۱۲ اردیبهشت هر سال به عنوان روز معلم جشن گرفته میشود، بسیاری بر این تصورند که مناسبت این روز، ترور آقای مرتضی مطهری، استاد الهیات دانشگاه تهران در سال ۵۹ است. اما به واقع تاریخچهی روز معلم به اردیبهشت سال ۴۰ برمیگردد. در این سال در چنین روزی، دکتر خانعلی در جریان اعتصاب و تجمع معلمان در مقابل مجلس کشته شد. ابوالحسن خانعلی هنگام مرگ ۲۹ سال داشت. وی فارغ التحصیل رشته معقول از دانشکدهی معقول و منقول دانشگاه تهران بود. در سال ۳۵ در وزارت فرهنگ با سمت دبیری دبیرستان استخدام شد. در دبیرستان جامی ، فقه و عربی تدریس می کرد. همزمان با تدریس، در دورهی دکترای معقول و منقول مشغول به تحصیل بود.

شاید امروز نام دکتر خانعلی برای بسیاری از معلمان و دبیران، دانشآموزان و والدینشان نام ناآشنایی باشد، اما در سال ۴۰ یکی از پرآوازه ترین نام ها بود. هر چند بی اعتنایی مقامات. در سالهای بعد از انقلاب به یاد و نام دکتر خانعلی و تاریخ مبارزات معلمان قابل درک نیست، اما خون بهناحق ریختهی او رسواگر جهل و بی منطقی است وبه همین خاطر نام وی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده است.

به روزنامه های آن دوره مراجعه می کنیم. مروری کوتاه و گذرا به رویدادهای اردیبهشت سال ۴۰ و سیر حوادث آن سال و اعتصاب معلمان میتواند بسیار آموزنده باشد.

در زمستان سال ۳۹ انتخابات ریاست جمهوری در امریکا برگزار شد. جان.اف.کندی به عنوان رئیس جمهور امریکا از حزب دموکرات پیروز شد. کندی اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان سوم را تجویز می کرد و معتقد بود که این اصلاحات مانع پیشروی کمونیست ها خواهد شد. نیروهای سیاسی مخالف شاه به خصوص احزاب جبهه ملی در انتظار باز شدن فضای سیاسی و شروع مجدد فعالیت های خود بودند.

در ۱۸ بهمن ۳۹ باشگاه مهرگان که در واقع سازمانی صنفی معلمان بود، قطعنامهای درمورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. در روزهای بعد تا اردیبهشت ۴۰ معلمان سراسر کشور با امضای طومارهایی پشتیبانی خود را از این طرح اعلام میکردند در مقالهای که در اسفند ۳۹ در روزنامهی کیهان به چاپ رسیده چنین نوشته شده است:

ـ ” معلمین میگویند حقوق یک دبیر سابقهدار لیسانسه کمتر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که حقوق یک معلم کمتر از حقوق یک راننده دولتی و به مراتب کمتر از یک رانندهی تاکسی است.”

ـ ” … یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان میگیرد ولی لیسانسه دیگر با همان تحصیلات و پایه معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان دریافت میکند…”هستند کسانی که “… بعد از ۸ سال خدمت ۲۷۳ تومان حقوق میگیرند..

در حالی که در همین زمان پرتقال دانهای سه ونیم تا ۱۲ریال، موز دانه ای ۴ تا هفت و نیم ریال، گندم کیلویی ۲۰۵ تا ۲۲۰ ریال، شکر روسی هر کیلو ۲۰ ریال، قند کله ورامین ۲۱ ریال. … در کیهان۲۳ اسفند ۳۹ درخبری چنین آمده است:” بنا به تصویب هیات دولت حقوق معلمین ترمیم شد. حقوق کلیهی معلمینی که کمتر از ۶۰۰ تومان میگیرند به ۶۰۰ تومان میرسد. “محل تامین بخشی از این اضافه حقوق معلمین این گونه انتخاب شد:

ـ کیهان ۲۵ اسفند۳۹:” از سال آینده دبیرستانهای دولتی شهریه میگیرند. کلیهی دبستانها به شهرداریها واگذار میشود و هزینه آن را شهرداریهای هر محل تامین خواهند کرد.

