاصره كرده و به واسطة چند گسل بزرگ با اختلاف ارتفاع زیاد از ساحل
متمایز است . بستر دریا در سوی ساحل ایران نیز ساختاری ناهمگن دارد به‌طوری
كه در بخش مركزی آن حوضه پر ژرفای خزر قرار می‏گیرد. در این بخش ژرفای 100
متر در فاصله
15-7
كیلومتری از ساحل واقع است. در بخش‌های خاوری و باختری ساحل ایران، بستر
دریا كم‌شیب است چنان كه ژرفای 100 متر در بخش باختری در فاصله
40-20 كیلومتری از ساحل و در بخش خاوری در فاصله  70-60 كیلومتری آن قرار می‌گیرد.

 

 

طبقه بندی سواحل ایرانی دریای خزر و نیمرخ های فلاتقاره آن (لاهيجانی، ح.، 1378)

1- منطقه آستارا-رضوانشهر؛ 2- منطقه انزلی رودسر؛ 3- منطقه رامسر-نور؛ 4- منطقه نور-نکا؛   5 – منطقه گلستان (جنوب خاوری)

 

ساحل ایران در جنوب دریای خزر به طول حدود 800 كیلومتر دارای شکل
نسبتاً ساده‌ای است كه تنها در باختر، توسط مرداب انزلی و در خاور توسط
خلیج گرگان قطع می‌شود. عرض ساحل از حدود یك كیلومتر در بخش میانی تا حدود
60 كیلومتر در بخش دلتاهای بزرگ (سفیدرود و گرگانرود) تغییر می‌كند. در
ساحل ایران پدیده‌های بازر (
از بستر كم‌ژرفا به سوی كوه‌های حاشیة ساحل) عبارتند از: تپه های ماسه‌ای روی بستر، پشته های ماسه‌ای روی ساحل، تپه های ماسه‌ای بادی، مرداب ها، پستی‌ها و پیش‌تپه‌ها (ساحل پرشیب پیش از تپه‌ها و كوه‌ها) كه همة‌ آنها در یك منطقه ساحلی كمتر با هم دیده می‌شوند. بر اساس اندازهذرات رسوب، سواحل ایران را می‌توان به سه نوع ماسه‌ای (سواحل گیلان و خاور مازندران)، قلوه‌سنگی (باختر مازندران) و گِلی (گلستان) تقسیم بندی كرد.

متناسب با رسوبات ساحل، با افزایش ژرفا، رسوبات بستر نیز ریزدانه‌تر می‌شوند كه این امر به شیب بستر، انرژی امواج و آورد
رسوب رودخانه‌ای بستگی دارد. بخش كم‌ژرفای بستر (تا ژرفای 10 متر) نیز تا
حدودی به تبعیت از وضعیت عمومی بستر دریا در بخش مركزی از انزلی تا ساری
دارای پهنه كمی است (حدود 2 كیلومتر)و در ناحیه باختری عرض بخش كم‌ژرفا
10-15 كیلومتر و در بخش خاوری حدود 30 كیلومتر است. اما در بسیاری نقاط
برخلاف
شکل بستر كم‌ژرفای دریا، شیب و گسترة ساحل در خشكی متفاوت است.

در بخش مركزی گیلان و بخش خاوری مازندران،رسوبات رودخانه‌ای و دلتایی (سفیدرود، پل‌رود،‌ هراز، تجن، تالار
و بابل) پهنه ی كم‌شیب و گسترده‌ای تشكیل داده‌اند. در بخش باختری گیلان
برخلاف بستر دریا، ساحل خشكی باریك و پرشیب است. در بخش باختری مازندران
همانند بستر كم‌ژرفا، ساحل خشكی نیز باریك و پرشیب است. در منطقه گلستان،
ساحل نیز همانند بستر كم‌ژرفا،‌ گسترده و كم‌شیب است (جدول
زیر).

