نظر رهبر انقلاب درباره مثنوی مولوی
گزارشی درباره زندگی آیتالله مرحوم حاجآقا سید عزالدین حسینی زنجانی و
مراودات ایشان با حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب منتشر کرده است
که در بخشی از این متن آمده است:
” به گفته فرزند آیتالله زنجانی،
در یکی از ملاقاتهای اخیر که در تهران برگزار شد، درباره مولوی صحبت به
میان آمد. آیتالله زنجانی، نظر رهبر انقلاب را درباره مثنوی جویا شدند.
رهبری هم به آنچه مولوی در دیباچه مثنوی آورده، اشاره کردند و گفتند
نظرشان همان است که خود مولوی میگوید؛ «هو اُصولُ اُصولِ اُصولِ الدّین فی
کشف اَسرار الوصول و الیقین». ( این است كتاب مثنوی كه اصول اصول دین در
كشف اسرار شهود و یقین به شمار میآید.)
در جلسهی دیگری دربارهی
شعرای ممتاز معاصر صحبت شد و آیتالله خامنهای از امیری فیروزکوهی و رهی
معیری سخن گفتند و از اینکه پیش از انقلاب با آنها مراوده داشتند و در
بعضی موارد به آنها مراجعه میکرده و اشعار آنها را درخواست مینمودهاند.
آیتالله زنجانی هم در چنین مواردی اگر اطلاعاتی دربارهی این شعرا داشتند،
دربارهی آنها صحبت میکردند. “
درباره زندگی رینولد آلین نیکلسون و شرحش از مثنوی مولانا
درباره رینولدآلین
نیکلسون وآثارش بخصوص شرح مثنوی
رینولدآلین نیکلسون، مصحّح و مفسر
بزرگ مثنوی مولانا درهجده اوت سال 1868میلادی در کیلی از ناحیه یورکشایر انگلستان
متولد شد. پدرش پزشک و جراح
بود، اما به پژوهش در تاریخ طبیعی روی آورد و در این رشته به استادی رسید و در
دانشگاههای سنت آندریو و ابردین به تدریس پرداخت. از پدربزرگش نسخههایی خطی به
زبان فارسی و عربی به جا مانده بود که وجود آنها در محیط خانوادگی او را در سنین
جوانی به عالم اسلامشناسی و ادبیات فارسی کشاند
او تحصیلات مقدماتی خود را در
اسکاتلند آغاز و برای ادامه به کالج ترینتی در دانشگاه کمبریج رفت و در 24سالگی
جایزه اول دانشگاه کمبریج در زبانهای هندی را از آن خود کرد. زبان عربی را در
دانشگاه لیدن و استراسبورگ فراگرفت ولی آموزش زبان فارسی در دانشگاه استراسبورگ
برای اوهمراه با آشنایی با مستشرق بزرگ یعنی ادواردبراون را بههمراه داشت که
مصاحبت با او دریچههای معرفت و آشنایی با بزرگان شرق، بهویژه مولانا را برایش
گشود.
نیکلسون در سال1901 هنگامی که 33ساله
بود جانشین ادوارد براون در دانشگاه کمبریج شد و کرسی زبان فارسی را در اختیار
گرفت و عضو رسمی آکادمی زبان فارسی شد. در سال ۱۹۳۳م در سن شصت و پنج سالگى دوران بازنشستگى را آغاز کرد و عنوان
«استاد افتخارى دانشگاه» به او داده شد. در سال ۱۹۴۰م به شهر چستر در شمال غربى
انگلستان سفر کرد و چند سالى را در آنجا گذرانید و سرانجام، در سن هفتادوهفت سالگی در بیست و هفت اوت 1945میلادی
در شهر چستر انگلستان در حالی که تقریبا نابینا شده بود چشم از جهان فروبست.
