به کودکان خود دعوا کردن را بیاموزید!

به کودکان خود دعوا کردن را بیاموزید!

احتمالا برای همه والدین دعوای میان کودکان
نگران‌کننده است.جیغ‌های ممتد، درگیری‌های لفظی، کتک‌کاری و… نه‌تنها
اضطراب، اضطرار و پریشانی والدین را درپی دارد که در شرایط پیچیده‌تر باعث
بیدار شدن حس گناه در والدین می‌شود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که
به‌خود بگویید: «لابد درست تربیتشان نکرده‌ام که اینگونه با هم دعوا
می‌کنند». شما قبل از هر چیز نیاز به صبر و تحمل فراوان دارید، باید
به‌خوبی به صحبت‌های آنان گوش دهید و از میان دعواهای مبهم آنها، پیامشان
را درک کنید، برای درک این پیام باید اجازه دهید که آنها شما را با خودشان
به عمق دردها و مشکلات‌شان ببرند؛ آگاهی، قدم مؤثری در راه درمان است.

۱- خانواده آرمانی

تصور یک خانواده آرمانی که همه عاشق هم هستند و کودکان
از صبح تا شب قربان صدقه هم می‌روند کار ساده‌ای نیست. در ارتباطات یک
خانواده، عشق هست، کدورت هم هست، دوستی هست، دعوا هم هست. باید تحمل بروز
حسادت، رقابت و حتی نفرت و دشمنی کودکان را داشته باشید. نگران احساس دشمنی
میان فرزندانتان نباشید. احتمال اینکه شما یک نسخه دیگر از هابیل و قابیل
در خانه داشته باشید، خیلی کم است. باید پذیرفت که رابطه خواهر و برادری
همیشه بین دو قطب عشق و نفرت در نوسان است و گاهی این رابطه جنبه‌های تاریک
هم دارد.

۲- جنبه‌های مثبت ماجرا

از دعوای بین کودکانتان
نترسید؛ هر چقدر هم که تحمل چنین درگیری‌هایی سخت باشد، باز هم دنیا به
آخر نمی‌رسد. دعوا به کودک اجازه می‌دهد تا جایگاه خود را در خانواده و
موقعیتش را نسبت به دیگری مشخص کند. تنها یک جر و بحث و یک دعوای شدید
می‌تواند کاری کند که کودک زیر بار زورگویی خواهر یا برادر نرود و
امتیازاتش را از دست ندهد. دعوا، یکی از مؤثرترین شیوه‌ها برای عرض اندام
است. شاید کودک شما بیشتر از آنکه نیاز به عشق خواهری یا برادری داشته
باشد، نیاز دارد که از حریم شخصی‌اش دفاع کند. نکته‌ای که در این میان
بسیار مهم است، یادگیری این نکته است که بچه‌ها بفهمند باید در هر شرایطی
احترام خواهر یا برادر خود را نگه‌دارند.

۳- همه‌تان را به یک اندازه دوست دارم

می‌گوییم«همه‌تان
را به یک اندازه دوست دارم» اما در عمل اوضاع فرق می‌کند. ممکن است شما
احساس نزدیکی بیشتری به یکی از فرزندانتان داشته باشید. این امر کاملا
طبیعی‌ است اما باید به آن آگاه بود. علم به چنین احساساتی باعث می‌شود که
از ارجح دانستن یکی نسبت به دیگری دست بکشید. تبعیض والدین اگر افراطی
باشد، عواقب وخیمی در پی دارد. چنین تبعیضاتی به رابطه میان کودکان به‌شدت
آسیب می‌زند و روابط آنها راتیره‌وتار می‌کند.

