همه چیز در مورد انرژی درمانی
تمام اتفاق هایی که دور و بر ما میوفته نتیجه ی انرژی هاست.
دوست مون انرژی!
شغل مون انرژی!
همسر مون انرژی!
اتفاقات، دونه دونه، انرژی!
دوستان عزیز قانونی داریم در فیزیک به اسم قانون “دوبروی”! قانون دوبروی به زبان ساده میگه که هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است.
خودکار ، مداد در ، پرده، بدن من و شما و خلاصه همه چیز در حال ساطع کردن مدام انرژی از خودشون هستن.
این انرژی ها چی هستن؟ چی کار می کنن؟ چه جورین؟ بحث مفصلی است که تا اونجایی که به تکنیک های موفقیت مربوط بشه براتون میگیم.
در ادامه ویژگی هاله ها را بررسی خواهیم کرد!
هاله های انرژی انسان دو ویژگی دارند که این دو ویژگی رو بقیه انرژی ها ندارند.
1- انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.
اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره.
خیلی وقت ها میشه که به کسی زنگ می زنیم و میگه:
– “چه خوب شد زنگ زدی!”
– ” داشتم بهت زنگ می زدم!”
– “داشتم بهت فکر می کردم!”
– “حلال زاده!”
– “دل به دل لوله کشی شده!”
و نکته فوق العاده جالبش اینه که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای
دنیا که فکر کنم انرژی های من بلافاصله به سمت اون حرکت می کنه و بلافاصله
به او میرسد بدون سپری شدن زمان. اصا هم مهم نیست که من ایران باشم و طرف
مقابل آمریکا باشه. در فیزیک به این میگن “جهش کوانتومی”.
یعنی انرژی ما از زمان عبور می کند.پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.
یه وقتایی دارین تو خیابون راه میرید. حس می کنید که یکی داره نگاه تون
می کنه. برمی گردید می بینید که واقعا داره نگاه تون می کنه. شما چطور حس
کردی که یکی داره نگاه تون می کنه؟ قبول دارین کسی که به شما نگاه می کنه،
داره به شما فکر هم می کنه؟
انرژی اون شخص رو دریافت می کنید و نتیجه ی تحلیلی که مغز شما از اون
انرژی، میشه حس شما. شکل پر رنگ این رو میگن “تله پاتی” که آدم ها یاد می
گیرن با تبادل انرژی فکر همدیگه رو بخونن.
2- انرژی من و شما مثبت و منفی میشه ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.
اگر ما حالمون خوب باشه اگر آرام باشیم اگر داریم مهر ورزی می کنیم اگر
داریم لطفی می کنیم اگر داریم دعا می خونیم انرژی ما مثبت است.اگر حالمون
بد باشه اگه داریم غر میزنیم اگه داریم بد و بی راه میگیم اگه عصبانی هستیم
اگه استرس داریم اگه نگران هستیم اگه اضطراب داریمانرژی ما منفی است.
و اما انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتونه انرژی اجسام رو هم مثبت و منفی بکنه.
آدم هایی که مثبت هستن (فکر های خوب می کنن – روحیه عالی دارن) انرژی
شون مثبت است. آدم هایی که منفی هستن (روحیه داغونی دارن) انرژی شون منفیه
است.
یکی از بحث های مهم موفقیت اینه که تا جایی که میتونی از آدم های منفی حذر کن و تا جایی که می تونی بچسب به آدم های مثبت.چرا؟
چون انرژی اونها روی من و شما اثر می گذارد. آدم مثبت دیدی چی کار می کنی؟ بچسب بهش! فقط به شرطی که از جنس موافق باشد!
آدم منفی هم دیدی در رو، چون “افسرده دل، افسرده کند انجمنی را” یک ماه
با یه آدم غرغرو راه برو بعد از یک ماه خودت هم راه میری غر میزنی.
قدیم یه موضوعی بود به نام “مجاورت”. اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عده
به نام مرید و نوچه دور و بر اینها بودن. این مرید ها و نوچه ها همش حس
خوبی داشتن. این حس خوب به خاطر چی بود؟
به خاطر انرژی فوق العاده مثبت اون عارف و پهلوان!
هاله های انرژی پیرامون دو قسمت بدن ما تراکم بیشتری دارند.
چشم ها و دست ها.
دوست من زمانی که:
– حالمون خوب نیست
– عصبانیم
– غر میزنیم
چشم های ما دروازه ی انتقال انرژی منفی اند.
