قانون پیش فروش ساختمان
ماده۱ـ هر قراردادی با هر عنوان که به موجب آن، مالک رسمی زمین (پیش فروشنده)
متعهد به احداث یا تکمیل واحد ساختمانی مشخص در آن زمین شود و واحد ساختمانی
مذکور با هر نوع کاربری از ابتدا یا در حین احداث و تکمیل یا پس از اتمام
عملیات ساختمانی به مالکیت طرف دیگر قرارداد (پیشخریدار) درآید از نظر مقررات
این قانون «قرارداد پیشفروش ساختمان» محسوب میشود.
تبصره ـ اشخاص ذیل نیز میتوانند در چهارچوب این قانون و قراردادی که بهموجب
آن زمینی در اختیارشان قرار میگیرد اقدام به پیشفروش ساختمان نمایند:
۱ـ سرمایهگذارانی که در ازاء سرمایهگذاری از طریق احداث بناء بر روی زمین
متعلق به دیگری، واحدهای ساختمانی مشخصی از بناء احداثی بر روی آن زمین، ضمن
عقد و بهموجب سند رسمی به آنان اختصاص مییابد.
۲ـ مستأجرین اراضی اعم از ملکی، دولتی، موقوفه که بهموجب سند رسمی حق احداث
بنا بر روی عین مستأجره را دارند.
ماده۲ـ در قرارداد پیشفروش باید حداقل به موارد زیر تصریح شود:
۱ـ اسم و مشخصات طرفین قرارداد اعم از حقیقی یا حقوقی
۲ـ پلاک و مشخصات ثبتی و نشانی وقوع ملک
۳ـ اوصاف و امکانات واحد ساختمانی مورد معامله مانند مساحت اعیانی، تعداد
اتاقها، شماره طبقه، شماره واحد، توقفگاه (پارکینگ) و انباری
۴ـ مشخصات فنی و معماری ساختمانی که واحد در آن احداث میشود مانند موقعیت،
کاربری و مساحت کل عرصه و زیربنا، تعداد طبقات و کل واحدها، نما، نوع مصالح
مصرفی ساختمان، سیستم گرمایش و سرمایش و قسمتهای مشترک و سایر مواردی که در
پروانه ساخت و شناسنامه فنی هر واحد قید شده یا عرفاً در قیمت مؤثر است.
۵ ـ بها یا عوض در قراردادهای معوض، تعداد اقساط و نحوه پرداخت
۶ ـ شماره قبوض اقساطی برای بها، تحویل و انتقال قطعی
۷ـ زمان تحویل واحد ساختمانی پیشفروششده و تنظیم سند رسمی انتقال قطعی
۸ ـ تعیین تکلیف راجع به خسارات، تضمینها و قرارداد بیمهای، تغییر قیمت و
تغییر مشخصات مورد معامله
۹ـ تعهدات پیشفروشنده به مرجع صادرکننده پروانه و سایر مراجع قانونی
۱۰ـ معرفی داوران
۱۱ـ احکام مذکور در مواد (۶)، (۷) و (۸) و تبصره آن، (۹)، (۱۱)، (۱۲)، (۱۴)،
(۱۶) و (۲۰) این قانون
ماده۳ـ قرارداد پیشفروش و نیز قرارداد واگذاری حقوق و تعهدات ناشی از آن باید
با رعایت ماده (۲) این قانون از طریق تنظیم سند رسمی نزد دفاتر اسناد رسمی و
با درج در سند مالکیت و ارسال خلاصة آن به اداره ثبت محل صورت گیرد.
ماده۴ـ تنظیم قرارداد پیشفروش منوط به ارائه مدارک زیر است:
۱ـ سند رسمی مالکیت یا سند رسمی اجاره با حق احداث بناء یا قرارداد رسمی حاکی
از اینکه مورد معامله در ازاء سرمایهگذاری با حق فروش از طریق احداث بناء بر
روی عرصه به پیشفروشنده اختصاص یافته است.