۴- از این خائن کوچک متنفرم

فرزند
اولی که تا همین دیروز تمام عشق و توجه والدینش را داشته و حالا محبت و
عواطف مادرش را حول یک خائن کوچک می‌بیند که باعث تنهایی و بی‌توجهی به او
شده است، کمترین عکس‌العملش تنفر است. اگر در چنین شرایطی قرار دارید، بهتر
است که در مرحله اول شروع کنید به گفتن خاطراتی از کودکی‌‌اش. از اینکه او
هم روزی مرکز توجه بوده و به همین شکل تغذیه و مراقبت می‌شده است. در
مرحله دوم از امر و نهی کردن بیش از حد به فرزند بزرگ‌تر خودداری کنید؛
«دستش نزن، دردش می‌گیره» «سر و صدا نکن، بیدار می‌شه» «تکونش نده، تازه
شیر خورده» این جملات باعث می‌شود که فرزند دوم به شکل یک مزاحم برای کودک
بزرگ‌تر جلوه کند. به جای این جملات به او بفهمانید که بزرگ‌تر بودن
به‌معنای تواناتر بودن است و کمک کنید تا تکیه‌گاه‌های جدیدی برای خود پیدا
کند و بتواند کارهایش را بدون کمک بزرگ‌ترها انجام دهد. البته در این مسیر
مراقب باشید که هرگز جمله «تو دیگه بزرگ شدی، خودت انجامش بده» را به زبان
نیاورید.

۵- لحظات خوب را یادآوری کنید

همانقدر که دعوا میان کودکان
زیاد است، عشق و بازی و دوست داشتن هم به وفور میان خواهران و برادران
دیده می‌شود. بهتر است این لحظات را در هنگام دعوا به آنها یادآور شوید.
همانطور که به او حق می‌دهید از دست خواهر یا برادرش ناراحت و عصبانی باشد.
می‌توانید به او بگویید: «تو الان از داداشت ناراحتی اما یادت می‌آید
دیروز چقدر با هم بازی کردید و خندیدید و بهتون خوش گذشت؟ مطمئن باش باز هم
همون‌طوری می‌شه»

6- آیا باید مداخله کنم؟

بعضی از خانواده‌ها بر این باورند که والدین هرگز نباید در دعواهای کودکان
دخالت کنند. اگر این باور را به شکل یک دستورالعمل کلی و همیشگی و غیرقابل
انعطاف می‌بینید و عمل می‌کنید، باید بدانید که سخت در اشتباهید. همانگونه
که نباید با شنیدن نخستین داد و فریادها به وسط معرکه رفت و میانجگیری
کرد، نباید از دستورالعمل «دخالت نکردن دائمی» پیروی کرد. مهم این است که
شما بدانید چه وقت باید مداخله کنید. شرایطی که در آن خطر خشونت جسمانی
وجود دارد، نیاز به مداخله والدین دارد. زمانی‌ که خشونت کلامی از
بدوبیراه‌های رایج خواهر و برادرها فراتر برود و کار به تحقیر و بی‌ارزش
کردن و حمله به هویت طرف مقابل برسد. زمانی که دعواهای تکراری و هرروزه، یک
نفر را مغلوب و دیگری را غالب معرفی می‌کند، باید جلوی این زورگویی و
زورپذیری همیشگی را بگیرید. کودکان، عدم‌دخالت والدین را نشانه تأیید آنها
می‎دانند، بنابراین یکی تا ابد زورگو و دیگری تا ابد «تو سری خور» بار
خواهد آمد.

۷- بیا بازی کنیم

کودکان، در زمان
آشتی و آتش‌بس اغلب در حال بازی هستند. «جنگ بازی» «معلم و شاگرد بازی»
«مامان بازی» اینها همه بازی‌هایی هستند که کودکان می‌توانند به شکل نمادین
درگیری‌هایشان را حین آنها حل کنند. اگر چه ممکن است این بازی‌ها به دعوا بکشد اما شما فراموش نکنید که رابطه بین عشق و نفرت در نوسان است و بازی کمک می‌کند که نفرت‌ها را پشت سر بگذارند.

۸- این یک قانون است

اگر
شاهد کتک کاری یا فحش‌ها و تحقیرهای خارج از قوانین خانه هستید نخستین
قدمی که باید بردارید این است که بگویید «بسه! دیگه کافیه!» به‌عبارتی مانع
زیاده‌روی در فحش و کتک‌کاری شوید. حتی اگر دور از چشم شما در اتاق‌شان
مشغول تکه پاره کردن هم هستند، شما باید به آنجا بروید و متذکر شوید که
«مثل اینکه خیلی از دست هم دلخور و عصبانی هستید، اما اجازه ندارید از این
جور حرف‌های زشت به هم بزنید». بچه‌ها در این مواقع حد و حدود را درک
می‌کنند و خواهند فهمید که چه جملات و کلمات و زد و خوردهایی خارج از
قوانین است و باید به آن پایبند باشند.

