تحقیق در مورد اخلاق زندگی

موضوع:تاثیر اخلاق خوب و بد در زندگی

تاثیر خوش اخلاقی

نکته برای خوش اخلاقی
بدون تکیه به اراده، هیچ کس نمی تواند زندگی
سالم و طولانی داشته باشد؛ گاهی اوقات تغییر اخلاق این احساس را به ما
می‌دهد که زندگی‌مان خیلی طولانی‌تر شده است. بد اخلاقی نه تنها باعث
افسردگی‌تان می‌شود، بلکه عملکرد سیستم ایمنی‌تان را نیز پائین می‌آورد، و
منجر به بیماری شما می‌شود. در اینجا چند رهنمون برای ارتقا حوصله، روح و
روان و سلامت شما آورده شده است.
 یک موضوع خنده دار-1
(خنده
درمانی)، توسط نرمن کازنیز پایه گذاری شده، تا مفهوم واقعی آن به سرانجام
برسد. تحقیقات نشان داده است که شادی و خنده عملکرد سیستم ایمنی بدن را
تعالی می‌بخشد. خصوصا تولید سلول‌هایی که بطور طبیعی به حفاظت بدن از
بیماری و سرطان کمک می‌کنند. خنده آزاد شدن اندورفین را نیز در مغز افزایش
می‌دهد- ترکیبی که به شما احساس خوب بودن می‌دهد. بدون شک، مردم شاد
سالم‌تر و طولانی‌تر زندگی می‌کنند. بنابراین مطالب خنده‌دار دلخواه‌تان را
بخوانید، فیلم‌های کمدی مورد نظرتان را ببینید و بخندید.
 یک آمینو اسید برای نظم دادن به مغز-2
وقتی
یک عدم تعادل یا نقصان باعث بد اخلاقی می‌شود، اروپایی‌ها از یک ترکیب
طبیعی مکمل که در سلول‌های بدن انسان یافت می‌شود برای تنظیم اخلاق و حوصله
و تنظیم سلامت مغز استفاده می‌کنند. (SAMe (S-adenosil- L-methionine از
میتونین بدست می‌آید، که اسید آمینه‌ای است که نقشی در تولید انتقال
دهنده‌های عصبی مثل سروتنین و دفامین بازی می‌کند. یک مطالعه نشان داد که
SAMe روی بیمارانی که نتایج ناموفق در ارتباط با ضد افسردگی عادی داشتند
کارگر بود. برای کمک گرفتن از SAMe، مکملی از ترکیب با ویتامین، B6 و B12
بدست آورید.
بدست گرفتن تندرستی-3
تماس با مردم تولید اندورفین را
افزایش می‌دهد. هورمن رشد و DHEA، زندگی را طولانی‌تر و اثرات منفی استرس
را کمتر می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند بیمارانی که بطور منظم ارتباط
داشته‌اند سریع‌تر از دیگرانی که تنها بوده‌اند بهبود یافته‌اند. بنابراین
در آغوش گرفتن و احساسات برقرار کردن با شخصی دیگر باعث بهبود اخلاق هر دوی
شما می‌شود.
 هورمون‌های جوانی‌تان را تقویت کنید-4
برای جاری کردن
سیل جوانی هورمونهای رشد در بدن‌تان نیازی به قرص ندارید. تحقیقات نشان
داده‌اند چمباتمه زدن و فشردن پا تولید طبیعی هورمون جوانی را بشدت زیاد
می‌کند. افزایش هورمون رشد به ترفیع حوصله و اخلاق در بین دیگر امتیازات
بدنی تعبیر می‌شود. آن را با تمرین وزنه، خم کردن زانو، شنای سوئدی و
پاروزدن بالا نگه دارید.
 یک نفس نیرو بخش بگیرید-5
نفس کشیدن به طور
صحیح برای از بین بردن مواد سمی و زاید، بسیار مهم می‌باشد. در حقیقت
تخمین زده شده است که هر انسانی در حدود 30 درصد از مواد سمی بدن خود را از
طریق روده‌ها دفع می‌کند، اما بقیه مربوط به دستگاه تنفسی می‌باشد. همچنین
از طریق نفس کشیدن ذهن و فکر باز می‌شود، انرژی افزایش پیدا می‌کند و خلق و
خو بهبود پیدا می‌کنند.
 با بوییدن احساس سرخوشی پیدا کنید-6
تحقیقات
حاکی از آن است که بوییدن، تاثیر مستقیمی روی بدن و ذهن انسان دارد. وقتی
شخص اعصاب بویایی خود را تحریک می‌کند، سیستم limbic مغز خود را فعال
می‌سازد که با حافظه و روحیه شخص در ارتباط می‌باشند. این موضوع برای
بودرمانی مفید می‌باشد، که یک سنت سلامتی طبیعی است و از طریق استفاده بوی
گیاهان صورت می‌گیرد. بودرمانی، معالجه افسردگی به وسیله یاسمن، انبساط
خاطر با اکالیپتوس، شادمانی و هوشیاری به وسیله گریپ فروت را توصیه می‌کند.
روغن این گیاهان را روی شقیقه، گردن یا نقاطی دیگر از بدن خود بمالید.
روشی دیگر، این داروهای گیاهی را بجوشانید و بخار آنها را با بینی استنشاق
کنید.
به وسیله گل‌ها سرحال شوید-7
دلیلی وجود دارد که از گلها به
زیبایی یاد می‌شود. گل‌های رنگارنگ تاثیر قدرتمندی روی ذهن دارند. آنها
می‌توانند سبب ترفیع خلق و خوی بیمار شوند، حتی در زمان استرس زیاد. یک
تحقیق نشان داد که افرادی که در حین تایپ کردن 5 دقیقه در کنار یک دسته گل
هستند راحت‌تر این کار را انجام می‌دهند، نسبت به افرادی که در زمان تایپ
کردن فقط کنار شاخ و برگ گیاهان می‌نشینند