۲ـ پروانه ساخت کل ساختمان و شناسنامه فنی مستقل برای هر واحد
۳ـ بیمهنامه مربوط به مسؤولیت موضوع ماده (۹) این قانون
۴ـ تأییدیه مهندس ناظر ساختمان مبنی بر پایان عملیات پی ساختمان
۵ ـ پاسخ استعلام از اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک
تبصره ـ در مجموعههای احداثی که پیشفروشنده تعهداتی در برابر مرجع صادرکننده
پروانه از قبیل آمادهسازی و انجام فضاهای عمومی و خدماتی با پرداخت حقوق دولتی
و عمومی و نظارت آن دارد، اجازه پیشفروش واحدهای مذکور منوط به حداقل سیدرصد
(۳۰%) پیشرفت در انجام سرجمع تعهدات مربوط و تأیید آن توسط مرجع صادرکننده
پروانه میباشد.
ماده۵ ـ تنظیم قرارداد پیشفروش و واگذاری حقوق و تعهدات ناشی از آن نزد دفاتر
اسناد رسمی با پرداخت حقالثبت و بدون ارائه گواهی مالیاتی صرفاً در قبال
پرداخت حقالتحریر طبق تعرفه خاص قوه قضائیه صورت میگیرد.
ماده۶ ـ چنانچه پیشفروشنده در تاریخ مقرر در قرارداد واحد پیشفروششده را
تحویل پیشخریدار ندهد و یا به تعهدات خود عمل ننماید علاوه بر اجراء بند (۹)
ماده (۲) این قانون مکلف است به شرح زیر جریمه تأخیر به پیشخریدار بپردازد مگر
اینکه به مبالغ بیشتری به نفع پیشخریدار توافق نمایند. اجراء مقررات این ماده
مانع از اعمال خیارات برای پیشخریدار نیست.
۱ـ درصورتی که واحد پیشفروششده و بخشهای اختصاصی نظیر توقفگاه (پارکینگ) و
انباری در زمان مقرر قابل بهرهبرداری نباشد، تا زمان تحویل واحد به
پیشخریدار، معادل اجرتالمثل بخش تحویلنشده.
۲ـ درصورت عدم انجام تعهدات در قسمتهای مشاعی، روزانه به میزان نیمدرصد بهای
روز تعهدات انجامنشده به میزان قدرالسهم پیشخریدار
۳ـ درصورت عدم انجام تعهدات در قسمتهای خدمات عمومی موضوع بند (۹) ماده (۲)
این قانون از قبیل خیابان، فضای سبز، مساجد، مدارس و امثال آن روزانه به میزان
یک در هزار بهای روز تعهدات انجام شده به میزان قدرالسهم پیشخریدار
۴ـ درصورت عدم اقدام به موقع به سند رسمی انتقال، روزانه به میزان یک در هزار
مبلغ قرارداد
ماده۷ـ درصورتی که مساحت بناء براساس صورت مجلس تفکیکی، کمتر یا بیشتر از مقدار
مشخص شده در قرارداد باشد، مابهالتفاوت براساس نرخ مندرج در قرارداد مورد
محاسبه قرار خواهد گرفت، لیکن چنانچه مساحت بنا تا پنج درصد افزون بر زیربنای
مقرر در قرارداد باشد، هیچکدام از طرفین حق فسخ قرارداد را ندارند و در صورتیکه
بیش از پنج درصد باشد صرفاً خریدار حق فسخ قرارداد را دارد.
چنانچه مساحت واحد تحویلشده کمتر از نود و پنج درصد مقدار توافقشده باشد
پیشخریدار حق فسخ قرارداد را دارد یا میتواند خسارت وارده را بر پایه قیمت
روز بناء و براساس نظر کارشناسی از پیشفروشنده مطالبه کند.
ماده۸ ـ در تمامی مواردی که به دلیل تخلف پیشفروشنده، پیشخریدار حق فسخ خود
را اعمال مینماید، پیش فروشنده باید خسارت وارده را بر مبناء مصالحه طرفین یا
برآورد کارشناس مرضیالطرفین به پیشخریدار بپردازد.
تبصره ـ درصورت عدم توافق طرفین، پیشفروشنده باید تمام مبالغ پرداختی را
براساس قیمت روز بناء، طبق نظر کارشناس منتخب مراجع قضائی همراه سایر خسارات
قانونی به پیشخریدار مسترد نماید.
ماده۹ـ پیشفروشنده در قبال خسارات ناشی از عیب بناء و تجهیزات آن و نیز خسارات
ناشی از عدم رعایت ضوابط قانونی، در برابر پیشخریدار و اشخاص ثالث مسؤول است و
باید مسؤولیت خود را از این جهت بیمه نماید. چنانچه میزان خسارت وارده بیش از
مبلغی باشد که از طریق بیمه پرداخت میشود، پیشفروشنده ضامن پرداخت
مابهالتفاوت خسارت وارده خواهد بود.