۹- بازگشت به قلمرو خود

اگر
با هم کتک‌کاری می‌کنند، باید آنها را از هم جدا و کاری کنید که هر کسی به
قلمرو خودش بازگردد. بازگشت به میان وسایل و دوست‌داشتنی‌ها و به‌اصطلاح
قلمروشان به آنها امکان آرام شدن می‌دهد. باید مراقب باشید که هرکدام در
این مواقع به قلمرو دیگری تجاوز نکند و حریم هم را رعایت کنند.

۱۰- حالا زمان حرف زدن است

وقتی آنها را از هم جدا کردید و آرام گرفتند، زمان حرف زدن فرامی‌رسد. بسته به عمق دعوا
و میزان عصبانیت کودکان زمان آرام شدن آنها متفاوت است. ممکن است بعد از
یک‌ربع، یا یک ساعت و گاه یک روز کودکان آرامش خود را بازیابند. تشخیص این
زمان با شماست. پس از آن، کار شما این است که مانند یک داور بی‌طرف به
بچه‌ها کمک کنید تا دعوا را تجزیه و تحلیل کنند و به آن مفهوم ببخشند.
مراقب باشید که نباید طرف کسی را بگیرید. باید به نوبت و به اندازه به
حرف‌های طرفین گوش کنید و به هر دو طرف به اندازه کافی مهلت حرف زدن بدهید.
در این زمان باید سؤالاتی را مطرح کنید که به تقویت ارتباط و ادراک میان
طرفین دعوا کمک کند؛ «اسباب بازیت رو از دستت قاپید؟ درست، تو هم زدیش. اما
حالا فکر کن ببین به‌نظرت چرا اسباب بازیت رو از دستت قاپید؟»  اینگونه
صحبت‌ها باید در حضور دوطرف دعوا باشد، در اغلب موارد سوا کردن کودکان و
تنها صحبت کردن با آنها نتیجه‌ای در پی ندارد، چرا که یکی فکر می‌کند حقش
خورده‌شده و دیگری غیبتش را کرده است.

۱۱- حرف نمی‌زنی، نقاشی بکش

اگر
با بچه‌ای سرو کار دارید که به هر دلیلی حرف زدن برایش سخت است، از
راه‌های دیگری با او ارتباط برقرار کنید؛ راه‌هایی از قبیل نقاشی کردن. کودک از طریق نقاشی، نفرت، عصبانیت و حرف‌های خود را به شکل نمادین عنوان خواهد کرد.



توی جیب بچه‌ها را جدی بگیرید

پول برای همه، چه کودک و چه بزرگسال مهم است.
کودکان ابتدا تنها جذب صدای جیرینگ جیرینگ پول می‌شوند و شاید پول کاغذی را
بی‌اهمیت بدانند اما آنها هم به مرور مانند دیگران با ویژگی‌های پول آشنا
می‌شوند و تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرند.

تحقيقات روانشناسي ثابت كرده است بين آموزش مهارت‌هاي اقتصادي
به كودكان و موفقيت اقتصادي آنها در آينده رابطه وجود دارد و كودكاني كه
تحت آموزش قرار‌بگيرند موفق‌تر خواهند بود. اين يعني والدين و مربيان بايد
توجه ويژه‌اي به تربيت اقتصادي فرزندان داشته باشند. آنچه فرزندان براي
آينده نياز دارند آشنايي با ارزش پول، كسب پول، توانايي پس‌انداز‌كردن،
خرج‌كردن، بخشيدن و قناعت است.

