برای موفقیت با ببرها قدم بردار!

thumbnail

برای موفقیت با ببرها قدم بردار!

گویی بعضی از افراد در تجارت چوب جادویی دارند، نه فقط به این خاطر که به
پول و ثروت زیادی دست می‌یابند ( هرچند که این تنها دلیل خوبی است) بلکه به
این دلیل که در هر کاری تاثیر مثبتی به جا می‌گذارند. برای ایشان تجارت
نوعی لذت است. آن‌ها سخاوتمندانه این حس خوبشان را به ما منتقل می‌کنند.
این افراد مانند ببر هستند. گرچه تعدادشان زیاد نیست اما به راحتی می‌توان
آن‌ها را از میان انبوه جمعیت تشخیص داد. آن‌ها رهبران کارآمد و قدرتمند
جنگل هستند.

زیرا در دنیای تجارت امروز کمتر می‌توان چنین افرادی را
پیدا کرد. دنیای تجارت پر از شرکت‌های ورشکسته و مدیران نالایقی است که
فقط شرایط را بدتر می‌کنند.

انسان‌های موفق، افرادی هدفمند هستند

ببرهای
واقعی  همگی افرادی هدفمند هستند. آن‌ها در تمام ابعاد زندگی، اهدافی را
برای خود تعیین می‌کنند. این افراد اهداف شخصی و کاریشان را یادداشت کرده و
به انواع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طبقه بندی می‌کنند.

 داشتن
هدف به ما کمک می‌کند رویاهای‌مان را به حقیقت برسانیم، از وقت و انرژی
خود درست استفاده کرده و با برنامه‌ریزی صحیح به نتایج مطلوبی دست یابیم.

با ببرها قدم بردار

رویا پردازان

رویاهای
بزرگ داشته باشید. بیشتر افراد برای انجام کارها،  ماه‌ها و سال‌ها از
تعداد محدودی از توانایی‌هایشان استفاده می‌کنند. این‌ها نمی‌توانند افراد
تاثیر گذار باشند. افراد موفق با کارشان زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند،
می‌خوابند و رویاپردازی می‌کنند. این عشق و علاقه ساختگی نیست. اگر نسبت به
کارتان این عشق و علاقه را ندارید و یا نمی‌توانید سختی‌ها و مشکلات آن را
تحمل کنید، بهتر است کار یا اهدافتان را تغییر دهید.


قدرت افراد

همه‌ی
ببرها گروهی از افراد علاقه‌مند و ماهر را در کنارشان داشتند.  به طور کلی
اطرافیان تاجران موفق کسانی هستند  که به اندازه‌ی خود او موفق‌اند.

افراد
موثر و کار‌امد با شرایط و سنین مختلف سر راه‌تان قرار می‌گیرند. آن‌ها
لزوماً جوان، خوش قیافه و تحصیل کرده‌ی دانشگاه نیستند. موتسارت اولین
آهنگش را در 7 سالگی ساخت. بیل گیتس، ثروتمند‌ترین فرد دنیا، 20 ساله بود
که مایکروسافت را تاسیس کرد. اماری‌کراک، بنیانگذار مک‌دونالد، این شرکت را
در سن 52 سالگی افتتاح کرد.

 افراد مناسب را در کنار خود نگه دارید، افرادی که به‌دردتان نمی‌خورند، از خود دور کنید و فقط آن زمان می‌توانید به جلو حرکت کنید.

انتخاب
افراد مناسب، حفظ آن‌ها و انگیزه دادن به آ‌ن‌ها برای رسیدن به اهداف فروش
و راهنمایی و تشویق آن‌ها عواملی است که با موفقیت سازمان‌ها ارتباطی
تنگاتنگ دارد.


عملکردی متعادل

این‌که
همیشه کار کنید و از زندگیتان لذت نبرید، نه تنها از شما انسان افسرده‌ای
می‌سازد، بلکه شانس ببر بودن را هم از شما می‌گیرد. تعادل داشتن در زندگی و
کار از اهمیت بالایی برخوردار است. اغلب افراد به اشتباه فکر می‌کنند فقط
باید بر کارشان تمرکز کنند تا موفق شوند. برقراری تعادل میان زندگی و کار،
چیزی بیشتر از یک اصطلاح است. در واقع این تعادل، کلید داشتن یک زندگی خوب
است و به همین خاطر از نظر ببرها اهمیت بسیاری دارد.