ماده۱۰ـ درمواردی که بانکها به پیشخریداران براساس قرارداد پیشفروش، تسهیلات
خرید میدهند، وجه تسهیلات از طرف پیشخریدار توسط بانک به حساب پیشفروشنده
واریز و مالکیت عرصه به نسبت سهم واحد پیش خریداری شده و نیز حقوق پیشخریدار
نسبت به آن واحد به عنوان تضمین أخذ میگردد.
ماده۱۱ـ در پیشفروش ساختمان نحوه پرداخت اقساط بهای مورد قرارداد توافق طرفین
خواهد بود، ولی حداقل ده درصد از بها همزمان با تنظیم سند قطعی قابلوصول خواهد
بود و طرفین نمیتوانند برخلاف آن توافق کنند.
ماده۱۲ـ درصورتی که عملیات ساختمانی متناسب با مفاد قرارداد پیشرفتنداشته
باشد، پیشخریدار میتواند پرداخت اقساط را منوط به ارائه تأییدیه مهندس ناظر
مبنی بر تحقق پیشرفت از سوی پیشفروشنده نماید و مهندس ناظر مکلف است به تقاضای
هریک از طرفین ظرف یکماه گزارش پیشرفت کار را ارائه نماید.
ماده۱۳ـ پیشخریدار به نسبت اقساط پرداختی یا عوض قراردادی، مالک ملک
پیشفروششده میگردد و در پایان مدت قرارداد پیشفروش و اتمام ساختمان، با
تأیید مهندس ناظر درصورتیکه تمام اقساط را پرداخت یا عوض قراردادی را تحویل
داده باشد، با ارائه مدارک مبنی بر ایفاء تعهدات، میتواند با مراجعه به یکی
از دفاتر اسناد رسمی، تنظیم سند رسمی انتقال به نام خود را درخواست نماید
چنانچه پیشفروشنده حداکثر ظرف ده روز پس از اعلام دفترخانه از انتقال رسمی مال
پیشفروششده خودداری نماید، دفترخانه با تصریح مراتب مبادرت به تنظیم سند رسمی
به نام پیشخریدار یا قائم مقام وی مینماید. اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع
ملک مکلف است به تقاضای ذینفع نسبت به تفکیک و یا افراز ملک پیشفروش شده
اقدام نماید.
ماده۱۴ـ درصورت انجام کامل تعهدات از سوی پیشخریدار چنانچه پیشفروشنده تا
زمان انقضاء مدت قرارداد موفق به تکمیل پروژه نگردد، با تأیید مهندس ناظر
ساختمان مبنی بر اینکه صرفاً اقدامات جزئی تا تکمیل پروژه باقیمانده است
(کمتر از ده درصد پیشرفت فیزیکی مانده باشد)، پیشخریدار میتواند با قبول
تکمیل باقی قرارداد به دفتر اسناد رسمی مراجعه نماید و خواستار تنظیم سند رسمی
به قدرالسهم خود گردد. حقوق دولتی و هزینه هایی که طبق مقررات بر عهده
پیشفروشنده بوده و توسط پیشخریدار پرداخت میگردد مانع از استیفاء مبلغ
هزینهشده از محل ماده (۱۱) و غیره با کسب نظر هیأت داوری مندرج در ماده (۲۰)
این قانون نخواهد بود.
ماده۱۵ـ عرصه و اعیان واحد پیشفروش شده و نیز اقساط و وجوه وصول و یا تعهدشده
بابت آن، قبل از انتقال رسمی واحد پیشفروششده به پیشخریدار قابل توقیف و
تأمین به نفع پیشفروشنده یا طلبکار او نیست.
ماده۱۶ـ درصورت عدم پرداخت اقساط بها یا عوض قراردادی در مواعد مقرر،
پیشفروشنده باید مراتب را کتباً به دفترخانه تنظیمکننده سند اعلام کند.
دفترخانه مکلف است ظرف مهلت یک هفته به پیشخریدار اخطار نماید تا ظرف یک ماه
نسبت به پرداخت اقساط معوقه اقدام نماید در غیر اینصورت پیشفروشنده حق فسخ
قرارداد را خواهد داشت.