اخلاق خوب

حسن خلق و تأثیر آن بر دیگران
حسن خلق، عبارت است از خوش رویی، خوش رفتاری، حُسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق7 درباره خوش رویی می فرماید:
تُلَیِّنُ جانِبَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقی اَخاکَ بِبَشْرٍ حَسَنٍ.
حسن خلق آن است که برخوردت را نرم و سخنت را پاکیزه و برادرت را با خوش رویی دیدار کنی.
دین
مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرم خویی و ملایمت در رفتار با
دیگران دعوت می کند و آنان را از درشتی و تندخویی بازمی دارد. قرآن کریم در
ستایش پیامبر می « فرماید:اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛ به درستی که تو
به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شدی».(قلم: 4)
حسن خلق و گشاده رویی از
برجسته ترین صفت هایی است که در معاشرت های احتماعی، موجب جلب محبت می شود
و در اثربخشی سخن فرد بر دیگران، اثری شگفت انگیز دارد. از این رو، خدای
مهربان، پیامبران و سفیران خود را از میان انسان های عطوف و نرم خو برگزید
تا بتوانند بهتر در مردم اثر بگذارند و آنان را به آیین الهی جذب کنند. این
مردان بزرگ، برای تحقق بخشیدن به اهداف الهی، با بهره مندی از حُسن خلق و
شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم رفتار می کردند که نه تنها
هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال
هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و دگرگون می کردند.
پیام متن:
سفارش اسلام به گشاده رویی و خوش اخلاقی و اینکه حسن خلق، رمز موفقیت انبیای الهی و مبلغان دینی است.
پیامبر اکرم نمونه کامل اخلاق
خداوند کریم، اخلاق نیکوی پیامبر را عنایتی از جانب خویش می داند و می فرماید:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ. (آل عمران: 159)
در پرتو رحمت و لطف خدا، با آنان مهربان و نرم خو شده ای و اگر خشن و سنگ دل بودی، از گردت پراکنده می شدند.
بسیار
رخ می داد که افراد، با قصد دشمنی و آزار دادن پیامبر خدا به حضور ایشان
می رسیدند، ولی نه تنها به ایشان اهانت نمی کردند، بلکه با کمال صمیمیت،
اسلام را می پذیرفتند و از آن پس، رسول اکرم محبوب و مراد آنان می شد.
بدیهی
است که خوش رفتاری مؤمنان با یکدیگر، یکی از ارزش های والای اخلاقی به
شمار می رود. قرآن کریم، یاران رسول اکرم9 را نیز به این صفت ستوده و
فرموده است:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ. (فتح: 29)
محمد، رسول خدا و کسانی که با او هستند، در برابر کفار، سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.
پیام متن:
1. پیامبر اسلام، نمونه کامل مهربانی و حسن خلق بود و از این راه، بر دیگران تأثیر می گذاشت.
2. یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز به این خلق نیکو، دعوت و سفارش شده اند.
خوش رفتاری با کافران و مجرمان
پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله با کافران و مجرمان نیز رفتار پسندیده ای داشت.
به این امید که ملایمت در آنان اثری سازنده داشته و در هدایت و نجات آنان
مؤثر باشد و نرمی گفتار و رفتار سبب شود از عقیده باطل یا کار ناپسند خود،
دست بردارند و اصلاح شوند. خدای متعال هنگام فرستادن حضرت موسی علیه السلام
و برادرش هارون به سوی فرعون، به آنان دستور می دهد:
اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّنًا لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی. (طه: 43 و 44)
به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است. با او به آرامی و نرمی سخن بگویید، باشد که پند گیرد.
روزی
مردی یهودی که ادعا می کرد، چند دینار از پیامبر طلب دارد، طلب خود را
خواست. آن حضرت فرمود: اکنون ندارم. مرد یهودی گفت: شما را رها نمی کنم تا
طلبم را بپردازید. پیامبر فرمود: من هم اینجا، در کنار تو می نشینم. مرد
یهودی آن قدر نشست که حضرت، نماز ظهر، عصر، مغرب، عشا و نماز صبح روز بعد
را نیز همان جا خواند. اصحاب خواستند یهودی را بیازارند، ولی حضرت آنها را
بازداشت. عرض کردند: آیا اجازه دهیم، یک یهودی شما را بازداشت کند؟ حضرت
فرمود: «خداوند مرا مبعوث نکرده است تا به مردم ستم کنم.» پس به همراه
یهودی و تعدادی از مسلمانان تا نیمه های روز در آن مکان نشست. در این هنگام
یهودی گفت: گواهی می دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و تو فرستاده خدا
هستی. سپس عرض کرد: به خدا سوگند، با این کارم، قصد جسارت به شما را
