جهنم را چگونه حاضر میکنند؟
چهره موجودی است حیاتمند و برخوردار از شعور. توصیف قرآن از لحظه
دهشتناک ورود جهنم به عرصه محشر نیز به گونهای است که نشان میدهد جهنم یک
موجود زنده است که حرکت میکند و حرف میزند!
در کریمه ۲۳ سوره فجر میخوانیم: وَ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ
یَوْمَئِذٍ یَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّی لَهُ الذِّكْری(و در آن روز
جهنم را حاضر مىكنند; (آرى) در آن روز انسان متذكر مىشود; اما این تذكر
چه سودى براى او دارد؟! )
در تفسیر شریف مجمع البیان ذیل این آیه حدیثی به این مضمون آمده است:
“هنگامی که این آیه نازل شد، حال پیامبر(ص) دگرگون شد تا آنجا که آثار
آن در چهرهاش نمایان گشت. اصحاب از مشاهده وضعیت پیامبر(ص) سخت نگران شدند
و برخی از آنان نزد علی _علیهالسلام_ رفته، عرض کردند امر مهمی رخ داده
که این آثار را در پیامبر مشاهده کردیم؟ علی -علیهالسلام- به سوی آن حضرت
شتافت و آن حضرت را از پشت سر در بغل گرفت و میان دو کتفش را بوسید و عرض
کرد: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد امروز چه رخ داده است [ که
اینگونه متأثر شدهاید]؟ آن حضرت فرمود: فرشته وحی آمد واین آیه شریفه را
بر من تلاوت کرد؛ از او پرسیدم جهنم چگونه آورده میشود؟ جبرئیل گفت: هفتاد
هزار فرشته با هفتاد هزار ذمام او را میکشند و جهنم سرکشی میکند،
بهگونهای که اگر رهایش کنند همه اهل محشر را میسوزاند. من متوجه جهنم
میشوم و جهنم میگوید: ای محمد، مرا با تو کاری نیست؛ زیرا خدا گوشت ترا
بر من حرام کرده است. پس کسی در صحرای محشر نمیماند مگر آنکه میگوید [
خداوندا نجات ده] خودم را، خودم را، و من میگویم امتم را، امتم را .”(۱)
عدهای از اهل تفسیر، این توصیف را وصفی مجازی میدانند نه حقیقی. چرا
که “جاء” در قرآن به معنای “ظهر” نیز به کار رفته است. از نظر ایشان، جهنم
هم اینک هست اما پیش ما حاضر نیست. بلکه حجابی بین ما و جهنم هست که مانع
از درک حضور جهنم می شود. اما در قیامت این حجاب فرو میافتد: فکشفنا عنک
غطاءک و در نتیجه، جهنم ظهور می یابد و اهل دوزخ خود را نزد آن حاضر
میبینند.
“در جریان جهنم، ظاهر این آیات این است كه جهنم غیر منقول است، اما آنچه
در سوره مباركه «فجر» آمده است كه ﴿وَ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ﴾ این
نشان میدهد كه جهنم منقول هم داریم؛ آیه ۲۳ سوره مباركه «فجر» این است ﴿وَ
جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ
أَنَّی لَهُ الذِّكْری﴾ اگر منظور از این «مَجیء», ظهور باشد؛ نظیر آیه
قبل كه دارد ﴿وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾آن روز خدا آمد و
فرشتهها صف اندر صف آمدند و میآیند؛ یعنی ظهور میكنند، اگر به قرینه
آیه قبل كه «جاءَ» به معنای «ظَهر» باشد، آنگاه این ﴿جیءَ یَوْمَئِذٍ
بِجَهَنَّمَ﴾؛ یعنی ظهور جهنم را میخواهد بفهماند، برابر آیهای كه دارد
﴿وَ بُرِّزَتِ الْجَحیمُ لِلْغاوینَ﴾دیگر ما دلیلی نداریم كه ما جهنم منقول
داریم. البته آن روایاتی كه در ذیل این آیه هست كه جهنم را با غل و زنجیر
كشانكشان میآورند آن باید توجیه شود. این آیه به قرینه آیه قبل قابل
تحمّل است كه چون ﴿جاءَ رَبُّكَ﴾ به معنای «ظَهر» است میتوان این ﴿وَ
جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ﴾ را با آیه ﴿وَ بُرِّزَتِ الْجَحیمُ
لِلْغاوینَ﴾ هماهنگ كرد.
این راجع به جهنم بودن كه منقول است یا غیر منقول، منتها باید روایات را توجیه كرد. (۲)
در مقابل عدهای دیگر بر این عقیدهاند که صراحت آیه را نباید توجیه کرد. چنانکه گفتهاند:
“جهنم قابل حركت دادن است، و آن را به مجرمان نزدیك مى كنند! همانگونه كه
در مورد بهشت نیز در آیه ۹۰ سوره شعرا مى خوانیم : و ازلفت الجنة للمتقین
(بهشت را به پرهیزكاران نزدیك مى سازند)!
