چرا برخی دچار خستگی عاطفی میشوند؟
مسعود جانبزرگی در پاسخ به سوال شهروندی درباره علل کاهش انرژی طی
روز اظهار داشت: خستگی واقعی روانشناختی است تا فیزیکی زیرا در صورت خستگی
فیزیکی بعد از استراحت کوتاه فرد میتواند به کار خود ادامه دهد در حالی که
خستگی روانشناختی میتواند موجب اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شود.
این
متخصص حوزه بهداشت روان گفت: فکرهای متعارض، خستهکننده هستند و موجب
خستگی روانشناختی در فرد میشوند. برخی افراد فکرها و قاعدههای ذهنی
سختگیرانه و خشکی دارند و این عامل میتواند فرد را دچار تعارض و خستگی
روانشناختی کند.
* افکار متعارض دیواره ذخیره انرژی را فرو میریزدوی افزود: دو قاعده متعارض دیواره ذخیره انرژی را فرو میریزد و فرد را دچار انرژی کم و خستگی عاطفی میکند.این
روانشناس با بیان اینکه افکار متعارض مانند ترافیک برنامه فرد را بر هم
میریزد، تصریح کرد: همان طور که وقتی فرد با ترافیک مواجه میشود دچار
قاعدههای متعارض مکرر شده و برنامههایش بر هم میریزد، افکار متعارض نیز
برنامهها و ساختار ذهنی فرد را بر هم زده و موجب خستگی روانشناختی میشود.
* چرا برخی دچار خستگی عاطفی میشوندوی
اظهار داشت: افکار متعارض در مسائل شغلی میتواند با عدم انتظار فرد برای
آنچه درباره پیشبرد برنامههای شغلیاش در ذهن میگذرانده همراه باشد،
همچنین در روابط بین فردی اگر فردی انتظار استقبال گرم هنگام ورود به منزل
را داشته باشد، در صورت عدم وقوع این رفتار ممکن است این ذهنیت در او شکل
بگیرد که اطرافیانش او را دوست ندارند و این موضوع موجب خستگی روانشناختی و
عاطفی در فرد شود.
* احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که افکار متعارض دارنداین
متخصص حوزه بهداشت روان، خاطر نشان کرد: افکار متعارض و خستگی روانشناختی
میتواند زمینهساز ابتلا به افسردگی در فرد شود زیرا فکر متعارض موجب
میشود تا فرد خود را مدام شکستخورده بداند و این موضوع آرام آرام منجر به
پایین بودن حرمت و احترام به خود شود.
اشتباهاتی که زنها در مقابل مردان مرتکب میشوند
هرقدر هم درمورد تفاوتهای خانمها و آقایان
بگوییم، کم گفتهایم. گاهی حتی سادهترین رفتارهای این دو جنس که میخواهند
با آرامش زیر یک سقف زندگی کنند، زمینه را برای جنگهای زن و شوهری فراهم
میکند. حتما برای شما هم پیش آمده که یک گفتوگوی ساده درمورد وقتگذرانی
آخر هفته، باعث کلافگی همسرتان شود و در اوج ناباوری، جرقه جنگی بزرگ را
میان شما روشن کند.
احتمالا در چنین شرایطی، توپ را توی زمین
همسرتان میاندازید و او را به کمتحملی و غیرقابل پیشبینی بودن متهم
میکنید. اما اگر شناخت دقیقتری از این جنس عجیب به دست بیاورید، نه تنها
درک چنین اتفاقی برایتان آسان میشود، بلکه میتوانید از وقوع آن هم
پیشگیری کنید. ما به شما برای بهدست آوردن چنین شناختی کمکمیکنیم.
مردها در ذهنشان فکر میکنند
برای شما هم حتما پیش آمده که وقتی سوالی را از همسرتان درمورد یک موضوع
مهم میپرسید، با سکوت و تردید او در پاسخدادن روبهرو میشوید. احتمالا
تا به حال فهمیدهاید که مردها چنین آموزش دیدهاند که باید تمامی جوابها
را بدانند و ترس، عدم اطمینان یا تردید خود را به شما نشان ندهند. نتیجه
چنین حالتی آن است که مردها مراحل مختلف فرایند تفکر را درونی کرده و تا
موقعی که به نتیجه یا راهحلی نرسیدهاند، پاسخی به شما نمیدهند.