پول توجيبي مي‌گيرم، پس هستم

بيشتر كودكان از 3 سالگي تمايل پيدا مي‌كنند كه مستقل شوند. اين نياز در
آستانه ورود به مدرسه شدت مي‌گيرد. استقلال به كودكان كمك مي‌كند با
اعتماد به نفس بيشتر به تجربه‌اندوزي روي بياورند و براي موفقيت آماده شوند
اما مهم است كه خانواده به‌عنوان نخستين محيط تربيتي چگونه مي‌خواهد به
كودك بگويد به استقلال‌خواهي تو احترام مي‌گذاريم و قبول داريم كه بزرگ
شده‌اي.

يكي از راهكارهاي رشد مهارت‌هاي فرزندان، تربيت اقتصادي است. خيلي از
والدين فكر مي‌كنند كه فقط بايد پولي به بچه‌ها بدهند تا آنها نياز‌هاي خود
را تامين كنند غافل از اينكه مي‌توانند از همين پول توجيبي‌ها براي تربيت
اقتصادي بچه‌ها استفاده كنند. البته واضح است كه پرورش هوش اقتصادي بچه‌ها
نيازمند تلاش و همكاري همه اعضاي خانواده است. گرفتن پول توجيبي يك مرحله
جديد از زندگي هركودك يا نوجوان است و به او پيغام بزرگ‌شدن و محترم بودن
مي‌دهد و در عين حال به او كمك مي‌كند تا امنيت رواني، استقلال شخصيت،
خودكنترلي و مسئوليت‌پذيري پيدا كند. او مي‌تواند از طريق گرفتن پول توجيبي
ياد بگيرد كه چگونه از سرمايه‌هاي خود استفاده كند. او مي‌فهمد كه همه
مردم به يك اندازه پول ندارند. مي‌تواند حق انتخاب و تبعات روش‌هاي اشتباه
را درك كند و با سرمايه اندك خود توان فعاليت‌هاي اجتماعي، آشنايي با
آينده‌نگري و روش مديريت بر منابع و… را پيدا كند. والدين بايد به اين
نكته توجه داشته باشند كه پول توجيبي پول زوري نيست كه فرزندان از والدين
بگيرند بلكه مبلغ مشخصي است كه براي كارهاي غيرضروري به‌صورت هفتگي يا
ماهانه به فرزندان پرداخت مي‌شود. بهترين زمان پرداخت پول توجيبي به
فرزندان از حدود 8سالگي است. مهم نيست كه مبلغ پول توجيبي چقدر است بلكه
مهم روش‌هايي است كه به وسيله پرداخت پول توجيبي فرزندان را آماده
موفقيت‌هاي اقتصادي مي‌كند.

پرسش و پيشنهاد‌هاي پولي براي پس انداز‌كردن بچه‌ها چه‌كار كنيم ؟

قلك‌بازي

جشن تولد فرزندان بهانه خوبي است كه خبر شروع دوران جديد زندگي و دريافت
پول توجيبي را به آنها بدهيد. بهتر است به كودك خود كيف پول و قلكي كه
قابليت باز شدن داشته باشد، هديه بدهيد. به فرزندتان ياد بدهيد كه مي‌تواند
بخشي از پول توجيبي خودش را پس‌انداز و بخشي ديگر را خرج كند. نخستين معلم
و مشوق بچه‌ها براي پس‌انداز خود والدين هستند. براي اينكه كودك يا نوجوان
خود را براي پس‌انداز كردن تشويق كنيد، براي خود هم قلكي تهيه كرده و با
او مسابقه بدهيد. يك برنامه تفريحي مثل رفتن به رستوران يا پارك را درنظر
بگيريد و از قبل به فرزند خود اطلاع دهيد كه براي استفاده از خوراكي‌هاي
همراه غذا يا وسايل بازي اين برنامه تفريحي به پس‌انداز نياز دارد.