مشخصات بخش های مختلف ساحل ایران در دریای خزر (لاهيجانی، ح.، 1378)

نام محل

شیب بستر تا ژرفای 10 متر

شیب ساحل تا بلندای مطلق 20- متر

نوع رسوبات غالب در ساحل

نوع رسوبات غالب در ژرفای 5 متر

آستارا

0018/0

03/0

ماسه

ماسه

انزلی

009/0

002/0

ماسه

ماسه

دستك

008/0

002/0

ماسه

ماسه

كلاچای

005/0

01/0

ماسه

ماسه

نشتارود

007/0

08/0

قلوه‌سنگ

ماسه

نور

01/0

04/0

قلوه‌سنگ- ماسه

ماسه

بابلسر

008/0

002/0

ماسه

ماسه

گرگانرود

0007/0

0009/0

سیلت، رس

سیلت، رس

 

پراكندگی رسوبات ریزدانه در
بخش خاوری از خط آب و در بخش باختری از ژرفای 5/2 متر آغاز می‌شود. در
ناحیة دلتای سفیدرود از ژرفای 5 متر و در نقاط دیگر ساحل ایران، وجود
رسوبات رسی از ژرفای 8 متر آغاز می‌شود. به این ترتیب در بخش عمدة بستر
كم‌ژرفای ساحل ایران، رسوبات ماسه‌ای غالب است (جدول بالا
). حدود 60
رودخانه از ساحل ایران به دریای خزر می‌ریزند كه رسوبات آنها عمده‌ترین
منبع تأمین رسوبات ساحلی‌اند. این رودخانه‌ها اكنون حدود 40 میلیون تن رسوب
در سال، وارد دریا می‌كنند كه دو سوم آن، تنها توسط سفیدرود تأمین می‌شود(Lahijani, H. 1997). 
بررسی‌ها
نشان می‌دهند كه منطقة باختر مازندران و گلستان در طول خط ساحلی فاقد
پشته‌های ساحلی‌اند كه این امر علت‌های متفاوتی دارد. در ناحیة باختر
مازندران ساحل و بستر پرشیب ا

پیرامون دریای خزر

دریای خزر

دریای خزر که در گذشته به نام‎هایی چون خاواینسکی، دریای
هیرکانیان، دریای جرجان (گرگان)، بحر مازندران، بحر جرجان، بحر آبسکون و
بحر قانیا، نامیده می‎شد بزرگ‎ترین دریاچة روی زمین است. این دریای بسته که
در شمال کوهزاد آلپ – هیمالیا قرار گرفته، باقیمانده‎ای از دریای
پاراتتیسParatethys است که بر پایة پژوهش‎های استراخوف و همکاران (1954)،
حدود 11000 سال پیش، پس از جدایش از دریاهای سیاه و مدیترانه، مستقل شده
است. پاره‎ای از ویژگی‎های خزر عبارتند از:

وسعت: دریای خزر، با وسعتی حدود 436000
کیلومترمربع، 1200 کیلومتر درازا و 220 تا 550 کیلومتر پهنا دارد و حجم آب
آن افزون بر 77000 کیلومترمکعب است. گودی این دریا در بخش شمالی، 10 تا 12
متر و در بخش میانی تا 770 متر است و گودترین نقطه آن در بخش جنوبـی، تا
1000 متر نیز می‎رسد (شکل 10-7). سطح آب دریاچه در حدود 26 تا 28 متر (بر
حسب سال‎های متفاوت) از سطح آب دریاهای آزاد پایین‎تر است. این دریا از
طریق ولگا و همچنیــن کانال ولگا – دن که مجهز به حوضچه‎های تنظیم سطح آب و
برقراری هم ترازی آب است، به طور غیرمستقیم با دریای بالتیک و دریای سیاه
ارتباط دارد.

ریخت‎شناسی: بخش شمالی خزر شیب بسیار ملایم دارد. دو بخش
میانی و جنوبی، با یک برجستگی زیرآبی به نام برجستگی سرت Syrtدر حد فاصل
دماغة باکو و خلیج قره بغاز، با امتداد شمال باختر – جنوب خاور از یکدیگر
جدا می‎شوند. این برجستگی، ادامة بلندی‎های قفقاز است و ژرفای آب روی آن از
200 متر تجاوز نمی‎کند. این برجستگی، مانع جریان آب در سطح دریاچه
نیست.حجم آب: بیش از دو سوم حجم آب دریای خزر در بخش جنوبی است. نزدیک به
یک سوم از آب در بخش مرکزی و فقط حدود 1/0 درصد به بخش شمالی تعلق دارد.