ماده۱۷ـ واگذاری تمام یا بخشی از حقوق و تعهدات پیشفروشنده نسبت به واحد
پیشفروش شده و عرصة آن پس از اخذ رضایت همه پیشخریداران یا قائممقام قانونی
آنها بلامانع است.
ماده۱۸ـ درصورت انتقال حقوق و تعهدات پیشخریدار نسبت به واحد پیشفروششده
بدون رضایت پیشفروشنده، پیشخریدار عهدهدار پرداخت بها یا عوض قرارداد خواهد
بود.
ماده۱۹ـ پس از انتقال قطعی واحد پیشفروش شده و انجام کلیه تعهدات، قرارداد
پیشفروش از درجه اعتبار ساقط و طرفین ملزم به اعاده آن به دفترخانه میباشند.
ماده۲۰ـ کلیه اختلافات ناشی از تعبیر، تفسیر و اجراء مفاد قرارداد پیشفروش
توسط هیأت داوران متشکل از یک داور از سوی خریدار و یک داور از سوی فروشنده و
یک داور مرضیالطرفین و در صورت عدم توافق بر داور مرضی الطرفین یک داور با
معرفی رئیس دادگستری شهرستان مربوطه انجام میپذیرد. درصورت نیاز داوران
میتوانند از نظر کارشناسان رسمی محل استفاده نماید. آئیننامه اجرائی این
ماده توسط وزارت مسکن و شهرسازی و وزارت دادگستری تهیه و به تأیید هیأت وزیران
خواهد رسید. داوری موضوع این قانون تابع مقررات آئین دادرسی دادگاههای عمومی و
انقلاب خواهد بود.
ماده۲۱ـ پیش فروشنده باید قبل از هرگونه اقدام جهت تبلیغ و آگهی پیشفروش به
هر طریق از جمله درج در مطبوعات و پایگاههای اطلاعرسانی و سایر رسانههای
گروهی و نصب در اماکن و غیره، مجوز انتشار آگهی را از مراجع ذیصلاح که در
آئیننامه اجرائی این قانون مشخص میشود أخذ و ضمیمه درخواست آگهی به مطبوعات و
رسانههای یادشده ارائه نماید. شماره و تاریخ این مجوز باید در آگهی درج و به
اطلاع عموم رسانده شود.
مطبوعات و رسانهها قبل از دریافت مجوز یادشده حق درج و انتشار آگهی پیشفروش
را ندارند. در غیر این صورت به توقیف به مدت حداکثر دو ماه و جزاء نقدی از ده
میلیون ریال تا یکصد میلیون ریال و در صورت تکرار به حداکثر مجازات محکوم
خواهند شد.
ماده۲۲ـ شهرداریها مکلفند هنگام صدور پروانه ساختمان برای هر واحد نیز
شناسنامه فنی مستقل با ذکر مشخصات کامل و ملحقات و سایر حقوق با شماره مسلسل
صادر و به متقاضی تسلیم نمایند.
ماده۲۳ـ اشخاصی که بدون تنظیم سند رسمی اقدام به پیشفروش ساختمان یا بدون اخذ
مجوز اقدام به درج یا انتشار آگهی نمایند، به حبس از نود و یک روز تا یکسال یا
جزاء نقدی به میزان دو تا چهار برابر وجوه و اموال دریافتی محکوم میشوند.
تبصره ـ جرائم مذکور در این ماده تعقیب نمیشود مگر با شکایت شاکی خصوصی یا
وزارت مسکن و شهرسازی و با گذشت شاکی، تعقیب یا اجراء آن موقوف میشود.
ماده۲۴ـ مشاوران املاک باید پس از انجام مذاکرات مقدماتی، طرفین را جهت تنظیم
سند رسمی قرارداد پیش فروش به یکی از دفاتر اسناد رسمی دلالت نمایند و
نمیتوانند رأساً مبادرت به تنظیم قرارداد پیش فروش نمایند. در غیراینصورت
برای بار اول تا یکسال و برای بار دوم تا دو سال تعلیق پروانة کسب و برای بار
سوم به ابطال پروانه کسب محکوم میشوند.
ماده۲۵ـ آئیننامه اجرایی این قانون ظرف سه ماه از تاریخ تصویب توسط وزارت
دادگستری با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تهیه
و پس از تأیید رئیس قوه قضائیه به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
قانون فوق مشتمل بر بیست و پنج ماده و چهار تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ
دوازدهم دیماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ
۲۹ دی ماه ۱۳۸۹ به تأیید شورای نگهبان رسید.
