چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟

چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟

یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما با آن دست به گریبان هستیم افکار منفی است
که گاهی کنترل آنها برای ما سخت می شود! اما چه باید کرد؟! چگونه افکار منفی را برای همیشه کنار بگذاریم؟
 
حتی
اگر کاملا مثبت‌اندیش باشید که بتوانید در زندگی نیمه پر لیوان را هم
ببینید، قطعا گاهی افکار منفی گذشته به شما هجوم می‌آورند. به همین دلیل
هنگامی‌ که حس شکست به ذهن شما خطور کند، مغز به حالت آماده‌باش در‌می‌آید.
چگونه بر این نگرانی‌ها غلبه کنیم:
 
 
۱. هجوم افکاری مبنی بر وقوع فاجعه از هر سو
قصد
دارید مهمانی غافلگیرانه برای دوستتان ترتیب دهید. بدین منظور همه چیز را
تدارک می‌بینید، اما افکار منفی رهایتان نمی‌کند. اگر کسی بند را آب دهد،
چه می‌شود؟ اگر کسی را اشتباهی دعوت کنید، چه خواهد شد؟ اگر نوارهای کاغذی
آتش بگیرند چه می‌شود؟
 
به قول متخصصان: فاجعه
علائم بارز: مغز
شما همواره برای وقوع فاجعه آماده است. احتمالات واقع‌بینانه را از سر
بیرون می‌کنید و بر روی بدترین پیامدهای ممکن متمرکز می‌کنید.
 
هم
اکنون مبارزه را آغاز کنید: باربارا فردریکسون مدیر مرکز Positive and
Psychophysiology می‌گوید، به خودتان متذکر شوید که این نگرش‌های منفی فقط و
فقط روش‌های محافظتی مغز در برابر هر گونه مشکل احتمالی پیش روی است. سپس
به خودتان بگوئید مغز من، متشکرم که سعی داری از من محافظت کنی، اما اکنون
زمان استراحت است و من این نگرانی را از بین خواهم برد. این مورد از نادر
مواردیست که، صحبت کردن با یک دوست جواب سوال نیست. فردریکسون اشاره
می‌کند: اگر به طور افراطی دچار نگرش‌های منفی یا دلشوره و اضطراب هستد،
دوستانتان نمی‌تواند به شما کمک کنند تا از این حس و حال رها شوید.
 
برای
همیشه از ذهنتان خارج‌ کنید: گاهی یک فکر ساده یا یک شعار می‌تواند قوت
قلب باشد و افکار عنان گسیخته را مهار کند. هنگامی‌ که نگران جشن تولد
فاجعه‌بار و یا آتش‌سوزی خانه هستید، به خودتان بگوئید هر که اتفاقی بیافتد
من از عهده‌ی آن بر خواهم آمد و بدین ترتیب به این افکار بی‌اعتنایی کنید.

 
 
۲. در همه حال خود را مقصر تصور می‌کنید
با یکی از
اعضای جدید کتابخانه آشنا شده‌اید، اما از یکی از دوستان می‌شنوید که او
بدون هیچ دلیلی با شما قطع رابطه کرده است. اولین فکری که به ذهنتان خطور
می‌کند: احتمالا به خاطر حرفی که گفتم با من قطع رابطه کرده. به اندازه
کافی از او استقبال نکردم؟ آیا واقعا من را دوست نداشت؟
به قول متخصصان: شخصی کردن موضوع
علائم بارز: ترجیح می‌دهید بدون توجه به توضیحات دیگران، خود را مسئول تمام اتفاقات منفی اطراف بدانید.
 
هم
اکنون مبارزه را آغاز کنید: واقع‌بینی را در خود پرورش دهید تا افکار غلط
محو شوند. بار دیگر که رفتار دیگران را به خود گرفتید این جملات را با خود
زمزمه کنید، این فقط نگرش منفی است و من مسئول همه چیز نیستم.
 