دوست من وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خونه بشی.
به محض اینکه شما با حالت منفی وارد میشی و شروع به سلام کردن به دیگران
می کنید، انرژی منفی رو از طریق چشم هاتون به اعضای خونه منتقل می کنید.
نتیجه این میشه که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر و کله ی هم دیگه یا
هر کدوم خسته و کوفته و داغون یه گوشه خونه ولو شدید!
اول کیسه زباله انرژی های منفی رو بذار پشت در، بعد وارد شو.
یه خانمی در تهران تعریف می کرد می گفت:
من تو خونه مون یه دونه گلدون داشتم و این گلدون رو خیلی دوست داشتم. یه
سفر 4 ماهه پیش اومد که من مجبور شدم برم آمریکا و به خواهرم گفتم که من
که میرم مسافرت تو هر روز بیا و این گلدون رو آب بده. خواهرم هم قبول کرد.
من رفتم سفر و اومدم دیدم گلدون خشک شده! من به خواهرم میگم تو گلدون رو آب
ندادی و اون میگه به خدا آب دادم!
من گفتم:
من حق رو به خواهرتون میدم. قول میدم که به گلدونه آب داده.
بعد از خواهرش پرسیدم:
خانم محترم از خونه تون که بیرون میومدی و یه مسافت طولانی رو می رفتی
که بری و یه گلدون رو آب بدی، خداییش چپ چپ گلدونه رو نگاه نمی کردی؟
خواهرش گفت: “دقیقا یه همچین حالتی داشتم.”
گفتم “شما با انرژی منفی چشمت گل رو خشک کردی!”
یه جایی هست در لواسان که حدود نیم ساعت تا تهران فاصله است.
یه آقایی تعریف می کرد:
مادرم، زمستون ها وقتی میخواست باغچه رو آب بده توی دستشویی خونه آب
ولرم درست می کرد و می گفت که این حیوونی ها هم جون دارن و سردشون میشه و
با آب ولرم باغچه رو آب میداد! مادرم برای دو هفته مجبور شد بره لواسان
خونه خواهرم و ما رو قسم داد که این دو هفته آب ولرم بدید به باغچه.
ما آب ولرم دادیم اما باغچه نابود شد توی این دو هفته! مادرم اومد و
باغچه رو دید و گفت که شما دروغ میگید و آب ولرم ندادید! گفتیم نه عزیزم آب
ولرم دادیدم!
گفتم شما راست میگی و آب ولرم هم دادید ولی همچین بد نگاه می کردی به باغچه و می گفتی:
آخه مرده شور تون رو ببرم! مگه آدمین شما که آب ولرم بدم بهتون! و انرژی منفی شما خشک شون کرده.
عکس این هم صادق است.
وقتی حالمون خوبه، چشم های ما دروازه انتقال انرژی های مثبت است.
وقتی حالتون بده به عزیزاتون نگاه نکنید.
وقتی حالتون خوبه تا می تونید به عزیزاتون نگاه کنید.
هلند بزرگترین صادر کننده ی گل جهان است. دانشمندای هلندی تستی رو انجام
دادن. بچه های مهد کودکی رو بردند در مزارع گل و گفتن شما در بین مسیر
هایی که بین ردیف های گل وجود داره بازی کنید و راه برید و بدوید ولی به گل
ها صدمه نزنید.
دیدند جاهایی که بچه ها رو بردن و بچه ها اونجا بازی می کنند، گل های
اونجا هم با نشاط تر میشن و هم شاداب تر میشن و زیباتر میشن و زود تر رشد
می کنن. نتیجه ی تحقیقات شون رو به دولت هلند اعلام کردن.
هلند بخشنامه ای رو داد به مهد کودک ها که هر مهد کودک موظف است هفته ای
یک روز، مهد کودک رو تعطیل کنه و بچه ها رو ببره در مراکز پرورش گل و بچه
ها اونجا بازی کنن.
دوستان عزیز چشم های ما اگه حالمون خوب باشه دروازه ی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمون بد باشه دروازه ی انتقال انرژی منفی است.
و اما چشم زخم چیست؟
وقتی ما از درون حالمون خراب و از بیرون می خوایم نشون بدیم حالمون خوبه، نتیجه چیزی میشه به نام چشم زخم!