آیا شانس وجود دارد؟
در سال 1992، آرکی کاراس که آن زمان پیشخدمت بود به لاس وگاس رفت. او پنجاه
دلاری که با خود برده بود را تا سال 1995 به 40 میلیون دلار رسانده بود.
این اتفاق، بزرگترین زنجیرۀ برد در تاریخ قمار را رقم زد. اکثر ما ممکن است
این ماجرا را یک نمونۀ فوقالعاده از اقبال فراوان بدانیم. یا ممکن است
بگوییم آرکی “عجب آدم خوششانسی است!” یک متخصص آمار و احتمالات، احتمالاً
به خرافاتی بودن ما خواهد خندید، و در عوض از یک سری فرآیندهای شانسی که در
مورد کاراس جواب داده است، برایمان خواهد گفت. در بستر بزرگی که بر آن
شانسی بودن حاکم است، هر اتفاقی در هر کازینویی احتمال رخداد دارد. خوش
شانس خواندن کسانی که از این شانسی (تصادفی) بودن اتفاقات سود بردهاند،
فقط برچسبی است که پس از رخداد بر آن فرد زدهایم.
به گزارش فرادید به نقل از aeon.co،
بررسی شانس، به معنی رفتن به سراغی یکی از بزرگترین پرسشهاست: چگونه
میتوانیم آنچه را که برایمان رخ میدهد را توضیح دهیم و چگونه میتوان
دریافت که در عشق، کار، ورزش، قمار و به طور کلی در دستۀ برندگان، بازندگان
و یا مابین این دو قرار خواهیم گرفت؟ از قضا، یافتههای جدید نشان میدهند
که شانس فقط آن چیزی نیست که مستقیم جلوی چشمان اتفاق بیافتد ( مثل باران
باریدن در روز عروسیتان). ضمناً نمودی از تمایل ما در نسبت دادن الگوها در
جایی که الگویی وجود ندارد نیز، نشئت نمیگیرید (مثل اینکه مثلاً بگویید
سوئیشرت قرمزم برایتان شانس میآورد). مفهوم شانس یک افسانه نیست.
در عوض، تحقیقات نشان میدهند که شانس برگرفته از خوششانسیها و
بدشانسیهای پیشین، شخصیت فرد، و حتی نگرش و عقاید فرد نسبت به شانس است.
زنجیرههای خوششانسی واقعیت دارند، اما صرفاً محصول سرنوشت نیستند. نظر ما
راجع به شانس، بر نحوۀ رفتار ما در موقعیتهای ریسکی موثر است. ما واقعاً
میتوانیم خودمان شانس خود را بسازیم، هر چند که دوست نداریم خوششانس
قلمداد شویم، چرا که این صفت از ارزش صفات دیگرمان همچون استعداد، مهارت و
پشتکار میکاهد. شانس از مولفههای رقم خوردن سرنوشت ما بر روی زمین است.
شانس یعنی چشمانداز و نقطۀ نظر: اگر فردی سکولار به خاطر اینکه
در روز یازدهم سپتامبر در دفتر کارش در برجهای دوقلو نبوده و در جایی دیگر
جلسه داشته، جان سالم به در برده باشد، تنها ممکن است که احتمالات شانسی در
زندگی را بپذیرد، بدون اینکه معنایی عمیقتر را به آن نسبت دهد. یک هندو
ممکن است نتیجه بگیرد که “کارما”ی خوبی داشته است. یک مسیحی ممکن است بگوید
که خدا هوای او را داشته تا بتواند در مسیر خدمت به خدا وظیفهای که برایش
تعیین شده را به سرانجام برساند.
مایا یانگ، متخصص مدیریت در دانشگاه کالیفرنیا، توضیح میدهد که
در سنت چینیها، به شانس به دید یک ویژگی ذاتی، همچون هوش یا خلق هیجانی،
نگاه میشود و میگوید: “مادرم همیشه به میگفت که تو بینی خوششانسها را
داری. به خاطر شکل خاصی که بینیِ من داشت و در فرهنگ چینی به بینی
خوششانسها مشهور است.” یانگ که در آمریکا بزرگ شده است، متوجه شد که شانس
گذرایی که آمریکاییها از آن صحبت میکنند و مثلاٌ میگویند “در آن امتحان
شانس آوردم” (یعنی فقط آن امتحان، نه همۀ امتحانها) یا وقتی که میگویند
“قبل از مصاحبه، تو ترافیک گیر کردم”، با تعریف لامتغیر و ثابتی از شانسی
که مادر یانگ در دخترش میدید، و بینی دخترش را نشانی از آن شانس ذاتی
میدانست، فرق دارد.