نیکلسون در سال ۱۹۰۳م با یکی از بستگانش بهنام سیسیلیا
وارتی ازدواج کرد. همسر پیانو مینواخت. آنها در کنار یکدیگر زندگی آرامی را سپری
کردند و هرگز صاحب فرزندی نشدند. خانم نیکلسون نیز ده سال پس از درگذشت همسرش،
بدرود زندگی گفت.
. نیکلسون هرگز از اروپا خارج نشد و طبعاً نتوانست کشورهای
شرقی مانند ایران، ترکیه، هندوستان و کشورهای عربی را که عاشق فرهنگ و ادبیاتشان
بود، از نزدیک ببیند. پشتکار او ستودنی بود و بیوقفه کار میکرد. او سالهای
طولانی از عمر گرانمایه خود را صرف تحقیق و تفحص در متون کهن عرفان اسلامی کرد.
شخصیت انسانی وی در اثر ممارست با فرهنگ عرفانی شرق، بیشتر از پیش آرام و متواضع
شد و همین امر باعث شد که وی بدون ادعا و بیدریافت کمک از دیگران در دریای فرهنگ
اسلامی به غواصی بپردازد. نیکلسون، درجات علمی معتبر و برجستهای مانند دکترای
ادبیات، دکترای حقوق و عضویت فرهنگستان بریتانیا (F. B. A) را در کارنامه خود داشت ولی هرگز این قبیل رتبههای
علمی و اجتماعی باعث غرور و تکبر وی نشد. نیکلسون شعر هم میسرود و در سال ۱۹۱۱م،
مجموعهای بهنام «دُن و درویش» را منتشر ساخت.
* مهمترین کار
نیکلسون در طول سالیان متمادی، تصحیح مثنوی معنوی مولانا بود که تاکنون معتبرترین
و متداولترین نسخه مثنوی معنوی است. او برای این کار سترگ از زبانهای انگلیسی،
عربی، فارسی و ترکی که بهخوبی بر آنها تسلط یافته بود، بهره جست و برای تصحیح
انتقادی مثنوی نیز از ده نسخه از نفیسترین نسخِ کهن و خطی قرون هفتم و هشتم
استفاده کرد. البته نیکلسون از نیمه دوم مثنوی، خود دریافت که در این میان، قدیمیترین
نسخه مثنوی که به «نسخه قونیه» معروف است – و در موزه مزار مولانا در قونیه
نگهداری میشود – از نظر او پنهان مانده؛ پس بیدرنگ درصدد تهیه نسخه عکسی آن
برآمد، آن را تهیه کرد و به حوزه تحقیق و پژوهش خود افزود.
مجموعه کارهای
نیکلسون درمورد مثنوی شامل هشت جلد به شرح زیر است:
Ø
سه جلد اول شامل متن کامل فارسی مثنوی؛ یعنی هر جلد شامل ۲
دفتر است.
Ø
سه جلد بعدی که شامل ترجمه مثنوی به زبان انگلیسی است .
Ø
دو جلد شامل تفسیر
مثنوی به زبان انگلیسی.
اگرچه شرحهای مثنوی کم نیستند، اما شرح ۸۰۰
صفحهای نیکلسون بر مثنوی مولانا در دو جلد به زبان انگلیسی از بهترین و دقیقترین
شروح مثنوی است. این کتاب، وسعت اطلاعات و دانش این غربی اهل دل و فرهیخته را بهخوبی
نشان میدهد؛ چرا که او برای نوشتن شرح خود بر مثنوی از ۱۸۰ منبع تاریخی، عرفانی و
ادبی استفاده کرده است. بهنظر کارشناسان، شرح نیکلسون بر مثنوی، عصاره نظرات
دقیق و هوشمندانه خود او، بهعلاوه احاطه بر آراء و نظرات شارحان قبلی مثنوی به
زبانهای فارسی، ترکی و عربی است.