نداشتم، بلکه می خواستم بدانم اوصاف شما با آنچه در تورات به ما وعده داده
اند، تطبیق می کند یا خیر؟ من در تورات خوانده ام که پیامبر خاتم، در مکه
متولد می شود و به یثرب هجرت می کند. درشت خو و بداخلاق نیست، با صدای بلند
سخن نمی گوید و ناسزاگو و بدزبان نیست. اینک همه ثروتم را در اختیارتان می
گذارم تا در راه خدا خرج کنید.
پیام متن:
خوش خلقی می تواند عاملی سازنده و هدایتگر برای مجرمان و کفار باشد و خدا و رسولش نیز مسلمانان را به این شیوه نیکو فراخوانده اند.
تفاوت خوش خلقی با چاپلوسی
برخی
افراد به دلیل آگاهی نداشتن، حسن خلق و رفتار نیکو را با تملق و چاپلوسی
اشتباه می گیرند. به همین دلیل، به ناحق، به مدح و ستایش صاحبان زور و زر
می پردازند و در برابر آنان کرنش می کنند و شخصیت و ارزش والای انسانی خود
را پای مال می سازند. اینان با کمال وقاحت، نام این رفتار ناشایست را حسن
خلق و مدارا می گذارند. چنین افرادی وقتی به افراد عادی و تهی دست می رسند،
گشاده رویی و نرم خویی را فراموش می کنند و چهره ای عبوس و خشن به خود می
گیرند. این صفت ناپسند، نه تنها یک ارزش نیست، بلکه گناهی بزرگ است که موجب
خشم خداوند می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره فرمود:
اذا مُدِحَ الفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ غَضِبَ الرَّبُّ.
هر گاه شخصی ستایش شود، عرش الهی می لرزد و خداوند خشمگین می شود.
باید
در برخوردهای اجتماعی، رفتار پسندیده را از چاپلوسی بشناسیم و افراد
متخلّفی را که درصددند با چرب زبانی و چاپلوسی، حق و باطل را بر ما مشتبه
کنند، برانیم و خود را از نیرنگ آنان ایمن سازیم.
پیام متن:
حسن خلق،
صفتی درونی است که در برخورد با همه افراد، به گونه ای یکسان ظهور می
یابد، ولی چاپلوسی تنها در برابر ثروتمندان یا قدرتمندان نمود می یابد.
حسن خلق یا بی اعتنایی
از
نظر اسلام، حسن خلق، هرگز به معنای بی اعتنایی در برابر گناه و منکر نیست.
حسن خلق به این معنا نیست که اگر با منکری رو به رو شدیم، در برابر آن
سکوت کنیم، لبخند بزنیم یا در برابر رفتار زشت دیگران واکنش منفی نشان
ندهیم؛ زیرا برخورد منفی و تند، زمانی ناپسند است که موضوع اهانت یا بی
اعتنایی به دین و ارزش های والای آن در میان نباشد. بنابراین، رنجاندن
نزدیک ترین افراد به انسان نیز اگر به دلیل حفظ ارزش های دینی و اخلاقی و
پای بندی به آن باشد، نه تنها زشت نیست، بلکه در ردیف مهم ترین وظایف شرعی و
از مراتب نهی از منکر است. علی علیه السلام در این باره می فرماید:
أَمَرنا رَسُولُ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ أَنْ نَلْقی أَهْلَ الْمَعاصی بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّةٍ.
پیامبر خدا به ما دستور داده است با معصیت کاران با چهره ای خشن رو به رو شویم.
پیام متن:
خوش رفتاری در برخورد با مؤمنان معنا و مفهوم می یابد، ولی با مجرمان و دین شکنان، برخوردی جدی انتظار می رود.
آثار دنیوی خوش اخلاقی
حسن
خلق افزون بر آنکه دارای پاداش اخروی است، آثار دنیوی فراوانی نیز برای
انسان به همراه دارد. خوش خلقی، پیوندهای دوستی را محکم و پایدار می کند.
پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ؛
خوش خویی، دوستی را پایدار می کند.» همچنین گشاده رویی سبب آبادی سرزمین ها
و طول عمر می گردد. امام صادق علیه السلام ، در این باره می فرماید:
اِنّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدِّیارَ وَ یَزِیدانِ فِی الْأَعْمارِ.
نیکوکاری و خوش خلقی، سرزمین ها را آباد می کند و بر عمرها می افزاید.
امام
علی علیه السلام نیز خوش خلقی را سبب وسعت روزی می داند و می فرماید: «فی
سِعَةِ الْأَخْلاقِ کُنُوزُ الْأَرْزاقِ؛ گنجینه های روزی در نرم خویی و
گشاده رویی است».
از سوی دیگر، خوش خلقی، موقعیت اجتماعی انسان را ارتقا
می دهد و او را محبوب می سازد. حضرت علی علیه السلام در این باره می
فرماید: «کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ؛ چه بسیار فرد بی
مقداری که خوش رویی او را برتری بخشیده است.» همچنین حسن خلق، مشکلات و
ناهمواری های زندگی را برای آدمی هموار می گرداند. امام علی علیه السلام در
کلامی دیگر می فرماید: «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ؛ هر
کس خلقش نیکو شد، راه های زندگی برایش هموار می گردد».
روزی علی علیه
السلام از سوی پیامبر مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان
شده بودند، پیکار کند. آن حضرت، یکی از آن سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را
اسیر کرد و خدمت پیامبر خدا آورد. پیامبر، اسلام را بر آن دو عرضه کرد و
چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر کرد. در این
هنگام، جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خدای
متعال می فرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است،
عفو کن. آن گاه پیامبر از قتل او صرف نظر کرد. وقتی آن فرد دانست که به سبب
داشتن این دو صفت نیکو، مورد عفو الهی قرار گرفته است، شهادتین را گفت و
اسلام آورد. رسول الله صلی الله علیه و آله درباره وی فرمود: «او از کسانی
است که خوش خویی و سخاوتش، او را به سمت بهشت کشانید».
پیام متن:
از آثار دنیوی حسن خلق، استحکام دوستی، آبادی سرزمین ها، وسعت روزی، افزایش طول عمر و ارتقای موقعیت اجتماعی است.
آثار اُخروی خوش اخلاقی
گشاده
رویی نه تنها آثار دنیوی، بلکه فواید اخروی فراوانی نیز به دنبال دارد. از
آن جمله می توان گفت گشاده رویی موجب رسیدن به مراتب عالی معنوی می گردد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الاخِرَةِ وَ أَشْرَفَ الْمَنازِلَ وَ اِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَةِ.
بنده در سایه خوش اخلاقی خود، به مراتب بزرگ و مقام های والایی در آخرت می رسد؛ اگر چه عبادتش ضعیف است.
همچنین
حسن خلق، حساب قیامت را آسان می سازد. حضرت علی علیه السلام بدین گونه بر
این امر صحه می گذارد: «حَسِّنْ خُلْقَکَ یُخَفِّفِ اللّهُ حِسابَکَ؛
اخلاقت را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند». آمرزش گناهان از دیگر
آثار اخروی گشاده رویی است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ.
اخلاق نیکو، لغزش ها را ذوب می کند، همان گونه که آفتاب یخ را.
پیامبر رحمت نیز در مژده ای زیبا، خوش خلقی را راهی به بهشت شمرده و فرموده است:
اَکْثَرُ ما تَلِجُ بِهِ اُمَّتی الجَنَّةَ تَقْوی اللّهِ وَ حُسْنُ الخُلْقِ.
بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت می روند، تقوای الهی و حسن خلق است.
پیام متن:
از آثار اخروی حسن خلق، رسیدن به مراتب متعالی، آسانی حساب آخرت، آمرزش گناهان و جواز ورود به بهشت است.
خوش اخلاقی و مزاح
از
دیگر موضوع های مرتبط با حسن خلق، موضوع مزاح است. شوخی به اندازه ای که
موجب زدودن اندوه از دل مومن و شاد کردن او باشد و به گناه، زیاده روی،
جسارت و سخنان زشت نینجامد، پسندیده است. سخنان پیشوایان دین در این باره
مبیّن همین امر است. پیامبر اسلام فرمود: «اِنّی لَاَ مْزَحُ وَ لا اَقُولُ
اِلاّ حَقّاً؛ من شوخی می کنم، ولی جز سخن حق نمی گویم».
شخصی به نام
یونس شیبانی می گوید: امام صادق علیه السلام از من پرسید: مزاح شما با
یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم: بسیار اندک! حضرت فرمود: «این گونه نباشید؛
زیرا مزاح کردن، [نشانه] حسن خلق است و تو می توانی به وسیله آن، برادر
دینی ات را شادمان کنی. پیامبر خدا نیز با افراد شوخی می کرد و منظورش، شاد
کردن دل آنان بود».
پیام متن:
مزاح و شوخی کردن در چارچوب دینی، نوعی حُسن خلق است.
حدود مزاح و شوخی
پیامبر
اسلام و اولیای معصوم، زیاده روی در مزاح را همواره نکوهش کرده و آن را
نشانه جهالت، حماقت و پستی دانسته اند. حضرت علی علیه السلام در این سخن
کوتاه به این حقیقت اشاره می کند:
مَنْ کَثُرَ مِزاحُهُ اسْتُحْمِقَ، من کَثُرَ مِزاحُهُ استُجْهِلَ، مَنْ کَثُرَ مِزاحُهُ استُرْذِل.
هر کس شوخی اش بسیار شود، احمق می شود. کسی که شوخی اش بسیار شود، نادان می شود. هر کس شوخی اش افزون شود، فرومایه می شود.
هدف
مزاح باید برای شاد کردن دل دیگران باشد. بنابراین، اگر با شوخی کردن،
دیگران را برنجانیم یا کسی را مسخره کنیم، این شوخی، ممنوع و نکوهیده است و
چه بسا موجب کنیه توزی و دشمنی میان دوستان می گردد. امام علی علیه السلام
در این باره فرمود: «لِکُلِّ شَیْ ءٍ بَذْرٌ وَ بَذْرُ الْعَداوَةِ
الْمِزاحُ؛ برای هر چیزی، بذری است و بذر دشمنی، مزاح است».
پیام متن:
زیاده روی در مزاح، نشانه جهالت، حماقت، پستی و سبب ایجاد دشمنی است.
پسندیده بودن مزاح
پسندیده
بودن مزاح، دلیل تجویز جسارت و بی ادبی نیست. هنگام شوخی، نباید سخنان زشت
و دور از اخلاق اسلامی بر زبان انسان جاری شود؛ زیرا به تعبیر امام علی
علیه السلام : «سُنَّةُ للِّئامِ قُبْحُ الْکَلامِ؛