به یاد دارم مردی میگفت: «ما مردها احتیاج داریم روی مسائل کمی بیشتر
تامل کنیم. در ضمن مردها این کار را هم در سکوت انجام میدهند.» واقعیت این
است که مردها فرایند تفکر را درونی کرده و فقط نتیجه پایانی را با شما در
میان میگذارند و همین تفاوت به ظاهر کوچک با شما میتواند جرقه بسیاری از
مشکلات را در زندگی مشترکتان بزند.
مردها راهحلمدارند
ممکن است برای زنهایی که عادت کردهاند در لحظه بلندبلند فکر کنند و در
همان زمان تصمیمشان را بگیرند، شیوه برخورد آقایان با مشکلات عجیب و حتی
غیرقابل تحمل بهنظر برسد اما این سکه روی دیگری دارد و بد نیست بدانید که
مردها هم به این تفاوت با چنین چشمی نگاه میکنند. واقعیت این است که مردها
راهحلمدار هستند. آنها ترجیح میدهند فقط هنگامی خود را ابراز کنند که
پاسخ یا راهحل را از قبل بدانند.
از آنجا که این کار را هم در
سکوت انجام میدهند، هنگامی که نظری از آنها میخواهید یا راجع به
رابطهتان سوالی میکنید، اینطور جواب میدهند: «بگذار راجع به آن فکر
کنم. مردها دوست ندارند جوابی به شما بدهند که اشتباه باشد. هنگامی که برای
نوشتن این کتاب با مردها مصاحبه میکردم، همیشه در مقابل پرسشهایم کمی
وقت میخواستند، انگار که باید حتما پاسخ درستی بدهند. این بود که سریعا
میگفتند: «اجازه دهید کمی راجع به آن فکر کنم.»
اشتباههایی که زنها مرتکبمیشوند
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که ما زنها در مقابل آقایان انجام میدهیم
این است که با صدای بلند فکر میکنیم. همین اتفاق باعث میشود که یک مرد در
جلسه مشاوره بهراحتی بگوید: «از اینکه همسرم دهانش را باز میکنه و هرچی
توی سرش میگذره را با صدای بلند بیرون میریزه بدم میاد!» یا اینکه این
موضوع را بهعنوان یکی از اصلیترین مشکلاتی که با همسرش دارد، مطرح کند:
«میدونید چه چیزی من را خیلی عصبانی میکنه؟ وقتی زنها از یکیک مراحل حل
مشکل با صدای بلند میگذرند. تمام کارهایی که باید آن روز انجام بدهند را
لیست میکنند. این باعث میشه از اتاق فرار کنم.»
نظیر این
گفتهها را بارها در مصاحبههایم با مردها شنیدهام. مشکل تفاوتهایی است
که بین مردها و زنها وجود دارد. مردها «راهحل مدار» و زنها «فرایند
مدار» هستند. زنها یکیک مراحل تفکر خود را با صدای بلند طی میکنند. ممکن
است زنها حتی متوجه نباشند که چنین رفتاری میکنند.
مردها چطور واکنش نشان میدهند؟
واکنش اغلب مردها در مواجهه با زنهای فرایند مدار درست به این شکل است: «زنها واقعا زیاد حرف میزنند!»
منظور واقعی یک مرد از این حرف، این است که زنها بیش از آنچه مردها دوست
دارند و مایل هستند بشنوند، افکار و احساسات خود را به زبان میآورند. برای
ما زنها این حالت کاملا طبیعی است، درحالی که برای مردها کمی زیادی
بهنظر میرسد. آنها نمیتوانند شاهد تمام روند حل مسئله باشند و از زنها
هم انتظار دارند که مثل خودشان در خفا فکر کنند، تصمیم بگیرند و تنها در
حضور جمع این تصمیم را «اعلام»کنند.
برو سر اصل مطلب
تا به حال برایتان پیش آمده هنگامی که دارید افکار و احساسات خود را
ابراز میکنید، شوهرتان در صندلی خود «وول» بخورد و درحالی که بیصبر و
کمطاقت شده به شما بگوید :«عزیزم میشه زودتر بروی سر اصل مطلب؟» در این
شرایط چه فکری درمورد همسرتان و نگاهی که به شما دارد، میکنید؟
در چنین شرایطی احتمالا احساس میکنید نمیخواهد به صحبتهای شما گوش کند و
برای احساساتتان اهمیتی قائل نیست، اما احساس واقعی او این است که شما او
را با این صحبتهای طولانی شکنجه میکنید. اما نگران نباشید. اگر درک
بهتری از آنچه در ذهن خودتان و همسرتان میگذرد پیدا کنید و تفاوتهای میان
مریخیها و ونوسیها را بشناسید، تحمل موضوع و پیدا کردن راهحل میانه
برایتان آسانتر خواهدشد.