یانگ میگوید: “این چیزی است که متعلق به من است، و بیش از چیزی
مثل پای خرگوش که برای خوش شانسی به گردن میاندازند، قابل اتکا است.” این
تمایز در ذهن او را به خود مشغول کرد. شما ممکن است فکر کنید که کسی که
صاحب بینی خوششانسها است دیگر زحمت کار کردن را به خودش نخواهد داد. چرا
زور الکی بزند، وقتی که خوش شانس است؟ اما اینجا تفاوت فرهنگی دیگری نیز در
موضوع شانس خودش را نشان میدهد. او میگوید: “در فرهنگ چینی، سختکوشی با
خوش شانسی مرافقت دارد. سیستم اعتقادی چینی هر دو را دربرمیگیرد و به هم
جوش میدهد.”
در سوی دیگر، از آنجایی که غربیها تلاش کردن و خوش اقبالی را دو
موضوع متضاد میدادند، دیدگاه مبهمی نسبت به شانس دارند. آنها ممکن است
آرزوی شانس را داشته باشند، و برای نزدیکانشان از صمیم قلب آرزوی خوش شانسی
کنند، اما بعضی وقتها دوست ندارند که خود را خوش شانس بیانگارند. آنها
دوست دارند که لایق موقعیتشان دانسته شوند. این واقعیت که آنها در جامعهای
زندگی میکنند که نه کاملاٌ شانسی عمل میکند و نه کاملاً بر اساس شایسته
سالاری، موضوع رابطۀ میان “سختکوشی” و “خوششانسی” را برایشان پیچیدهتر هم
میکند. یک مثال دم دستی: وقتی که دوستی به یک دانشگاه حقوق یا پزشکی درجه
یک راه پیدا میکند، میگوییم: “تبریک میگویم. خیلی سختی کشیدی. واقعاً
لیاقتش را داشتی!” اما اگر نتواند وارد آن دانشگاه شود، اینطور دلداریش
میدهیم: “پذیرش خیلی شانسی است. این روزها همه سطحشان بالا رفته. هر کی
قبول شده، خوش شانس بوده!”
دانشمندانی که در موضوع شانس پژوهش میکنند، اغلب به سراغ ورزش
میروند، جایی که شانس حتی در مهارتیترین رقابتها هم نقش ایفا میکند و
از سویی نتایج به راحتی قابل اندازه گیری هستند. یکی از مطالعهشدهترین
موضوعات، زنجیرههای خوششانسی هستند، که در خلال آن به نظر میرسد که
بازیکنان ترکاندهاند- البته اصطلاح رسمی این موضوع “دست طلایی” است. یک
مقالۀ مهم که از سوی توماس گیلوویچ، رابرت والون و آموس تورسکی (اساتید
دانشگاه استنفور)، در سال 1985، منتشر شد، به این نتیجه رسید که پدیدۀ دست
طلایی وجود ندارد، و در عوض محصول تمایل عمیق ما به دیدن الگو در محیط
پیرامونمان است. بازیکنها و هوادارها این نتایج را زیر سوال بردند، و در
مقابل پژوهشگران پدیدۀ دست طلایی را دروغ خواندند.
با این وجود، سال گذشته سه دانشجوی دانشگاه هاروارد، مشکل بزرگی
را برای انکارکنندگان پدیدۀ دست طلایی بوجود آوردند. اندرو بوکوشکی، جان
ازکوویتز و کارولین استاین، استدلال کردند که وقتی یک بازیکن احساس دست
طلایی بودن میکنند، ممکن است این جرئت را پیدا کند که پرتابهای سختتری
انجام دهد. دانشجویان فیلم 83000 تلاش برای پرتاب را در مسابقات NBA در فصل
2012-13 بررسی کردند. این حجم از نمونه، اطلاعات کافی را برای ارزیابی
میزان دشواری پرتابها در اختیار آنها گذاشت. آنها نشان دادند که اول از
همه، بازیکنانی که احساس “دست طلایی” بودن میکردند، شروع به انجام
پرتابهای دشوارتر میکردند. و بعد از در نظر گرفتن دشواری پرتابهای
انتخاب شده، پژوهشگران متوجه شدند که میزان اندک اما از لحاظ اهمیت چشمگیری
از تاثیر “دست طلایی” وجود دارد. به این معنی که کسانی که در پرتابها موفق
میشدند در ادامه موفقتر هم عمل میکردند.