تحقیقات نشان
می‌دهد تعادل لازم میان زندگی و کار در بسیاری از خانواده‌ها وجود ندارد.
مدیران موفق باید از نظر احساسی، آماده‌ی رویارویی با مشکلات و سختی‌های
کار روزانه باشند. این نیاز فقط از طریق داشتن یک زندگی خانوادگی آرام
تامین می‌شود.

با ببرها قدم بردار

حفظ
ارزش‌های خانوادگی و پایبندی به اصول اخلاقی به اندازه‌ی موفقیت در یک
پروژه کاری اهمیت دارد. به این ترتیب داشتن زندگی خانوادگی موفق به معنای
بی توجهی به موفقیت‌های شغلی نیست. یکی از ببرها در این باره می‌گفت: حاکم
بودن فضایی سرشار از عشق در محیط خانه، پایه و اساس زندگی است.


محتوا مهم‌تر از ظاهر است

تا
چند وقت پیش، وب سایت‌ها پر از طرح‌های گرافیکی و انیمیشن‌های چشم‌گیر
بودند. البته طراحی زیبا هنوز نیز ارزش و اهمیت زیادی دارد اما آنچه امروزه
اهمیت دارد این است که سایت‌تان آسان و تاثیر‌گذار باشد، ابزارهای موثر
برای رشد کاریتان به شمار آید، خدمت رسانی را تقویت کند و هزینه‌ها را کاهش
دهد.

تبلیغات پر زرق و برق گرچه زیبا هستند اما رسیدن به این اهداف
را دشوار می‌کنند. طراحان وب‌سایت‌ها جزوه یکی از این سه گروه هستند: گروه
اول می‌توانند سایتی مفید و موثر را طراحی کند.

 گروه دوم تجربه بازاریابی دارد  و می‌تواند وب‌سایت را به مکانیسم بازاریابی برای جذب مشتریان جدید تبدیل کند.

 گروه سوم می‌داند که چطور می‌تواند بازدید کنندگان را جذب سایت کند.

 به
ندرت فردی می‌تواند جزوه هر سه گروه باشد و همه‌ی این کار‌های مهم را
انجام دهد.  از این گذشته اگر بهترین وب‌سایت جهان را داشته باشید اما کسی
از آن بازدید نکند، پولتان را هدر داده‌اید.

علاوه بر آن فراموش
نکنید که باید شرایط و امکانات لازم برای برقراری ارتباط مشتریان با خودتان
را فراهم کنید. قانون این است که مشتری با 2 بار کلیک بتواند به هر
اطلاعاتی که لازم دارد دست یابد.



جملاتی از چند ببر بزرگ

در زندگی و تجارت، خطر 2 گناه بزرگ وجود دارد. اول این‌که بدون فکر کاری بکنید و دوم این‌که اصلا کاری نکنید.

بزرگترین افتخار ما این نیست که هرگز شکست نمی‌خوریم، بلکه این است که بعد از هر شکست برمی‌خیزیم.

برای رسیدن به موفقیت، ابتدا باید باور داشته باشیم که می‌توانیم.

همه‌ی رویاهای ما می‌تواند به حقیقت بپیوندند اگر و فقط اگر جرات دنبال کردن آن‌ها را داشته باشیم.


تکنیک‌های تمدد اعصاب

خود هيپنوتيزم و هيپنوتيزم‌درمانى روش‌های
موفقی در کاهش استرس و باز نمودن ذهن به ‌روی ایده‌های جدید و فرآیند‌های
فکری، به‌ویژه هنگامی که با مشکلات رفتاری مانند اعتیاد‌های خاص سروکار
دارید، هستند.

این مقاله بخشی از یک سری مقالات است که به تکنیک‌های
تمدد اعصاب، به‌‌ویژه تکنیک‌هایی که مناسب کنترل و کاهش استرس است می
پردازد. اگر درمورد میزان استرس خود یا عزیزانتان نگرانید از پزشک یا مشاور
حرفه‌ای کمک بگیرید. استرس‌هایی که بدون درمان رها شوند، برای سلامت و
تندرستی خطرناکند.