 

ابعاد و حجمدریای مازندران: دریای
مازندران هیچگونه راه خروج آب ندارد. طول سواحل اطراف این دریا 5580
کیلومتر است که با احتساب سواحل خشکی مربوط جزایر، به هفت هزار کیلومتر
میرسد. در این بین در حدود 725 کیلومتر متعلق به ایران. این دریاچه با توجه
به اینکه وسیعترین دریاچه کره زمین است اما وسعت آن دائم در حال تغییر
است. وسعت این دریاچه در حدود 436 هزار کیلومتر مربع و حجم آب آن در حدود
77 هزار کیلومتر مکعب است و حداکثر حجم ثبت شده از این دریاچه 89600
کیلومتر مکعب بوده و حداکثر عمق آن 1025 متر است و میانگین عمق آن 184 متر
است. سطح آب این دریا پایینتر از آب اقیانوسها است و این سطح در حال نوسان
است. دریای مازندران دارای کشیدگی در راستای نصف النهاری است و در امتداد
شمال جنوب در حدود 1204 کیلومتر طول دارد که گاه تا حدود 1225 کیلومتر نیز
می رسد. بیشترین عرض این دریاچه در حدود 566 کیلومتر است و در ناحیه شبه
جزیره آپشورون (آبشورون) به 204 کیلومتر میرسد. به همین جهت میانگین عرض این دریاچه در حدود 330 کیلومتر در نظر گرفته می شود.

 

 

تقسیم بندی جغرافیایی دریاچه: سطح این دریاچه به سه قسمت تقریبا مساوی تقسیم شده است که به بخش شمالی، میانی و جنوبی تقسیم شده است ولی حجم این سه بخش با هم قابل مقایس نمیباشد. بخششمالی
29 درصد از سطح را شامل می شود و در حدود یک درصد از حجم را به خود اختصاص
داده است. وسعت آن بین 92750 تا 126596 کیلومتر مربع و عمق میانگین آن 6
متر است و حداکثر عمق آن 10 متر و در حدود 20 درصد از محدوده منطقه شمالی
کمتر از 1 متر عمق دارد.مرز جنوبی بخشمیانی
مابین دماغه کولی Kuuli در سواحل ترکمنستان و جزیره Zhiloy درنزدیکی بندر
باکو است. مساحت این بخش 36 درصد و حجم آن 35 درصد دریاچه است. وسعت بین
133560 تا 151626 کیلومتر مربع و میانگین حجم آن 26400 کیلومتر مکعب است.
میانگین عمق 175 متر و عمیق ترین نقطه منفی 790 متر است. بخش جنوبی
نیز 35 درصد سطح دریاچه و 64 درصد از حجم را شامل می شود. عمیق ترین قسمت
دریاچه با عمق 1025 متر در این نقطه است. مساحت آن بین 144960 تا 151018
کیلومتر مربع و میانگین حجم آن 48300 کیلومتر مکعب است. میانگین عمق دریاچه
در این قسمت در حدود سیصد متر است.

 

علاوه بر سه منطقه ذکر شده یک منطقه دیگر نیز وجود دارد. خلیج
قره بغاز که در پهلوی شرقی دریاچه قرار دارد، عمق میانگین ده متر دارد و
وسعت آن پانزده هزار کیلومتر مربع است که معادل سه درصد از وسعت دریاچه
است. آب این خلیج در حدود3 تا 4 متر پایینتر از آب دریاچه است. نام این
خلیج، ترکی است و معنی آن گلوگاهسیاه و یا گلوگاه سیاه سیریناپذیر
است. علت این نام این است که چون این منطقه خشک و گرم است، آبهایی که از
دریاچه وارد می شود تبخیرمی شود و لذا هیچوقت پر نمیشود. این خلیج از طریق
یک تنگه باریک به پهنای 110 تا سیصد متر و به طول هشت تا ده کیلومتر با
دریاچه ارتباط دارد. در هر ثانیه 200 تا 300 متر مکعب از آبهای دریاچه در
این خلیج تبخیرعلاوه بر سه منطقه ذکر شده یک منطقه دیگر نیز وجود دارد.
خلیج قره بغاز که در پهلوی شرقی دریاچه قرار دارد، عمق میانگین ده متر دارد
و وسعت آن پانزده هزار کیلومتر مربع است که معادل سه درصد از وسعت دریاچه
است. آب این خلیج در حدود3 تا 4 متر پایینتر از آب دریاچه است. نام این
خلیج، ترکی است و معنی آن گلوگاه سیاه و یا گلوگاه سیاه سیری ناپذیر
است. علت این نام این است که چون این منطقه خشک و گرم است، آبهایی که از
دریاچه وارد می شود تبخیرمی شود و لذا هیچوقت پر نمیشود. این خلیج از طریق
یک تنگه باریک به پهنای 110 تا سیصد متر و به طول هشت تا ده کیلومتر با
دریاچه ارتباط دارد. در هر ثانیه 200 تا 300 متر مکعب از آبهای دریاچه در
این خلیج تبخیر می شود.