تقریباً
همزمان با این تحقیق، تحقیق دیگر توسط جفری زوییبل از دانشگاه استنفورد، و
برت گرین از دانشگاه برکلی، که نشان میداد که تیمهای رقیب در مقابل
بازیکنان دست طلایی دفاع قویتری انجام میدادند و به این ترتیب در مقابل
تاثیر دست طلایی واکنش نشان میدادند. پژوهش پیشین به اندازۀ کافی داده در
اختیار نداشت تا این موضوع رو به صورت مناسب در نظر بگیرد، و به این ترتیب
هر نوع افتی در عملکرد بازیکن دست طلایی را، دلیلی در رد عدم وجود زنجیرۀ
خوششانسی میانگاشت.
زوییبل و گرین، با توجه به مانعی که ذکر شد (تقویت دفاع در مقابل
بازیکن دست طلایی) به سراغ بیسبال رفتند، که در آن تیم مقابل در مقابل
ضربهزنندهای روزش باشد کار زیادی از دستشان برنمیآید. آنها بیراه فکر
نکرده بودند: وقتی که دادههای 12 سال گذشتۀ لیگ برتر بیسبال آمریکا را
بررسی نمودند، دریافتند که عملکرد ضربهزننده در 25 ضربۀ آخرش، به صورت
چشمگیری امکان پیشبینی میزان موفقیت ضربۀ بعدی را پدید میآورد. آنها
همچنین محاسبه کردند که یک بازیکن دست طلایی، سی درصد شانس بیشتری برای
انجام ضربۀ بی پاسخ را به نسبت وقتی که در زنجیرۀ پیروزی قرار ندارد،
داراست. براساس گفتههای این دو محقق، زنجیرههای خوش شانسی توهم نیستند و
واقعیت دارند.
اما مسبب این زنجیرهها چیست؟ آیا حقیقتاً شانس مسبب آن است یا
چیز دیگری؟ شاید قضیه به احتمالات بازمیگردد. این دلیلی است که در تحقیقی
که دربارۀ زنجیرههای برد و باخت در کالج لندن انجام شده، ذکر شده است.
ژوئمین ژو و نایجل هاروی، نیم میلیون شرط بندی ورزشی را تحلیل کردند و
دریافتند که زنجیرههای برد نسبت به مرتب باختن فراوانی بیشتری دارند، و
کسانی که در زنجیرههای باخت میافتند، شانسشان 50-50 نیست، بلکه احتمال
باختشان بیشتر است.
برای مثال، قماربازی که سه بار پشت سر هم میبرد، در شرط بندی
چهارم خود در 67 درصد موارد برنده بود. اگر در شرط بندی چهارم خود برنده
میشد، در 72 درصد موارد در شرط بندی پنجم برنده میشدند. در مقابل، کسانی
که اولین شرط خود را میباختند، در شرط بندی دوم، 47 درصد احتمال برد
داشتند، و اگر در بار دوم هم میباختند در شرط بندی سوم 45 درصد احتمال برد
داشتند. آیا شانس خوب میتواند شانس خوب بیاورد، همانطور که پولدارهای
پولدارتر میشوند و فقرا فقیرتر؟
تیم تحقیق سپس به کاوش خود ادامه دادند تا نشان دهند که چرا این
زنجیرهها حقیقی هستند. موضوع به خود قمارباز برمیگشت. آنها به محض اینکه
در مییافتند روی خط برد افتادهاند، شروع به بستن شرطهای مطمئنتر میکردند
و در مییافتند که زنجیرۀ بردشان برای ابد ادامهدار نخواهد بود. به بیان
دیگر، آنها باور نداشتند که دست طلاییای دارند که طلایی باقی خواهد ماند.
یک انگیزۀ متفاوت محرک قماربازانی بود که میباختند. آنها مطمئن بودند که
بالاخره شانس روی خوشش را به آنها نشان خواهد داد، و با این توهم، شرطهای
ریسکیتری میبستند. در نتیجه برندهها، میبردند (حتی اگر میزان بردهایشان
کمتر میشد) و بازندهها همچنان میباختند. شرطهای ریسکی به نسبت شرطهای
مطمئن از احتمال برد کمتری برخوردارند. قماربازها به خاطر حسشان نسبت
زنجیرهها رفتارشان را تغییر میدادند، و این موضوع خود به ادامه یافتن آن
زنجیرهها دامن میزد.