ویژگیهای
مهم شرح مثنوی نیکلسون، توسط استاد حسن لاهوتی – مترجم فارسی آن – به شرح زیر
خلاصه شده است:
Ø
رعایت اصول ایجاز و پرهیز از اطناب در
سخن
Ø
رعایت امانت در نقل اقوال و آرا و
پرهیز از هرگونه تعصب
Ø
اتکا به روش صحیح علمی
Ø اتکا به منابع موثق و دست اول فارسی و عربی
Ø ارجاع به منابع و مآخذ غربی و نقل نظایر و
مشترکات از آنها
Ø مراجعه به شروح دیگر مثنوی (فارسی، عربی و
انگلیسی)
Ø اتکا به آثار مولانا خصوصا مثنوی برای توضیح
مشکلات
Ø بیان وقایع تاریخی، مآخذ قصص، امثال و حکم، ضربالمثلها،
اقوال و اعلام
Ø
بیان شواهد قرآنی، آیات، احادیث،
اخبار و روایات
Ø
توضیح نکات ضروری لغوی و دستوری
Ø
توضیح تعبیرات، تاویلات و استعارات
دشوار
Ø
شرح دقایق عرفانی، فلسفی و فقهی
Ø تجدید نظر در ترجمه انگلیسی برخی از ابیات مثنوی
Ø تجدید نظر در تصحیح چندین بیت مثنوی و نقل
انتخاب مستدل و جدید آنها
Ø نقل نسخه بدلهایی که به هر علت در متن مثنوی
مصحّح انتقادی وی نیامده است
Ø
تصحیح بعضی نظرات شارحان دیگر که برای
نوشتن شرح خود به آنها مراجعه کرده است.
ویرایش، ترجمه و تفسیر 26هزار بیت از
کتاب بزرگی مانند مثنوی عمری 18ساله از نیکلسون گرفت
مثنوی تصحیح او از دیدگاه باریکاندیشان
و پژوهشگران برجسته، همواره مورد بررسی قرار گرفته است و نه تنها بر آن ایرادی
مترتب نشده است بلکه همواره مورد تحسین و توجه قرار دادهاند.
نظرات مثبت صاحبنظران و مثنویشناسان
را در خصوص مثنوی نیکلسون:
Ø
حذف محققانه ابیات الحاقی به مثنوی
Ø
استفاده در کار ویرایش از نسخ معتبر و
قدیمی
Ø
ضبط و ثبت اختلافات نسخ مختلف
او شروح مختلفی که تا آن تاریخ بر
مثنوی نوشته شده بودند را جمعآوری، مطالعه و مورد پژوهش قرار داد تا در نهایت
بتواند اثر سترگ خود را با غنای هر چه بیشتر بین سالهای 1925 تا 1940میلادی منتشر
کند.
قبل از نیکلسون مترجمانی مانند جمز
ردهاوس و وینفیلد به ترتیب دفتر اول و کل مثنوی را به زبان انگلیسی در خلال سالهای1881
الی 1887میلادی منتشر کرده بودند، اما نیکلسون با دیدی نقادانه و رعایت ادب به
ضعفهای آنها اشاره کرد و بهنحو شایستهای کمبودهای آنها را در دلِ ترجمه و شرح
مثنوی خود پوشش داده است. با گذشت بیش از نیم قرن از تصحیح و
ترجمه مثنوی توسط نیکلسون درجه اعتبار آن همچنان در بین فارسیزبانان و انگلیسیزبانان
حفظ شده است و این نشان از عمق و دقت پژوهش بهکار گرفته شده ایشان است.