یک
تغییر عجیب‌تر: گامی فراتر روید. فردریکسون می‌گوید: کارهایی را انجام دهید
که موقعیت جدیدی برایتان فراهم کند. طبق نظریه پژوهشگران دانشگاه Notre
Dame، آغاز با موقعیت جدید سیگنال‌هایی را مبنی بر اینکه کار خود را با
شرایط قبلی به پایان رسانده‌اید و آماده‌ی تغییر به سمت وضعیت جدید هستید،
به مغز مخابره می‌کند.
 
برای همیشه از ذهنتان بیرون کنید: دکتر
روانپزشک ربکا گلادینگ، می‌گوید که بپذیرید ۹۹٪ از مواقع شما قادر به تغییر
خلق ‌وخوی دیگران نیستید (ممکن است کتابخانه دوستتان تغییر کرده یا شاید
والدین بیماری دارد و یا هزاران مورد دیگر.) همواره این امر را مد نظر
داشته باشید که در صورت تردید می‌توان درباره‌ی اتفاقات پیش آمده پرس وجو
کرد و یا از دوستان درباره‌ی واقعیت ماجرا سوال نمود.
 
 
۳. تصور شما ناشی از احساس شماست و بالطبع زمینه‌ساز اتفاقات پیش آمده
گاهی
ماندن در خانه هنگام غروب، لذت‌بخش است اما امشب، بی‌برنامه‌گی موجب شده
تا احساس تنهایی نمائید. روی کاناپه لم داده‌اید و با خود می‌گوید، هیچکس
به فکر من نیست، من همیشه تنها هستم.
به قول متخصصان: استدلال احساسی
علائم
بارز: ذهن شما احساس و واقعیت را با هم در می‌آمیزد. هنگامی‌ که احساس
تنهایی بر شما غالب شود، این تصور نیز برایتان پیش می‌آید که کسی به شما
اهمیت نمی‌دهد. هنگامی‌ که احساس گناه می‌کنید، تصور می‌کنید اشتباهی از
شما سر زده.
 
هم اکنون مبارزه را آغاز کنید:از احساساتتان فاصله
بگیرید، بدین ترتیب می‌توانید آنها را فقط در حد احساسات نگاه دارید.
روانشناس راس هریس توصیه می‌کند که برای بیان احساسات خود از یک عبارت گذرا
بهره ببرید. تغییری نامحسوس در احساس خود پدید آورید به عنوان مثلال به
جای عبارت، من همیشه تنها هستم از عبارت اکنون احساس تنهایی می‌کنم،
استفاده کنید. سعی کنید فاصله‌ی بیشتری بین خود و احساستان ایجاد کنید. با
کمی مزاح یک قدم فراتر بگذارید و با آهنگ تولدت مبارک، جمله‌ی من تنها هستم
را بخوانید. سپس با صدای یکی از شخصیت‌های کارتونی این جمله را بگویید.
حتی اگر لبخند نمی‌زنید، فاصله‌ی ‌بیشتری بین خود و افکار منفی بی‌اهمیت
ایجاد نمائید.
 
برای همیشه کنار بگذارید: گرایش به سمت دلایل
احساسی را با مدیتیشن و مراقبه از بین ببرید. فردریکسون می‌گوید: مهارت‌
تمرکز که با مدیتیشن شکل می‌گیرد، هوشیاری متمرکز خوانده می‌شود، توانایی
تلقیِ افکار به صورت زودگذر و موقتی. بنابراین اگر احساس ناراحتی می‌کنید،
بدین معنا نیست که بازنده هستید. اگر حس خشم دارید، می‌توانید بدون مقایسه
بیش از حد، این حس را درک کنید. اگر مدیتیشن و مراقبه موجب بی‌قراری شما
می‌گردد، به‌جای آن یک دقیقه به لحاظ روحی بر روی احساس کلی بدنتان متمرکز
شوید.
 