خود هيپنوتيزمی و هيپنوتيزم‌درمانى روش‌های موفقی
در کاهش استرس و باز نمودن ذهن به ‌روی ایده‌های جدید و فرآیند‌های فکری،
به‌ویژه هنگامی که با مشکلات رفتاری مانند اعتیاد‌های خاص سروکار دارید،
هستند.

هيپنوتيزم‌درمانى اساسا روشی است برای برنامه‌ریزی مجدد در
نحوه‌ی تفکر. منابع خود هيپنوتيزمی شامل سی‌دی، نوارها، mp۳ و مکتوبات
فراوانی می‌شود که در دسترس هستند. پیش از استفاده از هرکدام از این
ابزارها مطمئن شوید که مطالب توسط متخصصان هیپنوتیزم و افراد قابل اطمینان
تهیه شده باشد. پیش از هرگونه تلاش برای خود هیپنوتیزمی این مقاله را به
طور کامل بخوانید و فرآیندهای پیچیده را درک کنید.

تاریخچه‌ایی مختصری از هیپنوتیزم مدرن
پیرامون
موضوع هیپنوتیزم تردیدها و بدگمانی‌های زیادی وجود دارد، به ویژه در
فرهنگ‌های غربی. ریشه‌ی این شک و تردید تا حدی در این است که هیپنوتیزم را
شکلی از سرگرمی تلقی می‌کنند.

فرانتس آنتون ‌مسمر، اغلب به عنوان
پدر تئوری هیپنوتیزم مدرن شناخته می‌شود و احتمالا مسئول برخی از شک‌ها و
تردیدهای پیرامون این موضوع است. مسمر، پزشک آلمانی، علاقه‌ی زیادی به نجوم
داشت و باور داشت که نیروهایی نامرئی وجود دارند، کانالی برای انرژی، که
بین همه اشیاء جهان منتقل می‌شود. این “انرژی کیهانی” از اجرام آسمانی نشآت
می‌گیرد که می‌تواند تحت تاثیر رفتار دیگری، مهار ‌شود. مسمر نتیجه این
انتفال انرژی را “مسمریسم” نامید آنچه که کلمه‌ی اصلی “مسمریس” را توضیح
می‌دهد. اکنون ما می‌دانیم که تئوری مسمر کاملا بی‌معنی بوده، اما
ایده‌هایش ممکن است همچنان روی چگونگی هیپنوتیزم و هیپنوتیزم‌درمانی که
امروزه مورد توجه است، تاثیر گذار باشد.

اما امروزه هیپنوتیزم به
‌عنوان روشی برای درمان شماری از بیماری‌های شایع مانند کاهش استرس و
بالطبع کاهش فشار خون، میگرن‌، اختلالات خواب و مبارزه با اعتیاد مانند ترک
سیگار پذیرفته شده است. علاوه بر این، خودهيپنوتيزمی و هيپنوتيزم‌درمانى
می‌تواند برای کمک به تقویت حس عزت نفس و اعتماد به‌ نفس و غلبه بر مشکلات
مرتبط با آن مانند ترس از صحبت‌کردن درجمع استفاده ‌شود. امروزه هیپنوتیزم
در دانشگاه تدریس می‌شود و یکی از محبوب‌ترین و شناخته‌ شده‌ترین تکنیک‌های
پزشکی است.

هیپنوتیزم چگونه عمل می‌کند؟
زیگموند
فروید معتقد است ذهن انسان به سه ناحیه مجزای از نظر هوشیاری تقسیم
می‌‌شود: هوشیار، نیمه‌هوشیار ‌(ناخودآگاه)، ناهوشیار. اندیشیدن درمورد هر
بخش از ذهن در مقیاسی عمیق می‌تواند سودمند باشد. فروید باور داشت که آگاهی
ذهن بالاترین و کم عمق‌ترین بخش ذهن است و مسئول حس‌هایی است که ما
مستقیما از آن‌ها آگاهیم مانند میزان استرس.

ذهن نیمه ‌هوشیار
(ناخودآگاه) بیشتر اوقات زیر هوشیاری است، یعنی سطحی عمیق‌تر، از ‌این‌رو
به‌آسانی دردسترس نیست و نحو‌ه‌ی احساسات ما یا واکنش‌های ما را در
موقعیت‌ها و رویدادهای مشخص براساس آنچه که درگذشته از طریق تجربه
آموخته‌ایم، کنترل می‌کند. همچنین عملکردهای ضروری بدن مانند تنفس را تنظیم
و کنترل می‌کند.