ـ کیهان ۲۷ اسفند ۳۹:”درسال آینده از دانش آموزان ۱۰۰ تا۴۰۰ ریال شهریه گرفته می شود.”

در روزهای آغازین اردیبهشت ماه، طومارهای معلمین در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیشتر و بیشتر میشود. از جمله میتوان طومار کلیهی آموزگاران مشهد، دامغان، رشت، کرند، بابل، مراغه، برازجان، گرمسار، شهسوار، نیریزو… را در کیهان دوم و چهارم اردیبهشت مطالعه کرد.

روز ۱۲ اردیبهشت با اعلام اعتصاب، کلیهی مدارس تهران تعطیل شد. معلمان از اوایل صبح دسته دسته به میدان بهارستان آمده و جلوی مجلس جمع شدند.جمعیت هر لحظه افزوده میشد. اطلاعات حوادث این روز را این گونه گزارش کرده است:

ـ “ساعت ۵/۸ معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاهآباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. ماموران از ماشین آب پاش برای متفرق کردن استفاده کردند. معلمان علیرغم این که خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند. … پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت. عده ای به طرف ماشینها رفتند تا سر لولههای آب را به سمت دیگر بازگردانند….”

ـ “…قرار بود که هیأتی از معلمان با رئیس مجلس ملاقات کنند. اما سیر حوادث به گونه دیگری رقم خورد.معلمان فریاد می زدند و شعار می دادند. مأموران پلیس تیر هوایی شلیک می کردند و با باتوم معلمان را می زدند. صدای تیراندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده می شد. مجلس در حال بررسی لایحه اشل حقوق معلمان بود که یکی از نمایندگان مخالف از جای خود برخاست و خطاب به رئیس مجلس گفت: در بیرون معلمان را می کشند و ما اینجا لایحه حقوق معلمان را بررسی می کنیم. جلسه متشنج شد…”

پس از مدتی، معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحهی کمری خود به سر دکتر خانعلی شلیک کرده بود. پیکر دکتر خانعلی بر روی دست معلمان با شعار” کشتند یک معلم را” به بیمارستان بازرگانان منتقل شد. و متاسفانه اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و دکتر خانعلی کشته شد. موج اعتراضات و انزجار از این حادثه سراسر کشور را فرا گرفت. مدارس تعطیل شد. تشییع جنازه باشکوهی برای وی برگزار شد:

ـ ” جسد دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگانان به مسجدی در خیابان اسکندری منتقل شد. روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت، هزاران معلم در خیابان اسکندری تجمع کردند. تابوت معلم شهید بر دوش معلمان از مسیر خیابان شاه (جمهوری) به سمت میدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانشجو و قشرهای دیگر مردم تشییع شد. معلمان اشک می ریختند و با فریاد خواستار استعفای شریف امامی و محاکمه قاتل دیوصفت معلم دانشمند بودند. گزارش این راهپیمایی و اعتصاب نامحدود معلمان در مطبوعات منعکس شد. مردم به هیجان آمدند، احزاب سیاسی، گروه های صنفی و سندیکاهای کارگری با صدور اطلاعیه حمایت خود را از معلمان اعلام کردند. تهران بعد از کودتای ۲۸ مرداد چنین راهپیمایی باشکوهی ندیده بود. جمعیت سوگوار تابوت را در میدان بهارستان بر زمین گذاشتند. ساعتی بعد پیکر بی جان خانعلی با آمبولانس به گورستان ابن بابویه در شهرری منتقل و به خاک سپرده شد. روزهای بعد ده ها مجلس یادبود در مساجد تهران و شهرستان ها به یاد وی برگزار شد.