 زشت گویی، شیوه فرومایگان است».

نکته دیگر اینکه مزاح نباید
برای انسان به صورت یک عادت همیشگی درآید، به گونه ای که همواره دنبال
بهانه ای باشد تا با کسی شوخی کند؛ زیرا این صفت، تصویر زننده ای از انسان،
در ذهن مردم ایجاد می کند، به گونه ای که مردم، او را شخصی دلقک و بذله گو
تصور می کنند و میان شوخی ها و موضع گیری جدّی او فرقی نمی گذارند.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در کلام دیگری می فرماید: 

 «مَنْ جَعَلَ دَیْدَنَهُ الْهَزلَ لَمْ یُعْرَفْ جِدُّهُ؛ هر کس شوخی
را عادت خود قرار دهد، موضع جدّی او [از شوخی هایش باز] شناخته نمی شود».
پیام متن:
در شوخی، باید به پرهیز از زشت گویی و سخنان ناشایست و عادت کردن به شوخی توجه شود.
آسیب های شوخی بی رویه
شوخی
کردن بدون رعایت حد و مرزهای آن، آفاتی درپی دارد. از جمله سبب ریختن
آبروی انسان می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «اَلْمِزاحُ
تَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ؛ شوخی، آبرو را از بین می برد.» همچنین ممکن است
شوخی موجب کینه توزی شود، چنان که امام علی علیه السلام در این باره
فرمود: «اَلْمِزاحُ تُورِثُ الضَّغائِنَ؛ شوخی، کینه ها را درپی دارد».
از
سوی دیگر، شوخی زیاد نور ایمان را از دل می برد و خنده زیاد، آدمی را از
یاد خدا و آخرت غافل می سازد. در حدیثی از امام کاظم علیه السلام آمده است:
«اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ؛ از شوخی
بپرهیز که نور ایمان را از دلت می برد.» کلام آخر اینکه زیاده روی در مزاح،
شخصیت آدمی را خدشه دار می کند. امام علی علیه السلام در هشداری ارزنده می
فرماید: «افَةٌ الْهَیْبَتهِ الْمِزاحُ؛ شوخی، آفت هیبت است».
پیام متن:
شوخی زیاد، مایه آبروریزی، ایجاد کینه، زوال نور ایمان و از بین برنده شخصیت آدمی است.
نمونه هایی از شوخی در سیره معصومان علیهم السلام
پیامبر
بزرگوار اسلام با اینکه خود، شاخص ترین الگوی فضایل اخلاقی بود، گاه و بی
گاه با برخی افراد، شوخی های زیبا و نمکین می کرد، ولی هیچ گاه از چارچوب
حق خارج نمی شد و جز شاد کردن دل های مردم و زدودن غبار غم از سیمای آنان،
هدف دیگری نداشت. نقل شده است روزی پیامبر، پیرزن فرتوتی را دید که دندان
هایش ریخته بود. فرمود: «آگاه باشید که پیرزنان بی دندان، وارد بهشت
نخواهند شد.» پیر زن از شنیدن این سخن، گریان و اندوهگین شد. حضرت که متوجه
حال او بود، علت گریه اش را پرسید. عرض کرد: ای رسول خدا! من بی دندان
هستم. حضرت خندید و فرمود: «بله، تو با این حال وارد بهشت نخواهی شد، بلکه
نخست جوان می شوی و دندان هایت می روید، آن گاه به بهشت می روی».
همچنین
رسول خدا صلی الله علیه و آله گاهی مطلبی به خردسالان می فرمود و سپس به
شوخی می گفت: «لاتَنْسَ یا ذا لْأُذُنَیْنِ؛ ای صاحب دو گوش، فراموش نکن».
بدیهی
است که این مقدار مزاح، نه تنها اثر منفی ندارد، بلکه سبب افزایش محبت و
صمیمیت میان افراد می شود. همچنین اندوه و ناراحتی ناشی از مشکلات زندگی را
که موجب کسالت روحی می شود و نشاط و امید آدمی را تحت تأثیر قرار می دهد،
برطرف می کند.
پیام متن:
در سیره عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، پرداختن به شوخی برای شادکردن مردم دیده می شود.

 انسانیکهبکوشددرزندگیاخلاقنیکوداشتهباشددرزندگیآرامشبیشتریدارد.

همه افرادی که ازدواج را تجربه کرده اند، معتقدند پس از
ازدواج بین آنان و همسرشان پیوند عمیق عاطفی ایجاد می شود. دوران عقد از
شیرین ترین لحظات زندگی انسان است و تجلی گاه واقعی مهر و محبت می باشد.
 
در سوره روم، آیه 21 آمده:و از نشانه‏هاى او اينكه از [نوع‏] خودتان
همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت
نهاد. آرى، در اين [نعمت‏] براى مردمى كه مى‏انديشند قطعاً نشانه‏هايى
است.عشق نعمت بزرگی است که در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است. احساسی
که انسان حاضر است به خاطر دیگری از خودش بگذرد. این مفهوم به سادگی حاصل
نمی شود و از محبت شدیدتر است. در زبان عربی مودت همان محبت پررنگ است که
خدا نهال آن را در نهاد خانواده کاشته است. 

تأثیرصفاتبداخلاقیدرزندگی

ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی را باید در صفات زشت اخلاقی
جستجو کرد. دانشمندان علم اخلاق برخی از ویژگی های اخلاقی انسان ها را
بیماری های روحی می دانند که برای کسب کمال باید به مداوای آنهاپرداخت. این
ویژگی ها آرامش را از خود فرد و اطرافیان وی سلب می کند. به عنوان نمونه،
یکی از برجسته ترین آنها مسئله آشوب بر انگیزتر، تعصب داشتن به خویشتن است.
خود برتر بینی از ویژگی هایی است که توصیه شده اشخاص از آن بپرهیزند و
مراقب باشند که به دام آن نیفتند.از اثرات منفی خودبرتر بینی وتعصب به خود
در زندگی زناشویی این است که فاصلۀ درک میان زن و شوهر را افزایش می-دهد.
برای این افراد دیدن خود به شکلی که دیگران آنها را می بینند، کار به غایت
دشواری است.در زندگی هایی که زن یا مرد چنین ویژگی داشته باشند با تشدید
اختلاف نظرها، طرز تلقی کسی که خودبرتر است از دیگری تغییر می کند و طرف
مقابل را تهدیدی جدی تلقی می کند؛ چون او را چنان که خود یافته است و
انتظار داشته دیگران هم بپذیرند، نپذیرفته اند. در این شرایط، یک اختلاف
جزئی کافیست که به جنگی تمام عیار مبدل شود . او طرف مقابلش را با عباراتی
نظیر « تو مخصوصاً با هر چه من بگویم مخالفت می کنی» ، « تو که در این باره
اطلاعی نداری» یا « خیلی نادان و احمق هستی » تحقیر می کند و متوجه نیست
که برداشت خود او هم ممکن است به قدر همسرش اشتباه باشد. از ترکیب خود
محوری و ناشکیبایی، مشکلاتی به وجود می آید که به سادگی منجر به منازعاتی
می شود که به زندگی زناشویی آسیب می زند و به نظر می رسد، راه حلی برایش
وجود نداردبرای درمان این صفت زشت در مرحله نخست باید به فردی که خود برتر
بین است، آموخت که این صفت در او وجود دارد و باید بکوشد تعدیل کند. بسیاری
از آنها چون خود را منطقی می دانند به فکر فرو می روند و اگر به شایستگی
با آنها صحبت شود نتایج بسیار شگفتی حاصل می شود. فردی که قصد اصلاح صفات
اخلاقی انسانها را دارد؛ باید مانند طبیبی دلسوز عمل کند نه منتقمی خشمگین.
و از آنجا که همسران تأثیر زیادی بر همدیگر دارند اگر با مهربانی ضعف های
همدیگر را بازگو کنند بهبود در رفتار همدیگر را شاهد خواهند بود.