مثلا :
من یه نوزاد دارم هر چی میدم میخوره لپ از لپ دونش نمیزنه بیرون! مثل
آدم های استخونی. میرم خونه فامیل. اون ها یه نوزاد دارن هم سن نوزاد من
ولی لپش مثل دو تا هلو! اونم از این هلو زعفرونی ها! میرم لپش رو میکش و
میگم “تپل مپل عمو چطوره؟” ولی تو دلم میگم “بچه بترکی! چی میدن تو میخوری!
گامبو!”
وقتی از درون حالتون بد باشه و از بیرون بخواید نشون بدید که حالتون
خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنن.
من 20 ساله کارمند یک اداره ام. همین جور کارمند موندم. پسر عموم 5 ساله
اومده توی اون اداره استخدام شده. پسر عموی من پارتی داره توی اون اداره و
بعد از 5 سال بهش حکم “معاون مدیر کل” دادن! من 20 ساله اونجام ولی هنوزم
کارمندم! از این گل ها دیدین که انقدر بزرگه که آدم پشتش دیده نمیشه! یه
دونه از اون گل ها میخرم و میرم دم در اتاق پسر عمو، در میزنم میگم:
“پسر عمو مبارکه! حقت بود! لیاقتش رو داری! خدا رو شکر یکی از خاندان ما به جایی رسید!”
تو دلم دارم چی میگم؟ “بمیری الهی! تو پارتی نداشتی که رییس نمی شدی! حق من رو خوردی!”
زمانی که از درون حال مون خراب و از بیرون میخوایم نشون بدیم که حال مون
خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنه و
اون انرژی منفی یه اتفاقاتی رو رقم می زند که ما بهش میگیم “چشم زخم”!
دوستان چشم خیلی قدرتمند است. مرتاض ها یه کارایی می کنن با چشم! مثلا
با چشم به قطاری که داره با سرعت 80 کیلومتر میره نگاه می کنن و قطار یه
دفعه متوقف میشه! این توقف ناگهانی قطار هم چشم زخم است!
پس چشم زخم وجود داره برای رفع این چشم زخم چه بکنیم؟
بعضی ها میگن نعل اسب به خودت آویزون کن!
بعضی ها میگن عینک به خودت آویزون کن!
بعضی ها میگن نمک بزار تو جیبت!
بعضی ها …
بعضی ها …
بعضی ها …
و اما انرژی دست ها
بیش ترین مقدار انرژی در دست ها است. بیش ترین مقدار انرژی رو اول دست
ها دارن و بعد چشم ها. تا به حال کسانی رو که انرژی درمانی می کنن دیدید؟
با چی انجام میدن؟
با دست.
چرا؟
چون بیش ترین مقدار انرژی در کف دو دست است.
در آمریکا آزمایشی انجام شد.
تعدادی نوزاد 2 تا 6 ماهه رو انتخاب کردن.
این ها رو به دو گروه تقسیم کردن.
به مادران گروه اول گفتن نوزاد هاتون رو نوازش کنید، بهشون عاشقانه نگاه
کنید، براشون شعر بخونید، ، وقتی میخواین به او شیر بدین او رو محکم بغل
بگیرید و باهاش حرف بزنید.
به مادر های گروه دوم گفتن بچه های رو بغل نمی کنید، بهشون نگاه نمی
کنید، بچه ها رو نوازش نمی کنید باهاشون حرف نمی زنید، براشون شعر نمی
خونید، شیر هم که میخاوید بدید فقط با شیشه و صورتتون رو می کنید اون طرف و
شیشه رو می کنید تو دهنش! فقط همین!
می دونید این آزمایش کی متوقف شد؟
بعضی هایی که فقط آمریکا آمریکا می کنن!
بدون اینکه بدونن چه خبره!
فکر می کنن اونجا حلوا خیرات می کنن!
این آزمایش زمانی متوقف شد که 90 درصد نوزادان گروه دوم مرده بودن و آزمایش داشت ادامه پیدا می کرد که همه نوزاد ها بمیرن!
مردم آنقدر اعتراض کردن و جلوی بیمارستانی که این آزمایش داشت توش انجام
می شد تحسن کردن، پلا کارد دست شون گرفتن که مجبور شدن دانشمند های
آمریکایی این آزمایش رو متوقف کنن. بنده شخصا فکر می کنم این آزمایش
وحشیانه ترین کار ممکن است!
این آزمایش در آمریکا معروف شد به “سندروم مرگ نوزادان ناشی از عدم توجه”!