دمای آب: دما در تابستان به تقریب در همه جا
برابر است، ولی در زمستان، بخش شمالی دریای خزر (دست‎کم چهارماه) دمای زیر
صفر دارد و یخبندان است، در صورتی که در جنوب آن، هیچ‎گاه یخبندان نمی‎شود
و متوسط دما 9/5 + درجه سانتیگراد است.

تغییرات سطح آب: شواهد تاریخی نشان داده که سطح آب دریای خزر
همیشه در نوسان بوده است. اعداد گزارش شده متفاوت است در مجموع به نظر
می‎رسد که بین بالاترین و پایین‎ترین سطح آب، 9 متر اختلاف وجود داشته است.
به دلیل وسعت زیاد، تغییرات سطح آب دریا، بر تغییرات آب و هوایی و حتی
پستانداران پیرامون اثرگذار است.بالا آمدن سطح دریا یکی از معضلات نواحی
پیرامون دریاچه است. در این مورد، عواملی مانند عملکردهای زمین‎ساختی، بالا
آمدن سست کره و یا دیاپیرها نمی‎توانند اثرگذار باشند، چرا که این گونه
پدیده‎ها در مقیاس میلیون سال عمل می‎کنند. لذا،‌ در بالا آمدن سطح آب باید
عوامل کوتاه‎مدت طبیعی (مانند چرخه‎های آب و هوایی، افزایش دمای زمین) و
عوامل مصنوعی (جلوگیری از تبخیر در قره‎بُغاز، ورود پساب شهرها، تغییر مسیر
رودهای بزرگ به داخل دریاچه) اثر عمده‎تری داشته باشند.

منابع تأمین‎کنندة آب خزر: مجموع آبی که سالانه به خزر وارد
می‎شود، حدود 450 کیلومترمکعب است که این حجم آب می‎تواند سطح دریا را حدود
125 تا 135 سانتیمتر بالا ببرد. ولی در حالت عادی، این افزایش حجم با عمل
تبخیر جبران می‎شود. بیش از 95 تا 97 درصد آب دریای خزر از رودهای ولگا،
اُمبا، اورال، کوما، ترک، کورا و حدود 2 تا 3 درصد آن از سفیدرود و اترک
تأمین می‎شود. مجموع آبی که رودها به خزر می‎ریزند، سالانه حدود 350
کیلومترمکعب است که بیش از 76 درصد، آن سهم رود ولگا است.

 

ترکیب شیمیایی: آب خزر از نوع منیزیم، کلسیم
و سولفات است و میزان نمک‎های محلول آن بین 12 تا 13 گرم در لیتر است که
به تقریب یک سوم شوری آب دریاهای آزاد و اقیانوس‎هاست. شیرین‎ترین بخش آب
دریای خزر مربوط به نواحی نزدیک به مصب رودخانة ولگا و شورترین بخش آن
مربوط به خلیج قره‎بغاز بوده است که در آن تبخیر بر ورودی آب بر خلیج فزونی
دارد.