چطور خانواده الگو باشد؟

مهم است كه شما در خانه خود چقدر و چگونه به پول اهميت مي‌دهيد. جايگاه
پول در خانواده و نزد والدين هر چه باشد، به فرزندان هم منتقل مي‌شود. اگر
در خانواده پول تا جايي ارزشمند شمرده شود كه ارزش ديگري با آن برابري
نكند، نبايد از فرزندان توقع خويشتنداري داشت اما خانواده‌هايي كه پول را
برابر ارزش افراد به‌حساب نياورند و خانواده‌هاي نيازمند را هم صرفا
خانواده‌هاي بدبخت ندانند، روحيه مقاومت در برابر تجربه‌هاي مايوس‌‌كننده
مالي را به بچه‌هاي خود ياد مي‌دهند. از طرفي هم اگر تمام نياز‌هاي مالي
فرزندان برآورده شود، توقعات‌شان هر روز شكل جديدتري به‌خود مي‌گيرد و تاب
مشكلات مالي را در زندگي آينده خود نخواهند داشت. كارها و رفتارهاي جزئي
شما در هر زمينه‌اي مي‌تواند درس‌هاي بزرگي به فرزندان‌تان بدهد. اگر پياده
مي‌رويد براي اينكه پول نپردازيد يا براي تعمير و نگهداري وسايل منزل وقت
صرف مي‌كنيد، مراقب تانشدن پول‌هاي كاغذي‌تان هستيد و… دلايل كارهايتان
را به فرزندانتان بگوييد تا دقت آنها هم بيشتر شود.

چقدر پول توجيبي ؟

نيازهاي مالي فرزندتان و شرايط او و فرزندان دوست و آشنا را درنظر
بگيريد تا بتوانيد مقدار متوسطي براي پول توجيبي او لحاظ كنيد. شرايط مالي
خانواده معيار پراخت پول توجيبي است. براي اينكه بچه‌ها را بتوانيد با
پرداخت پول توجيبي تربيت كنيد، آنها را در جريان توان مالي خانواده بر حسب
سن و دركشان قرار بدهيد. در وعده‌هاي نامنظم اقدام به پرداخت مجدد پول
توجيبي نكنيد. تجربه نشان داده است كه پول توجيبي بيش از حد نياز مي‌تواند
به ابراز فخرفروشي بچه‌ها در جمع دوستان، ولخرجي، ايجاد روحيه اسراف‌گرايي
و تجمل‌گرايي و… تبديل شود و از سوي ديگر پرداخت كمتر از ميانگين پول
توجيبي نيز باعث بروز اختلاف بين بچه‌ها و والدين مي‌شود. اقدام به دزدي در
نوجوانان يا استفاده بدون اجازه از پول والدين در كودكان هم يكي از
آسيب‌هاي تربيت ناصحيح به وسيله پول توجيبي است. اگر پول دريافتي بچه‌ها
بيش از حد كم باشد ممكن است به اين آسيب‌ها منجر شود. بهتر است پول توجيبي
ابزار تنبيه براي اشتباهات ديگر بچه‌ها نباشد. از تنبيه به وسيله پول
توجيبي، فقط براي اشتباه بچه‌ها در دخل و خرج‌شان استفاده كنيد. اما خوب
است گاهي به عنوان تشويق مبلغي به فرزندتان هديه كنيد كه اسم آن ديگر پول
توجيبي نيست. به بچه‌ها هم بگوييد كه اين پول حسابش از پول توجيبي آنها
جداست. حتي گاهي با دادن مسئوليت به فرزندان به آنها دستمزد پرداخت كنيد؛
براي مثال شستن اتومبيل، تعمير يك لباس، مرتب‌كردن خانه و… .

خريد بازي

پيشنهاد ديگر براي آشنايي كودكان با مفاهيم ارزش پول، ياد‌دادن قواعد
خريد‌كردن و حساب و كتاب به بچه‌هاست. در اصطلاح به اين كار بازي خريدكردن
مي‌گوييم. قواعد اين بازي اين است كه شما براي هر كدام از اشياي منزل قيمتي
مي‌گذاريد. حتي كودكان هم مي‌توانند قيمت‌گذاري كنند. با اين كار شما آنها
را با مفهوم مقايسه ارزش كالاها آشنا مي‌كنيد. سعي كنيد قيمتي كه روي
كالاهاي خانه مي‌گذاريد به ارزش ريالي آن كالا نزديك باشد اما اين قيمت از
ذهن كودك دور نباشد؛ يعني با توجه به درك و مفهوم او از قيمت‌ها عمل كنيد.
پيشنهاد مي‌كنيم كه براي بازي خريد و ياد دادن حساب و كتاب به بچه‌ها از
اسكناس‌ها و پول‌هاي واقعي استفاده نكنيد، بهتر است اسكناس‌ها يا سكه‌هاي
مختلف را نقاشي كنيد و آنها را در اختيار بچه‌ها بگذاريد تا با آن پول‌هاي
نقاشي شده از شما خريد كنند. مهم است كه با پولي كه در اختيار دارد چه خريد
با ارزشي مي‌كند. بعد از او نوبت شما مي‌رسد كه خريد كنيد. به‌خاطر داشته
باشيد كه تفاوت عملكرد شما و كودكتان براي آموزش او بسيار مفيد است.