نکات منفی،پیش‌بینی‌های منفی
 
نسبت به افکار منفی بی اعتنا باشید
 
 ۴. روی نقطه ضعف خود متمرکز نشوید.
برنجی
که برای شام مهمانی اخیر درست کرده بودید، بسیار عالی از آب در آمده بود و
همه، حتی پسرعموی پرافاده‌ی شما از آن تعریف می‌کند، اما دسر یک چیزکیک شل
و ‌ول و بهم ریخته شده و بیشتر مزه‌ی شوری می‌دهد تا شیرینی. چند روز بعد
از مهمانی، شما همچنان به آن فکر کرده و گریه می‌کنید.
به قول متخصصان: اغراق در افکار منفی
علائم بارز: برای دیدن جزئیات، چشمان تیزبینی دارید و تمایل دارید آنقدر آنها را بزرگ جلوه دهید تا نکات مثبت دیده نشوند.
 
هم
اکنون مبارزه را آغاز کنید: در عوض خود را مجبور کنید تا چند نکته خوب
دیگر را به یاد آورید. (دسر شل ‌و ول شده اما به خاطر داشته باشید چقدر
مهمان‌ها برنج را دوست داشتند). اگر افکار بد برگشتند، تصور کنید، بگویید
یا حتی فریاد بزنید ایست! حتی تصور یک علامت بزرگ و قرمز ایست نیز می‌تواند
کمک کنده باشد.
 
برای همیشه کنار بگذارید: اگر این‌گونه افکار
درباره موضوعی همیشگی (مثل عکس یا ازدواج) مرتبا به سراغ شما می‌آیند، این
کار را انجام دهید: افکار منفی خود را بنویسید و کاغذ را مچاله کنید و دور
بیندازید. طبق پژوهشی در دانشگاه Ohio، افرادی که نکات منفی درباره ی بدن
خود را می‌نویسند و سپس یادداشت‌ها را دور می‌اندازند در مقایسه با افرادی
که یادداشت‌ها را نگه می‌دارند از تصویر مثبت‌تری نسبت به خود برخوردارند.
دکتر روانشناس ریچارد پتی می‌گوید، آنها از لحاظ فیزیکی افکار را دور
ریخته‌اند، اما انگار از لحاظ روحی نیز موفق به دور انداختن افکار خود
شده‌اند.
 
 
۵. روند شکست را می‌بینید.
به مدت سه هفته،
هدفتان را که پیاده‌روی روزانه روی تردمیل بود، عملی کردید. اما در محل کار
با مشکلی مواجه می‌شوید و چهار روز متوالی پیاده‌روی را کنار می‌گذارید.
به خود می‌گویید، همیشه در آخر ورزش را کنار می‌گذارم، من آدم تنبلی هستم.
به قول متخصصان: نتیجه‌گیری کلی
علائم بارز: در موقعیت بدی قرار دارید و همین امر منجر به نتیجه‌‌گیری عجولانه می‌گردد.
 
هم
اکنون مبارزه را آغاز کنید: ذهن خود را به سمت دیگری منعطف کنید. هنگامی‌
که کارهای روزمره مثل آماده کردن شام را انجام می‌دهید، مغز خود هدایتگر
می‌شود. در این زمان احتمالا ذهن بررسی راه‌هایی که قبلا رفته‌اید، را شروع
می‌نماید. اما اگر ذهن خود را به سمت فعالیتی، به عنوان مثال طرز تهیه‌ی
غذای جدید، منعطف کنید که نیاز به تمرکز زیادی دارد، افکار منفی فرصت کمتری
خواهد داشت تا بر ذهنتان چیره شوند.
 
برای همیشه کنار بگذارید:
دکتر روانشناس گلادینگ می‌گوید: فرض کنید قدیمی‌ترین دوست شما، یا هر شخص
دیگری که بهترین‌ها را برای او می‌خواهید، افکاری محکوم به شکست دارد. به
او چه می‌گویید؟ درباره‌ی شرایطش چه فکری می‌کنید؟ تحلیل ساختار شناختی این
موضوع می‌تواند ترحمی چند برابر را برای خودتان به ارمغان آورد و حتی
می‌تواند در دراز مدت شما را از سختگیری بیش از حد درباره‌ی خودتان، مصون
بدارد.
 