 

توان هیدروکربنی خزر: نخستین گزارش مستند در
بارة توان هیدروکربنی خزر، به سدة سیزدهم میلادی باز می‎گردد. نفت، به طور
رسمی در سال 1869 از بخش خشکی و در سال 1945 از بخش آبی باکو استخراج شد و
تاکنون تعداد 21000 حلقه چاه در مناطق اکتشافی (خشکی و دریا) حفر شده است
(موسوی، 1380). جدا از میدان‎های نفتی خزر شمالی و خزر میانی، خزر جنوبی
یکی از منابع اصلی اکتشاف و تولید نفت و گاز دریای خزر است. در خزر جنوبی،
سنگ مخزن اصلی بهره‎ده Productive Series به سن پلیوسن زیرین – میانی است.
سنگ مخزن فرعی آن نهشته‎های ماسه‎ای سازند آپشرون به سن کواترنر پیشین
می‎باشد.

 

اطلاعاتهیدرولوژی: آبهای موجود در دریای مازندران از لحاظ حجم، به سه بخش تقسیم میشوند. اولین بخش شامل آبهای منطق شمالی دریاچه، بخش دوم شامل آبهای منطقه میانی و جنوبی و بخشسوم
آب موجود در خلیج قره بغاز است که در سواحل شرقی دریاچه واقع شده است. از
میان این سه بخش، منطقه دوم از همه بزرگتر است و در حدود 99 درصد آب این
دریاچه را در خود جای داده است و دو سوم سطح را نیز شامل می شود. بسیاری از
محققان اعتقاد دارند که این بخش از دریاچه، کاسپین واقعی
را شامل می شود. شوری آب دریاچه عموما ثابت است و در حال حاضر با کمی
افزایش در حدود 12 تا 13 گرم در لیتر است و این عدد شوری معمول این دریاچه
است. این بخش از دریاچه شامل بیشترین مقدار از موجودات زنده منحصر به فرد
این دریاچه است و باقی مانده ساکنان قدیمی تتیس هستند.
عمیقترین نقطه دریاچه نیز در بخش جنوبی قرار دارد و نزدیک به یک کیلومتر
عمق دارد. یک سوال در اینجا وجود دارد و اینکه چرا این دریاچه داری آب شور
است؟ با وجود اینکه آبهای ورودی به این دریاچه شیرین هستند اما چون این
دریاچه باقی مانده از اقیانوس قدیمی تتیس است لذا شوری را از آن آب به ارث
برده است. این اقیانوس با سایر آبهای کره زمین ارتباط داشت. این دریاچه در
ابتدای جدا شدن از اقیانوس میزان شوری آب آن دستخوش تغییرات اقلیمی بود و
با افزایش باران میزان شوری کم و با کاهش آن و تبخیر آب میزان شوری زیاد
میشد و پس از پایان دوران یخبندان و ورود حجم زیادی از آب به درون حوضه
میزان شوری کمتر از آبهای دیگر شد. در مقابل بخش شمالی فقط یک درصد از کل
آب را دارا هست و وسعت آن معادل یک سوم کل دریاچه است. شوری این بخش پایدار
نبوده و دائم در حال تغییر است. شوری آب در این منطقه در مقایسه با بخش
میانی بسیار پایین است و آنها به دلیل ورود آب رودخانه ولگا
است که به تنهایی 80 درصد از آب ورودی به این دریاچه را در اختیار دارد.
به دلیل شوری پایین، بسیاری از گونه های خاص دریای مازندران در این بخش
دیده نمی شوند و در مقابل بیشتر موجودات آب شیرین در این بخش زندگی می کنند
و در بخشهای میانی و جنوبی وجود ندارند. عمق این منطقه در حدود ده متر است
و در طول تاریخ زمین شناسی بارها از زیر آب به بیرون آمده است. خلیج قرهبغاز
کوچکترین سطح و حجم را در میان سه بخش دریاچه دارا است. این بخش را
اصطلاحا بخش سوم دریاچه مینامند ولی عملا مساحت آن فقط سه درصد از کل را
شامل می شود و حجم آب آن نیز بسیار کم است. عمق این منطقه از عمق دریاچه
کمتر است و در ضمن میزان تبخیر در آن بسیار است و به همین دلیل میزان شوری
آن بسیار بالا است و شوری آب در حدود 10 تا 20 برابر بیشتر از آب منطقه
میانی است و به همین دلیل هیچ کدام از موجودات زنده در بخش میانی و جنوبی
در این قسمت زندگی نمیکند و فقط موجودات نمک دوست در آن آب فعالیت دارند.
این منطقه در تاریخ زمین شناسی تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top