نوزادی که نوازش می شد و بهش نگاه می شد انرژی ها رو از دست و چشم می گرفت.
دوستان عزیز توجه کردین ما وقتی یه جایی از بدن مون درد می گیره روش دست میزاریم و بعدش هم درد مون آروم شده باشه؟
در حقیقت خودتون دارید به خودتون انرژی میدین، بدون اینکه متوجه بشین! در
آمریکا یه عده نوزاد رو انتخاب کردن و به مادر ها شون گفتن که روزانه حداقل
20 دقیقه این بچه ها رو نوازش کنید.
بچه هایی که نوازش میشدن، نفخ
شکمشون، بی تابی هاشون، چیزهایی که بچه های کوچک رو در این سن اذیت میکنه و
باعث گریه شون میشه به شدت کمتر از بقیه بچه ها شد!
دوستان بچه هایی که زود به دنیا میان رو میگن “نارس” و این بچه ها رو
میزارن توی دستگاه تا به رشد مطلوبی برسن و زنده بمونن. اما متاسفانه بیشتر
این بچه ها می میرند!
در آمریکا تحقیق جالبی شد از مادران بچه های نارس خواستند که روزانه در
کنار محفظه ی شیشه ای قرار بگیرند و از سوراخ هایی که در محفظه وجود داره
سر و بدن بچه شون رو نوازش کنن.
نتیجه تحقیق نشون داد که مرگ و میر بچه های نارسی که توسط مادرشون نوازش میشدن فوق العاده کمتر از بچه های نارسی بود که نوازش نمی شدند!
چرا؟
چون این بچه ها انرژی مثبت رو از طریق دست های مادرانشون دریافت می
کردن. و این قضیه به صورت کاملا علمی اثبات شده که نوازش سر کودکان در رشد
مغز اون ها شدیدا تاثیر مثبت دارد.
پس لطفا بچه ها و عزیزان تون رو نوازش کنید ….
زالو درمانی
درباره زالو درمانی
زالو از ٢۵٠٠ سال قبل در ھند، یونان، روم،
ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی داشته است. در قرن نوزدھم از این
جانور کوچک برای درمان ھر دردی از جمله سردرد، تب، زخم ھای عفونی شده، دمل و
آبسه، ورمھا،ھموروئید و . . . استفاده میشد. صدها سال قبل ازاینکه مردم
مغرب زمین (اروپا وآمریکا…)زالو را بشناسند وبه خواص درمانی آن آگاهی
یابند،درخاورمیانه طبیبان از زالو برای مقاصد درمانی استفاده
میکردند.مصریها در۱۵۰۰ سال قبل ازمیلاد مسیح از زالوبرای درمان بیماریها
استفاده میکردند و از نقاط دیگر خاورمیانه به آنجا بیمار اعزام میشد.
اروپائیها
تا قبل ازقرن ۹ ، زالو را موجودی بی مصرف ومزاحم و دور انداختنی می
پنداشتند و از قرن ۱۹ به بعد به خواص درمانی آن پی بردند و از آن بهبعد
بهطور وسیعی برای درمان بیماریها ازآن سود جستند. بهطوریکه فرانسه
تاسال۱۸۵۰ حدود ۱۰۰میلیون زالوی پزشکی واردکردهاست.درسال ۱۹۵۰ تنهادر شهر
فیلادلفیای آمریکا۷۵۰۰۰۰ زالو مصرف شدهاست. اکنون درشمار کثیری
ازکلینیکهای معتبر اروپا وآمریکا از زالوجهت رقیق شدن خون متعاقب
آنژیوپلاستی قلب،گرافتهای پوستی وپیونداعضا،،واریس،ضایعات پوستی وزیبایی
پوست وحتی تقویت سیستم ایمنی بدن استفاده طبی بعمل میآید. کارایی مناسب
زالو در طب و دامپزشکی سبب اختصاص دادن حوضچه ھایی برای پرورش زالو در
ممالک مختلف شدهاست. در روسیه زالو از رقم ھای مھم صادراتی محسوب می شود.