رفتاراخلاقیدربرابرخیانتهمسر

معمولاً پس از گذشت مدت زمانی از شروع زندگی زناشویی اختلاف
بین همسران آغاز می شود. از یک زاویه دید اختلافات زناشویی را می توان به
طبیعی و غیرطبیعی تقسیم نمود. اختلافات طبیعی به ویژگی های فردی باز می
گردد. سلیقه هر فرد، روحیات، شیوه تفکر، چیزهایی که دوست می دارد و یا
متنفر است، می تواند عامل اختلاف با همسر باشد. این گروه از مشکلات زادگاه
طبیعی دارد؛ چون هر فرد از مجموعه انسان ها ویژگی های منحصر به خود را
داراست و با ازدواج نمی توان انتظار داشت به سرعت تغییر کند. برخورد منطقی
همسران با این قبیل اختلافات می تواند مانع از بروز جدی آن در میدان زندگی
باشد. در بین روایات اسلامی به موضوع «کفو» بودن زوجین اشاره شده است. کفو
یا همسانی خانوادگی، فرهنگی و مذهبی زن و شوهر عاملی است که این قبیل
اختلافات را کاهش می دهد. اما از همه مهم تر برخورد منطقی و پذیرش این نکته
که هر انسانی وجوه ممتازی نسبت به دیگری دارد می تواند این مشکل را برطرف
کند.زادگاه برخی دیگر از مشکلات، غیرطبیعی است؛ مانند دروغ به همسر، خیانت،
بی توجهی و عدم صدق. این موارد ربطی به ویژگی های طبیعی انسان ندارد و
مانند دوست داشتن رنگ و یا غذای خاص نیست. این نوع از مشکلات از جنسی دیگر
است و راه حل دیگری نیز طلب می کند. در این موارد می بایست به چند نکته
توجه داشت. نخست اینکه به سادگی هرکس نمی-تواند همسر خود را به خیانت متهم
کند. اصل اول در هر زندگی اعتماد است. اگر مرد به همسرش می گوید امروز کارم
بیشتر از دیروز طول کشید، همسرش نمی تواند بگوید تو دروغ می گویی و با
دوستانت بیرون رفته بودی. ریشه اختلاف و جدایی بسیاری از خانواده ها به
تردید و شک برمی گردد. زندگی که همراه با شک نسبت به همدیگر باشد نه تنها
لذت بخش نیست بلکه عذاب آور است.نکته دیگر که باید به آن توجه داشت این است
که بین زن و شوهر حرمتی مقدس وجود دارد و این حرمت نباید شکسته شود. اگر
فردی اطمینان یافت که همسرش به او دروغ گفته و یا صداقت نداشته است باید در
مرحله اول از روش های اخلاقی بهره بگیرد و او را متوجه اشتباهش بنماید،
البته بدون اینکه به حرمت بین آنان آسیبی برسد. برخی از همسران به محض
اینکه خطایی از همسرشان دیدند، تمام بنیان خانواده را به هم می ریزند و
آنچه در توان دارند برای رسوایی و مقابله با همسرشان به کار می گیرند. آنان
اعتقاد دارند که اگر از همان ابتدا با قاطعیت برخورد کنند دیگر شاهد چنین
برخوردهایی نخواهند بود. این اعتقاد نادرست است؛ چون برای تربیت و آگاهی
هرکس باید از روش مناسب بهره گرفت و نباید به سیم آخر زد، از طرف دیگر حرمت
بین زن و شوهر باید تا پایان عمر حفظ شود و اگر شکسته شود زیانهای جبران
ناپذیری در بردارد.قرآن زن و شوهر را لباس یکدیگر معرفی می نماید. از این
تعبیر قرآنی برمی آید که همسران باید همچون مربی دلسوز رفتار همدیگر را
اصلاح کنند و از عیوب همدیگر بکاهند. اگر زن یا مرد در زندگی زناشویی به
همدیگر خیانت کنند، طرف مقابل نباید در مقام انتقام و ستیزه جویی قرار
گیرد. او باید بکوشد با شیوه ای مناسب رفتار همسرش را اصلاح کند. اینکه
برخی قصد دارند خیانت را با خیانت تلافی کنند، آسیب جدی بر پیکره خانواده
وارد می شود. در اینجا کلوخ انداز را پاسخ سنگ نیست.اگر رفتار ناشایست با
این روش تربیتی اصلاح نشد و تکرار گردید، معلوم می شود تذکر همسر جدی گرفته
نشده است و او به پیامدهای رفتار غلطش توجه ندارد؛ در این مرحله می بایست
از مشاوری امین مدد خواست تا متناسب با نوع خیانت همسر راهی برای حل بحران
خانواده بگشاید. طبیعی است که در اینجا نوع برخورد نسبت به مرحله قبل جدی
تر و منطقی تر می-باشد.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که صفات نیک اخلاقی به ارزش
وجودی انسان می افزاید و به او نزد خانواده و اجتماع خویش جایگاه ممتازی می
بخشد.نقش اخلاق در زندگی زناشویی غیر قابل تردید است. انسان با اخلاق به
همسر و فرزندش نزدیکتر است. صفات حسنه اخلاقی، حرمت عشق را پاس می دارد.
نقش اخلاق در زندگی زناشویی تا به آنجاست که می تواند اختلاف بین همسران را
کاهش دهد و از خیانت همسران به همدیگر جلوگیری کند.انسانی که بکوشد در
زندگی اخلاق نیکو داشته باشد در زندگی آرامش بیشتری دارد.