مثنوی نیکلسون فقط بر اساس نسخههای خطی تصحیح شده، اما او
متنهای تصحیح شده خود را از آغاز تا پایان با متنهای چاپ شده دیگر مثنوی مقابله
کرده است. متنهایی مانند مثنوی بولاق (1268 هـ.) آنقروی، مثنوی چاپ تهران
(1307هـ.). اما هرگز بیتی از آنها را در متن مصحح خود قرار نداده است. او چاپهای
ترکی مثنوی را بهتر از چاپهای هندی و ایرانی میداند. به عقیده او که تصحیح خود
را بر اساس نسخههای غربی مثنوی گذارده، چاپهای شرقی مثنوی، اختلافات فاحشی با
یکدیگر دارند. حتی آنهایی که نسبتاً مقبول است غلطهای بسیار و ابیات الحاقی زیادی
دارد. مثلاً در دفترهای اول و دوم چاپ تهران، حدود 800 بیت وجود دارد که در نسخههای
اقدم نیامده است. عیب دیگری که او نسبت به چاپهای شرقی مثنوی وارد میداند رعایت
نکردن رسم الخط و اعرابگذاری و رفع نکردن ابهامات ناشی از حذف کسره اضافه یا عدم
تمایز کاف از گاف است. مثال میآورد که حرف «که» علاوه بر آن که موصول یا حرف ربط
است با این رسم الخط چندین معنی دیگر نیز پیدا میکند: که (کوه)، که (کاه)، که
(کوچک)، گَه (گاه)
گذشته از عیوب برشمرده در مثنویهای چاپی، روش مولوی در
قافیهپردازی و بیقیدیهای او در قافیه کردن کلمات و یا استفاده از تشدید برای
حفظ وزن و… نیز دسترسی به مثنوی را دشوارتر میکند.
رسم الخط مثنوی نیکلسون، به رسمالخط نسخههای خطی تصحیح
شده نزدیک است، اما پ و چ با سه نقطه نوشته شده و سرکش گ نیز گذارده شده است. در
برخی موارد نیز«کی» و « نی» که به صورت هجاهای کوتاه به کار برده شده، به شکل «که»
و «نه» آمدهاند. عبارات و اشعار عربی و کلمات مبهم نیز اعرابگذاری شدهاند.
نیکلسون برای مقابله متن خود، از متن اشعار فاتح الابیات سود جسته است. زیرا متن
مثنوی شرح اسماعیل آنقروی را از دیگر چاپها به متن کتاب نزدیکتر میداند.
استاد رینولد نیکلسون بیش از سی و پنج کتاب و چهل و هشت
مقاله علمی و پژوهشی، در زمینههای گوناگون، از خود به یادگار گذاشته است که در
زیر به تعدادی از آنها اشاره میشود:
الف) ترجمهها از زبانهای فارسی، عربی و ترکی به انگلیسی
1) ترجمه منتخبی از غزلیات دیوان شمس تبریزی(سال ۱۸۹۸).
2) ترجمه قسمت هایی از رسالۀ الغفران، اثر ابولعلاء معرّی(۱۹۰۰) .
3) ترجمه کشف المحجوب هجویری(سال های1911 و 1936)
4) ترجمه خلاصۀ تاریخ گزیدۀ حمدالله مستوفی قزوینی(۱۹13) .
5) ترجمه اسرار خودى، اثر اقبال لاهورى، به همراه مقدمه و حواشى(سال ۱۹۲۰).
6) شعر و نثر شرقی(1922 میلادی)، شامل اشعاری از ابوسعیدابوالخیر، انوری، عطّار،
باباطاهر، فردوسی، سعدی، عنصری، حافظ، دقیقی و رودکی.
7) ترجمه مثنوی معنوی (انتشاریافته بین سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۴۰)
8) ترجمه ترجمان الاشواق محی الدین ابن عربی
9) اشعار غنایى فارسى. ترجمه سى و شش قطعه از آثار شعراى ایران.
10) یک ایرانى پیشرو دانته. ترجمه و تلخیصی از «سیر العباد الى المعاد» اثر منظوم
سنایى غزنوى.
11) ترجمه پنج غزل از حافظ و اشعارى از عطار، سعدى، مولوى و ابن فارض در کتاب
شاهزاده و درویش.
ب) تصحیح ها
12) تصحیح مثنوى معنوی. این کتاب را نیکلسون تصحیح کرده و آن را به انگلیسى ترجمه
و تفسیر نموده و در هشت مجلد به چاپ رسانده است.