 
۶. مطمئن هستید که هیچ چیز خوب پیش نخواهد رفت.
موقعیت
شغلی جدیدی پیدا کرده‌اید و قلبتان به تپش می‌افتد. سپس شروع می‌کنید به
نوشتن رزومه، اما دائم با خود می‌گوئید، چرا وقتم را تلف کنم، من هرگز
انتخاب نخواهم شد.
به قول متخصصان: پیش‌بینی منفی
علائم بارز: بدون توجه به علائم، نتایج بدی را پیش‌بینی می‌کنید.
فردریکسون
می‌گوید: بسیاری از نگرش‌های منفی از سفر روحی ما در زمان نشأت می‌گیرد.
پاهایتان را به کف زمین فشار دهید و تمرکزتان را به سمت اطرافتان بکشید،
سپس یک چیز مثبت حتی جزئی را در ذهن مجسم کنید.
 
برای همیشه کنار
بگذارید: انعطاف‌پذیری برگ برنده شماست. فردریکسون می‌گوید، افراد
انعطاف‌پذیر ترجیح می‌دهند منتظر بمانند و ببینند چه می‌شود، تا اینکه
پیش‌بینی‌های منفی داشته باشند. شما می‌توانید با یک عادت پایدار از
تجربیات احساسی مثبت، انعطاف‌پذیر شوید. این کار می‌تواند به ‌سادگی
ثبت‌نام در کلاس مدیتیشن باشد، یا نوشتن چیزی که از آن سپاسگزارید. از همین
امشب شروع کنید. تنها چیزی که باید کنار بگذارید کمی از بدبینی‌های
غیرضروریست.