خواستههای معلمان دیگر تنها اضافه حقوق نبود. آنان خواستار برکناری دولت، تعقیب قاتل دکتر خانعلی، وعذرخواهی از معلمان بودند.

در کیهان ۱۴ اردیبهشت در مقالهای با عنوان” معلمند نه اخلالگر” چنین آمده است:

ـ ” در مملکتی که روغن یک من ۶۰ تومان، گوشت سی یا سی و سهتومان است، چگونه یک عایله میتواند با ماهی ۲۰۰ تومان زندگی کند. آن هم خانوادهای که فهم دارد. شعور دارد و وضع دیگران را میبیند…”

در ادامه در خصوص تفاوت حقوق معلمان با مدیران رده بالا چنین مینویسد:

ـ ” میگویند بیش از ده هزار وسیصد تومان نمیگیریم. البته این منهای ماشین، شوفر و مزایای دیگر است… با این همه تبعیض البته صدا درمیآید، اعتصاب میشود، بچههای مردم در خیابانها ولو میشوند. امتحانات متوقف میشود. .طبقهای که روح ملت و مملکت در دست اوست باید راضی شود. باید محترم باشد و بیش از همه باید خون او محترم باشد. کسانی که روی مغز معلم تیر خالی کرده باید پیدا شود…مامور دولت باید بین طبقهی معلم و دزد و راهزن فرق بگذارد…”

تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلی فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد. شاه که بار دیگر پایه های تخت خود را لرزان می دید، دست به دامن علی امینی سیاستمدار استخوان دار و قدیمی شد که شخصیتی اصلاح طلب و در عین حال ضدکمونیست بود.

ـ روز ۱۵ اردیبهشت ماه: شریف امامی در حالی که برخی نمایندگان مجلس در صدد استیضاح او بودند به حالت قهر مجلس را ترک کرد و بعد از ظهر همان روز استعفانامهی خود را به دربار فرستاد. شاه با استعفای او موافقت کرد و فردای آن روز علی امینی را مأمور تشکیل کابینه کرد.

ـ ۱۶ اردیبهشت: امینی نخست وزیر شد. برخی روی کار آمدن امینی را به اشاره کندی و او را مهرهی مورد اعتماد دموکرات ها می دانستند. در مدت ۱۱ روز اعتصاب معلمان فضای بسته جامعه به سرعت متحول شد و دوره جدیدی از حیات سیاسی ایرانیان آغاز گردید. معلمان به عنوان یک قشر مرجع و مورد اعتماد جامعه در کانون اعتراضات سیاسی ملت قرار گرفتند. در اجتماع بزرگ معلمان در ۱۸ اردیبهشت ماه، معلمان با صدور قطعنامه ای روز ۱۲ اردیبهشت ماه را به یادبود اعتصاب موفقیت آمیز معلمان و شهادت معلم دانشمند مرحوم دکتر خانعلی روز معلم اعلام کردند و مقرر شد که در این روز همه ساله کلیهی مدارس و مؤسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند و مراسم خاصی توسط معلمان اجرا شود. باشگاه مهرگان از چنان اعتباری برخوردار شد که علی امینی روز ۱۹ اردیبهشت در جمع معلمان اعتصابی حاضر شد و خواستار پایان اعتصاب شد. ۱۹ اردیبهشت روزنامه اطلاعات از قول امینی چنین نوشت:

ـ ” وضع کشور اسفناک است. اگر همه چیز را بگویم تولید وحشت و اضطراب میکند. قول شرف میدهم که برای ترمیم حقوق معلمین اقدام کنم. ولی به من مهلت و فرصت دهید. با افزایش حقوق مخالف نیستم ولی اگر بدون مطالعه اقدام شود، دور تسلسل به جایی دیگر میرسد که سقوط حتمی است…”