ذهن ناهوشیار عمیق‌ترین بخش ذهن ماست که دسترسی به
آن خیلی مشکل‌تر است، که شامل خاطرات و حوادث آسیب‌زاست.هیپنوتیزم منجر به
یک حالت آرامش می‌شود و در بخش‌های عمیق‌تر ذهن‌ نفوذ کرده و به بازنویسی
یا مجددا برنامه‌ریزی کردن ناخودآگاه ذهن می‌پردازد. خود هیپنوتیزمی از
طریق تمدد اعصاب ذهنی و فیزیکی عمل کرده و به افراد اجازه می‌دهد تا از ذهن
هوشیار خود بگذرند و با افکار و عقاید مثبت اما ناخودآگاه خود آشنا شود.
به محض”بیداری” از حالت هیپنوتیزم، افکار و خیالات جدید در ناخودآگاه و در
نهایت بر ذهن خودآگاه تاثیر گذاشته، به نوبه خود، منجر به تغییر رفتار
می‌شود.

هيپنوتيزم‌درمانى مدعی یک “راه‌حل سریع” نیست و روش‌های آن
به پشتکار و تمرین نیاز دارد تا ذهن ناخودآگاه برخاسته و پیام‌های جدید را
بکار گیرد.

از خود هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانی استفاده کنید
موفقیت در خود هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم‌درمانیِ تجویز شده مستلزم ذهنی باز است. برای انجام آن نیاز است که:

-بخواهید که هیپنوتیزم شوید.
-بیش ‌از حد دیرباور نباشید.
-از هیپنوتیزم شدن وحشت‌زده نباشید.
-فرآیندهای پیچیده را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید.

همچنین
باید درباره‌ی اینکه چرا می‌خواهید از خود هیپنوتیزمی بهره ببرید و چه
پیام‌هایی را می‌خواهید به خودتان انتقال دهید، فکر کنید و اینکه چه افکاری
را می‌خواهید در ذهن ناخودآگاه خود جای دهید. روی برخی از گفته‌های کوتاه
در طی فرایند هیپنوتیزم کار کنید.

 

هیپنوتیزم مدرن,حالت هیپنوتیزم

رسیدن به یک حالت هیپنوتیزمی کمی شبیه به یک خواب است

 

گفته‌هایی از این قبیل:
خالص و صادق بودن، در غیر این صورت در دسترسی به ایده‌ها یا دست یافتن به سطح ناخودآگاه، موفق نخواهید بود.
مثبت بودن، گفته‌های شما باید ماهیتی مثبت داشته باشد.
ساده بودن، گفته‌های شما بسیار سلیس باشد و نه شامل چندین عبارت طولانی.

برخی از عبارات خود هیپنوتیزمی عبارتند از:
– برای از بین بردن استرس در محل کار می‌توانید از این جمله استفاده کنید: “من در محل کار آرام هستم.”

– برای کمک به یک عادت اعتیاد آور مانند سیگار کشیدن، می‌توانید از این جمله استفاده کنید: “من غیر سیگاری هستم.”

– برای کمک به کاهش عصبانیت خود قبل از یک رویداد یا سخنرانی عمومی می‌توانید این جمله را انتخاب کنید: “من یک سخنران مطمئن هستم.”

به
یاد داشته باشید این گفته‌ها پیام‌هایی هستند به ناخودآگاه شما، از کلمه‌ی
“من” استفاده کنید، روی کارهای خاص تمرکز کنید و همیشه گفته‌های خود را به
عنوان حقایق زمان حاضر بیان کنید. برای شروع روی یک یا دو عبارت متمرکز
شوید، به حافظه بسپارید و در ذهن روی آن‌ها تمرکز کنید.

گام‌هایی در راستای خودهیپنوتیزمی
پیش
از اینکه برای نخستین بار خود هیپنوتیزمی را امتحان کنید، درمورد آن را با
یکی از نزدیکانتان صحبت کنید، زیرا برایتان سودمند است. رسیدن به یک حالت
هیپنوتیزمی کمی شبیه به یک خواب است و حتی گاهی بهتر است که به دیگران
بگویید که می‌خواهید بخوابید. بدین ترتیب به احتمال زیاد پریشان و مضطرب
نخواهید شد، در غیر این صورت ممکن است آشفته شوید. بخشی از مرحله خود
هیپنوتیزمی این است که نسبت به محیط اطرافتان کمتر آگاه خواهید بود، مانند
زمانی که خواب هستید، بنابراین در موارد اضطراری نزدیکانتان قادر خواهند
بود که شما را “بیدار” کنند.