پرداخت پول توجيبي، برنامه‌ريزي لازم دارد. قانون هم بايد داشته باشيد.
بايد بچه‌ها بدانند كه سرپيچي از قوانين شما درباره پول توجيبي براي آنها
عواقب بدي دارد. قراردادي بايد بين شما و فرزندانتان باشد كه محدوده اختيار
آنها را شما مشخص كنيد. مثلا پول توجيبي نمي‌تواند صرف خريد از محل‌هاي
دور از خانه يا در سنين بالاتر صرف خريد سيگار‌و… شود. در برنامه‌ريزي
خود زمان پرداخت، نتيجه رعايت نكردن قوانين و… را مشخص كنيد.

چه ثروتي به او بدهيم؟

اگر مي‌خواهيد فرزندتان هيچ‌گاه فقير نشود به او مهارت قناعت‌كردن را
بياموزيد. نخستين و بهترين كاري كه در اين زمينه مي‌توانيد بكنيد اين است
كه روحيه شكرگزاري از خداوند را در او تقويت كنيد. مي‌توانيد قبل از خواب
يك دعا كنيد و فرزندتان آمين بگويد و برعكس؛ دعا براي سلامتي، داشتن پدر و
مادر، شكرخانه‌اي كه سقفي دارد و ما كنار خيابان نمانده‌ايم و البته براي
اينكه ما ثروت بزرگي به اسم خدا داريم‌و… . از طرفي، قصه‌هاي هر زمان و
دوره‌اي با نوع تربيت فرزندان رابطه دارد. فرزندان دوره‌اي كه محور قصه‌هاي
قبل از خوابشان تلاش براي درآمدزايي، دورشدن از فقر و كار كردن، مثل دختر
كبريت‌فروش است با قناعت رابطه بهتري دارند. از قصه‌ها كمك بگيريد تا براي
فرزندان شرايط زندگي ديگر را بتوانيد به درستي ترسيم كنيد. زندگي‌اي كه
ممكن بود در آن هيچ‌كدام از داشته‌هاي فعلي را نداشته باشد.

چه كنيم با فرزند ولخرج ؟

نبايد فراموش كرد كه پول توجيبي راهي براي آموزش كودكان و دادن اختيار
به آنها در دايره اختيار والدين است. اگر فرزندي ولخرجي كرده و نتواند از
سرمايه خود درست استفاده كند، به اين معني است كه دارد نوعي از شكست را
تجربه مي‌كند. در اين شرايط رفتار والدين به‌شدت اهميت دارد. اگر والدين
بي‌پولي او را به‌خاطر ترحم و دلسوزي جبران نكنند قطعا بهترين تصميم را
گرفته‌اند. اگر فرزند شما اصرار به دريافت پول مجدد دارد، از پول توجيبي
ماه‌هاي بعد به او وام بدهيد و تا آن‌ماه مورد توافق، خودتان از روي پول
توجيبي معين قسط‌ها را كم كنيد. با اين كار شما به فرزند خود ياد مي‌دهيد
كه مسئوليت خطاي خودش را به‌عهده بگيرد و بپذيرد. اما نبايد پول توجيبي
ماه‌هاي بعد را قطع كنيد. قاطعيت و قانون منصفانه والدين هرچند با گريه و
ناراحتي فرزند همراه باشد، براي آينده آنها بسيار كمك‌كننده است.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top