استفاده
از زالوی طبی برای درمان برخی بیماریھا در ایران قدمتی چندین ساله دارد که
از جمله موارد مکتوب آن اشاره ابوعلی سینا به استفاده از آن در درمان
بسیاری از بیماریھا در کتب مختلف از جمله قانون میباشد .متاسفانه استفاده
نا صحیح و عدم انجام بررسیھای تکمیلی در مورد خواص این موجود زنده باعث
حذف استفاده از آن به مرور زمان گردید که البته در چند دھه اخیر طی تحقیقات
بالینی و آزمایشگاھی و استناد به مدارک قدیمی ایرانی مجددا جھت درمان
بسیاری از بیماریھا چه به صورت مستقیم و چه به صورت استفاده از آنزیمھای
استخراج شده از زالوی طبی مورد استفاده قرار گرفت .
زالو خون را بھتر از
حجامت از عمق بدن بیرون می کشد. امروزه زالو به دلیل خاصیت ضد انعقاد خود
یکی از ابزارھای جراحی در پیوندھا و دوام بافت پیوندی است.تاکنون حدود ۶۰۰
گونه زالو شناسایی شده است، اما تنها ۱۵ گونه از آنها در پزشکی مورد
استفاده قرار می گیرند.
نظر حکمای اسلامی پیرامون زالودرمانی :
حکیم
جرجانی در کتاب سوم ذخیره خوارزمشاهی اشارهای به نحوه استعمال زالو و
جایگاه درمانی آن کردهاست و منفعت زالواندازی را بیشتر در بیماریهای
پوستی میداند و معتقد است، ابتدا باید تن را با فصد و مسهل پاکیزه کرد و
سپس زالو انداخت.
شیخالرئیس ابنسینا زالو را اینگونه توصیف کردهاست :
«از
زالوهایی که کرک ریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز کنید زیرا
دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحههای بدخیم خواهید شد. از زالویی
استفاده شود که در آبهای خزهدار که محل زیست قورباغههاست نمو کرده و نه
زالویی که در آبهای گلآلود سیاه بوده است. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید
تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید سپس اندکی خون بره به او بدهید.
سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید استفاده از مواد
صابونی عطردار مضر است و جایی را که میخواهید زالو بگذارید با دست مالش
دهید تا سرخ شود. اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون، اندود
کنند،زالو بهتر میچسبد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را
حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی براثر نیش زالو عارض شده، از
بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمیآید مازوج سوخته، نوره، خاکستر
یا سوده نرم یا پودر باقلا و زردچوبه استعمال شود. زالو اندازی برای
بیماریهای پوست از قبیل جوشها، دملها، لکههای سیاه و نقطههای سیاه و
سپید و . . . مفید است.»
رازی و ابن سینا هر دو روی سه روش
خونگیری(حجامت،فصد،زالودرمانی)کار کردند و پس از ترجمه ی آثار ابن سینا،
زالو شناسی و زالو درمانی در غرب رواج یافت و کتب مرجع در این مباحث تدوین
شد و انواع زالوهای اروپایی از نظر علمی مورد طبقه بندی قرار گرفتند.
ولی
مرجع اصلی زالو شناسی غرب، مطالعات علمی ابن سینا بود و او بود که انواع
زالوهای سمی و غیر سمی را تفکیک کرد. ابن سینا در مورد آناتومی زالو
تحقیقات دقیقی نمود و بیان نمود که زالو دارای سه فک است که به کمک آنها
پوست را می شکافد، این نظریه (دارا بودن سه فک در زالو) برای اولین بار
توسط ابن سینا بیان شد.
ابن سینای بزرگ در مورد مکانهای به دست آوردن
زالو دارای نظریه ی خاص خود بود و معتقد بود که زالوئی که در آب جاری زندگی
می کند بدون سم می باشد، همچنین زالوهائی که در برکه های دارای گیاه زندگی
می کنند بدون سم هستند و در عوض زالوهایی که بر بدن خود، دارای موهای شبیه
پشم میباشند و آنهایی که به رنگ رنگین کمان هستند سمی می باشند.
ابن
سینا معتقد بود که زالو انداختن از فصد مفیدتر است، زیرا فصد، خون سطحی بدن
را خارج می کند(خون سیاهرگی)، ولی زالو خون را از عمق بدن خارج می
نماید.ابن سینا جهت درمان بواسیر(هموروئید)، زالو انداختن را توصیه می کند.