6 کاری که انسان های همیشه شاد هرگز انجام نمی دهند

آدم‌های شاد و خوشبخت کارهای زیادی انجام می‌دهند. اگر شما هم میخواهید انسانهای شادی باشید این کارها را انجام دهید.
شادی چیزی نیست که به آینده موکولش کنید؛ چیزی است که برای امروزتان طرح‌ریزی می‌کنید. آدم‌های
شاد و خوشبخت کارهای زیادی انجام می‌دهند. آنها زمان زیادی را برای
خوشبینی، شکرگزاری، تمرین مهربانی، رسیدگی به روابط محبت‌آمیز، متعهد شدن
به اهداف پرمفهوم، بهره بردن از لذت‌های کوچک زندگی و امثال آن صرف
می‌کنند.
اما هیچوقت …در کارهای دیگران دخالت نمی‌کنندفراموش
کنید دیگران چه می‌کنند. نگاه نکنید که چه دارند و چه هستند. هیچ کس وضعیت
بهتری نسبت به شما ندارد چون کسی نمی‌تواند کاری را به خوبی شما انجام
دهد. شما در مسیر خودتان قدم می‌زنید. گاهی‌اوقات یکی از دلایل اینکه با
ناامنی دست و پنجه نرم می‌کنیم این است که شرایط پشت صحنه خودمان را با
شرایط ظاهری دیگران مقایسه می‌کنیم. به جای اینکه به صدای خودمان گوش دهیم،
به صدای دنیا گوش می‌دهیم. پس دست از مقایسه کردن بردارید! به صدای درونی
خودتان گوش دهید و فکرتان به کار خودتان باشد.بهترین آرزوها و
بزرگترین اهدافتان را نزدیک به قلبتان نگه دارید و هر روز برای آنها وقت
بگذارید. از تنها راه رفتن نترسید و از لذت بردن از آن نهراسید. نگذارید
نادانی، ناراحتی یا منفی‌بافی کسی اجازه ندهد بهترین خودتان باشید. کاری را
انجام دهید که می‌دانید برای شما بهتر است چون وقتی با آرامش درونی روی یک
کار خوب تمرکز می‌کنید، هیچ چیز نمی‌تواند شما را متزلزل کند. 
ارزش خود را در دیگران جستجو نمی‌کنندوقتی
از اینکه خودتان باشید راضی باشید، بدون اینکه مقایسه کنید یا برای
تحت‌تاثیر قرار دادن دیگران رقابت کنید، هر فرد باارزشی به شما احترام
خواهد گذاشت. و مهمتر اینکه خودتان هم به خودتان احترام خواهید گذاشت.چطور باید اجازه بدهید دیگران شما را تعریف کنند؟ اگر می‌دانستید هیچکس قضاوتتان نمی‌کند چه کاری را متفاوت انجام می‌دادید؟ هیچکس
حق قضاوت کردن شما را ندارد. ممکن است مردم داستان‌های شما را شنیده باشند
و تصور کنند شما را می‌شناسند اما هیچوقت نمی‌توانند آنچه بر شما گذشته را
احساس کنند. هیچوقت نمی‌توانند خودشان را جای شما بگذارند. پس فراموش کنید
دیگران چه فکری می‌کنند یا درمورد شما چه می‌گویند. فقط روی احساسی که
خودتان نسبت به خودتان دارید تمرکز کنید و به راهتان ادامه دهید.آنها
که شما را قبول می‌کنند دوستانتان هستند و آنها که نمی‌کنند می‌توانند
معلم شما باشند. اگر کسی به شما چیزی می‌گوید و حقیقت دارد، این تقصیر شما
نیست که حقیقت دارد. اگر کسی چیزی به شما می‌گوید و حقیقت ندارد، باز هم
مشکل شما نیست زیرا حقیقت ندارد. در هر دو حالت حرفی که به شما می‌زنند
مشکل شما نیست، مشکل خودشان است.
برای شادی خود به افراد دیگر و اتفاقات خارجی متکی نمی‌شوندناراحتی
در شکاف بین چیزی که الان داریم و چیزی که فکر می‌کنیم لازم داریم قرار
می‌گیرد. اما حقیقت این است که لازم نیست که برای راضی و شاد بودن چیز
بیشتری نسبت به آنچه الان داریم به دست بیاوریم. برای شاد بودن نیاز به
اجازه هیچ کس دیگری نداریم. زندگی شما فوق‌العاده است نه به این دلیل که
کسی این را می‌گوید، بلکه به این دلیل که چیز تازه‌ای به دست آورده‌اید.
بخاطر اینکه تصمیم گرفته‌اید که اینطور باشد. انتخاب همیشه با خودتان است
که زندگی کنید و تجربه کنید.به محض اینکه آدم‌ها و چیزهای دیگر را برای شادی‌تان مسئول نکنید، احساس شادی
بیشتری خواهید کرد. اگر الان ناراحتید، تقصیر کس دیگری نیست. خودتان باید
مسئولیت کامل ناراحتی خود را بر عهده بگیرید و خیلی سریع توانایی برای
شادتر شدن را به دست خواهید آورد. دست از آماده کردن موقعیتی که باعث شادی‌تان
شود بردارید. فقط کافی است که عظمتی که در این لحظه از آن شما شده است را