اگر رفتار بر شانس تاثیر بگذارد، آیا کسانی که خود را خوش شانس
میدانند، رفتاری متفاوتی از بقیۀ ما دارند؟ مایا یانگ در سال 2009 در
تحقیقی مشارکت نمود که در آن این موضوع که آیا دانشجویان به خوششانس بودن
به عنوان ویژگی ثابتی که در آنها ذاتی است نگاه میکنند را ارزیابی کرد.
آنها به رابطهای میان اعتقاد به شانس ثابت (در مقابل شانس گذرا) و میزان
دستاورد و انگیزه پی بردند. افراد خوششانس، به نظر میرسد، افرادی هستند
که کار را به سر انجام میرسانند. یانگ این موضوع را اینگونه تشریح میکند:
“میشود درک کرد که چطور آدمی که به شانس ثابت (ذاتی) معتقد است، انگیزۀ
بیشتری برای انتخاب اهداف دشوار و سپس چسبیدن به انجام آن داشته باشد. اگر
شما به شانس گذرا معتقد باشید، نمیتوانید به آن اتکا کنید که همیشه یارتان
باشد، و از این رو انگیزۀ کمتری برای رفتن به سراغ وظایف دشوار و چالش
برانگیز خواهید داشت.”
یافتههای یانگ با یافتههای ریچارد وایزمن جور درمیآید. او
سابقاٌ شعبدهباز بود، ولی در حال حاضر استاد دانشگاه هرتفوردشایر و
نویسندۀ کتاب “مولفۀ شانس” (2003) است. وایزمن استدلال میکند که بهترین
نگاه به شانس این است که آن را یک ویژگی ثابت بدانیم؛ نه ویژگیای که فرد
با آن به دنیا میآید، بلکه ویژگیای که میتواند در خود پرورشش دهد.
وایزمن به دنبال افرادی رفت که خود را هموارۀ بسیار خوششانس یا بسیار
کمشانس میدانستند و توانست 400 نفر را جمع کند. او دریافت که افراد
خوششانس در ایجاد و تشخیص موقعیتهای شانسی (مثلاً ملاقات تصادفی با فردی
مشهور در یک کافه) تبحر بیشتری دارند، به شمِ خود توجه بیشتر میکنند،
انتظارات مثبت دارند و پیشبینیهای خود نسبت به خود انجام میدهند و در
مقابل مشکلات زندگی رفتارری آرامتر و مقاومتر دارند. بدشانسها در مقابل
تنیدهتر و مضطربتر هستند.
هر چه که کسی بیشتر به موضوع شانس و یافتههای جدید در مورد آن
بپردازد، با تناقضهای بیشتری مواجه میشود. خوشبینی را در نظر بگیرید:
این مورد یکی از ویژگیهایی است که وایزمن در مورد افراد خوششانس بر
میشمارد، و با این وجود قماربازان آنلاینی که در تحقیق کالج لندن به آنها
پرداخته شده، به خاطر بدبینیشان بود که زنجیرۀ بردشان تداوم مییافت. آنها
به سراغ شرطهای امنتر میرفتند. افراد خوششانسی که وایزمن توصیف میکند،
به خاطر دیدگاه خوشبینانهشان به زندگی، ممکن است در زندگی موفق باشند،
اما همین خوشبینی میتواند در لاس وگاس کار دستشان دهد.
این دقیقاً همان اتفاقی است که برای آرکی کاراس رخ داد. تنها سه
هفته پس از آن که پولهایش به قلۀ 40 میلیون دلاری رسید، او همۀ پولش را
باخت. زنجیرۀ خوششانسی او بدل به یک باخت خالص پنجاه میلیونی شد. اوضاع
وقتی غمانگیزتر میشود که در سال 2013 او به جرم دزدی، برد با روشهای
متقلبانه و تقلب در بازی بیست و یک در کازینویی در کالیفرنیا متهم شد.
البته در نوامبر امسال، اقبال دوباره لبخند کوچکی به او زد: به او حکم
تعلیق مراقبتی دادند، و آرکی از حکم سه سال زندان گریخت. اوضاع میتوانست
بدتر باشد.