۱. برای
شروعِ این فرایند باید از نظر فیزیکی آرام و راحت باشید. سعی کنید از
تکنیک تمدد اعصاب پایه‌ای مانند موردی که در صفحه تکنیک‌های تمدد اعصاب ذکر
شده است، استفاده کنید.

2. موضوعی
را بیابید که می‌توانید تصور و توجه خود را روی آن متمرکز کنید، در حالت
ایده‌آل این موضوع شما را اندکی ملزم می‌کند که به دیوار و سقف مقابل خود
بنگرید.

3.
ذهن خود را از همه‌ی فکرها پاک کنید و تنها روی موضوع خودتان تمرکز کنید.
قطعا دست یافتن به آن بسیار سخت خواهد بود، اما اجازه دهید که افکار تخلیه
شوند.

4. از
چشمان خود آگاه باشید، به پلک‌های خود فکر کنید که سنگین شده و به‌ آرامی
بسته می‌شوند. همانطور که چشم‌های شما بسته می‌شود، روی تنفس خود تمرکز
کنید، عمیق و یکسان نفس بکشید.

5.
به خودتان تلقین کنید که هر گاه نفسم را بیرون می‌دهم، آرام‌تر می‌شوم.
نفس کشیدنتان را آرام کنید و اجازه دهید که با هر نفس عمیق‌تر و عمیق‌تر
آرام شوید.

6. از
چشم ذهن خود برای تصویرسازی یک شی که حرکات آرام بالا و پایین یا مایل
دارد، کمک بگیرید. شاید دسته‌ی آونگ یا زمان سنج اونگى و یا هرچیزی که
نوسانی منظم، آرام و پیوسته دارد. با چشم ذهنتان، جسمی را که به عقب و جلو
یا بالا و پایین در نوسان است، تجسم کنید.

7.
در ذهنتان باملایمت، به‌آرامی و یکنواخت از ده شمارش کنید، بگویید من بعد
از هر شماره آرام می‌شوم. “۱۰ من آرام می‌شوم”، “۹ من آرام می‌شوم” و
ادامه.

8. خودتان را باور کنید و به خودتان یادآور شوید زمانی که شمارش را تمام کنم به حالت هیپنوتیزمی دست خواهم یافت.

9.
هنگامی که به حالت خود هیپنوتیزمی دست‌یافتید، زمان آن است که روی
گفته‌های شخصی خود که آماده کرده‌اید، تمرکز نمایید. روی هر عبارت تمرکز
کنید، در چشم ذهتان تجسم کنید، در فکرتان آن را تکرار کنید. آرام و متمرکز
بمانید.

10. آرام باشید و بار دیگر ذهن را پیش از اینکه از حالت هیپنوتیزمی بیرون بیاید، پاک نمایید.

11.
به‌آرامی اما با انرژی فزاینده‌ای تا ۱۰ بشمارید. فرآیندی را که پیش از
شمارش تا حالت هیپنوتیزمی استفاده کردید را معکوس نمائید. از پیام‌هایی
مثبت بین هر شماره استفاده کنید، همانطور که عدد ۱ را می‌گوئید، در ذهنتان
تداعی کنید که وقتی بیدار شوم احساسی مانند یک خواب شبانه‌ی کامل خواهم
داشت.

12.
وقتی به ۱۰ رسیدید کاملا بیدار و به‌هوش خواهید شد! به‌آرامی به ذهن هوشیار
خود اجازه دهید که به وقایع روزانه برسد و به احساس تازه شدن ادامه دهد.

هرچه بیشتر روند خود هیپنوتیزمی را تمرین و تکرار کنید، موفق‌تر خواهید شد و آسان‌تر به حالت هیپنوتیزم دست خواهید یافت.

به یاد داشته باشید هیپنوتیزم درمانی
برای بسیاری از افراد موثر بوده و می‌تواند برای شما نیز موثر باشد، قدرت
آن در اعتقاد و باور آن است.


ویدیو : برای موفقیت با ببرها قدم بردار!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
free html hit counter