دریافته و شکرگزار آن باشید و خیلی زود موقعیت‌های عالی و مناسب برایتان
فراهم خواهد شد.بخش بهتر شادی یا ناراحتی شما به نگرش شما بستگی دارد نه موقعیتتان. حتی اگر همه چیز الان عالی نباشد، به همه زیبایی‌هایی
فکر کنید که در انتظار شماست. یک دلیل خوب برای لبخند زدن همیشه فقط یک
قدم از شما دور است: سعی کنید هر زمان که خواستید، دست انداخته و آن را
بگیرید.
خشم و کینه را در خود نگه نمی‌دارندکاری
کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتی‌های قدیمی هستید. چیزی که
در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست. فقط کافی است
که کتاب را ورق بزنید.همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران
صدمه دیده‌ایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تحربیات کاملاً طبیعی
هستند، گاهی‌اوقات برای مدتی طولانی در شما می‌مانند. احساس خشم و کینه ما
را وا می‌دارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و
فراموش کردن آن برایمان سخت شود. بخشش چاره کار است. باعث
می‌شود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آینده‌تان تمرکز کنید. برای
دریافتن قدرت بی‌نهایت چیزی که در آینده اتفاق می‌افتد، باید هر چیزی که
پشت سرتان است را ببخشید. بدون بخشش، زخم‌ها هیچوقت خوب نمی‌شوند و رشد
فردی شما حاصل نخواهد شد. به این معنی نیست که گذشته‌تان را پاک می‌کنید یا
اتفاقاتی که افتاده را فراموش می‌کنید. به این معنی است که آن درد و خشم
را کنار می‌گذارید و درعوض انتخاب می‌کنید که از آن اتفاق درس بگیرید و به
سمت آینده‌تان حرکت کنید.
زمانی طولانی را در محافل منفی نمی‌گذرانندمطمئناً
نمی‌توانید برای باقی زندگیتان انتخاب‌های مثبت داشته باشید مگراینکه در
محلی باشید که این انتخاب‌ها را برایتان راحت و طبیعی و لذت‌بخش سازد. پس
با محدود کردن زمانی که با افراد منفی می‌گذرانید از روح و توانایی‌تان
دربرابر آلودگی محافظت کنید.وقتی
دیگران از شما می‌خواهند که مثل یک قربانی رفتار کنید، مثلاً وقتی از
ناعادلانه بودن دنیا و زندگی شکوه و شکایت می‌کنند و از شما می‌خواهند تا
با آنها هم‌نظر شوید و همدردی کنید، خود را کنار کشیده و از محیط دور شوید.
وقتی وارد این بازی منفی‌بافی شوید، همیشه بازنده خواهید بود.حتی
وقتی تنها هستید، یک فضای ذهنی مثبت برای خود درست کنید. برای دور کردن
همه افکار منفی از خودتان، به خودتان امتیاز بدهید. یا حتی چند نمونه از
این افکار که برایتان مشکل‌ساز بوده‌اند را از خودتان دور کنید تا ببینید
چقدر زندگی‌تان را تغییر خواهد داد. شما هیچ نیازی به افکار منفی ندارید.
همه آنها دروغ هستند و هیچ چیز را حل نمی‌کنند. تنها چیزی که به شما
می‌دهند یک باور نادرست و اشتباه از خودتان است.
در برابر حقیقت مقاومت نمی‌کنندوقتی
همه زندگی‌مان را به یاد گرفتن دروغ گویی سپری کنیم درواقع گودال مرگ برای
خودمان می‌کنیم. زیرا این دروغ‌ها بالاخره آنقدر در ذهنمان قوی می‌شوند که
برای دیدن، گفتن و زندگی حقایقمان ناتوان می‌شویم. زندگی‌هایی که با دروغ
به هم وصل شده است، خیلی زود از هم پاشیده می‌شوند. اگر دربرابر حقیقت
مقاومت کنید، هر روزتان را با دروغی زندگی خواهید کرد که حقیقت آن هر لحظه
افکارتان را در بر می‌گیرد. نمی‌توانید با بی‌صداقتی از شر حقایق خلاص
شوید. پس دربرابر آن مقاومت نکنید، روی آن سرپوش نگذارید، سعی
نکنید آن را با فریب پنهان کنید، روحتان را براساس چیزی که مورد پسند
دیگران است ویرایش نکنید. هیچ توضیحی نداشتن بهتر از یک توضیح نادرست است.
قبول کردن حقیقت شجاعت و قدرت می‌خواهد اما تنها راه برای داشتن یک زندگی
صادقانه و حقیقی است. هر چه که هست را بپذیرید، آن را به طور کامل در آغوش
بکشید، و بخاطر احتمالاتی که ممکن است در پس آن باشد زندگی کنید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top