شاید حال که میدانید مردها راهحل
مدار هستند، بتوانید موضوع را بهتر درک کنید. مردها در هر مورد بهدنبال
«اصل مطلب» و «لپ کلام» هستند. آنها دوست دارند احساس واقعی شما را ظرف
تنها بیستوپنج کلمه یا حتی کمتر بشنوند. آنچه مردها نمیتوانند درک کنند،
این است که صرف صحبت درباره احساسات برای ما زنها بخشی از فرایند حلوفصل
آن احساسات است و اینکه خود صحبت کردن به ما کمک میکند تماس و درک بهتری
از احساساتمان داشته باشیم. مردها میخواهند این فرایند را اول در سرشان
طی کنند و بعد به نتیجه و راهحل برسند اما زنها فرایند مدارتر بوده و
حین همان صحبت کردن به راهحلمیرسند.
اشتباههایی که نباید مرتکب شد
زنها با صدای بلند از مشکلاتشان شکایت میکنند و فراموش میکنند،
بگویند: برای یافتن راهحل چندان هم عاجز و درمانده نیستند. به همین خاطر
مردها، زنها را متهم میکنند که نقنقو هستند و زیاد از حد گله و شکایت
دارند. برخی زنها در پارهای اوقات بازی «قربانی» را انجام میدهند. مدام
نق میزنند و برای تغییر شرایط زندگی یا حل مشکلاتشان تلاش نمیکنند و
برخی دیگر مسئولیت مشکلات خود را بهعهده میگیرند. گرچه ممکن است با صدای
بلند هم از آن شکایت کنند، درحالی که مردها گله و شکایت خود را «درونریزی»
میکنند.
مردها چه برخوردی میکنند؟
هنگامی که مردی شاهد است زنی افکار و احساسات منفی خود را با صدایی بلند
بیرون میریزد، نمیداند این روشی است برای تخلیه روانی و احساسی او. مردها
حتی نمیتوانند درک کنند چگونه همسرشان با همین حرف زدن در جهت حلوفصل
مشکل خود قدم برمیدارد.
این حالت مردها را سرد کرده و باعث
میشود فرض را بر این بگذارند که همسرشان تا ابد به صحبت کردن ادامه خواهد
داد، چون نمیتوانند راهحلی برای مشکل خود بیابند، احساس میکنند مسئول
هستند مشکل را حل کنند و به کمک اوبشتابند.
به تفاوتها احترام بگذارید
خودتان مشکل را حل کنید
شاید این تفاوتها آزاردهنده باشد اما وقتی بدانید که موضوع، اخلاق شخصی
شریک زندگی شما نیست و در میان همه همجنسهایش دیده میشود، با آرامش
میتوانید راهحلی پیدا کنید. ما این سه راه را پیشنهاد میکنیم:
– نحوه تفکر با صدای بلند که خصیصه زنان است را برای همسرتان توضیح
دهید. به او بگویید او و نحوه تفکرش درباره مسائل را هم درک میکنید.
منظورم این نیست که زنها نباید با صدای بلند فکر کنند، اما صحبت با
همسرتان در این باره میتواند شرایط را راحتترکند.
– هنگامی که
راجع به مشکلی با همسرتان صحبت میکنید، به او وقت بدهید به راهحلی برسید.
تصور کنید با همسر خود مشغول برنامهریزی برای تعطیلاتتان هستید و
میخواهید به این نتیجه برسید که آیا پنجشنبه شب حرکت کنید یا جمعه صبح؟
روش نادرست: با صدای بلند فکر میکنید و مزایا و مضرات هر یک را به تفصیل برمیشمرید و این فشار را به همسرتان میآورید که فورا به شما جواب دهد.
روش درست: اطلاعات
را با همسرتان در میان میگذارید و از او میپرسید که: «آیا دوست داری
راجع به آن صحبت کنیم یا ترجیح میدهی کمی فکر کنی و جوابت را بعدا به من
بدهی؟»
این حالت به همسرتان فرصت میدهد بدون احساس جبر و ترس از
اینکه مبادا پاسخ غلطی بدهد، با وقت کافی، راجع به اطلاعات داده شده تامل
کند. دادن این حق انتخاب به همسرتان که چه وقت پاسخ دهد، در او این احساس
را بهوجود میآورد که آزاد است، بهعلاوه از طرف شما هم احساس کنترل و
تحتفشار بودن نخواهدداشت.