نقش اخلاق در زندگی ـ استاد کاظم صدیقی
اخلاق جمع خُلق است. و
در لغت «خُلْق» و «خَلْق» از يك مادّه (خ ل ق) هستند. خَلْق به شكل ظاهري
انسان نظر دارد و خُلق به شكل باطني و نفساني انسان. همانگونه كه شكل ظاهري
انسان، متصف به صفت نيك و بد است، شكل باطني انسان هم داراي اوصاف خوب و
بد است. به عبارت ديگر، خَلْق اختصاص به شكل و صورتي دارد كه با چشم ظاهر
درك مي شود و خُلق اختصاص به قواي روحي و طبع باطني دارد كه با بصيرت و چشم
دل درك مي شود
بنابراين، اخلاق در اصطلاح، عبارت است از آن سلسله صفاتي
كه در نفس و روح انسان ثابت و ريشه دار است و منشأ صدور اعمال نيك، همچون
راستگويي، انفاق، ايثار و جهاد و يا اعمال بد همچون دروغگويي مي شود.
الف ـ اخلاق نيكو:
نقش
اخلاق اسلامي، در محيط زندگي فردي و اجتماعي هر انسان، بسان خورشيدي
تابانست كه طراوت و شادابي را براي جامعه به ارمغان مي آورد و بستر صفا،
صميميت، صداقت، محبت و اخوت را براي زيستن مي گستراند تا همگان با چهره
هائي باز و بشاش در يك فضاي با صفاي بهاري، چون گلها زندگي كنند. اخلاق
نيكو، روانها را شاداب و همه را برادر و عضو يك خانواده مي سازد. كنفسيوس
مربي بزرگ چين معتقد است كه اضطراب، آشوب و عدم اطمينان، امراضي هستند كه
يگانه داروي آنها مكارم اخلاق است.
هدف انسان در فرهنگ اسلام، تقرّب به
خداوند است. اخلاق پسنديده اساسي ترين راه وصول به اين مقصد است. پيامبر
اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ نيز براي تكميل مكارم اخلاق مبعوث شده است.
اخلاق
نيكو، مي تواند نقش فراواني در زندگي انسان داشته باشد. لكن به خاطر
طولاني شدن و رعايت اختصار به بيان برخي از آثار اخلاق مي پردازيم:
ـ
اخلاق پسنديده موجب آبادي جامعه و طولاني شدن عمر مي شود. امام صادق ـ عليه
السلام ـ مي فرمايد: «نيكوكاري و حُسن خُلق، خانه ها را آباد كند و بر
عمرها بيفزايد» اخلاق شايسته، محبّت را جلب مي كند. در سايه محبت، اتحاد و
پيوند اجتماعي محكم تر مي شود. با استحكام پيوند اجتماعي، جامعه با همكاري
همديگر به آبادي محيط مي پردازند. مي دانيم كه بسياري از بيماريها، سرچشمه
رواني دارد، چنين بيماريهايي از عمر مي كاهد و مرگ را نزديك مي كند، ولي
اخلاق نيكو، بيمارهاي روحي را از بين مي برد و در نتيجه از مرگهاي زود رس
جلوگيري مي كند و به نشاط و طراوت بدن مي افزايد و به بقاء بدن كمك مي كند.
ـ
حُسن خُلق، دلها را مي ربايد و امت اسلامي را امت نمونه و نيرومند مي
سازد. قرآن كريم مي فرمايد: «تو از پرتو و رحمت الهي، در برابر آنها نرم
شدي و اگر خشن و سنگدل بودي از اطراف تو پراكنده مي شدند
ـ اخلاق
اسلامي، موجب كرامت و بزرگواري انسان مي شود و راه كاميابي و بهتر زيستن را
به انسان عرضه مي كند. امام علي ـ عليه السلام ـ فرموده است: «اگر ما، نه
اميد به بهشت داشتيم و نه ترسي از دوزخ، نه ثوابي وجود داشت و نه عقابي،
عقلاً شايسته و وظيفه ماست كه در طلب مكارم اخلاق و صفاتي باشيم كه موجب
كرامت و بزرگواري است. زيرا اين صفات است كه انسان را به كاميابي مي
رساند.»
ـ اخلاق شايسته، سبب ايجاد محبت در تمام محيط زندگي است. امام
علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: (حُسن الخلق يورث المحبّة و يويّد المروّة)
«حُسن خلق و اخلاق پسنديده سبب محبّت خدا و خلق، و منشأ مروّت و فتوت و
مردانگي است.
ـ اخلاق نيك موجب افزايش رزق انسان مي شود. امام صادق ـ
عليه السلام ـ مي فرمايد: (حُسن الخلق يزيد في الرزق) «حُسن خلق رزق را
زياد مي كند.»
ـ اخلاق نيكو، زندگي را براي انسان با صفا و گوارا مي
سازد. اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: (لا عيش اَهناً من حُسن
الخلق)«هيچ زندگي اي گواراتر از حُسن اخلاق نيست.»
: اخلاق ناپسند و بد: ب
در
روايات اسلامي زيانهاي اخلاق بد در زندگي فردي و اجتماعي انسان، مورد بحث
قرار گرفته است كه به بيان فرازهايي از آن پرداخته مي شود
ـ اخلاق زشت
موجب وحشت نزديكان و نفرت ديگران مي گردد. اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ
مي فرمايد: (سوء الخلق يوحش القريب و ينفر السعيد)«بد اخلاقي نزديك را به
وحشت مي اندازد و براي ديگران نفرت آور است.
– بد اخلاقي، موجب زايل شدن محبت و دوستي مي گردد: امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: (سوء الخلق يوحش النفس و يرفع الانس)
«بد خُلقي، موجب وحشت انسان و ذايل شدن اُنس و دوستي مي گردد.
ـ اخلاق بد، رزق و روزي را از زندگي كم مي كند. اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام فرموده ـ: «شخص بد خُلق تنگ روزي است.»