13) تصحیح تذکرة الاولیاء(1905 و 1907)، اثر معروفِ فریدالدین عطار نیشابوری.
14) تصحیح ترجمان الاشواق(1911). این دیوان، اثر ابن عربى، صوفى مشهور اندلسى است
که نیکلسون آن را به انگلیسى ترجمه و شرح کرده است.
15) تصحیح أللُّمَعُ فِى التَّصَوُّفِ(1914).این کتاب اثر ابونصر سراج طوسى است که
نیکلسون آن را به چاپ رسانده و خلاصهاى از آن را به انگلیسى در پایان کتاب آورده
است.
16) تصحیح فارسنامه ابن البلخی با همکاری جی استرنج(سال ۱۹۲۱).
ج) شروح و تفاسیر
17) تفسیر مثنوی معنوی به زبان انگلیسی. این شرح یکی از روشمندترین و دقیق ترین
شروح مثنوی است و استاد حسن لاهوتی آن را به زبان فارسی برگردانده است(سالهای
1925 تا 1940).
د) تألیفات
18) 1- تاریخ ادبیات عرب(1907). این کتاب تاکنون یازده بار در لندن به چاپ رسیده و
از کتب دانشگاهى به شمار مىرود. صفا خلوصى، آن را به زبان عربى برگردانده و تحت
عنوان «تاریخ الادب العربى» به چاپ رسیده است.
19) یک دوره کتاب متن عربی برای مبتدیان زبان عربی(سال ۱۹۰۷).
20) مقدمهای برای رباعیّات عمر خیّام که قبلا توسط ادوارد فیتز جرالد منتشر شده
بود(سال ۱۹۰۹).
21) داستانهای عرفانی، شامل ۵۱ داستان(سال ۱۹۱۳).
22) عرفاى اسلام (۱۹۱۴). این کتاب درباره طریقت، اشراق و جذبه، عرفان، عشق الهى،
اولیاء و کرامات، مقام اتحاد بحث مىکند و به وسیله خانم ماهدخت بانو همایى به
زبان فارسى ترجمه شده است.
23) مقالات گوناگون در باب تصوف که چهار مقاله از آنها را محمد باقر معین با عنوان
«پیدایش و سیر تصوف» به زبان فارسى ترجمه کرده است.
24) رومى، شاعر و عارف. این کتاب براى آشنایى با احوال جلال الدین مولوى و اشعار
او به زبان انگلیسى نگاشته شده و اوانس اوانسیان مقدمه و حواشى کتاب را به عنوان
«مقدمه رومى و تفسیر مثنوى معنوى» از انگلیسى به فارسى ترجمه نموده است.
25) مطالعات در تصوف اسلامی(1921).
26) مطالعات در شعر اسلامی، شامل گلچینی از ادبیات قدیم فارسی(سال ۱۹۲۱).
27) انتشار مجلّدی از مطالعات شرقی با همکاری تی. وی آرنولد که به ادوارد براون
تقدیم شده بود(سال ۱۹۲۲) .
28) مفهوم شخصیت در تصوف(The Idea of Personality in Sufism). این کتاب با عنوان «تصوف اسلامى و رابطه انسان و خدا» به وسیله
محمد رضا شفیعى کدکنى به فارسى برگردانده شده است(سال ۱۹۲۵).
29) انتشار قصههایی از معانی عرفانی، برگزیدۀ اشعار مولانا (سال ۱۹۳۱)
30) فهرستِ توصیفیِ نسخ خطّیِ شرقیِ ادارود براون، در یادنامۀ ادوارد براون(سال
۱۹۳۲).
31) مقدمه ای بر ترجمۀ قرآن به انگلیسی به وسیلۀ ای . اچ . پالمر(سال ۱۹۳۳).
هـ) اشعار
32) شاهزاده و درویش، شامل چهل و هفت قطعه شعر از نیکلسون.