علی امینی به دلجویی از معلمان پرداخت، سرگرد ناصر شهرستانی از کار برکنار و پرونده او را برای رسیدگی به دادگاه فرستاد و باب گفت وگو با باشگاه مهرگان گشوده شد. محمد درخشش پذیرش هر پیشنهادی را موکل به طرح و تصویب در مجمع عمومی معلمان کرد و مجمع عمومی معلمان، هزاران معلمی بودند که هر روز در باشگاه و بیرون باشگاه اجتماع می کردند. روز ۱۹ اردیبهشت برای معلمان روزی فراموشنشدنی بود.معلمان یکصدا با پیشنهاد نخست وزیر مخالفت کردند و خواستار تصویب طرح باشگاه مهرگان برای ترمیم حقوق معلمان شدند و اعلام کردند که هیچ کس را به جز محمد درخشش به عنوان وزیر فرهنگ قبول نمی کنند. امینی چاره ای جز قبول پیشنهادهای معلمان نداشت. به این ترتیب روز بعد جدول حقوقی جدید معلمان به تصویب هیأت دولت رسید .

کیهان چنین نوشت:

ـ ” حقوق معلمین برابر حقوق مهندسین شد. به احتمال زیاد اعتصاب معلمین پایان مییابد و مدارس تا هفتهی آینده باز میشود. “

حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران ۵۰۰ و دبیران ۶۰۰ تومان و حداکثر حقوق از ۱۰۵۰ تومان تا ۲۲۲۰ تومان برای دبیران اعلام شد. و روز ۲۳ اردیبهشت معلمان به اعتصاب طولانی خود پایان دادند.معلمان در اطلاعیهای پایان اعتصاب خود را اعلام کردند:

ـ “همکاران گرامی، دبیران، آموزگاران و فرهنگیان ایران

شما در مبارزهی خود برای تامین حقوق صنفی خود پیروز شدید. اکنون نوبت کار و کوشش صمیمانه در راه سعادت دانش آموزان فرا رسیده است…

درود بر روان جاویدان برادر شهید و ناکام ما دکتر خانعلی که با خون خود افتخار جاودانی برای طبقه معلم و جنبش آزادی برای ملت ایران تامین کرد.

درود بر ملت حقشناس و دلاور که مربیان و فرزندان خود را در تنگنای حوادث تنها نگذاشت.

درود بر دانشجویان عزیز که به احترام علم و به خاطر حق و عدالت به یاری مربیان سابق خود شتافتند .

درود بر دانشآموزان حقشناس و مهربان که با پشتیبانی معصومانه خویش پیوند دیرین و جاودانی میان معلم و شاگرد را استوار ساختند…”

اطلاعات ۲۳ اردیبهشت اولین روز آغاز به کار مدارس را چنین توصیف کرد:

ـ ” معلم و شاگرد در آغوش هم اشک ریختند. خانمها با لباس سیاه و آقایان با کراوات سیاه سرکلاسها حاضر شدند. درتمام مدارس به احترام شهادت دکتر خانعلی یک دقیقه سکوت شد. امروز شاگردان معلمین خود را گلباران کردند. … امروز کلیه معلمین در کلاسها برای شاگردان خود اعلام کردند که حاضرند یک یا دو ساعت بعدا از ظهر اضافه بر وقت تدریس کنند تا جبران این مدت که تعطیل بوده است بشود.

ـ ۲۶ اردیبهشت: درخشش وزیر فرهنگ شد.

ـ ۲۸ اردیبهشت: نام دبیرستان جامی به نام دبیرستان دکتر خانعلی تغییر کرد.

در روزهای بعد سخنرانیها و مصاحبههای آقای درخشش وزیر فرهنگ در روزنامهها به چاپ میرسد. .ایشان دیگر به سیاستمداری مطرح تبدیل شده بود.اما خبری از دستگیری سرگرد شهرستانی، قاتل دکتر خانعلی نیست. به نظر میرسد دولت با مسلط شدن بر اوضاع، پس از پایان یافتن اعتصاب معلمان در حال سروسامان دادن قوای خود است.