تحقیق برای ازدواج

خیلی از جوانان تصور می كنند كه اولین پله
نردبان زندگی عشق است. یعنی اول باید عاشق شوند بعد ازدواج نمایند. اما
یقیناً صرف اینكه فردی از خواستگارش خوشش بیاید و یا عاشق او باشد برای
ازدواج كردن و خوشبخت شدن كفایت نمی كند.

 

تحقیق برای ازدواج,زندگی زناشویی

 

 

البته این بدان معنا نیست كه عشق
و محبت جایی در زندگی زناشویی ندارد بلكه به دل نشستن فرد مقابل یكی از
معیارهای انتخاب همسر محسوب می شود. اما عاقلانه تر آن است كه ابتدا فرد
مقابل و روحیات و اخلاقیاتش به صورت درست و كامل شناخته شود بعد پای محبت و
عشق به میان بیاید. همه بزرگان و متخصصین نیز بر این اصل صحه می گذارند كه
عشق انسان را كر و كور كرده و از واقعیات به دور می سازد.

  

حال سوال اساسی این است كه راه های شناخت فرد مقابل (خواستگار) چیست؟

 

مهم‌ترین راه‌های شناخت
خواستگار، گفتگوی رو در رو در جلسات خواستگاری و تحقیق و تفحص در مورد وی
است. از دید بسیاری تحقیق از گفتگو مهم‌تر است زیرا معمولاً در گفتگوهای
مستقیم کشش و جاذبه جنس مخالف مانع از شناخت درست و دقیق وی می شود. علاوه
بر آن در این ملاقات‏ ها چون هر یک از طرفین سعی می‏کنند بهترین تصویر را
از خود نشان داده و نقطه ضعف هایشان را پنهان کنند، شناخت و درك فرد مقابل
بسیار سخت تر می شود. اما افراد می توانند با یك تحقیق درست و همه جانبه
صحت گفته های فرد مقابل را دریافته و او را بهتر و كاملتر بشناسند.

 

تحقیق درست و همه جانبه چیست؟

 

برای اینکه از طریق تحقیق
بتوانیم به شناختی جامع وکامل نسبت به فرد مقابلمان دست یابیم باید وی را
از منظر برخی از افراد و گروه های مرتبط با وی بررسی نماییم تا از این طریق
با تمام زوایای شخصیتی و روحی وی آشنا شویم.

 

-پرس و جو از اقوام و آشنایان
فرد (خواستگار): یكی از مهمترین منابع اطلاعاتی برای شناخت افراد، اقوام و
آشنایان وی می باشند. بسیاری از ویژگی های ریز اخلاقی و روحی فرد مقابل
تنها از این طریق قابل شناسایی می باشد.

 

-تحقیق از همسایگان: همسایگان و
هم محله ای ها یكی دیگر از راه های شناخت می باشند. این گروه بهترین منبع
شناخت برخی از رفتارها، حركات و ویژگی ها چون چشم چرانی،‌ اهل دعوا و
مرافعه، فرهنگ پایین فرد و خانواده اش و… محسوب می شوند.

 

-تحقیق و پرس و جو از همكاران و
دوستان: دوستان و همكاران نزدیک فرد که مدتی است با او در تماس و معاشرتند،
موارد خوبی برای تحقیق بوده و از دو جهت ما را با فرد مقابل آشنا می
سازند.

 

دوستان هر فرد از سویی تا حد
بسیاری نشاندهنده روحیات و ویژگی های او هستند و از سوی دیگر همین افراد می
توانند ما را با برخی از ویژگی های فرد مقابل چون نحوه برخورد او با ارباب
رجوع، نحوه مراوده با همکاران و دوستان، میزان همکاری وسازش با دیگران،
پایبندی به اعتقادات دینی و… آشنا سازند.

 

-پرس و جو از معرف: گاه فردی در
قالب معرف واسطه آشنایی دختر و پسری با یكدیگر می شود. معرفین نیز منبعی
مهم برای شناخت طرفین نسبت به یكدیگر محسوب می شوند. البته این در صورتی
است كه معرف خود با شناخت كامل از طرفین آنها را به یكدیگر معرفی كرده
باشد.



ویدیو : تحقیق در مورد اخلاق زندگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
free html hit counter