گـرچـه بـعـضـى مـیـل دارنـد ایـنـهـا را بـر مـعـنـى مـجـازى حـمـل
كـنـنـد و كـنـایـه از ظـهـور بـهـشـت و جـهنم در برابر دیدگان نیكوكاران و
بدكاران بـگـیـرند، ولى دلیلى بر این خلاف ظاهر در دست نیست ، بلكه بهتر
است آن را به ظاهر خود رها سازیم ، چرا كه حقایق عالم قیامت دقیقا بر ما
روشن نیست و شرایط حاكم بر آنجا بـا ایـنـجـا تـفاوت بسیار دارد، و هیچ
مانعى ندارد كه در آن روز بهشت و دوزخ تغییر مكان دهند.”(۳)
به نظر می رسد در این آیه، نسبت اوصاف یادشده به جهنم، اسنادی وصف واقعی
است چون همین اوصاف در آیاتی دیگر نیز به جهنم نسبت داده شده است در
حالیکه سخن از ظهور و معنای مجازی نیست.
9 ویژگی آخرت را بشناسیم
آخرین ویژگی برجسته آخرت، احاطه آن
بر دنیاست، بدین معنا که آخرت هم اکنون وجود دارد و دوزخ، هم اکنون بر
انسانهای ناشایست، و بهشت، هم اکنون بر انسانهای شایسته احاطه دارد، و به
تعبیر دیگر، دنیا نمادی از آخرت است.
مهمترین ویژگیهای آخرت و برجستهترین تفاوتهای آن با دنیا از این قرار است :
الف. قرارگاه
دنیا
محلّ عبور انسان است و از همین رو، از آن به «پل» تعبیر شده است؛ امّا
آخرت، جایی است که انسان در آن جا خواهد ماند؛ و هوشیار، کسی است که به فکر
قرارگاه خود باشد.
ب. خانه همیشگی
دنیا، مسافرخانه انسان،
و آخرت، خانه همیشگی اوست، و هر انسان عاقلی به تأمین و تجهیز خانه همیشگی
خود، بیش از مسافرخانه اهمّیت میدهد.
ج. خانه زندگیِ حقیقی
از
منظر قرآن، زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت، بازیچه ای بیش نیست، بدین
معنا که انسان، تنها در آخرت میتواند طعم هشیاری و زندگی حقیقی را بچشد و
بفهمد زنده بودن یعنی چه.
د. حاکمیت مطلق حق
دنیا
آزمایشگاه انسان است. از این رو، حق و باطل در آن آمیخته است؛ امّا آخرت،
جایگاه ظهور نتیجه آزمایشهاست و به همین جهت، در آن جا چیزی جز حق، حاکم
نخواهد بود.
ه. شهود حقایق غیبی
همه انسانها حقایق غیبی
را در آخرت میبینند و آنچه را خداوند متعال در دنیا به آنان وعده داده،
بالعیان مشاهده میکنند. بنا بر این، آنچه در دنیا برای آنان غیب محسوب
میشود، در آخرت به شهادت تبدیل میگردد و همه مردم به مرتبه یقین میرسند.
و. خانه پاداش کردار نیک و بد
دنیا
خانه کار است و آخرت، خانه پاداش؛ امّا نه به صورت پاداشهای دنیوی؛ بلکه
بدین گونه که کار انسان در خانه دنیا، در خانه آخرت، به پاداش تبدیل میشود
: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه. هر کس هم وزن ذرّه ای نیکی کند، [نتیجه] آن را میبیند، و هر کس هم وزن ذرّه ای بدی کند، [نتیجه] آن را میبیند».
ز. دشواری راه
یکی
از خصوصیات مهمّ خانه آخرت، دشواری راه آن است که تا انسان از بخشی از
خواستهها و هوسهای خود نگذرد، نمیتواند این راه را طی کند، به عکسِ راه
دنیا که در جهت تمایلات نفسانی است. از این رو، احادیث اسلامی تأکید
میکنند که راه آخرت را که به بهشت منتهی میگردد سختی و رنج، فرا گرفته
است؛ امّا راه دنیا که به دوزخ منتهی میگردد در میان هوسها و شهوات است.
ح. کامیابی شایستگان
کامیابیهای
دنیا لزوما با شایستگی افراد، مرتبط نیست و چه بسا انسانهای شایسته ای که
عمر خود را در محرومیت به سر میبرند و حقوق آنان به وسیله انسانهای
ناشایست، مورد تجاوز قرار میگیرد؛ امّا کامیابیهای آخرت، ویژه انسانهای
شایسته است و به فرموده امام علی علیه السلام : أحوالُ الدُّنیا تَتبَعُ
الاِتِّفاقَ، وَ أحوالُ الآخِرَةِ تَتبَعُ الاِستِحقاق. احوال دنیا تابع
اتّفاق است و احوال آخرت، تابع استحقاق.
ط. احاطه آخرت بر دنیا
آخرین
ویژگی برجسته آخرت، احاطه آن بر دنیاست، بدین معنا که آخرت هم اکنون وجود
دارد و دوزخ، هم اکنون بر انسانهای ناشایست، و بهشت، هم اکنون بر
انسانهای شایسته احاطه دارد، و به تعبیر دیگر، دنیا نمادی از آخرت است.
البتّه انسان تا وقتی که در نَشئه دنیا قرار دارد، نمیتواند حقیقت آخرت و
بهشت و دوزخ را بفهمد؛ لیکن با خروج از این نشئه، حقایق و منازل آخرت، یکی
پس از دیگری برای او آشکار میگردد، چنان که امام علی علیه السلام فرموده
است : النّاسُ نِیامٌ، فإِذا ماتُوا انتَبَهوا. مردمان خواب اند و زمانی که
میمیرند، بیدار میشوند؛ و قرآن نیز تصریح میکند که : «لَقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِید. واقعا که سخت از این حال در غفلت بودی؛ و ما پردهات را از چشمانت برداشتیم و دیدهات امروز تیز است».