یک نکته ی جالب در نظریات ابن سینا در مورد زالو درمانی، این است که او
معتقد بود که در موقع زالو انداختن باید وسایل جلوگیری از خون ریزی بر
بالین بیمار آمده باشد، زیرا بعضی از افراد به دلیل آنکه ماده انعقادی
کمتری دارند، دچار خونریزی شدیدتر می شوند، و این امر می رساند که ابن
سینای بزرگ در مورد خون شناسی دارای مطالعاتی بوده است. او به تجربه
دریافته بود که افراد از لحاظ سرعت انعقاد خون متفاوت می باشند و مادهای
در خون وجود دارد که به انعقاد خون کمک می نماید. بنابراین دانش خون شناسی
ابن سینا چند قرن جلوتر از زمان خودش قرار داشت.
زالوی پزشکی چه مشخصاتی دارد؟
زالوی
پزشکی یکی از گونههای راستۀ زالوهای آروارهدار بیخرطوم است که از زمان
های بسیار قدیم برای معالجات پزشکی مورد استفاده بوده است.طول آن بهطور
متوسط cm12 و عرض آن حدودcm1 است، ولی ممکن است بزرگتر هم باشد(cm25-20).
به رنگهای مختلف قهوهای، حنائی، زیتونی تیره و سبز زیتونی دیده میشود.
زالوی پزشکی را میتوان از روی دو خط نازک رنگارنگ روی سطح پشتی تشخیص داد.
این دو خط حتی در نمونههایی با رنگ بسیار تیره قابل تشخیص است.حاشیه
پهلویی(از سطح پشتی تا سطح شکمی) به رنگ زرد-نارنجی است.سطح شکمی معمولا
رنگارنگ است اما ممکن است فقط یک رنگ داشته باشد.
زالوهایی که مورد استفاده قرار میگیرند:
1. زالویی که به رنگ ماشی و کمی مایل به سبزاست و دو خط زرد زرنیخی در طول سطح پشتی دارد.
2. زالوی سرخ مایل به زرد
3. زالویی که شبیه ملخ ریز است.
4. زالوهای باریک و دارای سر کوچک
5. زالوهای شکم قرمز بهتر از زالوهای پشت سبز هستند، بهویژه اگر از آبهای جاری شکار شده باشند.
6.
زالوھایی به رنگ سبز زیتونی مایل به تیره با دو خط زرد روی کمر و شکمی با
دو رنگ زرد و سبز زیتونی که گاھا مایل به سیاه است و دارای سر کوچک اند که
در حالت جمع شده مایل به تیره اند .
7. بھترین زالو آن است که شکل آن
مثل دم موش , باریک , با سر کوچک و شکم سرخ و پشت سبز است(زیتونی یا ماشی
یا کمی مایل به سیاه) و بھتر است از آبھای پاکیزه صید شود و آبھایی که در
آن قورباغه و یا گیاه آبزی باشد ارجحیت دارد.
برخی از انواع زالو فوق العاده خطرناک و بیماریزا می باشند که دارای خصوصیات زیر هستند:
1. زالوهایی که سر درشت و رنگ سرمهای یا سبز دارند.
2. زالوهایی که کرکهای ریز و نرم دارند و شبیه مارماهی هستند.
3. زالوهایی که خطوط لاجوردی دارند.
4. زالوهای سیاهرنگ و زالوهای بسیار درشت (بزرگتر از ۱۲ سانتیمتر).
برخی
زالوهای آروارهدار که انگل پستانداران اهلی میشوند،برای انسان خطر جدی
دارند مانند«لیمناتیس نیلوتیکا» که طول آن برابر زالوی پزشکی است.
مشخصات مناطق مناسب صید زالو:
تالاب
ھا و شالیزارھا و بعضاً قنات ھا محیط ھای مناسبی برای زالو ھا می باشند و
بیشتر زالو ھای طبی در نقاط شمال ایران مثل رشت و بابلسر , لنگرود و … یافت
می شود.
آب برکه یا تالاب یا شالیزار باید زلال و تمییز باشد در آن خزه
باشد و زیستگاه قورباغه ھا(حداقل به صورت فصلی) باشد و البته زالو ھای آب
ھای جاری نیز مناسبند و زالو ھای آب ھا گل آلود و تیره مفید نیستند و ناقل
بیماریاند.
اکثر زالوھا جانوران آب شیرین ھستند و در آبھای کم عمق ,
مرداب ھا و تالاب ھا , زیر صخره ھا و قطعات شناور و یا در کف آب زندگی می
کنند . زالو ھا از نور گریزانند و تاریکی را ترجیح می دھند و شب ھا به شکار
می روند. بدن آنھا بسیار قابل انعطاف است و با ایجاد امواجی در بدن در
داخل آب شنا می کنند.