در خبر کوتاهی در کیهان ۲۲ تیر ماه چنین آمده است:

ـ ” صبح امروز گروهی از معلمین که به قصد دیدن آقای درخشش رفته بودند به تالار کیهان آمدند. آنها موفق به دیدار وی نشده بودند. آنها میگفتند:” ما برای وزارت آقای درخشش مبارزه نکردیم. بلکه مبارزه ما برای احقاق حقوق صنفی خودمان بود.ولی از جریان اعتصاب به نفع خودشان بهرهبرداری کردند. .. آن وقت هیچ کدام از معلمین حاضر به شکستن اعتصاب نبودند. زیرا اصولا مبارزهمان بدون نتیجه مانده بود. گذشته از این که، طرح باشگاه مهرگان تغیییر کرد. در پایان مواردی در آن گنجانیدند که پرداخت حقوق معلمین را منوط به تصویب نامهی جدید هیات دولت کرد…”

درخبر دیگری در همین شماره روزنامه اظهارات وزارت فرهنگ در مورد این گروه از معلمین نیز آمده است:

ـ ” صبح امروز عده ای حدود ۲۰ نفر که اخیرا از مشاغل فرهنگی برکنار شدند و…. آنها به قصد اخلال به وزرات فرهنگ رفتهاند….”

اسامی ۱۶ نفر که” به قصد اخلال نظم در صحن وزارتخانه اجتماع نمودهاند و منتظر خدمت شدند” در انتهای خبر آمده است.

به نظر میرسد وزیر شدن آقای درخشش به دور شدن او از معلمان کمک بسیار کرد.در کیهان سال ۴۱ اردیبهشت ماه در آستانهی بزرگداشت روز معلم اطلاعیهای کوتاه جلبنظر میکند:

ـ “قابل توجه فرهنگیان کشور، چون به خواستههای معلمین سراسر کشور ترتیب اثر داده نمیشود، این جانب لازم دانستم استعفای خود را از باشگاه مهرگان اعلام دارم. محمد جدی، مسئول شهرستانها”

آقای درخشش در نطق خود به مناسبت روز معلم به برخورد با جناح چپ معلمان اشاره میکند:

ـ “…متاسفانه در مبارزاتی که در پیش گرفتهایم، همیشه دو جناح با ما مبارزه کردند. اول جناج چپنما و مخرب که برای این مبارزه ستیزه میکنند که نتوانستند اعتصاب طبقه معلم را با هدف پوچ خودشان آلوده کنند… ما دکانهای آنها راتخته کردیم… جناح دوم دست راستیهای گردن کلفت….”

به نظر میرسد روند حرکت صنفی معلمان پس از این پیروزی بزرگ ،در سالهای بعد تا آستانهی انقلاب به تدریج دچار رکود شده است که نیاز به بررسی و تحلیل دقیقتردارد. با توجه به کمبود منابع در دسترس، آن را به مقالهای دیگر موکول میکنیم .

اما از سال ۵۶ معلمان بار دیگر وارد صحنه شدند. در این سال ها کانون های مستقل معلمان شکل گرفت. حتی باشگاه مهرگان بار دیگر فعالیت های خود را از سرگرفت .اما شعارهای صنفی تحت الشعاع شعار سرنگونی شاه قرار گرفت. اعتصاب بزرگ معلمان در مهر و آبان سال ۵۷ و حضور چندصد هزار معلم و چند میلیون دانش آموز، فراموششدنی نیست… بعد از پیروزی انقلاب، آموزشوپرورش دستخوش تحولات بزرگی شد. اکثر مدیران و بسیاری از معلمان در جریان پاکسازی های گسترده از کار برکنار شدند. نخستین هسته های گزینش در این وزارتخانه تشکیل شد. کسانی که هیچ تجربه ای نداشتند از طریق مصاحبه های عقیدتی به عنوان مربی وارد شدند و پست های خالی مدیریت را دراختیار گرفتند و باز هم رکود و سکوت تا سالهای دهه ۸۰ …